کد خبر 294270
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۸

یک نویسنده لبنانی در مقاله‌ای تأکید کرد بحران اخیر در شورای همکاری نشان داد که اعضای این شورا علیه سیاست‌های قیم مأبانه عربستان ایستاده‌اند و حاضر به پذیرش ایده‌های ریاض در حوزه‌ سیاست خارجی نیستند و دولت‌های قطر و عمان مقتدرانه گام برداشته‌اند.

به گزارش مشرق، محمد العز نویسنده لبنانی با انتشار مقاله‌ای به بررسی وضعیت پیش آمده در شورای همکاری خلیج فارس و روابط تنش آلود قطر و عربستان سعودی پرداخت. 

در این مقاله آمده است: حوادث این روزهای منطقه خلیج فارس توجه افکار عمومی را بخود جلب کرده و تیره شدن روابط سه کشور امارات، بحرین و عربستان سعودی با امیرنشین قطر توجه رسانه‌ها را بخود جلب کرده است. بدین منظور در نوشتاری کوتاه مختصر به واکاوی نگاه عربستان و قطر خواهیم پرداخت.

نگاهی به گذشته روابط 2 کشور

روابط عربستان و قطر به عنوان دو کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی، در طول چهار دهه گذشته همراه با فراز و نشیب و گاه تا قطع مناسبات یا حتی جنگ بین دو کشور کشیده شده است. این امر در حالی است که اشتراک‌ها و پیوندهای گوناگونی نیز بین دو کشور وجود دارد.

اگر به روابط گذشته دو کشور عربستان و قطر توجه کنیم باید گفت، زمانی که انگلیسی‌ها در سال 1970 از شرق کانال سوئز و منطقه خلیج‌فارس عقب‌نشینی کردند، قطر اعلام استقلال کرد و به عنوان کشوری نوین بروز و ظهور یافت.

یعنی قطر در سال 1970 استقلال یافت؛ ولی عربستان سعودی در دوره سوم قدرت‌گیری آل سعود نشو و نما یافت و در سال 1932 به عنوان کشور ظاهر شد. به عبارتی دو کشور از نظر پیشینه قدرت ساختار سیاسی، نزدیک به چهل سال فاصله دارند.

تقدم عربستان سعودی در پیدایش ساختار سیاسی موجب شده هر چند این کشور و قطر دارای اختلاف در مناطق مرزی (که گاه موجب درگیری و کشته شدن تعدادی از سربازان قطر و عربستان شده است) باشند، اما این عربستان بود که نسبت به قطر نقش برادر بزرگتر و نوعی هژمونی داشت.

رویکرد کنونی دو کشور

بدون تردید در پس موضع‌گیری اخیر عربستان علیه قطر دلایلی غیر از دلایل اعلام شده از سوی سعودی‌ها وجود دارد که یکی از مهمترین آنها، تغییر موضع دوحه در برابر بحران سوریه و گرایش به سمت محور مقاومت است. آنچه در ظاهر به نظر می‌رسد، اینکه سه کشور عربستان، بحرین و امارات جنگ دیپلماتیکی را علیه قطر با فراخواندن سفرای خود از دوحه آغاز کرده‌اند که با تعلیق عضویت قطر در شورای همکاری و حتی اتحادیه عرب و اعمال تحریم و مجازات علیه مسئولان قطری پایان نخواهد یافت.

اختلافاتی که قطر از آنها تحت عنوان اختلافات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و منافع آنها یاد می‌کند، عبارتی قطری است که اشاره به قضایا و مسائلی دارد که این کشورها برسر آن اختلاف نظر دارند و مهمترین آنها بدون تردید پرونده مصر است که منافع قطر و عربستان در آن دارای تعارض و تناقض آشکار است و این جدای از بحران سوریه است که از ماه‌ها پیش مورد اختلاف دو طرف است.

منابع خبری که روند بحران سوریه را دنبال می‌کنند، افشا کردند که «علی بن حمد البری»، سفیر جدید قطر در بیروت با «شیخ نعیم قاسم»، معاون دبیرکل حزب الله در 16 دسامبر گذشته دیدار داشته و این دیدار با توافق دو طرف بر ادامه گفت‌وگوها و ارتباط با یکدیگر تاکید کردند.

در پی این دیدار سفیر قطر گزارشی را برای وزارت خارجه کشور متبوعش ارسال و در آن تاکید می‌کند که حزب الله در قبال برداشتن گام‌هایی با قطر در آینده دیدگاهی مثبت دارد. به نظر می‌رسد که دوحه شرایط را درک کرده و فرصت را از دست نداده است، چون به سرعت هیأت بلند پایه‌ای متشکل از کارشناسان امور بین الملل و روسای دستگاه اطلاعات قطر که در پرونده سوریه دست دارند، را راهی بیروت می‌کند.

گشایش قطری به روی محور مقاومت بدون تردید مورد خوشایند عربستان سعودی نبود که نزاع خود با ایران و سوریه را نزاعی استراتژیک و حیاتی می‌داند، به ویژه آنکه قطر جدید، عربستان را تهدیدی علیه امنیت منطقه‌ای خود به شمار می‌آورد.

در مقابل نیز ریاض به خوبی‌ می‌دانست که انتقال قطر به محور دیگر درگیری در سوریه به معنای محاصره شدن شمال وجنوب عربستان با دشمنانش است، چون ریاض از دیدگاه‌ها و مواضع عمان و گرایش‌هایش به ایران و سوریه حزب الله آگاه است.

این خطرات در کنار خطر بحرین که موجب شده سعودی‌ها به شدت از وقوع انتفاضه‌ای مشابه بحرین در کشورشان بیم داشته باشند و توان مقابله با آن و سرکوب آن را نداشته باشند، اهرم‌های فشار سنگینی بر ریاض تشکیل می‌دهند.

در بررسی رویکرد کنونی ریاض و دوحه در منطقه چند نکته قابل ذکر است:

اول: کشورهای خلیج فارس علاقه‌ای ندارند عربستان سعودی تحت عنوان شورای همکاری رفتاری قیم مآبانه نسبت به آنها داشته باشد و می‌خواهند سیاست خارجی خود را براساس منافع ملی خود به پیش ببرند. حمله سعودی‌ها به مناطق مرزی قطر در ابتدای دهه 90 و اشغال بخشی از مناطق مرزی نیز بار دیگر به اعضای شورای همکاری ثابت کرد که عربستان و مطامعش به منافع جمعی فکر نمی‌کند.

پس از وقوع انقلاب‌های عربی در منطقه بار دیگر ناتوانی شورای همکاری در تأمین امنیت و منافع همه کشورهای عضو به اثبات رسید و نشان داده شد که این شورا وسیله‌ای برای قانونی جلوه دادن زیاده‌خواهی‌ها و منافع عربستان در حاشیه خلیج فارس و مقابله با انقلاب‌های مردمی یمن و بحرین است. بنابراین بخشی از اتفاقات رخ داده در چند روز گذشته بدین دلیل است.

دوم: ریاض به دنبال این است که هزینه سیاست‌های ماجراجویانه‌اش در منطقه (از سوریه گرفته تا مصر و ایران) را بر کشورهای حاشیه خلیج تحمیل کند ولی هر یک از این کشورها منافعی متفاوت و متضاد با ریاض دارند و نمی‌خواهند ابزار ریاض باشند.

حوادث اخیر در بحرین و کشته شدن سه پلیس در انفجار بمب و تشدید سرکوب معارضین بحرینی و در ادامه آن، خروج سفرای سه کشور بحرین، عربستان و امارات از قطر نشان داد که عربستان سعودی برای تضعیف دولت قطر و جلوگیری از قدرت یافتن این کشور در منطقه، به هر اقدامی حتی کشتن اتباع بحرینی دست خواهد زد تا بتواند جلوی اقتدار و نفوذ قطر در منطقه را بگیرد.

کویت علاقه‌ای ندارد به خاطر عربستان در مقابل ایران، سوریه یا قطر قرار گیرد و به خوبی به یاد دارد که تهران چگونه در زمان حمله عراق در کنار ملت کویت ایستاد.

امارات متحده عربی نیز علیرغم همراهی اخیرش که ناشی از وحشت خانواده حاکم از اخوان‌المسلمین بود در ماجرای اخیر همراه با عربستان نمی‌بود همانطور که در طرح اتحاد و طرح پیوستن مغرب و اردن و ایده ایجاد اتحادیه به جای شوراسازی مخالفت کرد و حتی در رابطه با ایران بر خلاف خواست سعودی‌ها برای بازسازی روابط با تهران پیشتاز بود.

بحرین هم به دلیل مشکلات داخلی نقش قیم مأبانه ریاض را پذیرفته و اگر با اصلاحات داخلی بتواند اوضاع داخلی خود را بهبود ببخشد می‌تواند منافع ملی خود را دنبال کند نه منافع عربستان سعودی را.

عمان هم که همواره مخالف سیاست‌های عربستان در منطقه به ویژه سیاست‌های ضد ایرانی ریاض بود و تأکید داشته که ایران همسایه قابل اعتماد و قابل احترام کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بوده است.

در لبنان نیز به محض تعدیل سیاست‌های قطر در تعامل با حزب‌الله و مقاومت، عربستان گردان‌های عبدالله عزام را برای انفجارهای زنجیره‌ای در این کشور آموزش داد و حمایت کرد. حال وقت اقتدار دوحه، عمان و کویت در منطقه است که عربستان را با انزوا مواجه سازند. 

سوم: در سال گذشته شاهد بودیم که قطر موفق شد با محدود کردن مانور عربستان در سوریه، پرونده این کشور را در دست بگیرد اما با تغییر ناگهانی قدرت در قطر و جابجایی استراتژی این کشور از عرصه خارجی به داخلی، بندر بن سلطان رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان پرونده سوریه را بعهده گرفت و پس از سرنگونی دولت محمد مرسی در مصر، اختلاف بین عربستان و قطر تشدید شد و قطر در مورد سوریه موضع متعادل‌تری گرفت و به حمایت سیاسی از اخوان در این کشور اکتفا کرد.

در اجلاس سه جانبه 7 فوریه گذشته در کویت، امیر جدید قطر سعی کرد که بتواند بین حاکمان قبلی تعامل ایجاد کند اما در این جلسه بنا بر اطلاع منابع موثق، «سعود الفیصل» وزیر خارجه عربستان حد و مرزها را کنار گذاشته و امیر قطر را تهدید کرد که قطر را از شورای همکاری اخراج خواهد کرد.

متاسفانه دولت قطر در مقابله با این اقدام بی شرمانه، واکنش چندانی نداشت و این در حالی بود از آب گل آلود در بحرین بیشترین استفاده را عربستان می‌نماید نه قطر. چرا که در صورت توافق نهایی بین معارضه و دولت بحرین، عربستان دیگر جایی در بحرین نخواهد داشت و اتهام اخیر عربستان مبنی بر دخالت قطر در امور داخلی کشورهای خلیج فارس، قابل اثبات نیست و قطر در این زمینه نباید کوتاه بیاید. حال حوادث آتی نشان خواهد داد که تا چه اندازه اتهامات عربستان به قطر غیر واقعی می‌باشد. آیا امیر قطر تنها نظاره‌گر توهین‌ها خواهد ماند یا خیر؟

کلام آخر

بحران اخیر در شورای همکاری خلیج فارس نشان داد که کشورهای حاشیه خلیج فارس علیه سیاست‌های قیم مأبانه عربستان ایستاده‌اند و حاضر به پذیرش ایده‌های ریاض در حوزه‌ سیاست خارجی نیستند هر چند عربستان علاقه وافری دارد که تمام ارتباط‌های بین کشورهای خلیج را همسو با منافع خود هدایت کند.

امروز شورای همکاری از امارات و کویت گرفته تا قطر و عمان و حتی عربستان و بحرین باید به فکر طراحی ترتیبات جدیدی برای منطقه خلیج فارس باشند که نه بر اساس دشمنی با همسایگان شمالی که بر پایه حسن همجواری و با حضور تمام طرف‌های منطقه‌ای باشد.

امنیت خلیج بدون حضور ایران که از قرن 16 میلادی برای امنیت و عدم حضور استعمارگران_از پرتغالی‌ها گرفته تا انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها_در این منطقه تلاش کرده بی‌معنی است.امروزه عراق در یک پروسه دموکراتیک فرایند‌های توسعه را طی می‌کند و ترسیم نقشه‌ای منطقه‌ای با حضور هشت کشور می‌تواند ضامن ثبات و امنیت منطقه باشد که عمان و قطر در این راستا گام برداشته‌اند.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس