به گزارش مشرق، عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان نوشت:
یکم: وقتی امریکا از برجام خارج شد علت آن را ارسال پول به ایران از سوی دولت قبلی امریکا برای تقویت تروریسم! (مقاومت) در منطقه اعلام کرد و هدف بازگشت تحریمها را قطع منابع مقاومت دانست و بارها نیز اعلام کردند این امر محقق شده است. اما هدف دومی نیز داشتند که تقابل مردم و حاکمیت در ایران بود که با فشار روانی- اقتصادی بتوانند آرزوهای به گور رفته بولتون همچون تابستان داغ و جشن با منافقین قبل از ۲۰۱۹ در تهران را برآورده سازند.
بیشتر بخوانید:
دوم: برخی از روشنفکران همچون زیباکلام حضور ایران در منطقه را بیربط با منافع ملی میدانند و برخی عوام نیز فکر میکنند اگر ایران در منطقه نباشد زندگی آنان رنگین میشود و سؤال میکنند ما در سوریه، لبنان و عراق چه میکنیم؟ با این دو مقدمه الان میتوانیم وضعیت امریکا در هدفگذاری و رسیدن به اهداف و آوردههای منطقهای ایران را بررسی نماییم. به صورت طبیعی شاخص اصلی برای فهم رسیدن امریکا به اهداف خود، ایستادن یا نایستادن ملت ایران در مقابل ظلم و فشار از یک سو و وضعیت حال جبهه مقاومت از سوی دیگر است. ایستادن ملت ایران در مقابل ظلم و فشار را وامیگذاریم و توصیف آن را برای آنان که خود ایستادهاند زیره به کرمان بردن میدانیم، اما وضعیت مقاومت قبل و بعد از خروج امریکا از برجام قابل بررسی است.
۱- در دوران بعد از خروج امریکا از برجام حزبالله لبنان سریعاً به شهادت دو تن از نیروهایش در سوریه توسط صهیونیستها واکنش نشان داد. وعده انتقام داد و این کار را در روز روشن در درون سرزمینهای اشغالی انجام داد و تهدید کرد هرگونه واکنش دوباره بیپاسخ نخواهد ماند و اولینبار در طول حیات خود جنگ را به درون سرزمینهای اشغالی برد و سیدحسن نصرالله علناً رهبر انقلاب اسلامی را حسین زمان خواند که حاضرند به فرمان او فدا شوند و یکی بودن مطلق حزبالله و ایران را فریاد زد.
۲- رهبران حماس پس از چند سال دوباره و پس از شلیک ۶۰۰ موشک به سرزمینهای اشغالی و نابودی ۳۵۰ ساختمان صهیونیستها، رسماً و علناً به تهران آمدند و با رهبر انقلاب دیدار علنی برگزار کردند و قول پشتیبانی رهبری را همه شنیدند.
۳- انصارالله یمن از اول اردیبهشت که امریکا مدعی صفر کردن صادرات نفت ایران شد، مدیریت قیمت نفت را از اوپک و کارتلهای جهانی گرفت. اوست که با هر عملیات خود بازار نفت را بالا و پایین میکند و خواب سعودیها مبنی بر فروپاشی ایران در غیاب فروش نفت را آشفته و به کابوس وارونهای تبدیل کرده است که فقط در یک عملیات غافلگیرانه ۷/ ۵ میلیون بشکه نفت سعودیها را از بازار حذف میکند و روز به روز قدرت و تکنولوژی نظامی برتر خود را به رخ میکشد.
۴- رهبران انصارالله در چنین فضایی به تهران میآیند و با خنجر نمادین خود با رهبری ملاقات میکنند و آمادگی خود برای ادامه مسیر مقاومت را با مثالآوری علویگونه از رهبر انقلاب اسلامی اعلام میدارند.
۵- طالبان پس از ۹ دور مذاکره با امریکا که منجر به شکست شد راه چاره را آمدن به تهران میدانند و کلید حل مشکل را اینجا جست وجو میکنند و از گذشته ناملایم خود علیه ایران عملاً فاصله میگیرند و این کار در مقابل چشمان امریکا به صورت علنی انجام میشود.
۶- مقتدی صدر که تصویری ضدایرانی از او به دنیا مخابره میکنند، ناگهان در کنار رهبری دیده میشود و پیام انسجام حداکثری جریان مردمی - اسلامی عراق را منتقل میکند.
در این میان یخ اماراتیها باز میشود که نمیتوانند به امریکایی تکیه کنند که در مقابل سرنگونی پهپاد خویش نیز واکنشی ندارد و اروپاییها به میدان میآیند که پول میدهیم، اما در برجام بمانید.
از سوی دیگر کشاندن جنگ از سوی صهیونیستها به عراق، جریان ضدصهیونیستی و ضدامریکایی را در عراق شعلهورتر مینماید و دولت عراق نیز مجبور است بهرغم میل امریکا برای مقابله با شرارتهای صهیونیستها چارهاندیشی کند و شاید بعید نباشد که عراق نیز درصدد حمله به صهیونیستها از مرزهای سوریه برآید که باید منتظر آن روز بود. در سوریه اضمحلال تروریسم در مقابل چشم جهانیان نمایان است و ادلب به عنوان آخرین سنگر در حال سقوط است.
در این میان ترامپ به مردم امریکا قول داده است که پول مالیات آنان را صرف جنگ نکند و در آستانه انتخابات امریکا عمل به این شعار برایش حیاتی است؛ بنابراین امریکا پس از خروج از برجام مقاومت را منسجمتر و ارزش کانونی نظام جمهوری اسلامی ایران برای آزادگان و مسلمانان جهان را دوچندان کرد و شدت تحریمها باعث نشد ملت ایران ذرهای سر خم کنند. تلخی خفت و خواری انگلیس در ماجرای ربودن کشتی نفتکش ایران و سرنوشت آن همچنان در ذائقه آنان باقی است و اینچنین جهان به تحسین «جمهوری مؤمنان» و «وارثان عاشورا» مشغول است که در محاصره هم دشمن را به اضمحلال و ناامیدی کشانده است و ذرهای از سیاست تنبیه قدرت اول اقتصادی و نظامی جهان عدول نکرده است که باید توبه کند و به برجام برگردد. الان مقاومت در سراسر منطقه آماده است به عنوان خط مقدم پاسخ به جنگ احتمالی علیه ایران عمل کند و در عراق، لبنان، سوریه و. امریکا را ذلیل نماید. ایران امروز خط دوم جبهه است نه خط اول آن؛ بنابراین امروز میتوان فهمید منافع ملی ما از طریق حضور در منطقه چطور تأمین شده و بازدارندگی فراملی چگونه شکل گرفته است؛ اگر گوش شنوا و روح آزادهای وجود داشته باشد منتقدان نیز زبان به تحسین خواهند گشود.
منبع: روزنامه جوان