-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۱/ گفتگوی مشرق با خانواده شهید جواد محمدی مفرد/ قسمت اول
مدارک افغانی گرفت و به سوریه رفت!
همه کارهایش را کرده بود، پاسپورت گرفته بود، شناسنامه افغانی گرفته بود، همه اینها را می گوید داشت، همه مدارک را داد. البته اینها را با پول گرفته بود. گفتم پس فردا بیا برو، دیگه رفت و مدتی آنجا بود.
-
توسط انتشارات شهید کاظمی؛
جلد سوم «تو زودتر بکش» منتشر شد
جلد سوم از مجموعه چهار جلدی کتاب «تو زودتر بکش» توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۷۰/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید فاطمیون، سیدحسن جعفری/ قسمت پنجم و پایانی
عاقبت گردنبندی که شهید به خواهرش داد
این گردنبند را دو سال بابام از پیشم گرفت، گفت من تو را یک هدیه دیگر، هر چی، پولی هر چه خواستی بهت می دهم ولی این را ازت می گیرم، یک چیزهای دیگر بهت می دهم. من گفتم نه.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۹/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید فاطمیون، سیدحسن جعفری/ قسمت چهارم
برادر شهیدم گرفتار گریههای ما شده بود!
یک بار خواب دیدم گفت که من دارم غرق می شوم، اینقدر گریه می کنید که من دارم غرق می شوم. یعنی پاهایش انگار نصفی در آب بود، گفت ببین روزگار من اینطوری شده، شما نمی گذارید من اینجا زندگی کنم.
-
به یاد سردار حاج احمد مایلی که شب تاسوعای حسینی آسمانی شد؛
شش سال از پرواز اعجوبه چتربازی و خلبانی گذشت + عکس
حاج احمد همان طور که در چتربازی و خلبانی اعجوبه بود، در مسجد به عنوان هیات امنا نیز به نحو احسن انجام وظیفه میکرد. حاج احمد یکی از افرادی بود که به شدت از کارهای فرهنگی حمایت مادی و معنوی میکرد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۸/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید فاطمیون، سیدحسن جعفری/ قسمت سوم
روی زخمش خاک ریختند اما خونش بند نیامد!
بی حال می شود، خون ازش می رود، یک لبخند می زند و فقط می گوید من را به طرف قبله کنید، همرزمانش می آیند با گوشیشان نور می زنند، می بینند دارد خون می آید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۷/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید فاطمیون، سیدحسن جعفری/ قسمت دوم
میخواست فلسطین را هم نجات بدهد
ولش می گفت دوست دارم سوریه را نجات بدهم، بعدش می روم کربلا، بعدش عراق، بعدش می روم افغانستان. یعنی هر چه ظلم است را نابود کنم. حتی به فکر رفتن به فلسطین هم افتاده بود.
-
در جلسه نقد و بررسی کتاب «وقت محدود» مطرح شد
شهید کاظمی پدر معنوی نیروی قدس است
نویسنده کتاب «وقت محدود» که روایتی از زندگی امنیتی شهید سید کاظم کاظمی (نذیر) را در این اثر عرضه کرده بر این باور است این شخصیت سیاسی- امنیتی باعث شکل گیری نیروی قدس سپاه شده است.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۶/ گفتگوی مشرق با خواهر شهید فاطمیون، سیدحسن جعفری/ قسمت اول
بدنش را ساخت و راهی سوریه شد + عکس
ورزشش را خیلی ادامه داد؛ یک مقدار هم در کار گوشی موبایل بود که یک کسبی، درآمدی باشد؛ نه که فقط یک سرگرمی باشد. تعمیر گوشی را یک مقدار یاد گرفت، کتاب ها را شب ها می خواند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۴/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسن قاسمیدانا/ قسمت هشتم
مادر شهید: دین را از زنها بگیرند، کار تمام است
همه، کارِ اسرائیل است؛ کار یهود است، دین را از توی زنها بگیریم، حیا از بین برود، کار تمام است. میگویند خدا نکند زن حیا نداشته باشد، حیایش را از دست بدهد دیگر همه کار میکند...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۳/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسن قاسمیدانا/ قسمت هفتم
«حسن» از همه حادثهها جان سالم بهدر میبرد!
یک لحظه خم شد و بند پوتینش را سفت کرد. آمد بالا و ترکش بزرگ کاتیوشا خورد به دیوار، به فاصله کمی از صورتش؛ بعد ترکش را خود آقا مصطفی نگه داشته بود و میگفت این برای من خیلی خاطرهانگیز است.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۲/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسن قاسمیدانا/ قسمت ششم
موتور و سلاحش را که فروخت فهمیدم شهید میشود!
گفته بود بابا دارم میروم؛ یک سلاحم را هم فروختم. بابایش میگفت گفته سلاحم را هم فروختم، میآید پولش را میدهد به شما، ماشینم را هم قبلا فروختم جایی هزینه شده، موتورم را هم فروختم.
-
کدام سربازها جنگ را ناقص رها کردند؟
محمدرضاظفرقندی در آئین رونمایی از کتاب «درد اشتیاق» گفت: ما در جایی کار می کردیم که با درد و زخم و اشتیاق روبرو بود و بسیاری از رزمندگان علیرغم جراحت اشتیاق جنگ داشتند.
-
در رونمایی «ننگ سالی» مطرح شد؛
«کشف حجاب اجباری» همچنان ادامه دارد!
محمدرضا کائینی در آئین رونمایی کتاب «ننگ سالی» گفت: در مورد کشف حجاب، کتاب خیلی کم منتشر شده و یا این که هنوز اطلاعات ناب و واگویه نشده وجود دارد، ما به تبلیغات رسمی و کلیشهای بسنده کردیم.
-
«قاسم حاج قاسم» به چاپ دوم رسید
انتشارات روایت فتح ویراست دوم کتاب «قاسم حاج قاسم»، نوشته زینب مولایی را روانه بازار نشر کرد. این کتاب زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم وحید زمانینیا است.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۱/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسن قاسمیدانا/ قسمت پنجم
«حسن» فرمانده ۱۶ تکتیرانداز بود + عکس
آنجا که رفته بودیم، میگفتند فرمانده ۱۶ تا قناسهچی (تکتیرانداز) بوده؛ ولی خب فرمانده بالادست ایشان، شهید صدرزاده (تهرانی هستند) تعریف میکرد و میگفت ما ۱۶ تا قناسه (تکتیرانداز) دادیم دست ایشان.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۶۰/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسن قاسمیدانا/ قسمت چهارم
برای اعزام به سوریه چهرهاش را تغییر داد!
یک کارت مثل برگ شناسنامه بود که رویش عکس این مدلی درست کرده بودند. عکسش انگار با فوتوشاپ درست شده بود و چشمهایش را یک کاری کرده بودند که از شکل طبیعی خودش خارج شده بود.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۹/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسن قاسمیدانا/ قسمت سوم
شیرینیخوران در محرم و صفر؛ ممنوع!
حسن عاشق شیرینی بود، جعبه جعبه در خانه ما شیرینیهای خامهای و شیرینی نان خامهای (به قول ما مشهدیها نارنجک) میآورد. محرم که شروع میشد مطلقا، ابدا، دیگر شیرینی در خانه قطع میشد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۸/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسن قاسمیدانا/ قسمت دوم
مادر شهید: دعا میکردم همه پسرانم شهید شوند!
با زمزمه میگفتم یا امام رضا! ولی پسرها حرفهای من را میفهمیدند. میگفتم یا امام رضا! چی میشد الان پسرهای من هم بزرگ بودند و میرفتند مثلا خدمت میکردند.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۷/ گفتگوی مشرق با مادر شهید حسن قاسمیدانا/ قسمت اول
حال و هوای یک پسر نانوا در مشهد + عکس
همسرم نانوایی دارند و نانوا هستند. حسن هم به پدرش کمک میکرد. آمد خانه گفت مامان فردا ولادت امام رضا علیه السلام است؛ من در مسجد و پایگاه بسیج که بودم به دوستانم گفتهام فردا مجلس، خانه ما باشد.
-
گزارش مشروح نشست نقد و بررسی کتاب «صبح روز نهم» نوشته سردار گلعلی بابایی؛
سرگذشت یک «فرمانده جنگ» با همسری متفاوت!
نویسنده در این کتاب، چهار پنج فصل را مشخصا به همسر شهید اختصاص دادهاند و افسار روایت را به دست همسر شهید دادهاند؛ بخاطر ویژگی های جذاب و خاص روایت همسر این شهید بزرگوار.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۶/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاجیحسین معصومی/ قسمت پنجم و پایانی
روی در و دیوار عکس همه هست جز فاطمیون!
چندین بار هم گفتم بین این همه عکسهای شهدا که در بنر میزنید یک دانه عکس شهدای مدافع حرم فاطمیون هم بزنید؛ فقط به خاطر دل یک خواهرش، مادرش، وقتی ببینند خوشحال میشوند.
-
کتاب«سرّسَر» به چاپ هفتم رسید
کتاب«سِرِّسَر» زندگینامه سردار عبدالله اسکندری، مدیر کل اسبق بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس و شهید مدافع حرم آل الله است که توسط انتشارات روایت فتح و به قلم نجمه طرماح درسال ۱۳۹۵ به چاپ رسید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۵/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاجیحسین معصومی/ قسمت چهارم
آرزو دارم فیلم خاکسپاری برادرم را ببینم!
خیلی التماس کردم به سپاه که یک لحظه ثانیه ای فیلم بگیرید در خاک گذاشتید فقط چهره اش را ببینیم. بعضی گفتند فیلم را نمیدهیم، بعضی گفت نمیدانیم دست کیست...
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۴/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاجیحسین معصومی/ قسمت سوم
اذان صبح که تمام شد، برادرم به شهادت رسید!
۱۵ روز پیش از شهادت؛ خیلی گپ میزد؛ یعنی از صبح این گپ میزد تا ظهر، تا دو سه، با هر کداممان دانه دانه صحبت میکرد، تصویری صحبت داشتیم؛ یک قیافه دیگر شده بود.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۳/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاجیحسین معصومی/ قسمت دوم
پسرم ۴۵ روز در سردخانه بود! + عکس
همین قسمتش را که دیدیم سرش را بسته بودند و پانسمان داشت. سر دلش هم پانسمان داشت و دیگر جاییش را ندیدم، پایش را هم ندیدیم. خواهرم هم دست کرد تا پایش را ببیند. یک پرستار آنجا بود گفت خیلی نزدیک نشو.
-
کتاب تازیانههای سلوک خاطرات علی آقامحمدی رونمایی شد؛
هر آدمی باید لااقل ۲۰۰ زندگینامه بخواند!
طی مراسمی در سالن همایشهای شهید آوینی فرهنگسرای بهمن، از کتاب خاطرات دکتر علی آقامحمدی به نام «تازیانههای سلوک» رونمایی شد.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۲/ گفتگوی مشرق با پدر و مادر شهید حاجیحسین معصومی/ قسمت اول
یکی از پسرانم آمد پسر دیگرم رفت سوریه
دیگر خودش همین را خواسته بود؛ هر چه زنگ میزدیم که بیا، میگفت یک دفعه دیگر هم بروم، که آخر کار اینطور شد و به شهادت رسید.
-
در محضر مدافعان حرم/۲۵۱/ گفتگوی مشرق با پدر شهید محمدهادی ذوالفقاری/ قسمت پنجم و پایانی
پدر شهید: شاید مجبور شوم در پارک چادر بزنم!
وقتی یک سرپناه داری، دیگر در فکر این نیست که جابجا بشویم. من الان عذاب گرفته ام که چطور کارتن ها را بلند کنم و چگونه اسبابکشی کنم؟... تا ببینیم خدا چه می خواهد.