محمد مهین خاکی فرزند دوم خانواده ای کشاورز و مذهبی از روستای تپه قشلاق کرج است. بعد از پیروزی انقلاب مثل هم نسلان خود برای دفاع از سرزمین و اعتقاداتش وارد میدان جنگ شد. اواخر زمستان سال ٦٦ عملیاتی با نام والفجر ١٠ در منطقه غرب کشور در دشت های سلیمانیه عراق انجام گرفت که حاج محمد مهین خاکی همراه گروه اطلاعات عملیات ،زیر نظر قرارگاه قدس برای شناسایی در این عملیات شرکت کرد. در این عملیات حاج محمد در ارتفاعات هنی قل منطقه خرمال بر اثر اثابت ترکش بمب های خوشه ای عراق از ناحیه کمر مجروح شد. این مجروحیت در سن ٢٦سالگی برای او دوران جدیدی از زندگی را رقم زد. بعد از جنگ در رشته حقوق دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد، اما به دلیل عدم شرایط مناسب برای رفت و آمد با ویلچر در این دانشگاه، به دانشگاه تهران منتقل شد. محمد در رشته علوم سیاسی ادامه تحصیل داد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مردم شناسی از دانشگاه آزاد گرفت. بعد از اتمام تحصیل بنا به خواست خود تصمیم گرفت در مزرعه، همراه پدرش مشغول کار روی زمین و دامداری شود. اراده قوی جسارت و شجاعت حاج محمد چه در زمان جنگ و چه امروز همیشه برای دوستان و اقوام مثال زدنی بوده و هست. همین روحیه و اراده قوی باعث شد با تمام مخالفت ها و خطراتی که کار با تراکتور بر روی زمین برای او داشت این کار را خیلی خوب انجام دهد. به اعتقاد حاج محمد؛ در زندگی هیچ ترمزی برای او وجود ندارد، هر چیز را که اراده کند به دست می اورد. او می گوید: درست است که پاهای من کار نمی کند اما حتما خداوند قابلیت هایی را به من داده است که سعی می کنم آن استعداد ها را کشف کنم. حاج محمد اکثر وقت خود را همراه همسر و دو فرزندش در مزرعه و سرکشی به کارگران می گذراند و کمتر در شهر تردد می کند بزرگترین مشکل حاج محمد برای تردد در شهر عدم مناسب سازی فضای شهری برای رفت و آمد است. حاج محمد مهین خاکی جانباز و کارافرین در استانه ٥٥ سالگی، بعد از گذشت ٢٩ سال از مجروحیتش می گوید: من مدیون انقلاب هستم.