وقتي آمديد با آقا بيعت کرديد پايش بايستيد. ما دنبال همين هستيم. مردم هم بايد ببينند و اعتماد کنند. من فکر مي‌کنم که عموم مردم در ولايت‌مداري‌شان هيچ ترديدي نيست. گاهي اين خواص هستند که توجيه مي‌کنند. براي همين فتنه راه مي‌افتد. آقا مي‌فرمايند شفاف برخورد کنيد، نمي‌کنند، کلي دليل مي‌آورند که نبايد کرد. خوب اين يعني چه؟ يعني اينکه آقا فصل‌الخطاب نيست؟ شما مي‌گوييد که هست پس چرا گوش نمي‌کنيد؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جبهه پایداری ؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر آقا تهرانی، نماینده اخلاق مداری که با تمام هجمه های این روزهای برخی رسانه های جریانات منسوب به باندهای قدرت و ثروت، همچنان با منش و اخلاق اسلامی خود در عرصه انتخابات به ایراد سخن می پردازد، در گفتگویی مشروح با " بی باک" به بسیاری از مسائل و سئوالات پاسخ گفت که بخش اوّل این گفتگو در ادامه تقدیم می گردد.

بعنوان اولین سئوال لطفا بفرمایید اصلا چرا جبهه پایداری انقلاب اسلامی؟ تفاوت این جبهه با سایر جریانات سیاسی متداول در کشور چیست؟

يک بحثي مطرح هست که ما انقلابمان بر اساس يک اصولي استوار است که اگر اين اصول به هم بخورد قاعدتا فروعش هم به هم مي‌ريزد و ديگر ما نمي‌توانيم آنجایی که باید ايستادگي کنيم مثل شأنيت مقام ولايت که در نظام اسلامي به يمن وجود امام(ره) و به اعتقاد بنده مباني درست شيعه تحقق پيدا کرده که امروزه ولايت مطرح است و چیزی بعنوان ولايت‌مداري مطرح است و ما کف کار را اين مي‌دانيم که مقام ولايت حتي ولايت فقيه در دوران غيبت فصل‌الخطاب باشد اين کف کار بود نه سقفش. بعد مي‌توانم به جرات بگويم که تمام اصول گرايان در اين وحدت دارند در اين نکته اقلا وحدت کلمه است. حالا ممکن است يک کسي هم مدعي اصول‌گرايي باشد، ولي عمل نکند اما من نديدم کسي باشد که اصول گرای واقعی باشد اما در اين مساله خدشه‌اي بکند يا بگويد که ما قبول نداريم خوب اگر قبول نداشته باشد که اصول گرا نيست.

بنده فکر مي‌کنم همين اصل را بعنوان يک اصل جدي بگيريم. در بحث فلسفه سياست اسلامي هم ثابت شده است که رکن رکين نظام اسلامي ولايت فقيه است.

در فسلفه اسلامي رکن رکين نظام ولايت فقيه است اين‌ها ثابت‌شده است براي همين ما نبايد بياييم اينجا سر اين مباحث اصلا بحث کنيم فکر مي‌کنم بايد اين‌را بگوييم و به‌عنوان يک اصل مسلم همه‌مان قبول کنيم و رد بشويم. تنها مسأله‌اي که مي‌ماند اينکه اینها را چطور عملياتي‌ کنيم؟ اين گفتمان را راه بياندازيم. در دوره‌هاي قبل عده‌اي از مسئولين، بزرگ‌ترها،‌ کوچک‌ترها، خواص، عوام در اين جهت کارهايي کردند. اينکه نبايد تعطيل شود. اين گفتمان و اين بحث بايد باشد،‌ روي آن بحث کنيم، شکلش‌را مورد بررسی قرار دهیم و خدا را شکر مي‌کنم که در اين انقلاب ما در طي اين سي سال اگر يک وقتي بحث ولايت فقيه در کتاب‌ها مطرح بود و ما استدلال‌هاي عقلي و نقلي برايش مي‌آورديم، الآن ديگر تجربه عملي ما هم همين است، همه‌ مان ديده‌ايم و الآن دنيا هم پسنديده‌ و بيداري اسلامي يک بخش جدي‌اش همين است که وقتي سایر ملتها نگاه مي‌کنند و مي‌بينند که رهبري انقلاب به‌خوبي از عهده حکومت داری برآمده است، هوس مي‌کنند .

به شکل طبيعي انسان‌ها فطرتا دوست‌دار خوبي‌ها هستند. بفهمند که يک جايي يک حرکت درستي هست حالا هر مرام و هر دين و هر فرقه‌اي که باشند اینها تمایل نشان می دهند چنانچه الآن شما داريد مي‌بينيد. حتي بحث بيداري که الآن راه افتاده است، مختص به شخص مسلمان‌ها هم نيست.

 بحث ولايت و ولايت‌مداري و حاکميت با تقوا اين چيزي است که شما الآن در مصر بعنوان یک خلا می ببينيد؟ خودشان انقلاب کردند و مبارک را برداشتند بعد يک عده‌اي را به‌عنوان شوراي نظامي سر کار گذاشتند که الان نمي‌توانند این موضوع را جمع کنند.

خب پيداست که دارند راه را اشتباه مي‌روند. اين درسي است که گرفته مي‌شود درسي است که داده مي‌شود. در ايران خودمان هم ما نبايد راجع به اين‌چيزها اصلا ترديد کنيم. من نمي‌دانم آيا کسي به خودش اجازه مي‌دهد که ترديد کند؟ براي همين مي‌خواهم بگويم که جبهه پايداري اصلش يک چيز نويي نيست که ما درآورده باشيم يا من درآوردي باشد. نه این موضوع با سابقه هست. و جبهه ولايت هميشه بوده و بايد باشد و بايد هم از اين حمايت بشود.

 اگر الآن يک انتخاباتي پيش مي‌آيد و فرقي هم نمي‌کند رياست جمهوري يا مجلس باشد. ما بايد ببنيم که آقا چه اصولي را بيان مي‌کنند، مقام ولايت چه خواسته‌هايي دارند، حضرت امام(ره) چه بيان فرموده‌اند، حضرت آقا چه گفته‌اند، اصلا ولايت فقيه به اصطلاح بازخورد‌هايش درباره اين مسائل چه بوده است، ما را به چه چيز‌هايي توجه مي‌دادند که آنرا انجام بدهيم، چه‌چيزهايي را خطر مي‌ديدند، اين‌ها را دقت کنيم که دوباره به چالش نيفتيم و خيلي هم اتفاق افتاده است بنده فکر مي کنم که ما هربار که مشکلي پيدا کرديم،اصل مشکل به اينجا برمي‌گردد که ولايت مداري نکرديم. اين را بايد فهميد

بنابراين اساسا حرف اصلي‌ جبهه پايداري همین يک کلمه است؛ که بياييم در ولايت‌مداري ‌مان پايداري کنيم. آيا ولايت‌مداري گاهي بحث عقلانيت هست؟ معنويت هست؟ عدالت هست؟ اين‌ها مطرح مي‌شود در محور ولايت. که اگر دقت بکنيد همين شعارهاي اين دوستان وجه تمايزیشان با دیگران است. همراهي نکردن با فتنه‌گران حتي با ساکتين، با منحرفين، با اهل انحراف و سکوت نکردن در برابر اين‌ها واقعا نشان دهنده این است که این دوستان در راستای فرمایشات حضرت اقا حرکت می کنند و آقا اینگونه توقع دارد. خوب اين که چیز بدی نیست. همیشه مطرح بوده و الآن خواستيم يک انسجام بيشتري به آن داده شود.

چيز ديگري هم نيست. و اين براي همين بيشتر وجهه فرهنگي دارد. من اصلا نمي‌فهمم چرا و براي چه بعضي‌ها اين‌طور حمله مي‌کنند. اين حملات به خودشان است. آنان يا ولايتمداری ندارند يا دارند. اگر دارند که حمله به چه کسي مي‌کنيد؟ خوب بالاخره همه ما زير چتر ولايت هستيم. خوب اين حمله شما به کيست و به چيست و به کجاست؟ مي‌گوييد عقلانيت نباشد در محور ولايت؟! مي‌گوييد معنويت نباشد بر محور ولايت؟! مي‌گوييد عدالت نباشد بر محور ولايت؟! مي‌گوييد با فتنه‌گرها بنشينیم؟! مي‌گوييد با ساکتين‌شان باشيم؟! حرف‌تان اين است که منحرف باشيد؟! بلاخره حرف حسابشان چیست؟ البته ما ادعای عصمت نداریم. حتما اشکالاتی داریم اما اين‌ شعارهایمان را هم دقيقا براي اين‌که اشتباه نکنيم از صحبت‌هاي مقام معظم رهبري در 14 خرداد سالگرد رحلت امام(ره) گرفتيم. اين‌ها کجايش اشکال دارد؟ پس جبهه پايداري انقلاب اسلامی بر اساس يک اصل صحیح و با اينکه جوانب کار درست ديده شده خيلي خوب دارد جلو مي‌رود.

عده ای جبهه پايداري را به تنگ‌نظري متهم مي‌کنند نظرتان در این باره چیست؟

این کسانی که چنین مسائلی را مطرح می کنند یا افراد اصول‌گرا هستند يا نیستند؟ اگر هستند آيا می خواهند که بر محور ولايت حرکت بکنند يا نمي‌خواهند؟ آن‌ها مي‌گويند که بله ما بر محور ولایت حرکت مي‌کنيم. بسيار خوب؛ پس دعوا کجاست؟ پس چرا اتحاد شکل نمي‌گيرد؟ ما نشستيم و گفت‌وگوهايي براي این کار گذاشتيم. احساس ما بر اين است که بعضي‌ از جاها از اصول تخطي مي‌شود. بالاخره اختلاف نظر هست.

 اينها با گفت‌وگو حل مي‌شود و پیشتر هم ما گفته‌ايم که بياييد، حرف بزنيم. ما مشکلي در اين جهت نداشتيم. و هميشه‌ هم گفته‌ايم جاي گفت‌وگو هميشه هست براي‌ اين‌که هرچقدر ما بيشتر بگوييم؛ حالمان روشن‌تر مي‌شود و هر قدر که آنها بیشتر بگویند؛ ملاک و حال آنها بیشتر معلوم شود اما حرف خودمان را خودمان بزنيم. نياييم ما از جانب آنها بگوييم و آنها از جانب ما بگويند. اين را من قبول ندارم. هرکس زبان خودش را بگويد. این دیدگاهی که بنده درباره جبهه پايداري مطرح کردم؛ حرف ما اين بود. اين کجايش غلط هست الآن به من هشدار بدهيد.

اگر غلط هست بگوييد اين‌جايش اشتباه هست من اصلاحش کنم، اگه درست هست و حرف منطقي است خيلي خوب بگوييد بيايند جلو. نمايندگاني که مي‌خواهيم انتخاب کنيم در آينده هرکس که هست کارهايشان بايد بر اين محورها استوار باشد. اگر باشد اين موجب شادي مقام ولايت و حتما موجب رضايت حضرت ولي‌عصر(ارواحنا فداه) خواهد بود و خدا هم راضي خواهد بود. ما هم درست عمل کرديم. به شرطي که کسی با اين‌ اصول بازي نکند. اما اگر بخواهند با اصول بازی کنند و شانتاژ رسانه ای براه بیاندازند، اين‌ها اصلا جواب نمي‌دهد.

شما تا کنون با کسی در این زمینه گفتگو هایی داشته اید؟

بنده هر جايي دوستاني باشند که بدانم مي‌شود با آنها صحبت کرد و اهل حرف حساب هستند و به اين و آن توهین نمی کنند و همديگر را لجن‌مال نکنند، صحبت کرده و می کنم اما وقتی که طرف به خود من هم توهين مي‌کند. چه‌کارش کنم؟ با این فرد که ديگر نمي‌شود بحث کرد. اما اگر نه اهل بحث است قطعا با او گفتگو می کنم.

پس مشکل کار این افراد و رسانه هایشان در چیست؟

بالاخره ببينيد ما نمي‌توانيم بگوييم سياست ما عين ديانت ما نيست. ما نمی توانيم بگوييم که هرکاري که بتوانيم در وادي سياست بکنيم،‌ اين‌طور نيست. در وادي سياست هم؛ احکام خاص خودش را دارد. اخلاق خاص خودش را دارد. اخلاقش هم بايد اسلامي باشد. يک چيزهايي هست که اينها فرا اخلاقي است مثل اينکه متعهد باشيم به تعهداتمان به پيمان‌هايمان. اين حتي مختص ما مسلمان‌ها هم نيست يا امانت‌دار باشيم همه اين‌ها را در دنيا قبول دارند وقتي آمديد با آقا بيعت کرديد پايش بايستيد. ما دنبال همين هستيم. مردم هم بايد ببينند و اعتماد کنند.

من فکر مي‌کنم که عموم مردم در ولايت‌مداري‌شان هيچ ترديدي نيست. گاهي اين خواص هستند که توجيه مي‌کنند. براي همين فتنه راه مي‌افتد. آقا مي‌فرمايند شفاف برخورد کنيد، نمي‌کنند، کلي دليل مي‌آورند که نبايد کرد. خوب اين يعني چه؟ يعني اينکه آقا فصل‌الخطاب نيست؟ شما مي‌گوييد که هست پس چرا گوش نمي‌کنيد؟ من اين‌ها را نمي‌فهمم. مردم وقتي که ديدند آقا ناراحت هستند از منازلشان بيرون مي‌ريزند .

حماسه 9دي درست مي‌شود. اما برخی خواص نخیر؛ می نشینند تا این و آن را از دست ندهند. بعد مي‌بينيم در کل خلاف خواست آقا رفتار کرده اند. برگرديد چند روز قبل‌تان را ببينيد. مگر چيز نويي اتفاق افتاده است؟ هرکسي خداوکيلي برگردد ببيند درست عمل کرده است يا نه؟ صحبت‌هاي حضرت آقا واضح هست، صحبت‌هاي حضرت امام (ره) شفاف هست. من نمي‌دانم روي اين چيزها چه ترديدي هست؟ دوست دارم از خود دوستاني که قبول دارند و مي‌گويند که نه ما دقيقا طبق خواست آقا عمل مي‌کنيم. بياييم اين‌ها را ثابت کنيم ببينيم هست يا نيست؟ از منم همين‌را بخواهيد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس