نبرد اخیر غزه نشان داد که دورانی که اسرائیل به کمک ارتش تا دندان مسلح خود اقدام به نابودی زیرساخت‌های حیاتی غزه بدون دریافت پاسخ قابل توجه می‌شد به پایان رسیده است.

سرویس جهان مشرق _ صبح روز جمعه گذشته با اعلام آتش بس یکطرفه و بی سابقه از سوی رژیم صهیونیستی و اعلام پذیرش آن از سوی گروه‌های مقاومت فلسطینی در نوار غزه، دور جدید درگیری میان دو طرف پس از ۱۲ روز با شکست مفتضحانه ارتش اسرائیل پایان یافت.

پذیرش شکست و اعلام آتش بس از سوی دشمن صهیونیستی در حالی رقم خورد که از همان روزهای نخست جنگ، مقامات این رژیم تماس‌های پرتعدادی را با مقامات و رهبران کشورهای همسایه نظیر اردن و مصر آغاز کردند تا مقاومت را راضی به توقف شلیک موشک از نوار غزه به سرزمین‌های اشغالی کنند اما رزمندگان فلسطینی تا زمان ارائه تضمین از سوی اسرائیل مبنی بر صرف نظر از غصب زمین‌های مسلمانان در محله شیخ جراح قدس و خروج از مسجدالاقصی، به هیچ عنوان حاضر به قبول آتش بس نشدند و سرانجام در روز جمعه با پذیرش شروط آنها توسط رژیم صهیونیستی، اعلام کردند که آتش بس پیشنهادی را خواهند پذیرفت.

تفاوت‌های بزرگ نبرد سال ۲۰۲۱ با جنگ‌های گذشته

در دو دهه اخیر میان ارتش اسرائیل و رزمندگان مقاومت در نواز غزه ۳ نبرد بزرگ در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ و دو درگیری کوتاه در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ رخ داده بود که به دلایلی نظیر پایان محاصره ظالمانه علیه غزه، عملیات نفوذی و گرفتن اسیر از ارتش صهیونیستی و یا ترور فرماندهان مقاومت توسط ارتش اسرائیل آغاز شده بود.

اما درگیری اخیر در منطقه با هدفی متفاوت و بسیار مهمتر آغاز شد؛ حمایت از مردم مظلوم کرانه باختری و قدس.

دادگاهی محلی در سرزمین‌های اشغالی در هفته پایانی ماه مبارک رمضان و در آستانه روز جهانی قدس دست به اقدامی احمقانه زده و با سلب مالکیت قانونی چند خانواده فلسطینی از خانه و کاشانه خود، جرقه یک حرکت مردمی جمعی و کم نظیر را رقم زدند.

این موج درگیری ابتدا با تظاهرات و شورش بزرگ در محله شیخ جراح قدس آغاز شد و به تدریج به منطقه کرانه باختری نیز کشیده شد. دومین اقدام احمقانه صهیونیست‌ها، حمله همزمان یهودیان افراطی و پلیس این رژیم به مسجد الاقصی بود که موجب خشم شدید مسلمانان جهان و اتحاد میان گروه‌های فلسطینی در نوار غزه و کرانه باختری شد.

گروه‌های مقاومت، اینبار نه برای رسیدن به درخواست‌های خود در غزه، بلکه برای احقاق حقوق مردم مظلوم کرانه باختری و قدس به پا خواسته و ضرب الاجل ۴۸ ساعته را برای اشغالگران به منظور خروج از مسجد الاقصی تعیین کردند.

با پایان این ضرب الاجل در بعد از ظهر روز ۲۰ اردیبهشت ماه، شلیک راکتی به سرزمین‌های اشغالی از منطقه بیت المقدس غربی آغاز شد که حامل پیامی مهم برای دشمن صهیونیست بود؛ اینبار هیچ حد و مرزی برای شلیک و اصابت راکت‌های مقاومت به شمال تا جنوب اسرائیل وجود ندارد.

در ۳۰ ساعت نخست درگیری، بیش از ۱۱۰۰ فروند راکت و موشک به سوی مناطق مختلف سرزمین‌های اشغالی به ویژه شهرک‌های سدیروت، عسقلان، اشدود و قدس غربی شلیک شد. به تدریج از روز سوم نبرد شلیک‌های پرتعداد و بی سابقه به حومه تل آویو و مناطق نظیر رامات گان و ریشون لتسیون آغاز شد که تقریبا تا آخرین روز نبرد نیز ادامه داشت.

این موضوع در تمامی جنگ‌های گذشته میان مقاومت و اسرائیل حتی در جنگ ۳۳ روزه بی‌سابقه بوده است؛ به طوری که حدود ۵ میلیون نفر از جمعیت ساکن در شمال سرزمین‌های اشغالی نخستین بار در تاریخ کوتاه رژیم صهیونیستی حدود ۱۰ روز را از ترس اصابت راکت‌های مقاومت در پناهگاه به سر می‌بردند.

شلیک موشک به مناطقی نظیر تل آویو یا بیت المقدس غربی در سال ۲۰۱۴ و نبرد مشهور ۵۱ روزه نیز اتفاق افتاده بود اما در آن زمان تنها چند فروند راکت به سوی این مناطق شلیک شده و قابل قیاس با شلیک روزانه حداقل ۱۰۰ فروند راکت به سوی پایتخت رژیم جعلی صهیونیستی نبود.

نکته دیگری که تفاوت مهمی میان این نبرد با گذشته را رقم میزد، همراهی جالب و بی‌سابقه مردم مسلمان ساکن سرزمین‌های موسوم به ۱۹۴۸ بود که در حمایت از هم‌کیشان خود در غزه و کرانه باختری اقدام به تظاهرات خیابانی حتی در شهرک‌های نزدیک به تل آویو نظیر اللد کرده و حتی برای ساعاتی کنترل این شهرک‌ها از دست نیروهای امنیتی اسرائیل خارج شده و درخواست کمک از نیروی زمینی ارتش داده شد!

مقامات صهیونیست به خوبی متوجه شدند که در هر گونه نبرد در آینده نزدیک، دیگر تنها با نوار غزه تحت محاصره درگیر نخواهند بود و سراسر خاک فلسطین علیه ظلم و اشغالگری آنها به پا خواهند خواست.

دوران تخریب یک طرفه پایان یافته است

از زمان تشکیل رژیم منحوس صهیونیستی در ۱۹۴۸ تا کمتر از ۲ دهه قبل، مبارزین فلسطینی در برابر دشمن اشغالگر با دستان خالی و کمترین توان ضربه زنی موجود به مبارزه می‌پرداختند، اما در سایه کمک‌های بی‌دریغ کشورهای حامی مقاومت، به تدریج از جنگ ۲۲ روزه غزه در سال ۲۰۰۸ معادلات شروع به تغییر کردند.

هر چند حجم شلیک راکت و موشک و خساراتی که متوجه دشمن صهیونیست می‌شد در سال‌های گذشته اندک بود اما نبرد اخیر غزه نشان داد که دورانی که اسرائیل به کمک ارتش تا دندان مسلح خود اقدام به نابودی زیرساخت‌های حیاتی غزه بدون دریافت پاسخ قابل توجه می‌شد به پایان رسیده است.

حجم بالا و بی‌سابقه حملات راکتی درگیری اخیر، استفاده از تسلیحات دوربرد با سر جنگی سنگین نظیر موشک عیاش ۲۵۰ یا راکت‌های بدر۳ و M۷۵، استفاده از پهپادهای انتحاری جدید شهاب به عنوان چالشی بزرگ برای سیستم پدافندی اسرائیل و حملات موفق و دقیق به تاسیسات نظامی، فرودگاه‌ها و مخازن نفتی این رژیم در شمال تا جنوب سرزمین‌های اشغالی در مدت ۱۲ روز نبرد نشان داد که هر چه زمان بگذرد، توانایی نظامی مقاومت دچار رشد تصاعدی شده و در نبرد بعدی احتمال استفاده از تسلیحات مدرن‌تر و تغییر دهنده قواعد بازی بالا رفته و اسرائیل بایستی انتظار غافلگیری‌های بزرگتری را در خصوص حملات مقاومت به عمق خاک تحت اشغالش را داشته باشد.

برچسب‌ها