.

نفوذ لابی صهیونیستی در بالاترین سطوح سیاسی امریکا و انتخابات آن فراتر از تصور است و به قول چامسکی هر گونه دخالت سیاست خارجی دیگر همچون روس گیت و امثال آن را بی‌رنگ خواهد کرد.

به گزارش مشرق، دست‌های گشاده امریکا و کمک‌های بی‌وقفه و میلیارد دلاری کاخ سفید برای حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌ها آن هم در حالی که واشنگتن برای تصویب بودجه سالیانه با کنگره هنوز به توافق نرسیده و حتی تهدید تعطیلی دولت نیز بیخ گوش کابینه زنگ می‌زند، یک واقعیت را بیش از همیشه روشن کرده است؛ نفوذ لابی صهیونیستی در بالاترین سطوح سیاسی امریکا و انتخابات آن فراتر از تصور است و به قول چامسکی هر گونه دخالت سیاست خارجی دیگر همچون روس گیت و امثال آن را بی‌رنگ خواهد کرد.

این مداخله و نفوذ لابی صهیونیستی در تعیین نتایج بزنگاه‌های سیاسی امریکا، مسأله دیروز و امروز نیست اما شاید آنچه که این واقعیت آشکار سیاسی واشنگتن را فاحش‌تر کرده: اول؛ نقش‌آفرینی فعال لابی صهیونیستی برای جذب کرسی‌های بیشتر برای دموکرات‌ها در انتخابات اخیر کنگره و دوم؛ حمایت قوی‌تر جو بایدن و دولت دموکراتش از رژیم صهیونیستی به رغم جنایت‌های بی‌وقفه آن علیه غیرنظامیان در غزه در سال مهم انتخاباتی‌اش است.

گرچه مورد دوم به معنای آن نیست که این لابی با جمهوریخواهان همراه نیست یا قرمزهای امریکایی از این لابی حمایت نمی‌کنند، بلکه برعکس این اقلیت ۳ درصدی یهودی افراطی امریکا که شاکله لابی تندرو و طرفدار صهیونیست‌ها (AIPAC) و اکثریت دموکرات برای اسرائیل، جی استریت و... هستند برای خلاصی از نمایندگان مخالف این رژیم به طور قطع بر مقامات کنگره در هر دو حزب اصلی نظارت، نفوذ و در جای لازم از آنها حمایت خواهند کرد. به همین دلیل نیز در هیچ مناظره انتخاباتی دو حزب چه در سطح انتخابات کنگره یا ریاست جمهوری هیچ جمله‌ای علیه صهیونیست‌ها یا محکومیت این رژیم در قتل‌عام مردم فلسطین به زبان نمی‌آید.

در این شرایط این ابهام وجود دارد، در برهه‌ای که قتل‌عام زنان، مردان و کودکان بی‌گناه فلسطینی، فریاد اعتراض جهانیان را بلند کرده و حتی در داخل امریکا نیز عامه مردم -یا همان رأی‌دهندگانی که باید برای تعیین نمایندگان یا رئیس‌جمهور آتی این کشور پای صندوق‌های رأی بروند- دیگر مانند سابق حامی صهیونیست نبوده و حتی با اعتراضات گسترده در حمایت از فلسطین علیه این رژیم و کاخ سفید برخاسته‌اند، این حمایت‌ها چه سرنوشتی برای نامزدهای انتخاباتی رقم خواهد زد.

گرچه آنچه مسلم است نفوذ امریکایی‌های صهیونیست و لابی‌های رژیم صهیونیستی تا حدی بر لایه‌های بالای سیاسی امریکا مؤثر است که همچنان مقامات واشنگتن، ریسک از دست دادن حامیانشان در داخل را به جان خریده و حتی یک قدم نیز از حمایت صهیونیست‌ها کنار نمی‌کشند.

هرم وارونه قدرت

با وجود اختلافات سیاسی میان واشنگتن و تل آویو در سال‌های اخیر و رابطه نه چندان بسامان میان بنیامین نتانیاهو و جو بایدن؛ جنگ غزه بار دیگر ثابت کرد که این پیوند هرگز از هم گسسته نمی‌شود. در این شرایط است که نقش کمیته روابط عمومی امریکا- اسرائیل (آیپک) و دیگر لابی‌های این رژیم در امریکا برجسته‌تر نشان داده می‌شود.

حمایت از نسل کشی با اهداف انتخاباتی

لابی بانفوذ صهیونیست‌ها در امریکا این ظرفیت را دارد که به طور استراتژیک شبه اندیشکده‌هایی همسو با دیدگاه‌هایشان را برقرار کرده تا از این طریق بتواند با سلطه بر جامعه دانشگاهی، اتهامات علیه صهیونیست و به طور مؤثر انتقادات مشروع از سیاست‌های اشغالگران را خنثی کند.

ناظران ای نیوز، سایت خبری مستقل و انگلیسی زبان ترکیه اذعان دارند در واقع در مواقعی که رفتار امریکا براساس دلایل استراتژیک یا اخلاقی قابل توجیه نباشد، نفوذ سنگین لابی صهیونیست را می‌توان به عنوان عامل اصلی اقدامات واشنگتن قلمداد کرد و کلید آن در قدرت غیرقابل انکار این لابی در سطوح سیاسی ایالات متحده نهفته است. به عبارت دیگر در نبود این نفوذ، نزدیکی ایالات متحده به رژیم صهیونیستی ممکن است به سطح فعلی خود نرسد.

آن طور که کارشناسان سایت تحلیلی ریسپانسیبل استیت کرافت وابسته به اندیشکده امریکایی کویینسی تأکید داشته‌اند اما نفوذ این لابی در اکثر مواقع معادلات قدرت میان امریکا و صهیونیست‌ها را تغییر داده و سران کاخ سفید در اوقاتی از جایگاه ابرقدرتی پایین آمده و در برابر خواسته‌های هر چند غیراخلاقی یا غیراستراتژیک تل آویو سر تسلیم فرود آورده‌اند. نمونه بارز این اتفاق در دیدار نخست بنیامین نتانیاهو و بیل کلینتون، رئیس‌جمهور وقت امریکا در سال ۱۹۹۶ ثبت شده است.

آن طور که شاهدان گفته‌اند پس از این دیدار، کلینتون به قدری از روند مذاکرات و گستاخی نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در برهم زدن موازنه قدرت در روابط با واشنگتن خشمگین بود که در جمع همراهانش آشکارا به این وارونگی قدرت میان امریکا و این رژیم اعتراف کرد و با ادبیاتی توهین‌آمیز گفت: «او با خود فکر می‌کند چه کسی است؟ ابرقدرت لعنتی اینجا چه کسی است؟» اما این نارضایتی به همین چند ساعت یا شاید چند روز خشم محدود و در تاریخ امریکا محو شد.

این واقعیت خاک گرفته حالا بعد از ۲۷ سال این بار در تقابل نتانیاهو با جو بایدن ۸۱ ساله با ظاهری عریان‌تر رخ نشان داده است. اکنون سؤال این است؛ آیا وقایعی که پیش آمده این سؤال را به ذهن جو بایدن نیز می‌رساند که کرنش‌هایش در برابر خواسته‌های نخست‌وزیر افراطی صهیونیست در جنگ اخیر غزه، معادلات قدرت را میان واشنگتن و تل آویو بر هم زده است.

عذرخواهی بایدن در جلسه خصوصی با رهبران مسلمانان امریکا در پاسخ به سؤالاتی درباره قتل‌عام غیرنظامیان در غزه با عبارات «متأسفم من از خودم ناامید هستم. باید بهتر عمل کنیم» که در واقع به نوعی اعتراف او به ضعف سیاست‌هایش برای ممانعت از کشتارهای صهیونیست‌ها در غزه بود، به تنهایی گویای این حقیقت است که امریکا و به طور ویژه رئیس‌جمهور آن به قدرتی تضعیف شده بدل شده که برای حفاظت از جان و مال غیرنظامیان غزه جز خواهش آن هم از نخست‌وزیر رژیمی که امریکا به آن هویت داده، کاری از دستش برنمی‌آید. این در حالی است که بایدن رئیس‌جمهور امریکایی است که همچنان به عنوان یکی از ابرقدرت‌های جهان در هر سطحی شناخته می‌شود و رژیمی مانند تل آویو بدون حمایت آن هیچ است...

هیچ توجیهی برای این همه تسلیم وجود ندارد جز آنکه نفوذ لابی صهیونیست در لایه‌های قدرت امریکا و تعیین سرنوشت انتخابات آن، دست‌های کاخ سفید را با زنجیرهایی قطور بسته است و نه فقط رئیس‌جمهور که اعضای کنگره و مقامات بانفوذ ایالات متحده نیز یارای مقابله با آن را ندارند و با حمایت تمام قد از صهیونیست‌ها، اندک مخالفان در حلقه خود را نیز سرکوب می‌کنند.

تسلیم نابخشودنی

سال ۲۰۱۸ و زمانی که شائبه دخالت روسیه در انتخابات امریکا و برگزیده شدن دونالد ترامپ داغ بود، نوام چامسکی، نظریه‌پرداز مشهور سیاسی در مصاحبه‌ای نقش لابی صهیونیستی و مداخلات آن در روند انتخابات امریکا را آنقدر بالا عنوان کرد که طرح آن هر گونه گمانه‌ای درباره تأثیر دخالت دولت‌های خارجی را از بین می‌برد.

حمایت از نسل کشی با اهداف انتخاباتی

نوام چامسکی، نظریه‌پرداز مشهور سیاسی

چامسکی که منتقد این مداخله گستاخانه در مهم‌ترین چهارچوب‌های سیاسی امریکا بود، گفت: «مداخله اسرائیل در انتخابات امریکا به مراتب فراتر از هر اقدامی است که روسیه انجام می‌دهد. نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل می‌تواند حتی بدون مجوز رئیس‌جمهور امریکا، مستقیم به کنگره برود و به رغم زیر سؤال بردن سیاست‌های کاخ سفید مورد تشویق حاضران نیز قرار بگیرد. اتفاقی که در سال ۲۰۱۵ با حمله نتانیاهو به اوباما درباره توافق هسته‌ای با ایران رخ داد.»

اما افزایش انتقادها به حمایت‌های بی‌حد امریکا از خشونت‌طلبی‌ها و زیاده‌خواهی‌های رژیم صهیونیستی در برهه فعلی از سوی جامعه امریکا نیز قابل پذیرش به نظر نمی‌رسد. در نظرسنجی‌های مارس ۲۰۲۳ این نارضایتی بویژه در میان حامیان دموکرات، بیشتر خودش را نشان داد و زمزمه‌های مخالفت با سیاست‌های یکسویه واشنگتن نسبت به این رژیم را افزایش داد. این در حالی است که آن طور که سایت «ووکس» نوشته است، حمایت از تل آویو در طول تاریخ ایالات متحده همواره با هزینه‌هایی که لابی صهیونیست در واشنگتن کرده، مورد تأیید عامه مردم بوده است.

با این حال به نظر می‌رسد سیاستگذاران امریکایی این مسأله را پذیرفته‌اند و بهای سنگین این روابط خاص ولو یکسویه را نه به خاطر بحث نظامی یا سیاسی بلکه برای حفظ موقعیت خودشان و به عبارت بهتر به دلایل شخصی قابل قبول می‌دانند. انتخابات اخیر میاندوره‌ای امریکا نمونه‌ای ملموس است که از تاریخ آن نیز چندان نمی‌گذرد.

تحلیلگران گاردین معتقدند در این انتخابات لابی‌های صهیونیست مانند آیپک، اکثریت دموکرات برای اسرائیل(DMFI) و جی استریت بیش از ۵۸ میلیون دلار به اعضای کنگره پرداخت کرده‌اند. این اعانه صهیونیستی تنها ۳۳ تن از نمایندگان را بی‌نصیب گذاشت اما دیگر نمایندگان و سناتورهای نهادهای سیاستگذاری امریکا را زیر چتر این لابی برد.

نکته جالب‌تر آنکه ۲۵ میلیون دلار یا ۴۲ درصد از این ریخت و پاش حامیان صهیونیست تنها برای ۶ نماینده دموکراتی صرف شد که رقبایشان منافع رژیم صهیونیستی و لابی این رژیم در امریکا را تأمین نکرده یا به خطر می‌انداختند.

همین نمونه کوچک کافی است تا حمایت ۸۰ درصدی کنگره امریکا از رژیم صهیونیستی در ۶ هفته نخست جنگ با غزه را توجیه کنیم. جان مرشایمر، نظریه‌پرداز علوم سیاسی و استاد دانشگاه شیکاگو که کتابی نیز درباره لابی صهیونیست دارد، به گاردین گفت: «اگر هیچ لابی نبود که با اعمال واقعی زور، کنگره را به جهتی خاص هدایت کند، بدون شک موضع نمایندگان و سناتورهای امریکایی درباره جنگ در غزه کاملاً متفاوت بود.»

حتی برخی ناظران معتقدند به نظر می‌رسد، بایدن نیز هنوز درنیافته که حمایت‌هایش از صهیونیسم، منافع سیاسی نتانیاهو و نه اهداف بلندمدت این رژیم را تأمین می‌کند چراکه بی‌بی در این مدت ثابت کرده مادامی که این جنایات، او را از زندان و محکومیت دور نگه دارد با هر بهایی آن را ادامه می‌دهد و همه چیز را فدای منافع شخصی خود خواهد کرد. برخلاف بایدن رأی‌دهندگان امریکایی بویژه قشر جوان به این مسأله باور دارند و همین امر نیز آنها را از هواخواهی بایدن دور کرده و در آخرین نظرسنجی اعلام کرده‌اند که در انتخابات ۲۰۲۴ بایدن انتخاب آنها نیست.

موضوعی که برای رقبای او بویژه دونالد ترامپ بسیار خرسندکننده است و او با آتش بیاری در این معرکه و انتقاد از رئیس‌جمهور ۸۱ ساله در عین حالی که فضا را علیه او متشنج می‌کند، با اشتباه خواندن حمایت از این جنگ، از این آب گل‌آلود ماهی نیز برای خودش می‌گیرد.

بی‌تردید تصمیم‌های بایدن مانند تحریم شهرک‌نشینان خشونت‌طلب و افراطی صهیونیست در کرانه باختری برای تغییر این فضا است. در واقع او در حرکتی نمادین علیه نتانیاهو و کابینه‌اش اقدامی را انجام داده اما همچنان منافع رژیم صهیونیستی و لابی آن را یکی از اولویت‌های مهم کاخ سفید و منافع انتخاباتی خود می‌داند.

بایدن و دولت دموکرات فعلی‌اش چشم‌بسته الگویی را دنبال می‌کنند که جان اف کندی، رئیس‌جمهور سابق امریکا پیش گرفت. اما آن طور که تحلیلگران ال پاییس معتقدند دانشگاهیان امریکا، نسل جدید سیاسی این کشور و نخبگان اقتصادی و فرهنگی این خط سیر را نمی‌پسندند. بنابراین دور از ذهن نیست که نسل بعدی سیاسی امریکا، حتی حمایت از فلسطین را در دستور کار بگیرند و بایدن به آخرین رئیس‌جمهور دموکرات حامی صهیونیست در امریکا بدل شود!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • US ۰۹:۰۵ - ۱۴۰۲/۱۱/۱۹
    0 0
    در ماه ژوئن ۲۰۲۳ رسانه‌ها در اسرائیل گزارش دادند که یک واحد اطلاعاتی در ارتش این کشور تشکیل شده که به طور مشخص بر جنگ احتمالی علیه ایران و سپاه پاسداران متمرکز است. اولین بار سایت خبری وای‌نت (سایت انگلیسی روزنامه یدیعوت آحارانوت) گزارش داد که «شاخه ۵۴» برای جمع‌آوری اطلاعات درباره نیروهای نظامی ایران و شیوه‌های رزمی و تکنیک‌های آموزشی آنها تشکیل شده است. بر اساس این گزارش تنها ۳۰ نفر در این واحد فعالیت می‌کنند. یکی از فرماندهان این واحد تشکیل آن را نشانه «تغییری مهم در طرز فکر ارتش اسرائیل» در برخورد با ایران توصیف کرده و گفته است که جنگ احتمالی با ایران «شبیه جنگ با حزب‌الله یا عملیات در غزه علیه حماس یا جهاد اسلامی نخواهد بود.» این فرمانده، که نامی از او برده نشده، درباره وظایف واحد ۵۴ گفته است: «ما مسئول فراهم کردن زیربنای اطلاعاتی درباره قابلیت‌های نظامی ایران و سامانه‌های استراتژیکی آنها هستیم. ما در حال تحقیق درباره عوامل تعیین‌کننده در ایران، از بالاترین سطوح تا نیروهای عملیاتی در خطوط مقدم، هستیم.» در این واحد اطلاعاتی یک بخش هدف‌گذاری هم فعال است که اهداف بالقوه در داخل ایران را برای حملات احتمالی در آینده شناسایی می‌کند. مسئول این بخش به رسانه‌ها گفته است که فعالیت آن به طور خاص روی سپاه پاسداران در داخل ایران -و نه نیروی قدس- متمرکز است. او می‌گوید: «ما با سرعتی رضایت‌بخش هر روز اهداف بیشتری را شناسایی و شیوه حمله موثر به آنها را بررسی می‌کنیم. ما همین الان هم تعداد اهداف داخل ایران را،‌ صرف نظر از تاسیسات هسته‌ای، دو برابر کرده‌ایم… رویارویی نظامی آشکار [با ایران] داستانی کاملا متفاوت خواهد داشت.»

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس