اگر احیاء دو ساله و سپس تجزیه سازمان مدیریت در دولت یازدهم، آزمون و خطا نیست، چه نام دیگری برای آن می توان گذاشت؟

سرويس اقتصاد مشرق - با تصمیم اخیر دولت، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مجددا دوبخش شده و به دو بخش برنامه و بودجه و دیگری امور منابع انسانی و استخدامی تجزیه خواهد شد.

این تصمیم عجیب عینا مشابه اقدامی است که احمدی نژاد در دولت نهم انجام داد و سازمان مدیریت را به دو بخش تجزیه کرد.

اقدام سال 1386 احمدی نژاد با انتقادات گسترده ای از جانب افرادی مواجه شد که امروز یا در دولت یازدهم مسئولیت دارند یا این که جزو حامیان آن محسوب می شوند.

در حالی که در دولت قبل، منتقدان تمام مشکلات اقتصادی کشور را به «انحلال» سازمان مدیریت ربط می دادند، احمدی نژاد مدعی بود که او سازمان مدیریت را منحل نکرده، بلکه به دو بخش تجزیه کرده تا چابک تر شود؛ استدلالی که اتفاقا این روزها از جانب مسئولان دولت یازدهم در توجیه مصوبه اخیر شورای عالی اداری برای تجزیه سازمان مدیریت به دو سازمان مجزا بیان می شود.

به عنوان مثال، محمدباقر نوبخت چند روز پیش در دفاع از تجزیه سازمان مدیریت به دو بخش، گفت: ایجاد سازمان اداری و استخدامی در کنار سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای چابک سازی فعالیت‌ها انجام شده است.

این استدلال در حالی است که پس از تشکیل دولت، از آنجا که یکی از وعده های حسن روحانی احیاء سازمان مدیریت بود، سرانجام در سال 1393 این احیاء از طریق ادغام دو معاونت برنامه ریزی و منابع انسانی انجام شد.

اتفاقا در آن مقطع زمانی، محمدباقر نوبخت به تفصیل درباره فواید یکپارچه شدن امور برنامه ریزی و منابع انسانی در سازمان مدیریت سخن می گفت؛ یعنی درست برعکس استدلالی که این روزها او انجام می دهد.

بد نیست آقای نوبخت سخنان 2 سال پیش خود در توجیه ادغام تمامی امور برنامه ریزی و منابع انسانی در سازمان مدیریت یک بار دیگر بخواند و توضیح دهد که چه شده امروز کاملا برخلاف آن استدلال ها، توجیه می آورد.

آقای نوبخت 19 آبان ماه 1393 در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما حضور یافت و به تفصیل درباره محسنات احیای سازمان مدیریت و برنامه یزی سخن گفت.

• آقای رئیس جمهور از همان آغاز نسبت به شکل گیری این سازمان که قبلا 2 معاونت جدا شامل معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه و سرمایه انسانی بود؛ تاکید داشت.

• زمانی که سازمان مدیریت و برنامه ریزی منحل شد، کار مدیریت و برنامه ریزی جدا شد.

• رئیس جمهور از ابتدا این 2 معاونت را به یک فرد سپرد و رویکرد اولیه وی بر این بود که مدیریت یکسانی در برنامه ریزی و مدیریت انسانی برقرار باشد. 

• حال که دوباره این سازمان تشکیل می‌شود، قرار شد عینا به آن ساختار قبلی این سازمان برنگردیم و سازمان، چابک، روزآمد، فعال و نظارت گری را داشته باشیم. 

• در اینکه در استان ها هم سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تشکیل شود، مورد موافقت رئیس جمهور بود اما برای اینکه سازمان های استانی مدیریت و برنامه ریزی با استانداران و شورای برنامه ریزی استان رابطه هماهنگ داشته باشند، قرار شد در دو هفته آینده پیشنهاد مشترکی را بنده و وزیر کشور داشته باشیم و به نحو شایسته ای درجهت برنامه ششم توسعه حرکت کنیم. انشاء اله این موضوع در چند هفته آینده به فرجام می رسد.

مروری بر استدلال های 2 سال پیش نوبخت درباره ضرورت احیاء سازمان مدیریت و یکپارچه شدن امور استخدامی و برنامه ریزی در این سازمان، با توجیهات اخیر وی درباره تجزیه سازمان مدیریت، به یکی از این دو راه می رسد:

1- انتقادات سال های قبل نوبخت و سایر دولتی های فعلی درباره اشتباه بودن اقدام احمدی نژاد در تقسیم سازمان مدیریت به دو معاونت، سیاسی و غیرکارشناسی بوده و آنها پس از این که در دولت یازدهم بر مسند اجرا نشستند، دیدند که آن تصمیم درست بوده، اما به خاطر وعده های انتخاباتی (البته با تاخیری یک ساله) رای به احیاء سازمان مدیریت دادند. سرانجام هم به همان دلایلی که احمدی نژاد سازمان مدیریت را دوپاره کرده بود، دولت فعلی هم آن را دوپاره کرد؛ اما به روی خودش نیاورد که این همان شکل و شمایل سابق است.

2- ادعای 2 سال پیش نوبخت درباره این که سازمان مدیریت پس از ادغام و احیاء دوباره، چابک خواهد شد، به علت سوء مدیریت وی محقق نشد. بنابراین دولت به ناچار امور منابع انسانی و استخدامی را از سازمان مدیریت مجزا کرد تا رئیس دیگری برای آن قرار دهد تا دولت چوب سوءمدیریت نوبخت را در مسائلی همچون فیش های نجومی نخورد.

نکته پایانی آن که اگر احیاء 2 ساله و سپس تجزیه سازمان مدیریت در دولت یازدهم، آزمون و خطا نیست، چه نام دیگری برای آن می توان گذاشت؟ آیا این شیوه همان تکرار شیوه تصمیمات خلق الساعه ای نیست که دولتمردان فعلی به دولت احمدی نژاد نسبت می دادند؟