-
سرتیم حفاظت از رهبر کتابش را ندید! + عکس
دلش که میگرفت و از نامرادیهای سیاست و جامعه به تنگ میآمد، یادداشتهایش را همچنان به من میرساند تا در رسانهها منعکس کنم. خاطرات جنگ و جهادش را هم به ماهنامه فکه میداد و علاقمند بود منتشر شود.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار امیری/ قسمت اول
یواشکیهای سردار برای رفتن به سوریه + عکس
یک بار قایمکی رفتند سوریه. من دنبالش رفتم تا حوالی میدان امام. این طرف و آن طرف رفتم، خیلی دنبالش گشتم که کجا رفته، گوشیاش خاموش بود دیگر؛ دنبالش گشتم دیدم شب اتوبوسهایشان پر شده بود و...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۸/ گفتگوی مشرق با مادرشهید حسین معزغلامی/ قسمت پنجم و پایانی
جانباز فتنه ۸۸ در سوریه شفا میگرفت! + عکس
چون حسین کتفش از فتنه ۸۸ آسیب دیده بود دیگر خیلی اذیت میشد. همهاش می گفتیم آنجا چه کار می کنی؟ می گفت مامان شاید باورتان نشود، من سوار هواپیما که می شوم وارد فرودگاه می شوم، درد کتفم می افتد...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۷/ گفتگوی مشرق با مادرشهید حسین معزغلامی/ قسمت چهارم
نام پیشنهادی بلوار ناصر حجازی چه بود؟ + عکس
دوستانش خیلی پیگیر بودند که این بلوار که الان به اسم ناصر حجازی شده، به اسم حسین نامگذاری شود که متاسفانه شورای شهر قبول نکردند؛ بعد کردند به اسم حجازی.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۶/ گفتگوی مشرق با مادرشهید حسین معزغلامی/ قسمت سوم
اگر دست داعشیها میافتاد، لباسش هم به ما نمیرسید! + عکس
حسین که شهید می شود نیروهای جبهه النصره می آیند از کنار حسین رد می شوند. فقط عنایت حضرت زهرا بوده که پیکر حسین به دست آنها نمیافتد؛ اگر می افتاد لباس حسین هم به دست ما نمی رسید...
-
در نشست نقد و بررسی کتاب «زندگی در روزهای قرمز» مطرح شد؛
اولین کتاب ادبیات مقاومت در موضوع کرونا / این کتاب نه داستان است و نه گزارش صرف
محسن باقری اصل معتقد است: «زندگی در روزهای قرمز» اولین کتاب ادبیات مقاومت در مورد موضوع کرونا بوده که نویسنده در دل واقعه رفته است؛ مقاومتی که خیلی مهم بود.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۵/ گفتگوی مشرق با مادرشهید حسین معزغلامی/ قسمت دوم
میخواستیم با ازدواج و اتومبیل پایبندش کنیم اما...
تماس گرفتیم و گفتیم حسین! ماشینت از قرعه در آمد. گفتش که نه، آن ماشین مال من نیست، من اصلا سوار آن ماشین نمی شوم، شما بلند شوید بروید همدان.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۴/ گفتگوی مشرق با مادرشهید حسین معزغلامی/ قسمت اول
اگر امام را نبینم، زیر چرخهای هواپیما میروم!
اوایل سال ۵۷ تبعید کرده بودند به چابهار.وقتی که فهمیده بود حضرت امام دارد وارد ایران می شود، هر طور بود خودش را به فرودگاه مهرآباد رسانده بود و گفته بود اگر نگذارید من بروم، میروم زیر چرخ های هواپیما!
-
در آئین رونمایی از کتاب «مادر برام قصه بگو» مطرح شد؛
نواختن اُرگ در حسینیه جماران با دستور رهبری!
محمدصادق کوشکی، گفت: اینکه یک گروه مردمی، منتخب و برگزیده مردم ایران میشود، این معجزه انقلاب اسلامی است و برهمین اساس، تاریخنگار باید بگوید که انقلاب اسلامی یک انقلاب مردمی است.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۳/ گفتگوی مشرق با همسر شهید علیداد جعفری/ قسمت دوم و پایانی
علیداد بعد از شهادت هم به دادم میرسد + عکس
ا بچهها که یک مقدار درگیر می شوم و من را عصبانی می کنند از خودش کمک می خواهم، وقتی دلتنگ هم می شوم می گویم علیداد خودت کمک کن دیگر، من دیگر صبر و تحمل ندارم، باور کن خودش صبر می دهد.
-
در نشست نقد و بررسی کتاب «عروس یمن» مطرح شد؛
«عروس یمن» فقط برای زنان نیست! / انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران، مسیر خودش را پیدا کرده / واقعیت جهان عرب، گمشده اصلی رسانههای جمهوری اسلامی است
این کتاب فقط برای زنان نیست. با کتابی طرفیم که می تواند برای هر علاقمندی جذاب باشد و باب مسائل جدید را باز کند.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۲/ گفتگوی مشرق با همسر شهید علیداد جعفری/ قسمت اول
در تماس آخر علیداد از سوریه چه گذشت؟
وقتی از سوریه میآمد، خانه خواهرش می آمد، تهران بود هم خانه خواهرش بود؛ ما افغانستان بودیم دیگر. می آمد خانه خواهرش و باز برمیگشت.
-
فیلم/ بگذار کمی بخوابد
فیلمی کمتر دیده شده از «عملیات والفجر ۱» که در آن، فرماندهان ارتش و سپاه در قرارگاه کربلا، مشغول تدارک و هدایت عملیات هستند
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۱/ گفتگوی مشرق با همسر شهید قربانعلی سلطانی/ قسمت دوم و پایانی
چریک افغان، پشت تپه شنی جاودانه شد + عکس
ناگهان موتورشان چپ می کند. می گویند یک جایی تپه شنی مانند بوده، خودشان می روند پشت تپه و به دوستشان می گویند تو موتور را بردار و برو، من هوایت را دارم. آن پسر موتور را سوار می شود و بهش می گوید ...
-
قسمت جدید رادیو اروند
فیلم/ رفتن تا بیست متری اسرائیلیها به روایت «حاج همت»
در این برنامه، صوتی پخش نشده از شهید حاج محمد ابراهیم همت را میشنویم که راجع به خاطرات خود از حضور در لبنان میگوید
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید قربانعلی سلطانی/ قسمت اول
شوهری که هیچ کار پنهانی نداشت! + عکس
وقتی می آمدند مثل کتابی که کسی دارد برایم می خواند، شروع می کرد که مثلا رفتیم فلان جا، فلان اتفاق افتاد، رفتم بازار، بازارش اینطوری بود، از تمام اتفاقات برایم می گفت.
-
چهلمین جشنواره فیلم فجر/ ۱۴
منیر قیدی را چه به ساختن فیلم دفاع مقدسی؟!
«دسته دختران» اگر چه از منظر اجرا، هیچ ردی از کمکاری کارگردان و بقیه عوامل ندارد، اما در محتوا، به شدت ضعیف و شکننده است.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۸۹/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید محمدرضا سیفی/ قسمت سوم و پایانی
هرجا از آقای سیفی کمک خواستم، تنهایم نگذاشت +عکس
خیلی از آقای سیفی راضی هستیم، از همه شهدا راضی هستیم. همیشه وقتی خواستم آقای سیفی ما را نجات داده، هم از بیمارستان نجات داد هم آن شب نجات داد، هر آرزویی داشتم برآورده کرده، تنهایم نگذاشته الحمدلله.
-
در نشست نقد و بررسی «پلنگ زخمی» با موضوع انحراف جنسی دوران بلوغ مطرح شد؛
نقش دختران در انحراف دوران بلوغ، بیشتر از پسران است
هیجان و فانتزی هم جزو لاینفک داستانهایی است که دختران امروز خیلی آن را میپسندند. البته به نظرم این کتاب به درد دختران هم میخورد و البته چه بهتر که کتابهایی مختص دختران هم در این موضوع نوشته شود.
-
نگاهی به کتاب همیشه مربی؛
شهیدی که دغدغهاش نوجوانان و جوانان بود
نویسنده از شهید عبدی بهعنوان جوانی یاد کرده که دغدغه همیشگیاش تربیت و رشد و سازندگی بوده، ویژگی خاصی که قادر است بخشی از پاسخ سؤال مذکور باشد.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۸۸/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید محمدرضا سیفی/ قسمت دوم
۷ماه شهادت شوهرم را مخفی کردم! +عکس
یک شب آش درست کردیم که همین روح الله و مصطفی از در درآمدند. گفتم چی شده؟ دخترم دوید گفت بابام آمد، بعد دید روح الله و مصطفی و عارف است. گفت بابام کجاست؟ گفت زخمی است داخل ماشین، ما زودتر آمدیم.
-
به مناسبت سالگشت پایانِ نبردهای شرق بصره
فیلم/ناگفتههای کربلای۴ و ۵
در سی و پنجمین سالگشت عملیات کربلای ۴ و ۵، با هدف بررسی دلایل و نتایج این عملیات، میزگردی با حضور چند تن از کارشناسان حوزه دفاع مقدس برگزار گردید
-
در محضر مدافعان حرم/۱۸۷/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید محمدرضا سیفی/ قسمت اول
۹ مدافعحرم زیر یک سقف!
یکی از دوستانش اسمش مهدی خشنودی بود و در پایش تیر خورده بود. در تهران در بیمارستان بقیه الله بود؛ مرخص که شد هیچ کس را نداشت. به من گفت که مینا جان! این هیچ کس را ندارد، میآورمش خانه خودمان.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۸۶/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید احمدشکیب احمدی/ قسمت هشتم و پایانی
با پیراهن کربلا و مشهد، شهید شد +عکس
خون ها روی انگشترش خشک شده بود؛ برای من خیلی سخت بود، بعد از دو ماه اینها را با ساکش آوردند. پیراهنی که احمد موقع شهادت تنش بود هم در ساک بود. همیشه موقعی که جبهه بود زیر لباس نظامی تنش بود.
-
فیلم/ عروسی یک فرمانده
در این برنامه، فیلمی از جشن ازدواج یکی از فرماندهان «لشکر 17 علیبنابیطالب(صلوات الله علیه)» در سال 1362 شمسی، به نمایش درآمده است
-
به بهانه سالگشت پایان عملیات «کربلای۵»
همه آن چه باید از «نبردِ سرنوشت» بدانید
در دو فیلمی که مشاهده خواهید کرد، محمدعلی صمدی، پژوهشگرِ تاریخ معاصر، دو عملیات «کربلای۴» و «کربلای۵» را از روی نقشه منطقه عمومی عملیات، تشریح کرده است.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۸۵/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید احمدشکیب احمدی/ قسمت هفتم
اگر بیاید فقط بغلش میکنم! +عکس
من آن موقع می دانستم شهید شده؛ بعد جواب داد که: خواهرم اصلا نگران نباش، من خیلی جایم خوب است. از آن شب دیگر من خوابی ازش ندیدم. الان اگر بتوانم ببینمش هیچی بهش نمی گویم، فقط بغلش می کنم.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۸۴/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید احمدشکیب احمدی/ قسمت ششم
موضع احمدشکیب درباره حجاب خواهرش چه بود؟ +عکس
من و خواهرم را خیلی نصیحت می کرد؛ چه در مورد نماز چه در مورد حجاب؛ من همان موقع بود که فهمیدم واقعا آن طوری مثل بقیه برادرهایم نبود، رفتارش خاص بود، خیلی با بقیه برادرهایم فرق می کرد.
-
در نشست «بررسی آثار منتشر شده با موضوع شهید سلیمانی» مطرح شد؛
حاج قاسم را بهدور از هر نوع جناحبندی معرفی کنید!
سعید اوضح بیان کرد: نویسندگان باید سعی کنند شهید سلیمانی را بهدور از هر نوع جناحبندی معرفی کنند، زیرا ایشان به هیچ جناحی وابسته نبود، درعینحال به شدت انقلابی و دوستدار امت بود.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۸۳/ گفتگوی مشرق با مادر شهید احمدشکیب احمدی/ قسمت پنجم
میترسید پسرش سر نداشته باشد! +عکس
هر چه به این آقا التماس کردم، گفتند نه، به ما اجازه ندادهاند شهید را ببینید. این دوباره من را آتش می زد و نگرانم می کرد که شاید سر احمد من را هم مثل شهید حججی بریدهاند؛ چه اتفاقی برای پسرم افتاده؟