کد خبر 244042
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۶

در قرن بیستم بحث برابری جنسیتی به اوج خود رسید و طبق معمول روشنفکران نیز با ادعاهای برابری طلبانه خود بار دیگر به قیام علیه اخلاق جوامع پرداختند. یکی از موارد مطرح شده در این قرن، بحث ورود زنان به عرصه ورزش بود، ورودی که عده­ای از تفکرات عامیانه از برابری زنان طلب سوء استفاده نموده و آن را تبدیل به نمایش جدید جهت عرضه زنان کردند.

 مشرق - قرن بیستم میلادی، قرن پدیده­ ها است، در این قرن اتفاقاتی رخ داد که اثرات آن بر روی جهان هنوز هم محسوس است. رخ دادن دو جنگ جهانی، جنگ سرد، فروپاشی اتحاد شوروی و... از پدیده های سیاسی این قرن هستند، اما این قرن فقط منشاء اثر رویدادهای سیاسی نبود، بلکه مهد پیدایش جنبش­های اجتماعی و یا اوج گیری آنان هم بود. شاید مثال بارز آن اوج گیری فعالیت­های فمینیستی و فروپاشی نظام اخلاقی جوامع غربی باشد. در قرن بیستم بحث برابری جنسیتی به اوج خود رسید و طبق معمول روشنفکران نیز با ادعاهای برابری طلبانه خود بار دیگر به قیام علیه اخلاق جوامع پرداختند. یکی از موارد مطرح شده در این قرن، بحث ورود زنان به عرصه ورزش بود، ورودی که عده­ای از تفکرات عامیانه از برابری زنان طلب سوء استفاده نموده و آن را تبدیل به نمایش جدید جهت عرضه زنان کردند.

ورزش زنان

ورزش زنان شامل همه مسابقات خاص زنان چه در شکل حرفه‌ای، آماتور یا ورزش همگانی در تمام رشته‌های ورزشی می‌شود. در حقیقت غالباً مسابقات ورزشی زنان فقط با هم جنس است و به ندرت و آن هم در مسابقات غیررسمی و آزاد از هر دو جنس شرکت می­کنند.

در حال حاضر در کشور­های غربی زنان در تمام رشته­های ورزشی حضور دارند، حتی در رشته­های همچون والیبال ساحلی یا ژیمناستیک که بیشتر از اینکه ورزش باشند، نمایش اندام محسوب می­شود. البته میزان حضور زنان در چنین رشته­هایی بسته به اصالت و فرهنگ جوامع اروپایی متغییر است.

ورزش زنان فقط محدود به جوامع غربی نیست، بلکه در کشور­های اسلامی نیز این مقوله بعد از چندی پدید آمد، البته در کشورهای اسلامی ورزش زنان خود از عوامل نشان دهنده شکاف بین مردم و حکام بود. در حقیقت در جوامعی مثل مصر که حکومت بشدت غرب گرا بود هرچند رژیم سیاسی سعی می­کرد ورزش زنان را به تقلید از غرب در تمام عرصه­ها بپا دارد اما مردمان این ممالک که دارای روحیات دیندارانه و اخلاق مدار بودند از ورود زنانشان به برخی رشته­های ورزشی که بیشتر نوعی بدنمایی بود، بشدت اجتناب می­ورزیدند.

ورزش زنان در ایران

پیدایش ورزش زنان در ایران به دوران طاغوت بر می­گردد، دودمان پهلوی که در توهم احیای تمدن بزرگ بودند و احیای آن را در تقلید کورکورانه از غرب می­دانستند، پروژه ی بزرگ را جهت غربی کردن زن ایرانی آغاز کردند که شاید اولین حرکت رسمی آن کشف حجاب رضا خانی بود.

یکی از ابواب پروژه غربی کردن زن ایرانی، همانا قباحت زدایی از بعد اخلاقی حجاب و تبلیغ این که زن خود را برای دیگران به نمایش در آورد، بود که در این مورد می­توان به مسائلی مانند بازی زن ایرانی در فیلم­ها بدون در نظرگرفتن شئونات اخلاقی و مذهبی یا مطربی زنان و در نهایت همین بحث ورزش زنان اشاره گرد.

در دوران طاغوت، حکومت ورزش زنان را در رشته­هایی همچون ژیمناستیک و بسکتبال و امثالهم که بیشتر عرض اندام بودند پی گرفت و حتی در بعضی از دوران از اعمالی همچون "رقص باله" بعنوان ورزش ویژه زنان یاد می­کرد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ورزش بانوان در ایران دچار تحولات بسیاری شد، که در ذیل به پاره ­ای از آنان اشاره می­ شود.

1. از میان رفتن رشته­ه ای خلاف عفت همچون والیبال ساحلی

2. انطباق ورزش زنان با شئونات اسلامی، مثل طراحی حجاب برای زنان ورزشکار

3. تشکیل ساختار و نهادهای نظارتی مستقل برای زنان

4. جدا سازی ورزش زنان از مردان

5. تلاش جهت تعلیم زنان مربی برای اجتناب از به خدمت گرفتن مربیان مرد برای ورزش زنان

اردوهای حرفه­ ای نیز توسط مدیران زن مجموعه ها، مربیان و حتی تیم پزشکی زن اداره می­ شود.

بطور کلی در ایران اسلامی ساختار مدیریت ورزش بانوان با مدل جهانی تفاوت دارد، به صورتی که مدل عمومی و جهانی، ورزش را عام می‌داند و تفکیک جنسیتی برای آن قائل نیست اما در جمهوری اسلامی حوزه ورزش به دو قسمت بانوان و آقایان تقسیم شده است.

در باب فعالیت­های برون مرزی نیز تلاش شده از یک سو ایران تابع قوانین بین المللی باشد و از سوی دیگر طبق چارچوب­ های ملی و دینی خود با 45 فدراسیون جهانی برای ثبت پوشش بانوان مسلمان تعامل لازم را انجام داده و توانسته روی پوششی که حدود اسلامی و نکات فنی درآن رعایت شود به اجماع برسد.

آسیب شناسی ورزش بانوان

درست است که ورزش باعث پویایی و نشاط فیزیکی و روحی انسان می­ شود و همانطور که حضور زنان در جوامع دانشگاهی و بازار کار رو به افزایش است و این انتظار می ­رود که حضور آنان در دنیای ورزش نیز شکل تازه­ای به خود بگیرد، اما هر پدیده­ ای که تازه وارد می ­شود به واسطه مجموع علل مختلف دارای نابهنجاری­ه ا و ناسازگاری­های مختلفی است که نیازمند فرهنگ سازی است. از این رو در ذیل به ذکر پاره­ ای از آسیب­ های ناشی از ورزش بانوان می­ پردازیم:

1- تقویت تفکرات فمینیستی

به تجربه ثابت شده است که هر فتح البابی به سوی زنان پس از اندک زمانی تبدیل می­ شود به میدانی برای رزمایش تفکرات ضد اخلاقی فمینیستی که مثال آن را می­ توان در موارد مختلفی همچون بحث افزایش دخترانی که به خارج از کشور سفر کرده یا دخترانی که برای تحصیل به کلان شهرها می ­روند، دید. در تمام این موارد دیده ایم که فمینیست­ها از هر کدام جهت ترویج فساد اخلاقی استفاده کردند.

در بحث ورزش زنان نیز ممکن است آنها تحت عناوینی چون نابرابری جنسیتی و مسائلی مانند عدم پوشش رسانه­ا ی پاره­ ای از رشته­ های ورزشی نظیر شنای زنان استفاده و از این طریق مجرایی برای تبلیغ تفکر خود پیدا کنند. برای مثال می­ توان به هفته نامه اینترنتی"شیر زنان" اشاره کرد که در آن با طرح ادعای تکراری نابرابری جنسیتی به تبلیغ تفکرات فمینیستی ­پرداخته می ­شود.

2- آزرده خاطر شدن قشر مذهبی و علمای دین

ورزش زنان، قطعاً با حواشی خاص خود به همراه خواهد بود، مواردی همچون بر هم خوردن حجاب زنان و یا تمرین علنی بانوانی که حجاب اسلامی را رعایت نخواهند کرد، ممکن است باعث آزرده خاطر شدن قشر مذهبی و علمای دین شود.

3- سوء استفاده­ های سیاسی

در سال­های اخیر دیده شده که پاره ­ای از سیاسیون سعی می­ کنند در تبلیغات خود از بحث ورزش زنان استفاده کنند که یک مورد آن تبلیغات محمود احمدی نژاد در انتخابات سال1384بود که به طرح مسائلی همچون حضور زنان در قسمت تماشاچیان ورزشگاه­ها پرداخت.

در این دسته از موارد کسانی که به چنین حربه­ های دست می­زنند دو هدف بیشتر ندارند، هدف اول اینکه در بین جامعه بانوان پایگاه اجتماعی پیدا کرده و هدف دوم آنکه از جواب منفی حکومت یا طرف مقابل جهت جریحه کردن بانوان و جلب آن به سوی خود استفاده کنند.

4- ناامنی­ های اجتماعی و نابهنجاری­ های اخلاقی

ورزش زنان، فقط محدود و معطوف به همین رشته­ های ورزشی که در مسابقات انجام می­ شود، نخواهد شد. بلکه این عمل دارای تبعات اجتماعی نیز می­باشد و مسائل همچون تمرین خانم­ها در پارک ها، دوچرخه سواری در خیابان­ها و... پدید می­ آیند. چنین اعمالی در اغلب موارد همراه با حجاب نامناسب و سایر محرکات می ­باشد که این مسئله ممکن است باعث بروز جرائمی همچون تعرض، تجاوز، اهانت و فحاشی شود.

از سوی دیگر با وجود ورزش خیابانی بانوان، متقابلاً مجموعه از عوامل جهت سهل انگاری در رعایت حجاب کامل اسلامی پدید می­ آید که در نهایت به جامعه تعمیم خواهند یافت و موجب موج جدیدی از بدحجابی می­ شود.

در نهایت باید متذکر شد که غرب امانیست با تقسیط جنیستی جامعه، از طریق بازوی تفکر فمینیستی خود بدنبال تضعیف عفت عمومی در حکومت اسلامی بوده و در این راستا از طریق طرح مسائلی همچون زیر پا گذاشتن حجاب با طرح ورزش زنان  اقدام خواهد کرد و باید از طریق فرهنگ سازی و تعریف الگویی ملی- اسلامی با این هجمه بر خورد کرد.