-
دربرنامه دست خط مطرح شد؛
مطهری: مادرم در انتخابات به رئیسی رأی داد
فرزند ارشد شهید مطهری درباره نظر مادرش پیرامون ردصلاحیت علی لاریجانی در انتخابات گفت: ایشان تحت تأثیر قرار نگرفت، یک مقدار ناراحت شد، اما به آقای رئیسی رأی دادند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۲۲/ گفتگوی مشرق با مادر شهید عباس آبیاری/ قسمت سوم
فنون رزمی را به خواهر و مادرش یاد میداد! + عکس
خودش رو آماده میکرد که اگه یه موقع جنگ شد، بدنش آماده باشه. باباش میگفت که زمان جنگ یه موقع غذا هم نیست باید گشنه باشی به خاطر همین خودش رو آماده میکرد که اگر همچین زمانی پیش اومد، آماده باشه.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۱۸/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید غلامحیدر سلطانی/ قسمت اول
پسرم ۴ سال در سوریه جنگید
چهار سال سوریه بود. یک وقتی می رفت و دوباره می آمد ایران، مثل یک تفریح و هواخوری، سپس می رفته همانجا، چهار سال در سوریه جنگید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۰۶/ گفتگوی مشرق با مادر شهید مرتضی کریمی شالی/ قسمت سوم
«مرتضی» با تن مجروح به دنبال دوستان شهیدش رفت!
خودش ماشین را با یک راننده برمیدارد که برود. می رود بچه ها را جمع کند، وقتی نیروها را جمع می کند، از آن طرف یک موشک کُرنر می خورد که آقا مرتضی همانجا به شهادت می رسد...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۹۴/ گفتگوی مشرق با مادرشهید حسین معزغلامی/ قسمت اول
اگر امام را نبینم، زیر چرخهای هواپیما میروم!
اوایل سال ۵۷ تبعید کرده بودند به چابهار.وقتی که فهمیده بود حضرت امام دارد وارد ایران می شود، هر طور بود خودش را به فرودگاه مهرآباد رسانده بود و گفته بود اگر نگذارید من بروم، میروم زیر چرخ های هواپیما!
-
در محضر مدافعان حرم/۱۶۲/ گفتگوی مشرق با خانواده مدافعان حرم فاطمیون، شهیدان سیفی/ قسمت سوم
اعزام دو مینیبوس به بیمارستان برای شناسایی شهید! +عکس
کسانی می گفتند نمی گذارند بروید داخل بیمارستان. با این حال دو مینی بوس آدم بودیم که رفتیم، همه هم رفتیم داخل بیمارستان و پیکر صفرعلی را دیدیم.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۴۱/ گفتگوی مشرق با همسر شهید محمدجعفر حسینی/ قسمت هشتم
اولین افغانستانی که خونش در راهیاننور ریخته شد! + عکس
سرعتمان خیلی زیاد بود؛ از کاروان جدا شدیم. فکر کنم از فکه، مسیر را که اشتباه رفتیم دیدیم جلویمان یک چاله یا یک تورفتگی در جاده هست، خیلی بزرگ بود. آن را که دیدیم یک دور، دور خودمان زدیم و...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۳۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید محمدجعفر حسینی/ قسمت ششم
تهمت ازدواج مجدد در سوریه به مدافع حرم! + عکس
مثلا میگفتند رفته آنجا ازدواج کرده! دوستت ندارد که دارد می رود سوریه! نتوانستی مثل یک زنِ خوب زندگیات را مدیریت کنی، شوهرت از دستت پرید! مردهای سوری آنجا خیلی کشته شدهاند، حتما شوهر تو هم شهید شده!
-
در محضر مدافعان حرم/۱۳۷/ گفتگوی مشرق با همسر شهید محمدجعفر حسینی/ قسمت چهارم
اعلام خبر شهادت روی پُل ری!
شرط و شروط خیلی زیادی هم نداشتم به غیر از ادامه تحصیلم. بحث مالی هم اصلا برایم مهم نبود. پدرم گفتند فقط بحث مالی می ماند که این را هم با هم می برید جلو و هیچ سختیای برایتان ندارد.
-
در محضر مدافعان حرم/۱۲۶/ گفتگوی مشرق با همسر شهید فاطمیون، محمد رضایی/ قسمت سوم
ظلم صاحبخانه به خانواده مدافعحرم تا آخرین نفس! + عکس
ما خیلی نگران بودیم با بچهها؛ خانهمان هم مستاجری بود. صاحبخانهمان وقتی فهمید همسرم رفته سوریه، آمد و گفت شما باید از خانهمان بروید! خانه را خالی کنید؛ دو ماه است خبری از شوهرت نیست...
-
در محضر مدافعان حرم/۱۱۹/ گفتگوی مشرق با همسر شهید فاطمیون، مرتضی خدادادی/ قسمت پنجم
شوآف با لباس مدافعان حرم؛ ممنوع! + عکس
من الان یکسری رزمندهها را می بینم که با همان لباس و پوتین برمیگردند. به من می گفت طاهره! این لباس حُرمت دارد که من بخواهم اینجا باهاش ادا در بیاورم، این لباس را فقط می توانم لحظه جهادم بپوشم.
-
در محضر مدافعان حرم/۹۱/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید فاطمیون، علیخان رضایی/ قسمت دوم
چرا فاطمیون پدر شهید مدافع حرم را کمک نکردند؟! +عکس
حتی ما را یک راهنمایی هم نکردند! نمیدانستم پرونده ما کجا بود و باید با کی صحبت میکردیم. آن زمان با بنیاد شهید هم مرتبط نشده بودیم. پروندهها هنوز نیامده بود. خلاصه همینطور ماندیم...
-
در محضر مدافعان حرم/۸۴/ گفتگوی مشرق با حبیب عطوی، مدافعی از لبنان/ قسمت چهارم و پایانی
مورد عجیب ارتشی که فقط در ساعت اداری میجنگید!
واقعا من کسی را ندیدم که دنبال پول باشد... آنجا اولا جنگ است و فکرت درگیر جنگ است؛ هر کسی هم مسئولیت خودش را دارد. این را می توانم به جرأت بگویم که هیچ وقت به خاطر پول به سوریه نرفتم.
-
سه وجه مشترک قیام امام حسین (ع) با ماجرای نوح نبی
یکی از ویژگیهای اهل بیت وحی و به ویژه ماجرای حسینی علیهالسلام در نسبت آن با ماجرای کشتی نجات نوح نبی علیهالسلام است.
-
در محضر مدافعان حرم/۸۰/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید فاطمیون، سیداحمد سادات / قسمت ششم و پایانی
تظلمآوردن «فرزند شهید»ی که جانباز مدافع حرم است! + عکس
همه اینها، حاصل جوشش خون شهید بود که واکنش مردم ایران را از اقصینقاط کشور برانگیخت و در فضای مجازی، موجی از همدردی با خانواده شهید، برجسته و تِرِند شد.
-
روزی که آب را بر اهل بیت سیدالشهدا بستند
روایت است که از شب هفتم محرم ابن زیاد ملعون به عمر سعد دستور داد تا موکلانی بر آب فرات بگذارند.
-
برپایی سوگواری امام حسین و آرزوی سلامتی برای بیماران کرونا؛
میزبانی خیابانهای تهران از کاروان «نسل حسینی»
کاروان عزاداری «نسل حسینی» در دهه اول ماه محرم در سطح شهر تهران حرکت کرده و به نقاطی میرود که اهالیاش امکان شرکت در مراسمات حسینی را ندارند.
-
شب و روز هفتم؛ روضه حضرت علی اصغر (ع)
دهه محرم روزهای یکم تا دهم ماه محرم، ایام سوگواری شهادت امام حسین(ع) و شهدای دشت کربلاست و هر روز به صورت نمادین به بخشی از قیام عاشورا ونهضت حسینی اختصاص یافته است.
-
در محضر مدافعان حرم/۷۸/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید فاطمیون، سیداحمد سادات / قسمت چهارم
«ج الف»؛ «هـ س» و «م ی» را شناسایی کنید!
در این بخش از گفتگو اسامی افرادی به صورت اختصار آمده که برای مسئولین اشتهارد به راحتی قابل شناسایی هستند و میشود از آنها پرسید به چه حقی اجازه خاکسپاری شهید را در گلزارشهدا و قبرستانهای شهر ندادند؟
-
شعر شاعر بنگلادشی در رثای شهدای دشت کربلا و سردار قاسم سلیمانی
شوجان پرویز، شاعر بنگلادشی، در شعری ضمن عرض ارادت به پیشگاه حضرت سیدالشهدا(ع)، از شهید سردار قاسم سلیمانی به عنوان ادامهدهنده راه کربلا یاد کرده است.
-
«هیئتآنلاین» عزاداری در خلوت خاشعانه؛
این رسم حسین (ع) نیست!
غروب روزهای اول محرم است و من دلگیر از نوشتن این یادداشت، اما تصمیم جمع در اتاق تیتر روزنامه بر آن شد تا چنین مطلبی نوشته شود و قرعه نوشتن هم به نام من افتاد.
-
«نشان حَُسن» تلاش ادبیات برای شکست سکوت تاریخ؛
فرزندان امام حسن(ع) چه نقشی در کربلا داشتند؟
«نشان حُسن» از تازهترین رمانهای آیینی است که با زاویه دید بکر و تازه خود به واقعه عاشورا پرداخته است. نویسنده قلم اولی این کتاب از نقش فرزندان امام حسن(ع) در کربلا سخن گفته است.
-
در محضر مدافعان حرم/۷۰/ گفتگوی مشرق با برادر شهید اسدالله ابراهیمی
کاشف شکنجهگاه انقلابیها در فتنه ۸۸ که بود؟ + عکس
اسدالله به وسیله دو عدد گاز اشکآور جلوی هجوم جمعیت به وزارت کار را می گیرد و به تنهایی از وزارتخانه محافظت می کند و جمعیت پراکنده می شوند.
-
وصیتنامه شهید محمدرجب محمدی اوجان؛
روی کفنم دعای «الهی قلبی محجوب» بنویسید
ای خدا میبینم که دوستانم به جبهه میروند و شهید میشوند، آن وقت من نمیروم و یا اینکه اگر میروم همان آدم قبلی هستم، پس ای خدا، آدمم کن و مرگ مرا شهادت در راهت عطا نما!
-
در محضر مدافعان حرم/۶۵/ گفتگوی مشرق با پدر شهید فاطمیون؛ عباس حیدری/ قسمت هفتم
خودکشی نافرجام پدر شهید مدافع حرم + عکس
من اینقدر با این چاقوها زدم در شکمم، اصلا نه چاقو می رفت داخل، جر واجر کردم شکمم را، آخر سر دیدم نه نمی شود، این چاقو را گذاشتم روی شاهرگم!
-
در محضر مدافعان حرم/۵۸/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت هفتم و پایانی
«حاج قاسم» با انگشتر شهید مدافع حرم، چه کرد؟ + عکس
دیدم خانهمان پر از نور است و آشپزخانه ما دری به سمت بیرون دارد و همه شهدا دارند داخل خانه می شوند. دنبال منبع نور می گشتم که دیدم محمدعلی ایستاده و مدام من را صدا می زند...
-
در محضر مدافعان حرم/۵۷/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت ششم
درخواست عجیب یک مدافع حرم از مادر! + عکس
وقتی این جمله را گفت؛ گفتم: خودت را لوس نکن! من نمی توانم این دعا را بکنم؛ اصلا دعا نمی کنم شهید بشوی. تا من این را گفتم، حرفش را پس گرفت و گفت پس همان دعای شهادت را بکن!
-
در محضر مدافعان حرم/۵۳/ گفتگوی مشرق با مادرشهید محمدرضا دهقان امیری/ قسمت دوم
مدافعحرمی با موهای اتوکشیده و خامهای! + عکس
خیلی از جوانهایی که فکر نمی کردیم پایشان در مسجد باز شود به واسطه عکس محمدرضا به مسجد آمدند. می گفتند مگر ممکن است جوانی با موی خامهای و با این مدل لباس آستین کوتاه برود و شهید مدافع حرم بشود؟!
-
در محضر مدافعان حرم/۵۰/ گفتگوی مشرق با همسر شهید سردار مرادعلی عباسیفر/ قسمت سوم
پاسخ داعشیها به تماس همسر سردار + عکس
بعد که دیدم علیرضا ناراحتی می کند، سریع با گوشی حاج آقا تماس گرفتم که ببینم علت انتشار این خبر و شوخی چه بوده؟ به فکرم هم نمیرسید که حاج مراد شهید شده باشد. وقتی زنگ زدم به گوشی حاج آقا...
-
در محضر مدافعان حرم/۴۷/ گفتگوی مشرق با همرزم شهید اسدالله ابراهیمی
کتابخوانیِ «اسدالله» وسط میدان جنگ
بعضی از کارهای اسدالله برایم خیلی عجیب به نظر می رسید، مثل مطالعه اش در زمان فراغت! کتاب چهل حدیث امام خمینی(ره) و را هر وقت فرصت می شد باز کرد و مطالعه می کرد!