کاندیدای اول اصلاح‌طلبان پس از سریال تکراری ناکامی‌هایش در مجلس شورای اسلامی بیان داشت که «‌در روند انتخابات کمیسیون آموزش و تحقیقات مهندسی صورت گرفت.»

سرویس سیاست مشرق - اصلاح‌طلبان در برابر شکست دو تاکتیک مهم دارند. اولین اینکه با برهم زدن قاعده بازی که خود در آن حضور دارند از پذیرش شکست امتناع می‌ورزند و یا اینکه با فضاسازی و پروپاگاندا رسانه‌ای شکست را پیروزی جلوه می‌دهند. این دو تاکتیک به‌طور مکرر از سوی اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است که اغلب با یکدیگر نیز همپوشانی دارد. به‌عنوان مثال در سال 88 رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب با ادعای پیروزی در انتخابات بود که توهم تقلب را کلید زدند.

در انتخابات دوم خرداد ۷۶ اولین جرقه القای توهم تقلب کلید زده شد. آن زمان در رسانه‌های وابسته به اصلاح‌طلبان و جناح موسوم به چپ، به‌وفور از احتمال تقلب سخن به میان می‌آمد و حتی برخی روزنامه‌ها ادعا می‌کردند که روی دیوار دانشگاه تهران نوشته‌اند «رأی از شما، انتخاب از ما!».  از سوی دیگر تشکیل «کمیته صیانت از آرا» ازجمله موارد اجرای سناریو فتنه در سال 88 بود که به القای توهم تقلب در جامعه و فضای سیاسی کشور کمک کرد.

حالا محمدرضا عارف که به‌عنوان ناکام‌ترین نماینده مجلس دهم شناخته می‌شود با مطرح کردن بحث مهندسی شدن آرای ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات که پیش از این اصلاح‌طلبان ردای ریاست آن را برای وی بافته بودند، پای در جای پای گذشتگان این جریان گذاشته و بازهم از سناریو تقلب این بار با ادبیاتی دیگر استفاده می‌کند. موضوعی که نشان می‌دهد این ادبیات در جریان اصلاحات همه‌گیر است و ازلحاظ روانشناسی سیاسی واکنش همه اصلاح‌طلبان به شکست خدشه‌دار کردن اصل و قاعده بازی است.

در همین رابطه، عارف پس از تکرار ناکامی‌هایش در مورد کم و کیف اتفاقات مجلس دهم می‌گوید: «در رسانه‌ها تحلیل‌های مختلفی درباره انتخابات هیئت‌رئیسه کمیسیون‌های تخصصی، به‌ویژه کمیسیون آموزش و تحقیقات مطرح‌شده است و بر ضرورت ریاست من در کمیسیون آموزش و تحقیقات تأکید می‌کردند. شاید حضورم به‌عنوان رییس کمیسیون در چارچوب یک مطالبه مطرح شد اما شخصاً به این موضوع هم‌فکر کردم که شاید افراد شایسته دیگری هم بتوانند نقش‌آفرینی کنند.»

رییس فراکسیون امید به روند حضور نمایندگان در کمیسیون آموزش و تحقیقات اشاره کرد و گفت: «در روند انتخابات کمیسیون آموزش و تحقیقات، مهندسی صورت گرفت. اگر افرادی که در ابتدا از سوی فراکسیون امید در کمیسیون آموزش و تحقیقات حضور داشتند، به دلیل مهندسی صورت گرفته از این کمیسیون خارج نمی‌شدند، مطمئناً وزن فراکسیون امید در هیئت‌رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات بیش از موقعیت فعلی بود و کاندیدای ما رأی کافی برای کمیسیون به دست می‌آورد.»

 نماینده مردم تهران تاکید کرد: «من به رییس محترم مجلس هم عرض کردم که الگوی رفتاری ما در کمیسیون‌های تخصصی، باید اجماعی باشد زیرا در بسیاری از موضوعات محوری و مهم، فارغ از دیدگاه‌های سیاسی، اشتراکات زیادی وجود دارد.»

این درحالی است که عارف از اتفاقات رخ‌داده در فراکسیونی که ریاست آنرا بر عهده دارد حرفی به میان نیاورده است. برای یادآوری در این زمینه باید گفت که در انتخابات هفتم اسفند سال 94 نیز اصلاح‌طلبان با تاکتیک دوم یعنی فضاسازی تبلیغاتی با کمک پروپاگاندای رسانه‌ای به میانه میدان آمدند و بعد از مدتی با کنار رفتن گردوغبارها، واقعیت مجلس دهم مشخص شد.

جالب اینجاست که این فضاسازی رسانه‌ای ملانصرالدینی به صورتی پیش رفت که اصلاح‌طلبان نیز به‌اشتباه معادلات میدان مسابقه ریاست مجلس را به نفع خود پنداشتند و محمدرضا عارف را به‌عنوان کاندیدای خود در مقابل علی اردشیر لاریجانی به میدان فرستادند؛ درحالی‌که بعد از شکست متوجه شدند که بر روی فرد بازنده شرط‌بندی کرده‌اند.

فضای داخلی مجلس نیز نشان داد که اصلاح‌طلبان آن‌چنان‌که باید در مجلس دهم توان رقابت و دستکم بر روی عارف انسجام عمل ندارند. شکست‌های پی‌درپی عارف به‌عنوان هویت و ژنرال برجسته این جریان خود نشان داد که اصلاح‌طلبان چقدر در مجلس دهم در مضیقه و تنگدستی قرار دارند.

عارف در مجلس دهم پله‌پله سقوط کرد. از سودای ریاست مجلس به آرزوی نشستن به صندلی مرکز پژوهش‌ها رسید که بعدها با آنالیز صحیح فضا از آن نیز انصراف داد. دست‌آخر نیز مسئله حضور در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دهم را مطرح کرد اما عارف در این کمیسیون نیز سهمی از ریاست نداشت و اینک با وجود وزنی که دارد به‌عنوان یک نماینده عادی در مجلس فعالیت می‌کند.

البته بعدها اصلاح‌طلبان وقتی دانستند وی شانسی برای کسب کرسی ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات را هم ندارد موضوع ریاست عارف بر این کمیسیون را تکذیب کردند. به هر جهت آنچه از اتفاقات واقعی مجلس دریافت می‌شود بضاعت اصلاح‌طلبان در حد و اندازه مشخصی است و از سوی دیگر عدم هماهنگی جریان اصلاح‌طلب بر روی عارف که ریشه‌های خاصی دارد موجب شد وی به هیچ صندلی ریاستی تکیه نزند.