-
گفتوگوی شهید شادمانی با رهبری انقلاب بعد از آخرین اعطای درجه
سردار شادمانی آخرین درجه نظامی خود را ۲۴ خرداد درست یک روز بعد از حمله اسرائیل به خاک کشورمان دریافت کرد. روزی که سردار غلامعلی رشید به شهادت رسیده و این رفیق قدیمی باید علم او را به دست بگیرد.
-
بازخوانی شرایط آغاز جنگ از زبان یک فرمانده؛
کپیبرداری صدام از تاکتیکهای اسرائیل
گفتار سردار رشید تصویر دقیقی از شرایط سخت و پیچیده آغاز جنگ ایران و عراق ارائه میدهد. او نشان میدهد که علیرغم بمبارانهای سنگین و حملات هوایی، نیروی هوایی ایران موفق به حفظ توان خود شده بود و نیروی زمینی با سازماندهی و تقویت توانست جلوی پیشروی سریع دشمن را بگیرد.
-
مروری بر «اسرار مکتوم» به مناسبت سالروز پذیرش قعطنامه ۵۹۸؛
چرا جنگ تمام نشد؟
حسین علایی، فرمانده قرارگاه نوح در دوران جنگ معتقد است، علیرغم موفقیتهای نظامی و تصرف بخشهایی از خاک عراق، جنگ به نتیجه نرسید، چرا که اهداف راهبردی روشن و انسجام در تصمیمگیریها وجود نداشت.
-
یادداشتهای سردار غلامعلی رشید کجاست؟
سردار رشید یک کتابخانه شخصی داشت که یادداشتهای او در کتابخانه خودشان نگهداری میشد که هنوز چندان مطمئن نیستیم که اما بخش عمده اسناد به نظر میآید که از بین رفته است.
-
حضور علی لاریجانی در مراسم وداع با پیکر سردار رشید در دزفول
مراسم وداع با پیکر سردار شهید غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا با حضور علی لاریجانی در دزفول برگزار شد.
-
رشادت «رشید» در خیبر و بدر
رئیس مؤسسه فرهنگی و هنری شهید «حسن باقری» در یادداشتی به شرح خدمات و زحمات شهید «غلامعلی رشید» در طول دفاع مقدس و بیان رشادتهای وی برای موفقیت هر چه تمامتر عملیاتهای رزمندگان اسلام پرداخت.
-
سردار غلامعلی رشید از فرماندهان عملیات «وعده صادق» مطرح کرد:
اسرائیل جرأت نشان دادن خسارتهای عملیات ایران را نداشت
عملیات وعده صادق،عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر امریکا بازدارندگیاش تضمین شده است.موشکهای پر قدرت ایران دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
-
نشست بررسی کتاب «تنهای محجر» در کتابفروشی بهنشر برگزار شد؛
اسرای عراقی را با کتشلوار هاکوپیان روانه کردیم / اگر پشتکار «عباسنژاد» را داشتم جایزه نوبل را میگرفتم! / غذای اردوگاه عراقیها بهتر از غذای روزنامه بود!/ با کتشلوار عراقیها به عروسی میرفتم! / با خواندن «تنهای محجر» میخکوب شدم
مرتضی سرهنگی گفت: شاید گذر خیلی از اسرای ما به محجر نیفتاده اما آنها که رفتهاند، پوست انداختهاند. این کتاب، کتابی خواندنی است برای این که ما با دنیای محجر آشنا نیستیم چون دنیایی خصوصی است.