در شرایط تعجب برانگیری، آثار بنیاد سینمایی فارابی در این پلت‌فرم پرحاشیه و دست کم از حیث انتشار محتواها بدنام، منتشر می‌شود.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - با ظهور پلت‌فرم‌های آنلاین، این انتظار می‌رفت که سینمای ایران دچار تحولاتی بنیادین شود و دگرگونی زیرساخت‌های توزیع آنلاین، تولیدات سینمایی را به اصلی‌ترین محتوای توزیع شده در شبکه نمایش خانگی تبدیل کند.

قبل از هر تحلیل و بررسی باید به این موضوع توجه داشت که در سینمای ایران ساختار تولید(به دلیل سود اولیه) برای تهیه‌کنندگان جذاب است اما نظام توزیع فاقد ارزش تلقی می‌شود.

این سیاست‌ در دوره فعلی تهیه‌کننده‌سالاری قوت بیشتری یافت و توجه به نظام توزیع از دستور کار خارج شد. در حالیکه در سایر کشورهای جهان از جمله چین کمونیستی، نظام توزیع برتری کارکردی در نسبت مستقیم با نظام تولید سینمایی دارد.

بیشتر بخوانید:

سینمای چین باز هم هالیوود را شکست داد

ضمن اینکه سیاست توزیع در سینمای ایران علی الخصوص حوزه پرمخاطب شبکه نمایش خانگی درسیاست‌های جاری مدیریت سینمامحلی از اعراب ندارد و سیطره تولید و توزیع سریال در شبکه نمایش خانگی، عملا سینمای ایران را به قهقرا برده است.

در نتیجه سیاست عدم توجه به توزیع، سینمای به مفهومی پیش افتاده و تولید چند فیلم کمدی تبدیل شده و در این شرایط مهمترین حوزه پرمخاطب، همچنان شبکه نمایش خانگی است.

شبکه نمایش خانگی در دوره تحول اول (سال‌های ۱۳۸۴ ) که ۹۰ درصد دامنه عملیاتی آن توسط بخش خصوصی اداره می‌شد، به بستری تبدیل شد که عرصه رقابتی را در نظام تولید آثار سینمایی ارتقاء داد و قیمت رایت‌های شبکه نمایش خانگی از ۲۵ میلیون تومان در سال ۱۳۸۵ به یک میلیارد تومان (با احتساب دلار هزار تومانی) رسید.

«ابراهیم داروغه‌زاده» (مدیر وقت موسسه رسانه‌های تصویری) بنیانگذار این انقلاب صنعتی - فرهنگی بود.

سعید رجبی‌فروتن (مدیرکل دفتر همکاری‌های سمعی و بصری و نمایش خانگی سازمان سینمایی وقت) با تغییر سیاست‌های کلی سازمان سینمایی، زمینه‌ای فراهم آورد تا فضای رقابتی بخش خصوصی در شبکه نمایش متحول شود.

بر خلاف این سیاست تحول‌خواه، دولت‌های یازدهم و دوازدهم از ابتدا تصمیم داشتند که شبکه نمایش خانگی را بر اساس تغییر زیرساخت‌های اینترنتی دگرگون کنند، لذا در اعطای مجوز VOD به ۲۸ شرکت شبکه نمایش خانگی تعلل صورت پذیرفت و پلت‌فرم‌های مورد حمایت، ساختارخود را تقویت کردند و پس از مدتی شبکه نمایش خانگی ازبیست و هشت موسسه فعال(توزیع لوح فیزیکال محور) به دو پلت‌فرم آنلاین تبدیل شد.

با اینکه در یک سال اخیر، چند پلت‌فرم‌ فعال دیگر در کنار دو پلت‌فرم قدرتمنداصلی، دامنه فعالیتی سکوهای توزیع محتوای برخط را گسترش داده‌اند اما نظام توزیع فیلم‌های سینمایی در شبکه نمایش خانگی تحت سیطره این دو پلت فرم است.

در سازو کار معیوب فعلی تهیه کننده دولتی یا بخش خصوصی، دیگر تعیین کننده میزان قیمت رایت ویدئویی تولیداتش به مثابه دهه هشتاد شمسی نیست. چون در آن دهه، بیست و هشت شرکت امکان رقابت داشتند و تهیه کننده برای واگذاری محصول خود انتخاب‌های متعددی در مقابلش بود، در حالیکه در شرایط کنونی امکان توزیع رقابتی محصول به دلیل سیطره توزیع توسط دو پلت‌فرم از میان رفته و برخی تولیدات سینمایی ایران در میان انبوهی از محصولات بی‌کیفیت و خطرناک پلت‌فرم‌ها دفن می شود.

نمونه مصداقی این موضوع، توزیع فیلم کت چرمی (حسین میرزایی) است که اکران آنلاین آن از روز چهارشنبه شب آغاز می‌شود.

مالکیت این اثر متعلق بنیاد سینمایی فارابی است و توزیع سینمایی آن برعهده شهرفرنگ در سینماها بود. مدیریت این موسسه را علی طباطبایی بر عهده دارد که از مدیران سابق حوزه هنری است. این فیلم از معدود فیلم‌های اجتماعی بود که از سوی مخاطبان و منتقدان مورد توجه قرار گرفت و فروش ۱۵ میلیارد تومانی این فیلم اجتماعی به نسبت آثار کمدی در حال نمایش کاملا قابل اعتناست.

شنیده‌های حاکی از آن است پخش این فیلم هم در کمال تعجب به پلت‌فرم فیلیمو سپرده شده است. بعد از اوج و سازمان سینمایی سوره، حالا بنیاد فارابی هم آثار سینمایی که محتوای ممتازتری دارند را به پلتفرم فیلیمو واگذار کرده است.

این در حالی است که معاونت سینمایی از سایت سینماتیکت(یکی از زیرمجموعه مرتبط با این پلت‌فرم) پس از حواشی چهلمین جشنواره فیلم فجر و انتشار زودهنگام لیست جوایز جشنواره با مدیران این پلتفرم دچار اختلاف است و حتی این موضوع به یک چالش قضایی تبدیل شده است. در چنین شرایط تعجب برانگیری، آثاربنیاد سینمایی فارابی در این پلت‌فرم پرحاشیه و دست کم از حیث انتشار محتواها بدنام، منتشر می شود.

حتی این موضوع مطرح است که پلت‌فرم‌های دیگری برای نشر و توزیع این اثر اظهار تمایل کرده بودند و چگونه ممکن است که چنین آثاری با محتوای کاملا با کیفیت و سالم در این پلت‌فرم منتشر می‌شوند؟ واگذاری این آثار قطعا موجب وجاهت رسمی به این پلت‌فرم و پوششی برای نشر محتواهایی خلاف سیاست‌های این سکوی انتشار است.

بیشتر بخوانید:

علیرضا رئیسیان: انحلال موسسه رسانه‌های تصویری یکی از خطاهای انتظامی بود

یکی از دلایلی که موجب تقویبت پلت‌فرم‌ها و انحصارطلبی آنان در توزیع آثار سینمایی شد، حذف موسسه‌ رسانه‌های تصویری است.

علیرضا رئیسیان با تغییر دولت درباره این راهبرد اشتباه در برنامه سینما معیار(۲۵ مهر ۱۴۰۰ همزمان با تغییر دولت) گفت: خود آقای انتظامی در دوجلسه آخری که با تهیه کنندگان داشتند به من گفتند که به من آدرس‌های غلط دادند. یکی از بزرگترین خطاهای انتظامی که خودش هم قبول داشت و به من گفت که به من آدرس اشتباه دادند تعطیلی موسسه رسانه های تصویری بود. در حالیکه این موسسه می‌توانست یک مرکز بزرگ سیاست گذاری باشد و نظارت بر پلتفرم های نمایشی را به عهده بگیرد و اجازه ندهد که پلتفرم های نمایشی زیر مجموعه ساترا قرار گیرد به ناگاه آن را منحل کردند و جالب آن که بخش عمده آنها که در زمان انحلال این موسسه در سازمان سینمایی مشغول به کار بودند، از نیروهای باسابقه تلویزیون بودند!

با این حال انتظار می‌رفت با استقرار مدیریت بعدی، این خطای راهبردی اصلاح شود و موسسه رسانه‌های تصویری به صورت یک پلت‌فرم جامع با دسترسی به یک آرشیو فوق العاده احیا شود، اما این اتفاق نیفتد.

سیاست‌های سینمایی در سال‌های اخیر روی مدار اقتصاد کمونیستی شکست خورده حرکت کرده و نهادهای مختلفی در اشکال مختلف وارد کارزار تولید شده‌اند. در حالیکه نظام سینمای صنعتی غرب در ید چرخه توزیع است زمینه صنعتی شدن سینما را تقویت می‌کند.

به همین دلیل تا زمانی که سیاست‌گذاری عرصه توزیع را نادیده بگیرند، این سیستم همیشه با یک قطب توزیع محور اقتصادی دست به گریبان بود و این طرف توزیع است که سیاست‌های تولید را به صورت محسوس تنظیم می کند. به همین دلیل محمد جوادشکوری، علی سرتیپی و ... به عنوان قطب‌های توزیع کننده بهره مالی فراوانی از این اقتصاد فلج فرهنگی برده‌اند و رگولاتوری نامحسوس عرصه آثار نمایشی را در دست گرفته‌اند.

برچسب‌ها