کد خبر 343462
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۲
گروه تاریخ مشرق- جلال در سال 1302 در خانواده روحانی به دنیا آمد. دبستان را که به پایان رساند، پدرش دیگر اجازه درس خواندن را به او نداد و او ناچارا به سمت بازار کار رفت، تا اینکه پنهانی در کلاسهای دارالفنون ثبت نام کرد. روزها به کار سیم کشی برق و ساعت سازی مشغول بود و شبها درس می خواند. در سالهای آخر دبیرستان با حزب توده آشنا شد و با دوستان و همفکرانش به برگزاری میتینگ‌ها و جلساتی در این زمینه پرداخت. با درآمدی که از کار بدست آورده بود، دبیرستان را به پایان رساند و وارد دانشکده ادبیات (دانشسرای عالی) شد. دانشگاه را که به پایان رساند، به شغل معلمی مشغول شد .
در این زمان به طور جدی وارد حزب توده شد و از یک عضو ساده به عضویت کمیته حزبی تهران رسید و نماینده کنگره شد. در این مدت در مجله های زیادی قلم می زد.
در سال 41 کتاب معروف غرب زدگی را به رشته تحریر درآورد که نقطه عطفی در نوشته های وی به شمار می آید. چند مقاله از این کتاب در (کیهان ماه ) چاپ شد که موجب توقیف این نشریه شد.
جلال نویسنده ای است که در اکثر زمینه های ادبیات به نوشتن پرداخت .
در زمینه داستان:دید و بازدید، از رنجی که می بریم، سه تار، زن زیادی، نون و قلم و...
در زمینه مقالات:هفت مقاله، غرب زدگی، ارزیابی شتابزده و ...
در زمینه سفر و سفرنامه: اورازان، تات نشین های بلوک زهرا، خسی در میقات، سفر نامه شوروی و ...
در عرصه نمایشنامه: تفاهم از آلبر کامو، دستهای آلوده و...
در عرصه ترجمه: قمارباز از داستایوسکی، بیگانه از آلبر کامو و ...
از جلال نوشتن و گفتن بسی سخت و دشوار است، چرا که وی رسولی توفنده و کوشنده و مبارز بود. نویسنده ای که هرگز از طعن و لعن ها سنگر مبارزه را خالی نکرد و به خاطر عشق به اصالت انسان و فرهنگ قلم زد .


جلال می‌گفت: فقط با مذهب می‌شود ریشه این قرتی‌ها را زد



دکتر سید عبدالله انوار، پژوهشگر، مصحح و نسخه شناس پر آوازه ایران، از دوستان صمیمی و قدیمی جلال آل احمد است. دوستی آن دو از عضویت در حزب توده آغاز و تا پایان حیات جلال ادامه می یابد. منقولات دقیق و گویای او از دیدگاه‌های فرهنگی و سیاسی جلال در واپسین سال‌های حیات، عاملی در شفاف شدن مبانی و چند و چون نظریه او در آن دوره است. گفت و شنود پرنکته ما با دکتر انوار در پی می آید... ادامه مطلب

×××

جلال می‌گفت "روشنفکرها در روز خطر میدان را خالی می‌کنند"


 
عبدالعلی دستغیب پس از سال‌ها اقامت در تهران، اینک در زادگاه خویش می‌زید. در چند ساله اخیر و به دلیل همین بعد مکان، او کمتر با مطبوعات و رسانه ها - که در تهران ماوا دارند- به گفت و گو نشسته است. سخن گفتن از آل احمد به رغم اختلاف نظرهایش با او، همواره از سوژه های مورد علاقه استاد بوده است و با همین شوق نیز ساعتی با ما به گفت و گو نشست... ادامه مطلب

×××

جلال کجا با سیمین آشنا شد




بانو ویکتوریا دانشور، تنها بازمانده از خانواده دکتر سیمین دانشور و شاهد آشنایی آنان بوده است. بیان خاطرات این پیوند و فراز وفرودهای آن که با لهجه شیرازی راوی نیز همراه بود، به این گفت وشنود حلاوتی خاص بخشیده است. خانم ویکتوریا دانشور و همسرش جناب پرویز فرجام در واپسین سالیان حیات دکتر سیمین دانشور، مونس و قرین او بودند و تا واپسین ساعت حیات،او را همراهی کردند... ادامه مطلب

×××

آل‌احمد بزرگ‌ترین معلم من بود



نگاه همدلانه و رویکرد پدرانه زنده یاد جلال آل احمد به بسیاری از نورسته‌گان ادبیات و مبارزه در دوران خویش، موجد پیدایش نسلی از فرهیختگان معترض گشت که استاد دکتر سیدعلی موسوی گرمارودی در زمره آنهاست. او آل احمد را بهترین استاد خویش می‌شمارد و در مقام گفتن از فضایل او، با رغبتی سرشار خاطرات خود را واگویه می‌کند. خاطرات استاد گرمارودی نمایانگر جنبه مبارزه جو و آشتی ناپذیر جلال است...ادامه مطلب

×××

نظر خانواده این بود که جلال را کشته‌اند!





مرگ ناگهانی آل احمد همه را بهت زده کرد و از همه بیشتر خویشان نزدیکش را. آنان تا مدت‌ها بر انگاره کشتن جلال توسط جلال تاکید داشتند، تا اینکه گذر 5 دهه و رفتن بسیاری از اعضای خانواده، بر این احتمال غبار نشاند. سید مهدی آل‌احمد خواهر زاده جلال که هنوز هم روضه‌های دوشنبه شب پدر بزرگ را برگزار می‌کند، با دایی هایش رابطه ای صمیمی داشته و در این گفت وشنود، خاطره هایش را از منش جلال و داستان مرگ او برای ما بازگو کرده است...ادامه مطلب

×××

تصاویر کمتردیده‌شده از جلال آل‌احمد




آنچه پیش روی شماست تصاویری از نویسنده بزرگ ادبیات تاریخ معاصر ایران؛ جلال آل احمد که کمتر در معرض دیده مخاطبین قرار گرفته است. مشرق افتخار دارد این تصاویر را منتشر نماید... ادامه مطلب
×××

جلال گفت: از روی اعتقاد به مکه رفتم




راوی خاطراتی که پیش روی دارید، با بسیاری از معاریف فرهنگ و سیاست ایران آشنا بوده و از آنان یادگارهای شفاهی و مکتوب فراوانی دارد. حجت الاسلام والمسلمین ابوذر بیداربه لحاظ علایق مبارزاتی خویش، با آل احمد آشنا شد و دوستی‌اش با او، تا پایان حیات جلال تداوم یافت. او از واپسین فصل از حیات او خاطراتی دارد که در تحلیل فرجام فکری آل احمد، اهمیتی به سزا تواند داشت...ادامه مطلب