کد خبر 1240380
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۴

به گزارش مشرق حجت الاسلام علی ثقفی در کانال ایتای خود نوشت: مدیریت دولت روحانی در طول این هشت سال همچون زلزله ای زندگی را بر سر مردم آوار کرد.دولت روحانی در دور دوم و پس از حماسه شکست مفتضحانه برجام و انفعال این دولت در مدیریت کشور،‌ بسیاری از نخبگان را به این نتیجه رساند که هر روز ادامه ی کار این دولت برای کشور و ملت خسارت است.

شرح این خسارتها در اقتصاد و سیاست و فرهنگ و اجتماع  یک مثنوی طولانی با صد من کاغذ می خواهد. اما چه می شد کرد؟ یک مجلسی همزمان با دولت دوازدهم بر سر کار بود که در تاریخ مجالس کشور از جهت زیانباری فقط با مجلس ششم قابل مقایسه بود. این مجلس نظارتی بر دولت نداشت و اصولا اهل نظارت کردن بلکه اهل هیچ کار دیگر نبود. 

قوه قضائیه تا قبل از آخرین رییس قوه نیز نه آنچنان کارآمدی داشت که بتواند یک تنه برای کشور کاری کند و نه اصلا به صلاح بود این قوه وارد چالش با دولت شود. چرا که بی مسئولیتی این دولت و جریان متبوعش آنچنان بود که بیم آن می رفت ورود قوه قضائیه به عرصه ی بی کفایتی دولت با تنشهایی در کشور همراه شود.

با روی کار آمدن آقای رییسی در قوه قضائیه که امید به کارآمدی و قوت این قوه بالا رفت و سپس تشکیل مجلس یازدهم با اینکه امکان مواجهه با ناکارآمدی این دولت ناتوان بیشتر شده بود اما دیگر وقت این دولت رو به اتمام بود. دیگر دو سال به فوز پایان این دولت بیشتر باقی نمانده بود.  

اختلاف میان نیروهای انقلاب بر سر این نبود که این دولت با سلام و صلوات کار را به دولت بعدی تحویل خواهد داد بلکه بر عکس هر روز مدیریت این دولت در کشور زیانبار شمرده می شد اما چاره ی کار چه بود؟

در سال آخر، برخی به سمت استیضاح رفتند و فضای سیاسی هم ناشی از این رویکرد مقداری چالشی شد اما با همه ی خسارتها بهتر بود به جای عزل رییس جمهور به سبب عدم کفایت در اداره کشور، این مردم باشند که این عدم کفایت را اعلام کنند. صحبت بر سر هزینه فایده ها بود.

یکی از خسارت بارترین هزینه های ادامه کار دولت افزایش ناامیدی میان مردم برای اصلاح امور بود. امری که خود را به شکل به شکل واضحی در نصاب مشارکت کنندگان نشان داد. مردم این سوال را از خود می پرسیدند رییس جمهوری که کار نمی کند، توهین می کند، بر مشکلات مردم می خندد، مرتب از خودش تعریف می کند و هر بار هر وعده اش تبدیل به یک فاجعه می شود اساسا چرا با او برخورد نمی شود؟ این امر حتی این شبهه را ایجاد کرد که اینها همه با هم هستند و به این ترتیب تصور عدم تفکیک نظام از این دولت تقویت شد. چندان کسانی هم نبودند برای مردم تبیین کنند مشکلات و گره ها کجاست تا معلوم شود هزینه های برخورد با رییس جمهور کمتر از هزینه صبر بر این مصیبت تا پایان ماموریتش نیست. هر چند در یک نگاه مطلوب اگر سطح آگاهی و بلوغ سیاسی مردم بالاتر بود جراحی های بزرگ در طول مسیر یک دولت  هم ممکن و کم هزینه و مفید می شد.

در هر صورت اکنون مردم در انتخابات به طور کامل شکست رییس جمهور را اعلام کردند و نشان دادند او را، فکر او را و مدیریت او را قبول ندارند. چه آن ۱۸ میلیونی که به رییس جمهورمنتخب رای دادند، چه آن هشت میلیون دیگر که به گزینه ی پوششی دولت دوازدهم پشت کردند و چه آن حدود ۲۹ میلیونی که با قهر و دلخوری و ناراحتی یا خشم سر صندوق ها حاضر نشدند اینها همه مجموعه ای بزرگ

از یک رفراندوم عظیم در پاسخ به کسی بود که در طول این سالها هر بار کم می آورد می خواست با حربه رفراندوم منتقدانش را آزار داده و ساکت کند. بله انتخابات ۲۸ خرداد یک نه بزرگ ۹۶ درصدی و یک رفراندوم بزرگ و پاسخی خرد کننده به او و همه ی طرفداران و همپیمانانش در هشت سال گذشته بود. 

اما اکنون چه بر جای مانده است؟ اگر آثار مدیریت هشت ساله ی این دولت را به یک زلزله تشبیه کنیم بی راه نرفته ایم. حال آثار این زلزله چیست و چکار باید کرد؟ البته رییس جمهور دوازدهم در ماه پایانی خود با اعتماد به نفس و بیش فعالی خاص و تریبون باسخاوتی که صدا و سیما در اختیارش گذاشته هر روز سخنرانی می کند ، از خود تشکر می کند، فرافکنی می کند، به نفع دوران خود جعل روایت می کند و تاریخ سازی می نماید و اعلام می کند که همه ی شرایط برای خدمت دولت بعدی را آماده کرده است. مردم اگر چه دیگر دل و دماغ شنیدن این حرفها را ندارند و نیت رییس جمهور دوازدهم هم هر چه باشد؛ چه دفاع از خود و چه زمینه سازی برای بالابردن توقعات مردم از دولت بعدی، هر چه باشد حکایتگر حجم آوار آن زلزله بر سر مردم کشور نیست.

مردم اکنون چکار باید بکنند؟ جواب همانست که بعد از یک زلزله ی مهیب از مردم انتظار می رود. اول کمک به  آوار برداری و نجات کسانی که حیاتشان در خطر است سپس خویشتنداری بر مشکلات بعد از زلزله و همراهی و همکاری با مسئولان کشور برای حرکت به سمت عادی سازی زندگی و بازگشت نشاط و فعالیت و سازندگی به صحن کشور ماههای اول شروع کار دولت روزها و ساعات اولیه ی رسیدن نیروهای امدادی به مناطق زلزله زده ا ست.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.