کد خبر 1066470
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۶

در سوی دیگر شاهد روند امنیت آفرین و دیپلماسی اقتدار بودیم که با هدف امنیت آفرینی پیش‌دستانه در مقابله با تهدیدات جنگ نیابتی، حفظ و توسعه عمق راهبردی ایران و گسترش فرهنگ مقاومت در منطقه عملیاتی شد.

به گزارش مشرق، رضا سراج کارشناس مسائل راهبردی در کانال شخصی خود در تلگرام نوشت:

اخیرا حسام‌الدین آشنا متاثر از سندروم بی‌قراری در شاذ گویی گفته «ما می‌گوییم ظریف و سلیمانی دو روی یک سکه هستند»

از سال 1392 همزمان شاهد دو روند "اقتدار و انفعال" در مناسبات خارجی جمهوری اسلامی ایران بودیم. تامل و بررسی در این دو روند، تفاوت اساسی و ماهوی بین سلیمانی و ظریف را اثبات می‌کند.

دیپلماسی انفعالی برجام در سیاست خارجی ایران با ادعای اعتمادسازی برای آمریکا شکل گرفت و اهداف آن رفع همه تحریم‌ها، ممانعت از تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران، جلب سرمایه‌ گذاری خارجی و در نهایت، خروج از رکود و ایجاد رونق اقتصادی بود. این دیپلماسی با اقدامات نابجا و نشست‌ و برخاست‌های سخیف، تقریبا هیچکدام از اهداف خود را تامین نساخت و با اشتباه محاسباتی در اعتماد به آمریکا و هدر دادن مزیت‌های راهبردی ایران، عامل افزایش تحریم‌ها، کاهش توان ملی و تحمیل خسارت‌های غیرقابل جبران شد.

در سوی دیگر شاهد روند امنیت آفرین و دیپلماسی اقتدار بودیم که با هدف امنیت آفرینی پیش‌دستانه در مقابله با تهدیدات جنگ نیابتی، حفظ و توسعه عمق راهبردی ایران و گسترش فرهنگ مقاومت در منطقه عملیاتی شد. دیپلماسی اقتدار با تحقق اهداف سه گانه مذکور، ایران را به مهمترین لنگرگاه ثبات و امنیت در منطقه تبدیل کرد و با افزایش قدرت نرم و سخت، بازیگری ایران در مناسبات منطقه‌ای و جهانی را تقویت نمود.

ماهیت و اساس دیپلماسی اقتدار و یا مکتب سلیمانی، مبتی بر نگرش انقلابی و جهان بینی توحیدی است در حالیکه دیپلماسی برجام ناظر بر نگرش غرب‌گرایی و جهان بینی نئولیبرال است. با این شرایط و تفاوت ماهوی، چگونه سلیمانی و ظریف می‌توانند دو روی یک سکه باشند؟ آقای آشنا و امثال ایشان بدانند که پیروان مکتب سلیمانی، اجازه تحریف این مکتب نورانی، کارآمد و امنیت بخش را نخواهند داد.