کد خبر 1146000
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۵

به گزارش مشرق، محمد ایمانی، فعال رسانه‌ای یادداشت آقای حمید ابوطالبی، معاون سیاسی سابق دفتر رئیس جمهور درباره برجام را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد.

"بازگشت یکباره و غیرحقوقی آمریکا به برجام، هم تایید کننده‌ ضمنی خروج یک‌ جانبه‌ اوست و هم هرگونه ادّعا وانتظار ایران و ایجاد زمینه برای استحکام تعاملات و... را انفعالی و بی اعتبار خواهد کرد.

آیا بازگشت طرفین به برجام،با توجه به اسنپ‌ بک و ناتوانی [!] آمریکا در لغو تمامی تحریم‌ها و صرفا تعلیق برخی از آنها، به نفع ایران است، یا به نفع آمریکا؟

بایدن به احتمال قوی نخواهد پذیرفت بدون مذاکره به برجام بازگردد؛ و اعلام کرده خواهان مذاکره همه جانبه است. ایران چه استراتژی روشنی برای بازگشتِ طرفین دارد؟

معضلات طرفین، دیگر منحصر به مسائل هسته‌ای نبوده و تمام مشکلات فیما بین را دربر می‌گیرد؛ ازاین رو، رفع تمامی تحریم‌ها و بازگشت مطمئنِ طرفین، نیازمند اجماعی ملّی ‌برای حضور در مذاکره است.

مبنای هر مذاکره، نه قابل اطمینان بودنِ طرفین است و نه دست برداشتن از خلق و خو؛ هدفِ مذاکره، صرفا تامین منافع ملی است.

 چنانچه مشکلات طرفین یکجا حلّ و فصل نگردد، اجتماعیات و سیاست ‌و اقتصاد ایران همواره دستخوش تغییرات در آمریکا، تحولات مخرّب منطقه‌ای، و تابعی از تصمیمات دیگران و هزینه های ناشی از آن خواهد بود.

هرگونه ردّ یا تعلیقِ مذاکرات، شروط مبهم پیش از مذاکرات، و بازگشتِ آمریکا ‌و ایران به برجام بدون مذاکره‌ واقعی، خطاهایی استراتژیک اند".

چند سوال مهم:

مگر برجام چه قدر غلط نوشته شده، که معاون سیاسی پیشین دفتر رئیس جمهور، بازگشت دوباره آمریکا را خطرناک می شمارد؟ اگر اسنب بک (مکانیسم خودکار بازگشت تحریم ها) این قدر خطرناک است، چرا در برجام روحانی و ظریف، گنجانده و حتی به آن افتخار شد؟

این چه توافقی است که بازگشت دوباره طرف مقابل به تعهدش بدون مذاکره واقعی، خطرناک شمرده می شود؟! مگر دو سال و نیم مذاکره قبلی، تفنن یا از سر مستی بوده؟ اگر اعتماد در مذاکره معنا ندارد، چرا امضای کری را تضمین خواندند و بدون دریافت هیچ تضمینی، همه امتیازات غیر قابل بازگشت را یکجا واگذار کردند؟!

آقای ابوطالبی، در حالی خواستار مذاکره مجدد می شود که به اعتراف خود وی درباره مین گذاری شدگی برجام، تیم روحانی و ظریف کمترین صلاحیتی برای مذاکره مجدد ندارند؛ همچنان که آمریکا، کمترین اهلیتی برای مذاکره و توافق دوباره ندارد.

ابوطالبی در حالی خواستار مذاکره دوباره است که در نوبت قبلی (پس از اجرای برجام) از سوی روحانی به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل نامزد شد اما دولت دموکرات اوباما، ضمن گروکشی غیر قانونی، او را تروریست خواند و برایش ویزا صادر نکرد!

ابوطالبی چرا برنگشتن بایدن به برجام را نشانه بی عهدی و بدعهدی دموکرات ها نمی داند و با وجود این که هم کلاهبرداری آنها را دیده و هم شخصا توهین و تهمت آنها را به جان خریده، باز هم خواستار مذاکره می شود؟ آیا او توهن و تهمت تروریست بودن خود را  پذیرفته است؟

در این صورت، تیم روحانی از نظر آمریکا، قابل پیگردند، نه طرف ذی صلاح مذاکره! آیا از یاد برده اند که در میان رئیس جمهور های ما، فقط آقای هاشمی توسط اروپایی ها متهم به تروریسم و مستوجب بازداشت اعلام شد؛ و در میان وزرای خارجه ما، آقای طریف تنها وزیری بود که به هواپیمای او بنزین در سفر اروپایی ندادند؟!

اگر مشکلات ما با آمریکا منحصر به مسئله هسته ای نیست (که درست هم هست و آمریکا با موجودیت ما مشکل دارد)، دولت چرا با انعقاد برجام، امتیازهای هنگفت داد و مدعی شد همه تحریم ها در روز اجرای توافق لغو می شود؟!  اگر آن توافق، هیچ ضمانتی نداشت و تحریم ها با حجمی مضاعف برگشت، برای چه باید دوباره مذاکره و توافق کرد و امتیاز داد؟

تکلیف خسارت های برجام چه می شود؟ این وسط آمریکا قابل پیگرد طبق برجامِ بی ضمانت است، یا روحانی و ظریف باید بازخواست شوند؟ اگر دومی است، پس نباید احتمال داد که زمزمه پر حجم مذاکره، نه برای حل مشکل کشور، بلکه برای فرار از پاسخگویی و بازخواست است؟ درست مثل بدهکاری که برای فرار از دست طلبکاران، پشت سر هم چک جدید (بی محل) می کشد!

وقتی آمریکا با اصل موجودیت و امنیت و اقتدار و عزت ما مشکل دارد، چاره چیست؟ اتکای بیشتر به مذاکره و تقویت او از این طریق، یا عبرت آموختن و خسارت مذاکره درباره توامندی های بازدارنده کشور را تکرار نکردن؟ چرا امثال ابوطالبی با عبرت نیاموختن، اصرار دارند ندامت و پشیمانی دوباره را به کشور تحمیل کنند؟

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

برچسب‌ها