کد خبر 1500610
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۳

رخدادها و تحولات در عرصه بین‌الملل و مناطق گوناگون شتاب جدیدی پیدا کرده و هدف‌های معناداری در رفتار کشورها و قدرت‌های جهانی به‌چشم می‌خورد.

به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دلیل این رخدادها و تحولات این است که نظم جهانی و نظم‌های منطقه‌ای مرتبط و غیرمرتبط، در سراشیب یک دگردیسی قرار گرفته و در مسیر شکل‌دهی به نظم جدید هستند؛ لذا قدرت‌های بزرگ جهانی، چه آن‌ها که بازنده تحولات هستند و چه آن‌ها که امید دارند در نظم جدید، موقعیت بهتری کسب کنند، کارت‌های بازی خود را بهبود می‌بخشند یا به ابزارهای جدید می‌اندیشند یا با ائتلاف و اتحادهای جدید، به‌دنبال خلق ظرفیت‌های جدید هستند. با اینکه چینی‌ها و روس‌ها برای این شتاب در تحولات یا رویکردهای تنش‌ساز امریکا، انگلیس و شاید برخی کشورهای دیگر غربی آماده نبودند، ولی سیاست‌ها و اجرای برنامه‌ریزی‌های خود را شتاب داده‌اند و در عرصه نظامی، اطلاعاتی، تکنولوژیک و سیاسی و دیپلماتیک و رسانه‌ای و سایبری و... درحال جنگ پنهان و آشکار هستند.

امریکا دام اوکراین را برای روسیه و اروپا، طوری برنامه‌ریزی کرده بود تا اهرم‌های سیطره بیشتر بر اروپا و فرسایش معنادار روسیه، حاصل آن باشد و با اقدامات سیطره دریایی و آبراهی، ائتلاف‌سازی‌های امنیتی و تسلیحاتی و نظامی و کاستن از روندهای پرشتاب رشد اقتصادی چین، امیدوار است چین را در مهار خود ببیند. اگرچه امریکا و ساختار آن با تمامی متغیرها و شاخص‌ها، چیزی نزدیک به یک ماشین شیک، ولی در حد اوراقی است! ولی همه توان و شانس خود را به میدان جدال نفس‌گیر با قدرت‌های جهانی قرار داده است و تابه‌حال نتوانسته امتیاز روشنی ثبت کند.

در عرصه منطقه‌ای هم شاهد تحولات و شتاب رفتار و سیاست برخی بازیگران هستیم که عربستان، ترکیه و امارات از این جمله‌اند. ترکیه و حزب اردوغان پس از ۲۰ سال سیطره بر ترکیه در نقطه تقریباً ۵۰ درصدی قرار گرفته با افراطی کردن برخی رویکردها و سیاست‌ها به‌دنبال تبدیل اهرم‌ها و کارت‌های خود به امتیاز هستند. اردوغان که در ۱۰ سال اول حکمرانی تصویر مثبتی در اقتصاد داشت، در ۱۰ سال دوم با ماجراجویی‌های سیاست خارجی و منطقه‌ای به‌جایی رسیده که کارنامه مردودی در دست دارد و اکنون از یک‌سو به دنبال فرار روبه‌جلو در قفقاز با تحریک و تنش‌سازی در روابط با آذربایجان در قبال ایران است تا دالان زنگزور ناتو را ابزار چانه‌زنی با امریکا و غرب قرار دهد و آخرین شانس برای عضویت در اتحادیه اروپای خسته را بیازماید، که حتماً نتیجه‌ای بهتر از عثمانی‌گری اردوغان در سوریه و عراق نخواهد داشت. سعودی‌ها هم بعد از چهار دهه سیاست سیاه و تروریستی و جنگ‌افروزانه و تنش‌ساز و ایفای نقش پرهزینه در راهبردهای امریکایی، خسته و ناتوان در مقابل هزینه‌های موجودیتی است که کشورهای منطقه ممکن است از آن‌ها مطالبه کنند و لذا شانس خود را با نرمش دیپلماتیک و تغییر چهره و انکار گذشته و نقش خود، در دستورکار با محیط پیرامونی قرار داده‌اند. البته روشن است که سعودی‌ها نمی‌توانند به رفتارها و راهبردهای گذشته ادامه دهند، ولی اینکه انتظار داشته باشند برای چهار دهه سیاست‌های استعماری و تروریستی جایزه بگیرند یا تاوان ندهند، با واقعیت‌ها مطابقت ندارد.

با اینکه کشورهای منطقه و ایران از رفتار جدید سعودی‌ها استقبال می‌کنند، ولی روابط پایدار و سازنده و مفید برای همگان، مستلزم واقع‌نگری سعودی‌ها و جریان راهبردهای بدخیم گذشته‌شان است. امارات که مجری و هزینه‌پرداز صهیونیست‌ها و امریکا و انگلیس شده تا شأن و منزلتی در روابط منطقه‌ای و جهانی پیدا کند، امروز از ادامه این سیاست نگران است، چراکه نظام جدید بین‌المللی، شاخص‌ها و معیارهای دیگری خواهد داشت و این کارنامه اماراتی‌ها، عمدتاً مجرمانه است و ناچار به عقب‌گرد و رفتارهای جبرانی هستند و پالس‌های لازم را دریافت کرده و از خودشان نیز نشان می‌دهند. غرب آسیا تمامی چالش‌ها و منازعات و اختلافات و درگیری‌هایش را مدیون استعمارگران انگلیسی و سپس فرانسوی است که کمترین جنایتکاری آنها، متولد کردن رژیم صهیونیستی و حمایت مستمر از آن است و بخشی از راهبردهای مرحله‌ای ایران نیز برای تنظیم کارت‌های بازی و بهینه‌سازی ظرفیت و پتانسیل‌های ملی، تمدنی و فرهنگی و انقلابی در گرو پاکسازی منطقه‌ای از آثار جرم استعمارگران انگلیسی است که هنوز در بیشتر مناطق غرب آسیا، ویروس انگلیسی فعال است.

برچسب‌ها