-
در محضر مدافعان حرم/۲۴۱/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید سیدهادی حسینی / قسمت اول
برادر کوچکم، پدرِ خانواده ما بود
برادر بزرگم خیلی زحمت کشیده برایمان، خواهرهایمان بودند، اما خب اصلا کلا خانوادگی یک حس دیگری به سیدهادی داریم؛ احساس می کنیم هیچ وقت نمی توانیم دوریاش را تحمل کنیم.
-
فیلم/ بدون تعارف با خانواده شهید صیاد خدایی
برنامه بدون تعارف در این قسمت به سراغ خانواده شهید صیاد خدایی تا گفتگویی با این خانواده بزرگوار داشته باشد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۴۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید جواد کاکاجانی / قسمت سوم و پایانی
تکفیریها کنار پیکرش نشستند و ناهار خوردند!
شب جنازه ها روی کوه مانده بود. ما فردا صبحش رسیدیم آنجا؛ اینها دوازده تا ۲ ظهر شهید شده بودند؛ گروه دموکرات تا ۵، ۶ عصر روی سر جنازهها نشسته بودند و ناهار خورده بودند و استراحت کرده بودند که...
-
فیلم/ حضور سردار قاآنی در تشییع شهید صیاد خدایی
لحظاتی از حضور سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه در مراسم بدرقه و تشییع سردار شهید صیاد خدایی.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۳۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید جواد کاکاجانی / قسمت دوم
شهیدی که آخرین پیامک همسرش را ندید!
ما یک هفته و خرده ای بود که خانه مامان اینهایم بودیم. گفتم الان یک هفته و خردهای است اینجا هستم؛ خسته شدم؛ لباس مناسب نیاوردهایم؛ نمی دانستم اینقدر ماموریتت طول می کشد؛ خسته شدم؛ برگرد...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۳۸/ گفتگوی مشرق با همسر شهید جواد کاکاجانی / قسمت اول
دوره تکاوری جواد تمام نشده بود که دخترم از دست رفت!
در این یک سال خدا یک دختر هم به ما هدیه داد، اما متاسفانه قبل از اینکه دوره آقا جواد تمام شود، دختر ما هفت ماهه به دنیا آمد و متاسفانه زنده نماند؛ که همیشه خودش را مسئول می دانست و می گفت...
-
فیلم/ زمان وداع با شهید صیادخدایی در معراج الشهدا
مراسم وداع با پیکر مطهر سردار شهید مدافع حرم صیاد خدایی امروز دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ در معراج الشهدای تهران برگزار میشود.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۳۷/ گفتگوی مشرق با یکی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / قسمت پنجم و پایانی
کار نیروی قدس جنگیدن است یا رسانه؟!
اصلا ما رسانه نداریم؛ میزان پرتاب بوق صوتش کم است؛ داریم، اما پرتابش کم است. همین الان چقدر شیعه را دارند می کوبند در همه دنیا؟ ما نمی گوییم شیعه چون ابزار ما وحدت است.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۳۵/ گفتگوی مشرق با یکی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / قسمت سوم
فرق «داعش» با «جبههالنصره» چه بود؟
عبدالله المحیسنی وقتی می آید صحبت می کند، آدم بی خاصیت را با خاصیت می کند. می گوید که تو دو دقیقه دیگر کشته می شوی و در کنار پیغمبر مینشینی. نه اینکه بگوید با قاشق برو تا آنجا غذا بخوری... نه...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۳۴/ گفتگوی مشرق با یکی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / قسمت دوم
فکر میکردند ایرانیها آدمکُشند!
من در آنجا بودم. ما ۱۰، ۱۵ تا تویوتا گذاشتیم تا به تخلیه مردم کمک کنیم. من با بچه هایم آنجا بودم. همه فیلم هایش را هم دارم. مردم آنجا وقتی می فهمیدند ما ایرانی هستیم، مثل بید به خودشان می لرزیدند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۳۳/ گفتگوی مشرق با یکی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / قسمت اول
سپاه ایران با ارتش سوریه چه کرد؟!
این چیزهایی که من می گویم را خیلی از کسانی که رفتند سوریه هم نمی دانند؛ چون فضا فضای سال ۹۱ بود و این چیزها که ما داشتیم می گفتیم. سپاه آمد و در این وضعیت، وارد سوریه شد. ارتش را یواش یواش احیا کرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۳۲/ گفتگوی مشرق با مادر شهید مهدی جعفری/ قسمت چهارم و پایانی
مادر شهید: باید کلیهام را بفروشم! + عکس
گفتم باشد؛ من بروم یک کلیه ام را در بیمارستان امین بفروشم برایتان لباس بخرم، به خدا همین طوری گفتم. بچه کوچکم ۵ سالش است نمی فهمد که می گوید مامان! کلیه را اگر میخرند؛ کلیه من را هم بفروش...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۳۱/ گفتگوی مشرق با مادر شهید مهدی جعفری/ قسمت سوم
پسرم بدجوری تکه تکه شده بود! + عکس
شوهرخواهرم که فکر کنم در گلستان شهدا پیکر پسرم را خاک کرد، بعد از ۶، ۷ ماه که رد شدیم، به آبجیام گفته بود (به من نگفته بود) که پسر آبجیت خیلی بد طوری شهید شده بود؛ تکه تکه شده بود.
-
در محضر مدافعان حرم/230/ گفتگوی مشرق با مادر شهید مهدی جعفری/ قسمت دوم
جوان افغان: میخواهم در ایران شهید شوم! + عکس
همان موقع که کوچک هم بود افغانستان هم که رفتیم گفت مامان من می روم ایران؛ من میروم در جنگ ایران و عراق شرکت میکنم؛ گفتم برای چی؟ مامان تو کوچکی، نمی خواهد بروی.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۲۹/ گفتگوی مشرق با مادر شهید مهدی جعفری/ قسمت اول
ماجرای عجیب فوت پدر شهید جعفری
در راه کابل و مزار، داشتند مردم را از ماشین پیاده می کردند. ایست و بازرسی نیروهای نظامی بود. بیچاره ها را نمی دانم کجا می بردند؛ در جنگل های دور نمی دانم می کشتند یا چه کار می کردند، من بودم و نرگس...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۲۸/ گفتگوی مشرق با مادر شهید عباس آبیاری/ قسمت نهم و پایانی
حساب میلیاردی خانواده آبیاری کجاست؟! + عکس
یه نفر اومد خونه ما تو چشم دخترم نگاه کرد و گفت خوش به حالتون؛ حسابهای بانکیتون پُره الان. دخترم بهش برخورد و ناراحت شد. من میگم جواب ابلهان خاموشیست.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۲۷/ گفتگوی مشرق با مادر شهید عباس آبیاری/ قسمت هشتم
همه گرفتار چشمهای رنگی عباس بودند! + عکس
دیگه تو محل پخش شده بود که تو اون مغازه یک پسر خوشگل و جوان هست. چشمهای عباس جوری بود که با رنگ لباس، رنگ چشمهاش تغییر میکرد. یه روز یه دختر جوانی رفته بود تا رنگ چشمهای عباس و چهرهش رو ببینه...
-
عکس/ کیک تولد "رفیق شفیق حاج قاسم"
شهید حاج حسین بادپا از شهدای مدافع حرم که از یاران نزدیک سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در دوران جهادش بود.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۲۶/ گفتگوی مشرق با مادر شهید عباس آبیاری/ قسمت هفتم
تلفن پدر شهید را دزدیدند تا پسرش را نبیند! + عکس
یک نفر از احرار الشام رو اسیر میکنن و میگن مبادله کنیم؛ که میبینن چشمای عباس رو درآورده بودن و زبونش رو بریده بودن؛ بینیش رو بریده بودن و گوشت صورت رو خالی کرده بودن؛ فقط یک جمجمه بود و دو تا دنده.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۲۵/ گفتگوی مشرق با مادر شهید عباس آبیاری/ قسمت ششم
دست و پای «عباس» را با تویوتا جدا کردند!
فرداش میان دستهای عباس رو به تویوتا میبندن. بر اثر حرکت مخالف، دست و پا از هم جدا میشه و تیکه های بزرگ رو با قمههای بزرگ از هم جدا میکنند و مثل گوشت قربونی تیکه تیکه می کنن...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۲۴/ گفتگوی مشرق با مادر شهید عباس آبیاری/ قسمت پنجم
بعد از شهادت پسرم اصرار کردم شوهرم به سوریه برود!
گفت پنج تا داعشی به نیت تو میکشم؛ پنج تا به نیت تو میکشم؛ به نیت بابام شهید میشم. گفتم پس من چی؟ گفت مامان! تو جایگاهت فرق داره؛ برای اینا ۵ تا میکشم برای شما بعد از این هر چی داعشی کشتم...