رفتارهای این روزهای نجفی و صحبت‌های او به شدت به حرف‌ها و مواضع آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نزدیک است.

گروه سیاسی مشرق ــ محمدعلی نجفی، عضو اصلاح‌طلب شورای شهر تهران و از موسسان مبرّز حزب کارگزاران سازندگی است. برخی از چهره‌ها و محافل سیاسی اصلاح‌طلب در گمانه‌های خود از وی بعنوان یک کاندیدای اصلاح‌طلب نام می‌برند که قرار است با بر دوش گرفتن مطالبات اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم، نقش یک گزینه حداقلی را برای جریان چپ و اصلاحات بازی کند.

این در حالی است که خبرهای مربوط به فعالیت‌های نجفی طی هفته‌های اخیر و مصاحبه‌های گاه و بیگاه وی نشان می‌دهد که وزیر سابق آموزش و پرورش نیز چندان به آمدن بی‌میل نیست.

در این میان اما گزاره‌هایی نیز وجود دارد که با قرار دادن آنها در معادله‌ای به نام "کاندیداتوری نجفی" نتایج دیگری به دست می‌آید.

رفتارهای این روزهای نجفی و صحبت‌های او به شدت به حرف‌ها و مواضع آیت‌الله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) نزدیک است. (آنقدر نزدیک که حتی این احتمال را هم در نظر قرار می‌دهد که شاید نجفی در حال نشان دادن سمت آ‌یت‌الله 78 است.)



گزینه‌ای که البته شاید در هنگامه حرف و حدیث‌های مربوط به کاندیداتوری وی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر، از درون جبهه اصلاحات و چهره‌های نزدیک به حزب کارگزاران نیز صداهای چندگانه‌ای به گوش می‌رسد.

گفته می‌شود کارگزارانی‌ها با مابقی اصلاح‌طلبان و چهره‌هایی مثل عبدالله نوری، توافق نظر ندارند و حتی جلسات او را نیز تحریم کرده‌اند.

از سوی دیگر، این، اسحاق جهانگیری، یکی دیگر از کارگزارانی‌ها بود که اخیراً در گفت‌وگو با روزنامه آرمان روابط عمومی اعلام کرد که حزب کارگزاران سازندگی از سال 88 تاکنون حتی یک جلسه هم نداشته است.

جهانگیری که البته از او هم بعنوان یک کاندیدای دیگر حزب کارگزاران نام برده می‌شود، در همین مصاحبه از این گفته بود که تمایلی برای ورود به دولت ندارد و کاندیداتوری نجفی را نیز گمانه‌زنی رسانه‌ها دانسته بود.

عضو شهیر حزب کارگزاران تأکید کرده بود که تاکنون از محمدعلی نجفی چیزی مبنی بر تمایل وی برای کاندیداتوری نشنیده است.

البته دیگران شاید چندان با چهره کرمانی‌الاصل حزب کارگزاران درباره نجفی موافق نباشند چون انگاره‌های دیگری نیز درباره تحرکات انتخاباتی نجفی وجود دارد.

او در خردادماه امسال با نشریه مهرنامه گفتگو کرده و اینطور صحبت کرده بود که فضای کنونی کشور همانند دوران قبل از سال 76 است.

او گفته بود: آنچه ما قبل از دوم خرداد و نیز مقطع انتخابات مجلس پنجم زیرِ پوستِ جامعه احساس می‏کردیم؛ الان با شدّتِ بیشتری وجود دارد. منتها تفاوت اینجاست که الان بخشی از مطالباتِ اجتماعی دارد به سمتِ خروج از نظام و مخالفت با نظام جهت‏گیری می‏کند. آن زمان، این رویکرد بسیار محدود بود. مطالباتِ اجتماعی، تحوّل‌خواهی و تغییرخواهی به‏شدّت وجود داشت؛ امّا اِحساس می‏شد همه این مسایل در چارچوبِ نظام پیگیری می‏شود. نسبت به گروه‏های معاند و مخالف هنوز یک خط کشی جدّی در ذهنِ افراد وجود داشت. الان متأسفانه به نظر می‏رسد این خط‌کشی‏ها مقداری ضعیف شده و در خیلی موارد، وجود ندارد.

*وقتی نجفی هم از "دولت ملی" می‌گوید

به گزارش مشرق، صحبت‌های این روزهای محمدعلی نجفی 60 ساله اما یک ویژگی جالب دیگر نیز دارد. "دولت ملی".



او به تازگی و در گفت‌وگو با مجله اصلاح‌طلب آسمان از کلید واژه مشهور "دولت ملی" استفاده کرد. کلید واژه‌ای که البته در انتهای صحبت‌های نجفی نیز مورد تأکید قرار گرفته بود تا همانند مدالیته "بیان سخن اصلی در پایان گفت‌وگو" که در "اخبار نرم" مورد استفاده قرار می‌گیرد معنای خاصی داشته باشد.

نجفی که به محافظه‌کاری شهره است در حالی از دولت ملی سخن گفته بود که انتقادات او به دولت احمدی نژاد در همین مصاحبه نیز منهای اینکه منصفانه یا غیر منصفانه بودند اما بصورتی ناخواسته او را در سلک کسانی قرار می‌داد که در روزهای اخیر از فرمول "دیدید گفتیم" آیت‌الله هاشمی؛ تئوریسین عبارت "دولت ملی" استفاده می‌کنند.

نجفی اصلاح‌طلب و چهره‌ای که کمتر به مواجهه مستقیم با دولتی‌ها و احمدی نژاد شناخته می‌شود در این مصاحبه صریحاً از این گفته بود که برخی تصمیمات دولت هیچ مبنای علمی نداشته است و مردم نیز به حتم با دولت ملی! همکاری خواهند کرد.

در ادامه گزیده‌های از مواضع این روزهای نجفی را می‌خوانید:

ـ یکبار دیگر رئیس جمهور اعلام کرد قصد دارند آب دریای خزر را به بیابان های سمنان منتقل کنند . این ادعا هم به دلیل اینکه مبنای کارشناسی نداشت تنها در اندازه یک شعار باقی ماند . در ارتباط با طرح ها و نگاه های توسعه ای به کشور فقدان سازمان موجب شده که رئیس جمهوری و دیگر اعضای کابینه حرف هایی بزنند که کاملاً از نظر کارشناسی ، قابل رد است .

ـ رئیس جمهور در یک سخنرانی اعلام کردند دولت قصد دارد  به هرکسی که فاقد مسکن است ، 1000 متر زمین بدهد. حتی گفتند نیازی به ساخت آپارتمان نیست و مردم می توانند در این زمین ها خانه های ویلایی بسازند . این حرف هم مشخص است که مبنای علمی ندارد حتی یک کارشناس تازه کار مسکن هم می توانند این حرف را رد کند .

ـ اتفاقا جالب است بدانید که همین مطلب را قبل از انقلاب شاه! گفته بود . در خاطرات مدیران سازمان برنامه قبل از انقلاب می خوانید که شاه چندین بار در مقابل روسای سازمان برنامه که مقابل بلند پروازی های تو هم آلود او مقاومت می کردند ، چندین بار در جلسات شورای اقتصاد با عصبانیت به آنها گفته بود یک مشت کمونیست در سازمان برنامه جمع شده اند که جلوی پیشرفت کشور را بگیرند. این نگاه یک نوع دیکتاتوری منشی است . یعنی فردی تصور کند بدون نیاز به کارشناسان ، بدنه مدیریت کشور باید حرف ها او را تئوریزه کنند . لذا فکر می کنم به هر دلیلی که آقای احمدی نژاد سازمان برنامه را تعطیل کردند آثار سوء آن تا سالها همراه اقتصاد کشور خواهد بود . البته باز هم تاکید می کنم اگر سازمان برنامه هم حفظ می شد . بخشی از عملکرد منفی باقی می ماند ولی حدس می زنم  سازمان برنامه با توان کارشناسی خودش اجازه نمی داد برخی از فاجعه ها در اقتصاد کشور به وقوع پیوندند .

ـ ( در پاسخ به سوال خبرنگار آسمان مبنی بر اینکه شما فکر می‌کنید انحلال سازمان برنامه ناشی از نگاه اعتقادی به سازمان بوده یا آقای احمدی نژاد این نهاد را ترمزی برای رفتارهای اقتصادی دولت می‌دانستند؟) در این مورد قضاوت کردن دشوار است است چرا که باید انگیزه خوانی کنیم . آقای احمدی نژاد هیچ وقت در مورد این تصمیم خودشان به کارشناسان و عموم جامعه توضیحی ارائه نکردند . البته آقای احمدی نژاد زمانی این کار را کردند که از نظر خودشان در اوج  بودند و ماه عسل ایشان با اصولگرایان درون حاکمیت بود . بنابر این هر نظری که ایشان می دانند عده ای تصور می کردند مسوولیت شرعی دارند از آن تصمیم دفاع کنند ولو اینکه بدانند آن تصمیم اشتباه است . نظر دادن در این مورد قدری دشوار است چرا که قصد ندارم مطالبی را به ناحق به آقای احمدی نژاد نسبت بدهم .

ـ اعتقاد دارم اگر یک دولت توسعه گرا و خرد ورز سر کار بیاید و فضای عمومی جامعه برای یک حرکت توسعه ای مهیا باشد ، مردم از این مساله استقبال میکنند و از کارهایی که آن دولت انجام می دهد دفاع می کنند. اگر یک "دولت ملی" به این معنا که غم ملت را داشته باشد، روی کار بیاید ، به طور حتم مردم همکاری می کنند. البته این دولت باید دولتی باشد که همه مردم آن را قبول داشته باشند و به معنای واقعی دولت ملی باشد . این آمادگی در جامعه و طبقه متوسط که تصور می کنم طی هفت سال گذشته به شدت مورد احجاف قرار گرفته وجود دارد که با دولت ملی همکاری کنند و در جهت شتاب دادن به برنامه های توسعه ای همکاری می کنند.