کد خبر 112190
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۹:۰۰

پيشنهاد يكي از همكاران فتنه سبز براي شكستن تحريم انتخابات و شركت در مرحله دوم، مورد اعتراض شماري از حاميان رسانه اي فتنه قرار گرفت. مهدي خزعلي خواستار شركت در مرحله دوم و راي به علي مطهري شده بود.

به گزارش مشرق، کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: نويسنده وبلاگ «جوينده آزادي» در شبكه صهيونيستي بالاترين با اعتراض به خزعلي- كه زماني مورد توجه اين شبكه قرار داشت- نوشت: ما چند بار از يك سوراخ گزيده شويم و ميان بد و بدتر، بد را انتخاب كنيم؟ آيا اين هم تاكتيكي براي گرم كردن دوباره تنور انتخابات است؟ ما صدايمان را با تحريم مي رسانيم نه راي دادن به علي مطهري. اين نامزد اگر واقعا در چارچوب استانداردهاي رژيم عمل نمي كرد و پايبند حكومت نبود، اصولا از فيلتر شوراي نگهبان رد نمي شد و رد صلاحيت مي شد. مطهري همان فرد متحجري است كه براي حجاب سينه چاك مي كند به گونه اي كه صداي اعتراض تاج زاده هم از زندان بلند مي شود. او همان كسي است كه به انتقاد از جريان انحرافي به خاطر سخن گفتن از كوروش پرداخت. اين واقعا مضحك و رقت برانگيز است كه مطهري قهرمان ما شود. افسوس كه عده اي متوجه نيستند يا نمي خواهند متوجه شوند!
يكي ديگر از همراهان شبكه مذكور (وبلاگ آذرك) بدون اشاره به اين كه فراري پناهنده به آمريكا نمي تواند در انتخابات شركت كند، در واكنش به پيشنهاد خزعلي نوشت: شرم باد بر من اگر در انتخابات شركت كنم. معلوم نيست چرا گرفتاري ها را زود فراموش مي كنيم؟ به راستي حافظه خود را از دست داده ايم؟ شركت در انتخاباتي كه ناظران و مجريان آن، همان دست اندركاران انتخابات سال 88 هستند، قباحت دارد. هنوز نامزدهاي ما در حصر و زندان هستند. هنوز زيدآبادي ها و ستوده ها در بازداشت هستند. آيا روي ديدن آنها را داريم؟ شرم كنيم و خجالت بكشيم. شركت در مرحله دوم انتخابات يعني پنبه كردن آنچه در دور اول رشته ايم. شرم بر من باد اگر شركت كنم.
همكار ديگر اين شبكه نيز معتقد است: به عنوان معترض به انتخابات سال 88، حاضر به شركت در انتخابات نيستم حتي به شكل اعتراضي. اين كار فقط به نفع حاكميت و مطهري تمام مي شود.
نويسنده وبلاگ خورشيد نشان نيز در بالاترين نوشته است: كاش آقاي خزعلي نمك بر زخم ها نمي پاشيد. هنوز دوستان ما در زندان هستند. آقاي مطهري است كه گفت در انتخابات 88 تقلب نشده و مخالفان در حوادث پس از انتخابات مقصرند. ايشان همان است كه به تز مكتب ايراني ايراد گرفت.
گفتني است يكي ديگر از كاربران بالاترين خطاب به نويسنده وبلاگ «جوينده آزادي» نوشته است؛ يك جوري حرف مي زني و به قول كيهان قمپز در مي كني كه انگار الان در ايران رأي گيري را تمديد كرده اند تا من و تو از انگليس برويم و رأي بدهيم! همين كاربر در ادامه مي نويسد؛ همه اميد ما به خاتمي بود كه او هم در مقابل رژيم لنگ انداخت، پس حالا كه از دست رژيم فرار كرده ايم كه خفه مان نكند، بهتر است خودمان خفه شويم و بيشتر از اين گند نزنيم!


نگراني از احتمال مصادره مسكن 5/1 ميليون خانواده در آمريكا

8 ميليون خانواده آمريكايي با مشكل وام مسكن مواجهند و 5/1 ميليون خانوار ناتوان از بازپرداخت بدهي هاي خود در اين زمينه مي باشند. 
صندوق بين المللي پول در گزارشي نسبت به ناتواني 5/1 ميليون خانوار آمريكايي در بازپرداخت بدهي هاي خود هشدار داد. كارشناسان اين صندوق اعلام كردند دولت اوباما هيچ اقدامي در كمك به خانواده هاي مذكور انجام نداده است. به گزارش راشا تودي، در سال 2006 (پيش از روي كار آمدن اوباما) 8 ميليون خانوار آمريكايي از بازپرداخت اقساط وام مسكن خود عاجز بوده اند و دولت تنها به 4 ميليون خانوار كمك هايي را اختصاص داد. 
براساس اين گزارش، بحران اقتصادي اخير در آمريكا و از جمله افزايش قيمت سوخت، بر مشكلات شهروندان و خانواده هاي گرفتار بازپرداخت وام مسكن افزوده است. 
بانك هاي آمريكايي در صورت تداوم تاخير بازپرداخت وام ها، اقدام به مصادره خانه هاي شهروندان مي كنند. 


تهران رأي مي دهند،واشنگتن با اپوزيسيون لابي مي كنند

«اصلاح طلبان با عبور از جنبش سبز، از تهران تا واشنگتن در پي بازگشت به قدرت هستند».
اين تحليل به طور مشترك از سوي وبسايت راديوزمانه و شبكه بالاترين عنوان شده است. وبسايت راديو زمانه با مرور برخي اخبار منتشره نوشت: در چند روز گذشته انتشار دو خبر در فضاي مجازي و از سوي اعضاي شبكه هاي اجتماعي مورد توجه قرار گرفت. نخست، يك عضو جبهه مشاركت [آرش غفوري] پس از شركت در كنفرانس مخالفان حكومت در واشنگتن، يادداشتي را در سايت نوروز منتشر كرد و در بخشي از اين يادداشت يادآور شد «من به نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران باور دارم، به قانون اساسي ملتزم هستم و به جنبش سبز در معناي اصلاح طلبانه آن كه در منشور جنبش سبز ارائه شده است وفادارم. از اين رو معتقدم هرگونه حركت اصلاحي بايد درون ساختار و چارچوب موجود و با رعايت مصالح كشور و ملت ايران باشد.» خبر دوم به اظهارنظر محمدرضا خباز از اعضاي حزب اعتماد ملي و يكي از نمايندگان اصلاح طلب مجلس مربوط مي شود كه به خبرگزاري مهر گفت «اگر خاتمي در محوريت جريان اصلاح طلب قرار گيرد، مي توانيم خودمان را براي انتخابات آينده بازسازي و با كانديداي حداقلي وارد رقابت براي رياست جمهوري 92 شويم.»
نويسنده مي افزايد: انتشار اين دو خبر گوياي اين مساله است كه طيف وسيع اصلاح طلبان از زمان برگزاري نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري تا به حال با وضعيتي بغرنج روبه رو هستند و دچار سرگرداني در تصميم گيري هاي سياسي شده اند.
سايت راديو زمانه با اشاره به بن بست فتنه سبز مي نويسد: در نهايت سران نمادين جنبش سبز در حصر خانگي قرار گرفتند و تمام ارتباطات آنها قطع شد. واكنش اصلاح طلبان اين بود كه انتخابات مجلس را تحريم خواهند كرد. در همين زمينه محمد خاتمي شركت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس شوراي اسلامي را به اجراي پيش شرط هايي منوط كرد. اما نه تنها حاكميت به اين پيش شرط ها توجهي نشان نداد بلكه شرايط به گونه اي پيش رفت كه خاتمي در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي شركت كرد و بهت و حيرت بسياري از حاميان خود را برانگيخت.
اين رسانه وابسته به اپوزيسيون خارج نشين تصريح مي كند: شايد اميدواري به بازگشت به قدرت است كه باعث مي شود خاتمي در انتخابات شركت كند يا عباس عبدي شعارهاي جنبش سبز را راديكال بداند و حركت خياباني را محكوم كند. از طرف ديگر يكي از اعضاي حزب مشاركت متقاعد مي شود كه بايد با سلطنت طلبان و جمهوري خواهان در نشست مشتركي [واشنگتن] هم نشين شود. به هر حال، چه شركت در انتخابات و چه حضور در كنفرانس واشنگتن از سرگرداني اصلاح طلبان خبر مي دهد و گوياي اين مساله است كه آنها هنوز با وضعيت بغرنجي مواجهند به گونه اي كه نمي توانند در تصميم گيري هاي سياسي ثابت قدم باشند.
از سوي ديگر شبكه بالاترين با اشاره به پيشنهاد اخير مهدي خزعلي براي كنار گذاشتن سياست منفعلانه تحريم انتخابات و شركت در مرحله دوم نوشت: اين پيشنهاد، پروژه اصلاح طلبان براي سوءاستفاده از جنبش سبز است، خزعلي چند ماه پيش نيز مي خواست نامزد انتخابات مجلس شود. خوشبختانه آن زمان جوي هماهنگ در ميان اپوزيسيون براي عدم شركت در انتخابات فرمايشي شكل گرفته بود و حتي اصلاح طلبان (مشاركت، مجاهدين، اعتماد ملي،...) هم كه شانس رد صلاحيت نامزدهاي خود را بالا مي ديدند، با آن همصدا شده بودند. با مشاهده اين وضعيت، مهدي خزعلي هم از حرف خود كوتاه آمد و نه نامزد شد و نه راي داد، از آن سو ديديم كه محمد خاتمي با وجود اينكه شرايط 3گانه اش برآورده نشده بود، روز 12 اسفند رفت و دور از انظار عمومي در دماوند(!) راي داد و حركت خود را «راي به جمهوري اسلامي» و علت شركت را «تلاش براي باز نگاه داشتن پنجره هاي اصلاح طلبي»، (بخوانيد تلاش براي حضور مجدد اصلاح طلبان در قدرت) معرفي كرد. از چند روز پيش دو خبر جديد و حائز اهميت منتشر شد:1- درخواست مهدي خزعلي در سايتش براي حضور مردم در انتخابات و راي دادن به علي مطهري و 2- سخنان محمدرضا خباز .
نويسنده بالاترين معتقد است: اين اتفاقات نشان مي دهد كه اصلاح طلبان بي توجه به تقلب و سركوب و ادامه حصر موسوي و كروبي و احكام حبس طولاني مدت زندانيان در سه سال اخير همچنان پايبند به حاكميت هستند و به دنبال روزنه اي براي ورود مجدد در بدنه قدرت. در اين ميان آنها به دنبال اين هستند كه با فريفتن دست كم قسمتي از جنبش سبز و قانع كردن آنها براي شركت در انتخابات فرمايشي دور دوم مجلس، پايگاه اجتماعي نداشته خود را به رخ حاكميت كشانده و از آن به عنوان ابزار چانه زني براي تسريع ورود مجدد خود در ساختار قدرت استفاده كنند. برخلاف ادعاي مضحك مهدي خزعلي، خيلي مشخص و مبرهن است كه حضور مردم در پاي صندوق و راي دادن به علي مطهري به هيچ وجه نمي تواند اعتراض عليه حاكميت تلقي شود و همچون طرح اسب تروا از پيش شكست خورده است.
گفتني است مجتبي واحدي مشاور فراري كروبي اخيراً در وبلاگ خود نوشته بود: خاتمي با شركت در انتخابات به همه اصلاح طلبان مخالف انتخابات پشت پا زد.


كلاوسون: غرب براي معامله با ايران حاضر است اپوزيسيون را زير پا بگذارد

مدير واحد تحقيقات در «انستيتو واشنگتن» تصريح كرد غرب با پشت كردن به اپوزيسيون دنبال معامله هسته اي با جمهوري اسلامي ايران است.
پاتريك كلاوسون از عناصر فعال در حوزه براندازي و نفوذ طي مقاله اي كه در فارين پاليسي منتشر كرده نوشت: اپوزيسيون ايراني معمولاً از توجهي كه غرب به برنامه هسته اي ايران دارد، نگران هستند. اصلاح طلباني مانند اكبر گنجي از اينكه منافع آنها، فداي معاملات هسته اي با ايران شود، ابراز نگراني مي كند.
وي مي نويسد: يكي از دلايلي كه اپوزيسيون جمهوري اسلامي نگران اين هستند كه ما به آنها پشت كنيم و به دنبال معامله هسته اي برويم، اين است كه اين دقيقاً كاري است كه ما انجام مي دهيم. واقعيت تلخ آن است كه غرب، از جمله آمريكا با خوشنودي كامل حاضر است با تندروهاي ايران به يك توافق هسته اي برسد و از مخالفان بگذرد اگر چيزي كه بتواند به يك توافق هسته اي غرب و ايران منجر شود سكوت در برابر رفتار رژيم با اپوزيسيون باشد، اين براي غرب خيلي جذاب است. ولي آنچه هرگونه معامله اي با ايران لازم دارد آن است كه ايران برنامه هسته اي خود را متوقف كند، ولي غرب متقاعد نشده است كه جمهوري اسلامي چنين خواهد كرد. از آن گذشته غرب و بخصوص آمريكا حاضر نيستند امتيازات زيادي به ايران بدهند، زيرا با نقش ايران در منطقه در تضاد است. لذا اين معامله مقدور نيست. چرا عوض تمركز روي توافق، تحريم ها را ادامه ندهيم و با عمليات پنهاني، روند هسته اي ايران را كند نكنيم و از مخالفان ايراني حمايت نكنيم؟!
فراز آخر تحليل كلاوسون در حالي منتشر مي شود كه محافل استراتژيست و اطلاعاتي غرب با جمع بندي تحولات چند سال اخير معتقدند فريب اپوزيسيون ايراني را خورده و به جاي توافق با ايران، مسير تقابل را برگزيده اند كه نتيجه آن هم پيشرفت هاي هسته اي خيره كننده و بدون مرز ايران بوده است.
همزمان با انتشار تحليل پاتريك كلاوسون، پايگاه اينترنتي بالاترين در واكنش به ضعف آمريكا در اجلاس اسلامبول نوشت: كوه موش زاييد و يك بار ديگر غرب در اجلاس اسلامبول به لاس زدن با حكومت پرداخت. با آن همه خط و نشان كشيدن و آن همه محدوديت قايل شدن براي حكومت ايران، جلسه ديگري پس از پانزده ماه تشكيل شد و در نهايت تنها خبري كه از آن جلسه به گوش رسيده سخني از همراه خانم اشتون است كه مي گويد جلسه مثبت بوده و امكان ادامه جلسات وجود دارد. يعني بلاتكليفي بيشتر و فرصت دادن به حاكميت ايران در بازي دادن بيشتر غرب. موش زاييده شده از كوه اجلاس استانبول، بي ربط به سفر عنان به ايران و آرامش نسبي سوريه نباشد، احتمالاً معامله اي انجام شده بود و بهاي آن امروز (ديروز) به حاكميت ايران شد مباركشان باشد.