کد خبر 1046038
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۳

مرد جوان که دوستش را به دلیل اختلاف حساب یک میلیاردی، بعد از شراکت در بهره برداری از یک معدن ماسه و گوگرد کشته بود، ادعا کرد که قصد کشتن نداشته است و خواست تا او را ببخشند.

به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از ۳۱ اردیبهشت سال ۹۶ آغاز شد. زن جوان که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: همسرم صاحب یک معدن ماسه و گوگرد در حاشیه جاده خاوران است. او هر روز به محل کارش می‌رود، اما از صبح هیچ خبری از او ندارم وگوشی موبایلش را هم پاسخ نمی‌دهد و می‌ترسم بلایی سرش آمده باشد. همسرم مدتی است با شریکش به نام کیوان مشکل دارد و با او درگیر است. به دنبال اظهارات زن جوان، تلاش برای یافتن سرنخی از مرد ثروتمند آغاز شد و پلیس در نخستین گام از بررسی ها، شریک کاری سینا را به عنوان مظنون تحت بازجویی قرار داد.

بیشتر بخوانید:

درگیری مسلحانه پلیس با «دزدان هپروتی» +عکس

جنایتی آتشین درفریبکاری عاشقانه +عکس

اعتراف به قتل
کیوان سعی داشت با داستان سرایی هایش خود را در ماجرای ناپدید شدن سینا بی اطلاع نشان دهد، اما وقتی در بن بست اطلاعاتی پلیس گرفتار شد، لب به اعتراف گشود و به قتل شریک کاری اش به دلیل اختلاف حساب اعتراف کرد. با نشانی‌هایی که کیوان به پلیس داده بود، جسد سینا در حاشیه جاده خاوران پیدا شد و پس از اعترافات و بازسازی صحنه جنایت پرونده این مرد با صدور کیفر خواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و روز گذشته در شعبه ۱۰ جلسه رسیدگی برگزار شد.

درخواست قصاص
در ابتدای جلسه خواهر و برادرهای قربانی به عنوان، ولی دم در جایگاه ایستادند و برای کیوان حکم قصاص خواستند. پسر بزرگ قربانی نیز درخواست قصاص را مطرح کرد. اما نماینده دادستان از طرف فرزند صغیر قربانی دیه خواست. خواهر سینا در حالی که اشک می‌ریخت با اشاره به متهم گفت: این مرد از سال‌ها قبل با برادرم و پدرم در ریخته گری کار می‌کردند و با هم دوست بودند، اما او با بی‌رحمی زیاد برادرم را کشت و بعد ازکشته شدن برادرم، مادرمان ازغصه زیاد فوت کرد و به همین دلیل برای کیوان قصاص می‌خواهم.

تشریح جنایت
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من و سینا سال‌ها بود با هم دوست بودیم و به خانه یکدیگر رفت و آمد داشتیم. حتی فرزندان مقتول مرا عمو صدا می‌زدند تا این که سال ۹۰ در بهره برداری از معدن ماسه و گوگرد با هم شریک شدیم. چون با هم دوست بودیم، شراکت مان را ثبت نکردیم و هیچ برگه‌ای ننوشتیم. وی ادامه داد: ما پس از چند سال با هم اختلاف مالی پیدا کرده بودیم و من یک میلیارد تومان از سینا طلب داشتم، اما او طلبم را نمی‌داد. در سال ۹۶ به خاطر بدهی هایم ناچار شدم خانه و خودرویم را بفروشم. من چند بار سراغ سینا رفتم و از او خواستم به من کمک کند، اما هر بار جواب سر بالا می‌داد.

این متهم در تشریح جزئیات جنایت گفت: آخرین بار همراه برادرم به معدن رفتم تا با سینا تسویه حساب کنم، اما سینا با بی اعتنایی جوابم را داد. او رفتارهای تحقیر آمیزی با من داشت که عصبانی شدم. وقتی او از من خواست تا استکان‌ها را بشویم از شدت عصبانیت به رویش اسلحه کشیدم، اما من واقعا قصد کشتن او را نداشتم. اولین تیر ناخواسته از اسلحه شلیک شد و بعد از شلیک، مانند فیلم‌ها به یاد بدهی و اختلاف‌های قبلی با سینا افتادم و تیرهای بعدی را شلیک کردم. وقتی سینا روی زمین افتاد با چاقو چند ضربه به او زدم. وی در پاسخ به سوال قاضی درباره این که چرا اسلحه همراه داشتی؟ گفت: محیط معدن محلی خوفناک بود به همین دلیل از ترس همیشه اسلحه حمل می‌کردم.

این متهم گفت: برادرم در قتل هیچ دخالتی نداشت و وقتی من وسینا با هم درگیر شدیم او بیرون از معدن در حال بازی با توله سگ‌ها بود. این متهم در پاسخ به سوال قاضی درباره این که چرا برادرت را همراه برده بودی؟ گفت:چند سال قبل تصادف کردم و به همین دلیل دیگر قادر به رانندگی نبودم و از برادرم خواستم تا مرا به معدن برساند. وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: باور کنید من قصد کشتن سینا را نداشتم و قتل او اتفاقی رخ داد. بنا به این گزارش، در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

تحلیل کارشناس
شریک طمعکار
دکتر امان ا... قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه
افرادی که قصد دارند به عنوان شریک با هم یک کار اقتصادی را آغاز کنند باید از حقوق قانونی خود و مشکلاتی که در آینده آن‌ها را تهدید می‌کند، مطلع باشند، زیرا شریک بودن در امور اقتصادی یک سری مشکلاتی را به وجود می‌آورد که اگر طرفین این ارتباط اقتصادی حق یکدیگر را نپذیرند آسیب‌های اجتماعی فراوانی را به بار می‌آورند.

شراکت یکی از مسائلی است که آثار مثبت و عواقب منفی فراوانی را به بار می‌آورد به طور مثال افرادی هستند که در ملک و املاک با یکدیگر شریک می‌شوند یکی از دو سوی این رابطه ریسک و خطرات را می‌پذیرد و فرد دیگر که شریک به حساب می‌آید ترس از ضرر دارد در حالی که باید بدانند در سود و زیان هر دو به یک اندازه سهم می‌برند.

برخی افراد که بی منطق هستند به دلیل ارتباط ضعیفی که در تعاملات اجتماعی و روابط گسترده‌تر دارند جزو شرکایی به حساب می‌آیند که علاوه بر داشتن شخصیت متزلزل همیشه استرس و اضطراب را در کاری که به صورت شراکتی انجام می‌شود تحمیل می‌کنند و پایه مشکلات را بنا می‌گذارند. برخی افراد خود را شریک می‌دانند که فقط در این شراکت توقع سود و منفعت دارند در حالی که باید تمام زوایای آن را مد نظر قرار داد در کاری که به صورت مشترک انجام می‌شود هر دو سوی ارتباط باید به قوانین احترام بگذارند و هر کس به اندازه سهم خود حق مطالبه داشته باشد تا مشکلات اجتماعی پیش نیاید. گاهی اوقات در برخی پرونده‌ها دیده می‌شود افرادی با یکدیگر در امور اقتصادی شریک هستند و به مشکلات فراوانی برخورد و به مراجع قضایی مراجعه می‌کنند. یکی از آن‌ها می‌خواهد سهم‌اش را واگذار کند، اما دیگری قصد فروش و واگذاری ندارد و همین نزاع و درگیری میان شان را رقم می‌زند و مراجع قضایی را به عنوان مرجعی که صلح را برقرار می‌کند انتخاب می‌کنند.

وقتی نزاع و درگیری میان دو شریک شکل می‌گیرد یک نفر فکر می‌کند طرف مقابل قصد کلاهبرداری و اخاذی از او را دارد و به همین دلیل با وسواس و تأمل به مسائل نگاه و فکر می‌کند اگر سهم خود را واگذار کند کلاه بزرگی بر سرش رفته به همین دلیل است که نزاع و درگیری میان این افراد تا حدی پیش می‌رود که دست به رفتارهای غیر اجتماعی ناهنجار می‌زنند و شاهد عصبانیت‌های زودهنگام و آنی هستیم که در یک مجادله و بحث کاری دو شریک به قتل، آدم ربایی، خشونت و خیانت کشیده می‌شود. برخی افراد شخصیت شان صلح پذیر است به همین دلیل در شراکت حاضرند از سهم خود گذشت کنند تا کار به مسائل اجتماعی خطرناک کشیده نشود، اما برخی شخصیت‌ها که منفعت طلب و سودجو هستند از همین درگیری‌ها و مجادلات به نفع خود بهره می‌برند و کار را پیچیده می‌کنند که در نهایت دیده می‌شود به جای اندیشه تفکر و مشورت سر از زندان در می‌آورند و به عنوان یک فرد مجرم و متهم و قاتل شناخته می‌شوند.

منبع: روزنامه خراسان