سرمقاله روزنامه ها

به نظر می رسد مردم با وجود نارضایتی که از شرایط اقتصادی کشور داشته اند، همچنان اعتماد به دولت فعلی را بهترین گزینه موجود می دانند.

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد. در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

********

کدام اکثریت کدام اقلیت ؟!

  حسین شمسیان در کیهان نوشت:


«مردم در انتخابات به فریبکاران «نه» گفتند» این سخن عجیبی است که روز گذشته آقای روحانی در نخستین کنفرانس خبری خود پس از کسب رای در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری به زبان آورد. سخنی که به سیاق اغلب سخنان چهار سال گذشته ایشان، بهره‌ای از متانت سیاسی  و تلاش برای ایجاد وفاق اجتماعی و ملی! نداشت.


او با آنکه کمتر از یک هفته قبل، مخالفانش را با انواعی از اتهامات نواخته‌، آنها را یک اقلیت محض خوانده و اعلام کرده بود: «حقوق اقلیت باید محفوظ بماند، اما اقلیت نیز نباید جای اکثریت بنشیند»، در سخنان دیروزش به این نکته تصریح کرد که: «از همه رقبای خود در انتخابات درخواست کمک می‌کنم»! اینکه روحانی قصد دارد چگونه از جریان فریبکار و متهم به انواع ناراستی و تهمتی که به آنها زده بود بهره بگیرد، حرفی دیگر است و باید بررسی شود که آیا صداقت باعث این سخنان شده یا بازی سیاسی و تبلیغاتی، اما مسئله مهمتری از این نحو سخن گفتن رئیس جمهور –که البته تازگی هم ندارد- وجود دارد و آن اصل بحث برروی واژه «اقلیت » است.


مرور چند نکته مهم در این‌باره، می‌تواند کمک کند به اینکه برخی توهم‌ها برطرف شده و با روشن شدن ابعاد حقیقی و جایگاه‌های واقعی‌، تصویری روشن‌تر از حقایق، پیش‌روی مردم و رئیس‌جمهور قرار گیرد.


1- براساس آمار اعلام شده از سوی وزارت کشور، آقای روحانی در بین 4 شرکت‌کننده در انتخابات موفق به کسب 23 میلیون و 549 هزار و 616 رای شده است. این آمار هم هنوز از سوی شورای محترم نگهبان تایید نشده و هم محل شکایت و اعتراض  برخی دیگر از رقبا است که معتقدند تخلفات گسترده‌ای در روز اخذ رای و سپس در اعلام نتایج رخ داده است. اما فارغ از این دو نکته‌، مجری انتخابات فعلا این عدد را اعلام کرده است.


2- بر اساس آمار رسمی  کشور- مبتنی بر سرشماری عمومی سال نود و پنج - 50 میلیون و 483 هزار و 192 نفر از مردم ایران، واجد شرایط شرکت در انتخابات بوده و حق انتخاب رئیس‌جمهور داشته‌اند. مقایسه این عدد و رای آقای روحانی، گویای آن است که ایشان فاقد رای موافق حدود 27 میلیون نفر از مردم واجد شرایط‌، یعنی  بیش از نیمی از دارندگان حق رای می‌باشد.


3- بخشی از این افراد، در انتخابات شرکت نکردند و عده‌ای بیش از 17 میلیون نفر، رای خود را به رقبای آقای روحانی دادند که البته حدود 16 میلیون رای مربوط به حجت‌الاسلام رئیسی بود.


4- تردیدی نیست که به لحاظ قانونی و درصورت تایید انتخابات، آقای روحانی با همین تعداد رای، رئیس‌جمهور دوازدهم و واجد همه شئون یک رئیس‌جمهور تمام عیار خواهد بود اما به نظر می‌رسد با این اعداد و ارقام و ...، سخن گفتن از اقلیت و اکثریت، نه تنها کمکی به ایشان و دولت دوازدهم نمی‌کند، بلکه برعکس آنها را در نقطه مقابل بخش عظیمی از مردم ایران قرار می‌دهد.


5- خوب است کارشناسان و طراحان اطراف رئیس‌جمهور محترم به جای برخی کارها- که نمونه‌های نازیبایی از آن را در ایام انتخابات دیدیم- به این مهم بیندیشند که دولت دوازدهم، در مقام پاسخگویی به اکثریت خاموش و مخالف دولت- جمعیت حدود 27 میلیونی رای‌دهندگان- چه برنامه‌ای دارد، در دوره قبل چه کرده که این حجم عظیم از بی‌اعتمادی را رقم زده و در دوره آتی چه می‌خواهد بکند که سهم اکثریت مخالف و خاموش را بپردازد. به نظر می‌رسد این چالش، مهمترین و اصلی‌ترین چالشی است که دولتمردان در سال‌های آتی با آن مواجه هستند و نباید صورت مسئله را تغییر بدهند چرا که افکارعمومی از اصل ماجرا بی‌خبر نیست.


6- بر همه ما آشکار است که  می‌توان  در طی دوهفته با بکارگیری انواع شگردها و عملیات‌های روانی و حتی ترساندن مردم از کشتار چند میلیون نفر  در صورت انتخاب رقیب! به یک ارعاب عمومی دست زد و نتیجه مطلوب به دست آورد. یا مثلا با موج خلاف واقع و رقیب‌هراسی در تحدید آزادی‌های فردی و اجتماعی و ... آراء مردد جامعه را جهت داد اما قطعا اینگونه نخواهد بود که این روش، بتواند در 4 سال آینده پاسخگوی نیازهای اکثریت جامعه و حتی مردم عزیز رای‌دهنده به دولت کنونی باشد. بی‌شک شب‌ها و روزهای جشن و مصاحبه به زودی به پایان می‌رسد و باید برای همه مردم ایران، اعم از اقلیت و اکثریت  فکری کرد و تدبیری اندیشید، بخصوص در مواجهه با برخی انتظارات و برخی وعده‌های مقید به قید زمان و همزمان با برخی مخاطرات و مشکلات.


7- به عنوان نمونه‌، رئیس‌جمهور در مناظرات انتخاباتی با متهم کردن رقبا به عوام‌فریبی‌، وعده ایجاد سالانه 950 هزار شغل را به مردم داد. این البته پس از آن بود که وی از زبان رقبا شنید که ایجاد این تعداد شغل، تکلیفی قانونی و برگرفته از برنامه ششم توسعه است! به هر حال این وعده داده شد و از هم اکنون روز شمار برای مرداد 97(یکسال پس از آغاز دوره دوازدهم) روشن شده است تا میزان صداقت در عمل به نخستین وعده وی آشکار شود. هرچند دیروز و در نخستین کنفرانس خبری‌، رئیس‌جمهور که این وعده را بدون قید و شرط داده بود، اجرای آن را منوط و مشروط به شرایط مختلفی کرد و مقدمه نقض نخستین عهدش را فراهم کرد، اما اجرای این عهد نه ربطی به اقلیت دارد و نه به اکثریت و کف انتظار، وفای به عهد است.


8- نکته مهم دیگر آنکه در دولت دوازدهم، یک برگ مهم و تعیین‌کننده از آقای روحانی گرفته می‌شود و آن واژه «دولت قبل » است! پیش از این، برای دولت یازدهم  این امکان وجود داشت که همه مشکلات را به گردن پیشینیان و گذشتگان بیفکند، اما اکنون خود همان پیشینیان شده‌اند! در چنین شرایطی، به نظر می‌رسد پروژه اقلیت – اکثریت قرار است جای دولت قبل را بگیرد تا بازهم  محملی باشد برای ناکارآمدی‌ها و کاستی‌ها. دوروز قبل مشاور وزیر صنعت – و نه یک اقتصاددان منتقد دولت- در سخنانی تکان‌دهنده حقایقی از اوضاع صنعتی کشور را مطرح کرد که برای هرکس که کمترین دلسوزی برای کشور داشته باشد، خواب و آرام نمی‌گذارد.او بر خلاف سخنان رئیس‌جمهور در برنامه‌های انتخاباتی، با قاطعیت اعلام کرد: «مطلقا از رکود خارج نشده‌ایم» و سپس آماری از برخی صنایع کشور داد که جای تامل دقیق و عمیق دارد.پورفلاح گفت: «امروز آمارهای 7 تا 8 درصد رشد اقتصادی مطرح می‌شود که من این آمارها را قبول ندارم و نگاهم به شرایط بدبینانه‌تر است... در برخی از رشته‌های صنعتی سقوط ادامه دارد. صنعت ریسندگی وضعیت خوبی ندارد. لوازم خانگی هم همین‌طور... استنباط من به عنوان یک مدیر صنعت و کسی که سال‌ها کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی را اداره کرده و در شهرک‌های صنعتی ارتباط دارد به نظر من صنایع ساختمانی ما در بهترین حالت با 25 درصد ظرفیت خود کار می‌کنند. صنعت نساجی هم در بهترین حالت با 30 درصد ظرفیت خود کار می‌کند. لوازم خانگی زیر 50 درصد ظرفیت خود کار می‌کند... به هیچ عنوان هم این آمار را در اختیار ما نمی‌گذارند و آمارگریزی یکی از پدیده‌های منفی است ... ولی قدر مسلم صنعت کاشی و سرامیک امروز حتما زیر 50 درصد کار می‌کند.... در یک شهرک صنعتی از 450 واحد صنعتی 200 واحد تعطیل است و از 250 واحد باقی مانده هم نصفشان زیر 50 درصد کار می‌کنند... با یک گردش در یک شهرک صنعتی و مشاهده خاموش بودن دودکش‌های واحدهای تولیدی می‌توان فهمید که بیش از 50 درصد واحدهای صنعتی ما یا به‌طور کامل خوابیده‌اند و یا زیر 50 درصد ظرفیت کار می‌کنند ...»

دقت در این سخنان – که مشتی از خروار و اندکی از بسیار است- تکلیف دولت با همه شعارها و وعده‌ها را روشن می‌کند و خواب خوش و سرمستی ناشی از برد رقابت دوازدهم را از سر می‌پراند. قطعا هر عاقل کار آزموده‌ای با  یادآوری 1270 هزار میلیارد تومان نقدینگی کشور که هرگز به سوی تولید هدایت نشد، نگران موج تورمی در آینده‌ای نه چندان دور خواهد بود. این مبلغ، همان رقمی است که مرحوم هاشمی رفسنجانی گفته بود با 20 درصد آن می‌توان کشور را دوباره ساخت. و عجیب است که از نام او بهره برده می‌شود و به حرف او اعتنایی نمی‌شود!

در صورت ادامه روند جاری در دولت یازدهم، از همین حالا قابل پیش‌بینی است که دولت دوازدهم، با بحرانی سخت مواجه است، بحرانی که می‌تواند اعتبار او را در نزد اقلیت و اکثریت‌، یکجا فرو بریزد و ناکارآمدیش را اثبات کند.
 

اقتصاد دولت روحانی در راند دوم

مهدی حسن زاده در خراسان نوشت:

 با رای مجدد مردم به حسن روحانی برای تصدی پست ریاست جمهوری، اکنون و پس از سپری شدن فضای شادی حاصل از پیروزی در انتخابات، بار دیگر بحث بر سر برنامه ها و چالش های اقتصادی بالا گرفته است. اکنون این سوال مطرح است که روحانی در دور دوم ریاست جمهوری خود با چه چالش هایی روبه روست و یا رو به رو خواهد بود و چه تدبیری برای مواجهه با این چالش های اقتصادی خواهد داشت.

از چند منظر می توان چالش های اقتصادی موجود را دسته بندی و مهمتر از آن اولویت بندی کرد. از منظر مردم، براساس پیمایش ها و نظرسنجی های متعدد در رتبه نخست، اشتغال و پس از آن قدرت خرید اولویت های اصلی هستند. با این حال جنس نگاه سیاستگذار باید این باشد که موضوعی نظیر اشتغال اکنون چه سطحی از بحران را دارد؟ تا پایان دولت این بحران در چه وضعیتی قرار خواهد داشت؟ چه ظرفیت هایی در کشور برای ایجاد اشتغال و غلبه بر بحران بیکاری وجود دارد؟ و در نهایت، چه طرح هایی را برای ایجاد اشتغال می توان در پیش گرفت؟

از سوی دیگر اگر بخواهیم چالش ها را از منظر بخش های اقتصاد دسته بندی کنیم، رکود و تعطیلی بخش قابل توجهی از صنایع، چالش های انباشته شده نظام بانکی به ویژه در زمینه موسسات مالی و سطح هشدار آمیز توان برخی بانک ها برای پاسخگویی به سپرده هایی که با سودهای بسیار بالا جذب شده است و رکود 5 ساله بخش مسکن، نشان می دهد که بخش های صنعت، مسکن و نظام بانکی با چالش های جدی تری دست و پنجه نرم می کنند. 

در این میان سطح پیچیدگی چالش ها در بخش هایی نظیر نظام بانکی بیشتر و در بخش مسکن کمتر است، اما در هر صورت دولت باید برای هر یک از این موارد تدبیری اساسی بیندیشد.

از منظر اقتصاد کلان، چالش های اقتصادی پیش رو به تردید درباره تداوم رشد اقتصادی بالا و تورم تک رقمی بر می گردد. براساس گزارش مرکز آمار ایران که دیروز منتشر شد، نرخ تورم برای دومین ماه متوالی روند رو به رشد داشته و پیش بینی می شود که امسال نرخ تورم به بیش از 10 درصد برسد.

 از سوی دیگر با ثبت رشد اقتصادی بیش از 11 درصدی در 9 ماهه نخست سال گذشته که بخش اعظم آن مربوط به رشد 2 برابری صادرات نفت در پسابرجام بوده است، اکنون این سوال مطرح است که در سال 96 در مقایسه با 95 و همچنین سال های بعد امکان رشد جهشی اینچنینی در هیچ بخشی از اقتصاد کشور وجود ندارد و ما با رشدی نسبتا کمتر در مقایسه با 9 ماهه 95 در کل اقتصاد مواجه خواهیم بود.

همه این موارد نه از سر سیاه نمایی و نه از باب تسلیم شدن نسبت به وضع موجود مطرح می شود، بلکه بحث بر سر این است که دولت دوازدهم در چنین شرایطی باید اقتصاد کشور را سامان دهد و برای این کار باید طرحی مشخص داشته باشد. 

خوشبختانه رئیس جمهور در دوران تبلیغات انتخاباتی برنامه ای با عنوان «دوباره ایران» منتشر کرده است که برنامه های مفصلی در بخش اشتغال و بهبود قدرت خرید خانوار دارد اما ناظر به مشکلات بخش ها به ویژه معضل تعطیلی واحدهای صنعتی و معضل در مرحله هشدار نظام بانکی حرف چندانی ندارد. این در حالی است که از نگاه بخشی، بحران های موجود به ویژه در بخش های صنعت و نظام بانکی توجه ویژه و حساسیت بیشتری می طلبد چرا که تداوم معضلات دومینو وار موسسات مالی ناتوان در پاسخگویی به مردم و کارخانه های تعطیل شده می تواند چالشی فراتر از اقتصاد را برای کشور ایجاد کند.

در هر صورت به نظر می رسد مردم با وجود نارضایتی که از شرایط اقتصادی کشور داشته اند، همچنان اعتماد به دولت فعلی را بهترین گزینه موجود می دانند. 

در حقیقت رای روز جمعه مردم از منظر اقتصاد لزوما نه به منزله تایید عملکرد دولت فعلی بلکه به منزله عدم تایید گزینه های جایگزین و در نتیجه اعتماد به روند ولو نسبتا ضعیف فعلی بوده است و این اعتماد در دوره دوم دیگر منتظر اتفاقات بزرگی نظیر رفع تحریم ها نخواهد بود، بلکه منتظر عملی شدن وعده های دولت برای بهبود اشتغال و افزایش قدرت خرید است. وعده هایی که از سوی دولت با عدد و رقم مشخص مطرح شده است و انتظار می رود حداقل در بازه های یک ساله تحقق این وعده ها از سوی دولت به مردم گزارش شود.

ما هستیم درست وسط میدان

حسین قدیانی در وطن امروز نوشت: 

می‌فرماید: «این انتخابات، پیروزی صلح بر جنگ بود.» و می‌فرمایم: اگر شهدای این ملت، دیروز در خرمشهر و امروز در بیرون مرزها، مایه حفظ امن و امان ما نمی‌شدند، اصلا و اساسا انتخاباتی برگزار نمی‌شد که حالا بخواهد برنده و بازنده‌ای داشته باشد! پس آقای روحانی! منت بزرگی بر سر حضرتعالی گذاشتیم که با وجود آن همه تخلف مشهود، هرگز مثل ترمزبریده‌های عاری از عقل، عمل نکردیم! سطل زباله‌ای را آتش نزدیم! همین‌طور بی‌سند و مدرک، ادعای تقلب را مطرح نکردیم! بی‌دلیل، خواهان ابطال انتخابات نشدیم! فتنه و الم‌شنگه دور و دراز راه نینداختیم! شادی شنبه‌شب هواداران شما، فی‌الواقع حکایت از بدهی شما به ما دارد و الا، هنجارشکنی و سلب امنیت و آشوب که کاری ندارد! این، همان کار ساده اما بسیار زشتی بود که سال 88 انجام شد! و مسبب تحریم‌های موسوم به فلج‌کننده شد! خیال‌تان تخت! هیچ چیز عوض نشده! ما هستیم! درست وسط میدان! و هر جا لازم باشد، علیه زر و زور و تزویر می‌نویسیم! و فرزندان مقتدر اما مظلوم خمینی و خامنه‌ای باقی می‌مانیم! تا رانت و ویژه‌خواری و اختلاس و برادران نجومی و فساد و تبعیض و اشرافی‌گری هست، ما نیز هستیم! و همچنان که خمینی گفت: «تا مبارزه هست، ما هستیم»! آن هم متحدتر از گذشته! و با انگیزه‌ بیشتر! مبارزه اگر می‌خواست ما را خسته کند، همان روزهایی باید خسته می‌شدیم که برای یک یادداشت، چندین نفر از همکاران ما را بی‌خود و بی‌جهت و بی‌وجه به محکمه فرستادید یا در عرض 6 روز، از 4 متن حقیر شکایت کردید، لیکن ما فقط از خدا حساب می‌بریم!


هیهات! از 4 درصدی‌ها، برای پابرهنه‌های روح‌الله، ارباب درست نمی‌شود! گوش ما، فرمان‌ از ولی‌امر می‌برد و اگر اینگونه نبود و اگر اطاعت ما از قوانین مملکت نبود، شنبه 30 اردیبهشت 96 را چنان به کام‌تان تلخ می‌کردیم که برای ابد، از خاطرتان محو نشود! ما این روزها، در مقام عمل نشان دادیم انتخابات اگر سرشار از اشکالات متعدد هم برگزار شود، باز هم خروج از قانون نمی‌کنیم و هرگز به خاطر منویات خود، امنیت مملکت را مخدوش نمی‌کنیم اما شما باز هم ما را متهم کردی به خشونت، تا از میزان انصاف خود، برای همگان رونمایی کنی! قدر مسلم، هر جا اگر تخطی از اقتصاد و معیشت شود، سایه نقد ما بر سر دولت شما بلند است! اینجا «جمهوری اسلامی» است! بسی مایه افسوس است که حضرتعالی به جای شکر خدا بابت رواداری اصحاب نقد، در نخستین موضع‌گیری بعد از انتخابات، مخالفان خود را «خشونت‌طلب» می‌نامید! خشونت‌طلب اما برازنده همان افرادی است که نه تحمل شکست دارند و نه جنبه پیروزی! شکست اگر می‌خورند، ادعای تقلب می‌کنند و پیروز اگر می‌شوند، پیروزی خود را پیروزی صلح بر جنگ، می‌خوانند! آقای روحانی! تفوق صلح بر جنگ، آن روز تثبیت شد که شهید مدافع حرم امنیت، با تقدیم خون مطهر خود، مچ جنگ را به نفع صلح خواباند اما به این هزینه که دختر ۳ ساله‌اش، هر شب با روضه‌ رقیه بنت‌الحسین، سر بر بالین بگذارد! آری! پیروزی صلح بر جنگ، آن روز محفوظ شد که برادران ما در جبهه خان‌طومان، مشغول بیرون نگه‌داشتن دشمن از خاک پاک وطن بودند! همان روز اما برادران عده‌ای دیگر، اشتغال به بدترین و بزرگ‌ترین مفاسد اقتصادی و مالی داشتند! 

کاش... کاش می‌شد از قاسم سلیمانی و شیربچه‌هایش در سپاه قدس می‌خواستیم فقط برای چند روز، جنگ با لعین داعشی را رها کنند تا جنابعالی ملتفت می‌شدی پیروزی صلح بر جنگ، دقیقا یعنی چه! ما اما هرگز چنین تمنایی از مدافعان حریم امنیت نخواهیم داشت، ولو آنکه سهم برادران ما گلوله تانک باشد و سهم برادران بعضی‌ها سهام بانک! و تا بوده، همین بوده! خدایا! بشنو... این، قصه مملو از غصه دختربچه 3 ساله‌ای است که پدرش را برای امنیت این کشور داد تا فرد پیروز انتخابات، عروسک محزون این شب‌های او را خشونت‌طلب بخواند! خدایا! پناه ما تویی در این وانفسای غم! ما اما کوتاه‌بیا از راه تو نیستیم! و باز هم، تنها تو را می‌پرستیم! نه! هیچ چیز عوض نشده! الا آنکه انگیزه ما برای دفاع از دین تو، بیشتر شده باشد! خدایا! تو را سپاس بابت طعنه‌هایی که به ما می‌زنند! گمانم این کنایه‌ها نبود، ما در منجلاب زندگی روزمره غرق می‌شدیم! تو اما بر ما «عافیت» را نمی‌پسندی! و جز در جامه رزم، دوست نداری ما را تماشا کنی! باشد! ما با افتخار، سربازان جنگ با زر و زور و تزویر، باقی خواهیم ماند! خدایا! در این راه سخت اما نورانی، لطف و عنایت خود را از ما مگیر! خدایا! شب عملیات الی بیت‌المقدس، با وجود آن همه شهید، چه کسی فکر می‌کرد قریب یک ماه دیگر، خرمشهر آزاد شود؟! خدایا!‌ ای پیروزکننده شکست‌خورده‌ها! و ‌ای رهایی‌بخش آدم! شکست آدمیزاد، آن روز بود که دستش از دامان آفتاب کوتاه شد! و روزگار غیبت، آغاز شد! خدایا! قرون متمادی است که ابنای آدم، لذت هیچ بردی را نبرده‌اند! و تا «مهدی فاطمه» را نفرستی، باورم هست هیچ یوسفی، از قعر هیچ چاهی بیرون نیامده!
 

راهی که جبهه انقلاب رفت

عباس حاجی‌نجاری در جوان نوشت:
 

دستاورد لذت‌بخش حضور بیش از 41 میلیون نفر از مردم ایران در پای صندوق‌های رأی در دوازدهمین دوره ریاست جمهوری که نشان از اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی داشت و عزم و اراده مردم ایران در ایفای نقش در اداره نظام اسلامی را به تصویر کشید، سند محکمی در برابر القائات دشمنان نظام اسلامی است که هیچ‌گاه نخواسته‌اند پایگاه مردمی نظام را برتافته و از فتنه‌انگیزی و ایران‌هراسی دست بردارند.

به‌رغم این حضور آنچه را که دشمنان نظام در هفته‌های اخیر به اثرگذاری در فرآیندهای داخلی ایران امیدوار ساخته است، مواضعی است که از سوی برخی نامزدها به ویژه نامزد پیروز نسبت به نظام جمهوری اسلامی و شخصیت‌ها و نهادها مطرح شده و عملاً چهره‌ای سیاه از گذشته نظام به تصویر کشیده است. این روند که متکی بر سه‌گانه تدلیس، رقیب‌هراسی و رقابت با نظام با اتکا به شبکه‌های ماهواره‌ای بیگانه و شبکه‌های اجتماعی دست‌ساخته استکبار بود، عملاً توده‌های اجتماعی را در برابر دوگانه خیالی جنگ و صلح و تحریم و تطمیع قرار داد، به همین دلیل تصور دستیابی به نتیجه‌ای غیر از این دور از انتظار می‌نمود، به همین دلیل و به‌رغم حضور پرشور و گسترده مردم، به یقین می‌توان عرصه رقابت‌های این دوره از انتخابات را عرصه سقوط اخلاق انتخاباتی و اسلامی دانست که برای کسب رأی هرگونه تخریب و سوءاستفاده از امکانات را توجیه‌پذیر کرد و البته مستنداتی را نیز برای محکومیت‌های آینده ایران در اختیار مجامع بین‌المللی قرار داد. این روند البته پس از انتخابات هم ادامه یافت و آقای روحانی در پیام خود گفت که مردم در انتخابات 29 اردیبهشت با رأی خود «به کسانی که می‌خواستند کشور را به گذشته برگردانند، نه گفتند.» وی پیروزی خود را «پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت، پیروزی وحدت و انسجام ملی بر انشقاق و چنددستگی» خواند و افزود: «امروز دنیا می‌داند که ایران مسیر دور از خشونت را برگزیده است.» اما به‌رغم خط تحقیری که نامزد پیروز و رسانه‌های حامی نسبت به آرای دیگر نامزدها داشتند،‌ آنچه که در جبهه مقابل اتفاق افتاد واجد شاخصه‌های قابل توجهی است که به لحاظ جریان‌شناسی سیاسی می‌تواند به عنوان الگویی موفق به کار گرفته شود.

تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب متأثر از تجربیات انتخابات گذشته، محصول‌ کاری مطالعاتی و میدانی بود که ضمن بهره‌گیری از ظرفیت گروه‌ها و تشکل‌های سیاسی توانست فراتر از آنها زمینه یک همگرایی سراسری میان فعالان سیاسی نیروهای جبهه انقلاب در کشور را فراهم کرده و بر مبنای یک سازوکار علمی به گزینه‌های بهینه در میان چهره‌های مطرح برای انتخابات ریاست جمهوری رسیده و پایبندی آنها به میثاق جبهه در میان فعالان اصلی و بدنه و رواداری و عدم تخریب، عملاً نشان داد که سامانه طراحی شده قابلیت و ظرفیت تبدیل شدن به عنوان یک الگو برای آرایش جریان‌های سیاسی کشور را دارد و می‌تواند به بستری برای تقویت فرهنگ سیاسی، حفظ و تقویت سرمایه‌های اجتماعی و جذب حداکثری تبدیل شود که البته با ورود نسل چهارم پس از انقلاب، ضرورت آن انکارناپذیر است.

اگرچه وجود برخی ضعف‌ها در مواضع و مناظره‌ها و ضعف در برنامه‌های ارائه شده و از همه مهم‌تر، رقابت با رئیس‌جمهور مستقر، پیروزی را برای نامزدهای این جبهه از آغاز دشوار می‌کرد، ولی به نظر می‌آید با توجه به سطح تخریب‌ها و دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیم مسئولان دستگاه‌های اجرایی و عدم رساندن تعرفه به مناطقی که امکان رأی‌آوری آقای رئیسی قطعی بود و با توجه به اینکه ایشان حدود یکی،‌ دو ماه بود که در عرصه سیاسی به عنوان نامزد انتخاباتی مطرح شده بود، کسب نزدیک به 16 میلیون رأی اهمیت خاص خود را دارد.

اما عرصه انتخابات در ایران و قوانین و مقررات موجود کاستی‌هایی دارد که باید قوه مقننه و دستگاه‌ اجرایی و نظارتی برای آن چاره‌اندیشی کنند که البته تبدیل سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری به قوانین و دستورالعمل‌ها بخشی از آن است. اما با توجه به ورود مستقیم شبکه‌های ماهواره‌ای بیگانه در حمایت از نامزد پیروز و انجام گسترده‌ترین سطح تخریب توسط شبکه‌های اجتماعی علیه رقیب ایشان و در کنار مصائبی که به آن اشاره رفت، ضمن احترام به آرای کلیه شرکت‌کنندگان در انتخابات، برای این 16 میلیون رأی باید ارزش ویژه‌ای قائل شد و آن را رأی سازمانی اعضای یک جبهه جدا از آرای طیف خاکستری جامعه دانست که باید پاس داشته شود و برای حفظ آن برنامه‌ریزی کرد،‌ چراکه طیف خاکستری معمولاً متأثر از هیجانات اجتماعی یا فضای غالب گفتمانی یا نیازهای عینی به صحنه آمده که به دلیل تخریب کم‌نظیر جریان حاکم و بعضاً ضعف‌ها نوع تبلیغات جبهه انقلاب، از آن آرا محروم شد.

پیام بالندگی و پایداری

سیدباقر پیشنمازی در رسالت نوشت:

شرکت کم نظیر بیش از70درصدازایرانیان داخل وخارج کشور درانتخابات 29 اردیبهشت برای انتخاب رئیس جمهور واعضاء شوراهای اسلامی شهر وروستا موجب بالندگی بیشتر ملت رشید ایران و زمینه درخشش بهتر ساختارحکومتی بی نظیر جمهوری اسلامی مبتنی برمردم سالاری دینی وحق انتخاب دولتمردان وقانون گذاران ازسوی مردم وتوزیع عالمانه وعادلانه قدرت و به عنوان یک الگوی موفق وکار آمد در ساختارهای حکومتی جهان به نمایش گذاشت و نظام لیبرال دموکراسی غرب را بچالش کشید و وناگزیر از نقاب افکنی کرد.واین خود یک پیروزی بزرگ بود(1).

 غرب که درقرن گذشته هرنظام حکومتی مخالف خودرا به کمونیزم ودیکتاتوری متهم می کرد باظهور انقلاب اسلامی و رویش مستمر آن مبتنی بر تعالیم اسلام ومتکی برانتخابات وآرای مردم(2) وجلب توجه ملتها، به خشم آمد! چراکه این انقلاب نوپا نه تنها به پیمان باملت خود برسر احقاق حقوق حاکمیتی آنان ازطریق انتخابات وفادار ماند که همه ملتهای ستم دیده و «غارت شده» جهان را به بیداری وهمبستگی و قیام برای مطالبه حقوق خود از ابرقدرتها و پادشاهان دست نشانده آنان،فراخواند  و همزمان افشاگر نظامهای دیکتاتور پنهان شده درپشت نقاب تزویر لیبرال دموکراسی ومردم محوری شد به گونه ای که غربیها پس ازسالها مباهات بخاطر پرچمداری دموکراسی، ناگزیر شدند آن روی زشت وخشن خودرا در رویکردهای سیاسی آشکار کنند. 

غربیها که برای نمایش دموکراسی پرچم اصلاحات ارضی و انقلاب شاه وملت و تشکیل احزاب  و فضای باز سیاسی را در ویترین رژیم پهلوی وبعضی رژیمهای دست نشانده دیگر قرارداده بود وبخاطر آن 

هزینه هایی را هم متحمل شد، امروز با احساس خطر ازظهور انقلاب اسلامی و پیامدهای فرهنگی وسیاسی آن(3) ناگزیرشده است به شعارهای خود پشت کند وبا طرفداری همه جانبه ازحکومتهای پادشاهی خودخوانده وبیگانه ازانتخابات مثل آل سعود وآل خلیفه وآل نهیان وآل...  به 

رو در رویی ومقابله با جبهه انقلاب  اسلامی برخوردار از پشتیبانی مردم بپردازد و...تلاش خود را برای براندازی حکومتهای مبتنی بر انتخابات ودموکراسی مثل سوریه و گرجستان و ونزوئلاو نادیده گرفتن حق رأی مردم مظلوم بحرین....آشکار کند برای تامین منافع خود با استفاده از تروریستهای اجاره ای به کشتار وقتل عام وآوارگی وبی خانمانی مردم مسلمان منطقه دست بزند، و باشهروندان خودنیز درخیابانهای پاریس،لندن ونیویورک و... به خاطر آزادی خواهی واعتراض به تبعیض ونابرابریهای اقتصادی واجتماعی، رفتار خشونت آمیز وسرکوبگرانه داشته باشد ، وبه دلیل احساس عجز فرهنگی وتمدنی در برابر اسلام  که معنویت وآرامش را برای انسانها به ارمغان می آورد، مبادرت به توهین به مقدسات مسلمانان جهان نمایدو این ها همه نشانه این است که نظامهای مبتنی برلیبرال دموکراسی مانند کمونیزم به تدریج هویت خودرا ازدست می دهند چون کارآمدی خود را برای تحقق شعارهایی که سالها بر بالای دست گرفته بودنداز دست دادند.

 نقاب برداری ازچهره واقعی  لیبرال دموکراسی غرب، یکی از موفقیتهای مهم انقلاب اسلامی بود که توانست پیام اسلام ناب وبدور ازتحریف را به جهانیان برساند، همچنان که حنای کمونیزم را نیز بی رنگ ساخت و سقوط آن راشتاب بخشید(4).

اکنون نیزحضور انبوه مردم در پای صندوقهای رأی انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری که نماد پیوند مستحکم ملت وحکومت وعمق مردمی نظام  جمهوری اسلامی(5) و عامل مهم بازدارنده از هرگونه تهدید و موجب تحکیم امنیت ملی کشور و اهتزاز ودرخشش بیشتر شعارهای انقلاب اسلامی درسطح بین الملل واقبال بیشتر ملتها به این مولود مبارک و درنتیجه خشم بیشتر ابرقدرتها  است. 

این بالندگی دربردارنده پیام مقاومت برای همه ملتهای دربند است واین که می شود ایستاد و هیمنه ابرقدرتها را درهم شکست(6).

قدرشناسی رئیس جمهور محترم ازمردم قطعا دربیان رسانه ای متوقف نخواهد ماند و درعرصه عمل نیز ضمن تلاش جدی تر برای تحقق 

وعده های جدید و وعده های عملی نشده دوره قبل به پیام وانتظارات همه کسانی که پای صندوقهای رأی آمدند ازجمله بیش از15 میلیون از ناراضیان کارنامه 4سال قبل این دولت توجه خواهندنمود. 

مقام معظم رهبری نیز دربیان انتظارات جدی ملت بزرگ ایران از دولت جدید فرمودند:

به رئیس‌جمهور محترم و همه‌ کسانی که در دولت آینده شرکت خواهند داشت سفارش و تأکید می کنم که کار و تلاش پرانگیزه و اندیشیده و جوانانه را برای برطرف کردن مشکلات کشور در پیش گیرند و لحظه‌یی از این خط مستقیم غفلت نکنند. رعایت قشرهای ضعیف، توجه به روستاها و مناطق فقیر، در نظر گرفتن اولویتها، برخورد با فساد و با آسیبهای اجتماعی، باید در صدر برنامه‌ها قرار گیرد.

عزت ملّی و رعایت حکمت در ارتباطات جهانی و اهتمام به اقتدار بین‌المللی نیز از جمله اولویتهای مدیریت انقلابی و اسلامی است.30/2/96

پی نوشت ها:

1- مقام معظم رهبری:پیروز انتخابات دیروز، شما مردم ایرانید و نظام جمهوری اسلامی است که به‌رغم توطئه و تلاش دشمنان، توانسته است اعتماد این ملت بزرگ را به‌طور فزاینده جلب کند و در هر دوره درخشش تازه ای نشان دهد. 30/2/96

2- مقام معظم رهبری: همه‌ قشرها، همه‌ سلیقه‌ها، همه گرایشهای سیاسی در کنار هم به صحنه آمدند و دوشادوش یکدیگر به نظام جمهوری اسلامی رأی دادند. 30/2/96 

3- اقبال روزافزون مردم اروپا به مساجد وگسترش وافزایش چشمگیر آن دردهه های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خصوصا درفرانسه، غرب را نگزیر ساخت تابا تمشیت گروههای خودساخته وپرداخته تروریستی وایجاد خشونت دراشکال مختلف در رسانه های خودبه اسلام هراسی بپردازد و جریانهای نژاد پرست داخلی خودرا علیه آنان تحریک وتهییج کند.

4- قرآن کریم سوره صف آیه 9

5- مقام معظم رهبری :مشارکت گسترده و پرشور شما، و هجوم مشتاقانه به مراکز رأی‌گیری، و تشکیل صفهای طولانی برای رسیدن به صندوق‌های رأی در همه جای کشور، و از همه‌ قشرهای اجتماعی، نشانه ای آشکار از استحکام پایه‌های مردم‌سالاری اسلامی و دلبستگی همگانی به این موهبت بزرگ پروردگار بود و ایران و ایرانی را در آزمونِ میدان عمل، سرافراز و روسفید کرد. 30/2/96

6- امام خمینی رضوان الله تعالی علیه فرمودند:

«تمام آزادیخواهان باید با روشن بینی و روشنگری، راه سیلی زدن بر گونه ابرقدرتها و قدرتها، خصوصاً امریکا را بر مردم سیلی خورده کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند. من با اطمینان می‌گویم: اسلام ابرقدرتها را به خاک مذ لت می‌نشاند، اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد».

حقوق و وظایف مخالفان دولت


صادق  زیباکلام در ایران نوشت:


رئیس جمهوری منتخب در اولین نشست خبری خود همگان و بویژه مخالفان و منتقدان خود را به همکاری دعوت و تأکید کرد که همه جناح‌های سیاسی باید در کشور حق حیات داشته باشند. این سخن روحانی در حقیقت صحه گذاشتن بر ایده «دولت در سایه» است که در ادبیات سیاسی جهان مفهوم رایجی است. «دولت در سایه» به گروهی اطلاق می‌شود که منتقد دولت مستقر و مترصد استفاده از فرصت برای تشکیل دولت بعدی هستند.

اولین اصل برای آنکه ما دولت در سایه داشته باشیم، به رسمیت شناختن حق مخالفان و منتقدان است. یعنی اینکه اگر جریانی در انتخابات به هر دلیلی نتوانست اکثریت آرا را به دست آورد، دولت یا حاکمیت حق ندارد آنها را از عرصه سیاست حذف کند. یا به تعبیر دیگر باید بپذیریم

که در کنار دولت، صداها و حرف‌های دیگری هم هستند که چه بسا در برخی موارد نظرات و دیدگاه‌های آنها درست و قابل استفاده باشد. متأسفانه با گذشت بیش از 100 سال از انقلاب مشروطه و ورود مدرنیته به ایران، هنوز این اصل که خود را در قالب دولت در سایه نشان می‌دهد در ایران جا نیفتاده است چرا که قدرت معمولاً در کشور ما میل به طرد دیگران دارد. در خوشبینانه‌ترین حالت مخالفان را ساده‌لوح می‌داندو در بدبینانه‌ترین حالت آنها را وابسته به بیگانگان می‌خواند.

حال آقای روحانی می‌گوید که این حق را برای منتقدان و مخالفان به رسمیت می‌شناسد. سخن رئیس جمهوری به این معناست که من دولت دوازدهم را عقل‌کل نمی‌دانم، معتقد نیستم فقط هر چه دولت من انجام دهد، درست است
و هیچ حرف و ایده درست دیگری خارج از دولت من وجود ندارد.

 او دست همکاری به سوی منتقدان و رقبای انتخاباتی خود دراز می‌کند و این پیام را می‌دهد که در دولت دوازدهم منتقدان می‌توانند دولت در سایه تشکیل دهند، دیدگاه‌ها و نقطه نظرات و نقدهای خود را در رسانه‌ها بیان کنند. امیدوارم که بعد از یک قرن این مهم به وقوع بپیوندد و دولت و حاکمیت بپذیرند که در کنار آنها حرف‌ها و صداهای دیگری هم هستند که باید آنها را شنید. با این حال همان طور که از روحانی انتظار می‌رود حق حیات سیاسی جناح منتقد را به رسمیت بشناسد، از منتقدان و مخالفان هم انتظار می‌رود که رأی و نظر اکثریت را بپذیرند. خود را دانای کل و حق مطلق ندانند و بخصوص در مسائل کلان‌تر و ملی در کنار دولت مستقر باشند. متأسفانه در این چند روز که نتیجه انتخابات اعلام شده، برخی ناکامان انتخابات در بیانیه‌ها و مواضع، خود را نماینده 16 میلیون رأی دهنده به خود می‌خوانند و می‌گویند ما مطالبات آنها را دنبال می‌کنیم. این نامزدهای محترم اما هیچ توجهی به 23 میلیون رأی دهنده به آقای روحانی ندارند و نمی‌خواهند آنها را ببینند. این اپوزیسیون، اپوزیسیونی نیست که  به مرزهای حقوق قانونی خود قانع باشد و از همین ابتدا اصطلاحاً دنبال زدن زیر میز است. این رفتار قطعاً کمکی به ایده تشکیل دولت در سایه نمی‌کند و به جای تقویت همکاری شکاف‌ها را افزایش می‌دهد.

آنها قبول ندارند که اکثریت مردم دیدگاه‌ها و شعارهایشان را نپذیرفته است. تشکیل دولت در سایه یا تحقق فراخوان روحانی برای همکاری و همچنین موضع برخی که از پایان رقابت و آغاز رفاقت دم می‌زنند، یک رابطه دوسویه است که هم دولت و هم منتقدان و شکست خوردگان باید الزامات آن را قبول کنند.

انتخاب «راه اعتدال»
 

مسعود سلطانی‌فر در شرق نوشت:

طلیعه سال ٩٦ با برگزاری انتخاباتی آزاد همراه شد؛ انتخاباتی سالم و قانون‌مدار و البته پرشور و پرفروغ که در آن مردم-‌قهرمان ایران اسلامی- با ایستادن در صف‌های طولانی در چارچوب قانون و رعایت حقوق شهروندی در فضای اخلاقی و کرامت انسانی آرای خود را که نشانگر اراده‌شان در تعیین سرنوشت خود و نسل‌های بعدی بود، به صندوق‌های رأی انداختند تا بار دیگر در مسیر اعتدال به‌دور از بدخواهی‌ها و افراط و تفریط‌ها «راه اعتدال» را انتخاب کنند و مردم‌سالاری دینی و اسلامی را عینیت ببخشند و تبلور آموزه‌های مردم‌سالاری نزد کشورهای غربی و به‌ویژه کشورهای منطقه شوند. این حماسه و صحنه‌های باشکوه، در تاریخ ایران ماندگار شد و مردم در ادامه حرکت آگاهانه خود در خرداد ٩٢ و اسفند ٩٤ گام سوم را هم در ٢٩ اردیبشهت ٩٦ محکم‌تر از همیشه برداشتند و البته همین اعتماد بالای مردم به دولتی که در چهار سال گذشته هدف تندترین و ناجوانمردانه‌ترین نقدهای غیرمنصفانه قرار گرفت، مسئولیت و کار ما را سنگین‌تر از گذشته خواهد کرد؛ اما بی‌شک با تمام توان این مسیر را ادامه می‌دهیم و باید با فعال‌کردن بخش‌های اقتصادی، فرایند توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور را مدیریت کنیم تا پاسخ مناسبی به اعتماد مردم داده باشیم.

رأی قاطع و ٢٤میلیونی مردم به دکتر روحانی فارغ از قوت قلب‌بودن، سرمایه بزرگ اجتماعی است که بار مسئولیت رئیس‌جمهور و دولت منتخب را سنگین‌تر خواهد کرد و این پیام را می‌دهد که مردم نه‌تنها موافق بازگشت به عقب نیستند، بلکه خواهان فضایی باثبات، بانشاط و شاداب به همراه پیشرفت و ادامه مسیرهای اعتدال‌گرایانه هستند و مسیر و آینده‌شان را خودشان انتخاب می‌کنند. این پیروزی و مشارکت بالا متعلق به مردم، نظام، رهبری و سپس رئیس‌جمهوری است که فقط رئیس‌جمهور عده‌ای که به او رأی دادند نیست و رئیس‌جمهور آحاد جامعه است و این همان مردم‌سالاری اسلامی است که تبلور آن در پیام رئیس‌جمهور پس از اعلام نتایج انتخابات نمود علنی یافت.موفقیت‌های متعدد دولت تدبیر و امید در بخش‌های مختلف، از جمله برجام که با رهنمودهای رهبری و تدبیر رئیس دولت و دیپلمات‌های حرفه‌ای شکل گرفت به همراه موفقیت‌های اقتصادی، یکی پس از دیگری منجر به شکل‌گیری راهی شد که دیگر قطع‌نامه‌ها و تحریم‌ها را کاغذپاره نمی‌خواند و براساس تدابیر مقام معظم رهبری، تعامل با دنیا را در دستور کار خود قرار داد تا علاوه بر وصول مطالبات معوق، سرمایه‌گذاری خارجی تحریک شود و اقتصاد بیش‌ازپیش رونق یابد.آرای مردم در صندوق‌ها نشان داد بلوغ سیاسی در جامعه تکامل یافته و مردم را نمی‌توان براساس وعده‌های بی‌پشتوانه از راه اعتدال بازداشت.رئیس‌جمهوری که از ابتدا مصمم به کاهش نرخ تورم بود، بالاخره پس از ٢٦ سال نرخ تورم را تک‌رقمی کرد و این در حالی است که هم‌زمان رشد اقتصادی هشت‌درصدی بدون درنظرگرفتن موفقیت‌های نفتی محقق شد و اقتصاد مقاومتی در مسیر اصلی خود قرار گرفت. تراز صادرات مثبت شد و شاخص فلاکت به نصف کاهش یافت و باز این در حالی است که نفت با قیمت حدود ٤٥ تا ٥٠ دلار به فروش رسید، تورم مهار شد و دهک‌های پایین‌تر از یارانه بیشتر بهره‌مند شدند. به‌هرحال حماسه حضور کامل شد و مردم برای تداوم راه اعتدال پا به میدان گذاشتند و اراده خودشان را در صندوق‌ها مستولی کردند تا دوباره به ورطه شعار و وعده‌های خانمان‌برانداز نیفتیم. در واقع مردم با انتخابشان نشان دادند فریبِ فریبکاری را نمی‌خورند و نمی‌خواهند در بر روی پاشنه‌ای بچرخد که پیش‌ترها می‌چرخیده.

در همین مسیر هم به موفقیت‌های ورزشی زیادی دست یافتیم و بانوان ورزشکارمان درخشیدند و قهرمانی‌های متعدد را نصیب خودشان کردند و برای ایران اسلامی با برافراشته‌شدن پرچم کشور عزیزمان افتخار آفریدند.آرای مردم در صندوق‌ها نشان داد ملت ایران جنگ‌پرور نبوده و خواهان صلح و آرامش است، اما همچنان برای دفاع از کیان و ارزش‌های خود تا آخر ایستاده است و اجازه هیچ‌گونه تعدی به ارزش‌های اعتقادی و خاک کشورش را نمی‌دهد.حماسه چشمگیر مردم قهرمان نشان داد مردم ما برجام را به عنوان سند موفق نظام جمهوری اسلامی پذیرفته و مصمم به ادامه مسیر هستند و می‌خواهند که سند چشم‌انداز ١٤٠٤ در کنار برنامه ششم توسعه به مقصد برسد و کشور با برنامه اداره شود و نه براساس شعار.به‌هرحال تا سال ١٤٠٠ افق‌های روشن پیشِ‌رو روزبه‌روز پرفروغ‌تر خواهد شد و درخشش جوانان ما کامل‌تر می‌شود تا روحیه شادی و نشاط به طور ریشه‌ای در بین آنها نهادینه شود و نصب‌العین مسئولان و جوانان قرار گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 5
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 7
  • pariiiii IR ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۲
    6 0
    چه شغلی ؟؟ شرایط سنی که گذاشتن برای آقازاده ها خوبه یعنی کذام 28ساله ایی الان دکترا دارد ...
  • IR ۲۰:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۲
    0 0
    در هر اداره تا پستی خالی شود خود مدیران به اندازه کافی فامیل برای پر کردنش دارند !
  • اردشیر IR ۲۰:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۲
    0 0
    ما بیکارها دیگر از سن کارمان گذشته ! خوب بلد هستند چگونه کشور را اداره کنند ! که دیگر بیکاری با سن زیر 30 سال نباشد !!!
  • کاظم IR ۲۰:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۲
    0 0
    فقط مردم عادی بیکار هستند اقازاده ها که همه سر کار و میلییاردر
  • فریبرز IR ۲۰:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۳/۰۲
    0 0
    با رای مجدد روحانی ذره امیدی هم که برای کار داشتم نابود شد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس