گروه بين الملل مشرق- ايران، بيداري اسلامي در كشورهاي منطقه و برآورد تهديدات داخلي و خارجي، از اصلي ترين بحث هاي اين نشست ساليانه بودند. اگر اظهارات «يورام كوهين» رئيس بخش اطلاعات داخلي رژيم صهيونيستي (شاباك) را كه در نشست ويژه اي ايراد كرد را نيز در كنار مباحث مطرح شده در اين گردهمايي بياوريم، نكات جالبي به دست مي آيد.
يورام كوهين در اين گردهمايي ليستي از نگراني ها و تهديدات داخلي و خارجي رژيم صهيونيستي را به بحث مي گذارد؛ وي ضمن اشاره به توان موشكي گروه هاي جهادي در غزه، به شرايط ناشي از تحولات مصر در شبه جزيره سينا اشاره كرده و آن را يك تنگناي جديد مي داند. او بيداري اسلامي خاورميانه را يك بي ثباتي كه اين منطقه را به آتشفشان تبديل مي كند، تشبيه كرده كه نتيجه آن را سقوط نظام هاي سياسي اي مانند، عربستان و ديگر كشورهاي حاشيه خليج فارس مي داند زيرا اين كشورها دستخوش تغييرات داخلي هستند كه در نوع روابط با رژيم صهيونيستي و نگاه به آن، دچار تحول خواهند شد.
در نشست هرتزليا اگر چه تلاش كرده اند تا براي فشار نظامي به ايران، زمينه سازي كنند، ولي همت اصلي آنان در سخنراني ها اين بوده كه وانمود كنند گسترش فشارهاي سياسي و اقتصادي به ايران، از خطر ساخت بمب هسته اي توسط اين كشور جلوگيري خواهد كرد.
ظاهراً صهيونيست ها از پالس هاي ارسالي از سوي كاخ سفيد و برخي مقامات پنتاگون نسبت به ايران دچار تشويش شده اند، چرا كه مي دانند آمريكايي ها در بيان ژست هاي عملياتي و گزينه نظامي در قبال ايران جدي نيستند.
البته اگر اين برداشت را در كنار يك سنجش و برآورد كه توسط دانشگاه فيفا براي كنفرانس هرتزليا تهيه شده، قرار دهيم، اين نگراني صهيونيست ها بهتر درك خواهد شد. در اين برآورد و سنجش، اين صهيونيست ها هستند كه از حمله خارجي ترس دارند و جامعه صهيونيستي اعتماد خود را به موؤسات حكومتي اش از دست داده و يا كاهش يافته و آمادگي روحي و خوشبيني نسبت به آينده ندارد به ويژه اينكه، در داخل اين رژيم نيز شكاف هاي اجتماعي و طبقاتي به عنوان يك چالش فوري و جدي مطرح است.
ژنرال «روچيلد» كه يك ژنرال احتياط و رياست هرتزليا را به عهده دارد، چنين نتيجه گرفته كه اقتدار و قدرت بازدارندگي اين رژيم دچار اختلال شده و سرعت تحولات بيداري اسلامي را كه به توفان تشبيه شده از قدرت اين رژيم براي مقابله با آن كمتر مي داند.
وي معتقد است در حالي كه آمريكا در حال عقب نشيني از منطقه است، اين رژيم، خود را در انزواي استراتژيك مي داند و براي مقابله با گسترش نفوذ ايران راه به جايي نمي برد. آنچه از زبان، رئيس هرتزليا و يا در اعترافات، رئيس شاباك مرور شد، در بياني ديگر همان شبكه فاسد ديكتاتورهاي صهيونيستي، آمريكايي و عربي در منطقه است كه به تعبير مقام معظم رهبري، بيداري اسلامي بايد براي مقابله با آن، سمت گيري كنند و پس از سقوط ديكتاتورهاي داخلي، آن را مرحله جديد قيام هاي خود قرار دهند.
اگر تحولات بيداري اسلامي در منطقه نبود، نمي توان حدس زد كه تا چه زماني پيوند صهيونيست ها و ارتجاع عرب و ديكتاتوري هاي آنان امكان افشاي گسترده براي همگان مي يافت. امروز صهيونيست ها به همان ميزان براي سرنوشت خود نگران و مرعوب شده اند كه از سرنوشت ديكتاتورهاي ارتجاع عرب نيز هراسان هستند. البته اين يك نگاه دو طرفه است و از سوي اين ديكتاتورهاي عربي هم، نگاه و نگراني مشابهي ابراز مي شود. نخست وزير قطر و شاهزاده حسن اردني (عمومي ملك حسين دوم) كه براي هرتزليا سخنراني كرده اند، نيز همدردي هاي مشابهي با صهيونيست ها دارند و معتقدند براي جلوگيري از رشد اسلامگرايي بايد هر چه سريع تر گامي مشترك برداشته شود.
آنچه جالب است اينكه در ادبيات صهيونيست ها، همانند آمريكايي ها ديگر از «بهار عربي» استفاده نمي شود و در كنار توصيف توفان و آتشفشان توسط صهيونيست ها، از سوي مقامات آمريكايي هم «دگرگوني گسترده» به كار مي رود و هر دو در اين مفهوم كه اين بيداري اسلامي روندي غيرقابل پيش بيني دارد و يا اينكه امكان كنترل بر آن را ندارند، اشتراك مواضع دارند.
يك سرنوشت مشترك در انتظار آمريكا، صهيونيست ها و شبكه ديكتاتور هاي ارتجاع منطقه است كه قبل از آمريكا، دامن صهيونيست ها و حكام فاسد در منطقه را خواهد گرفت. اضطراب صهيونيست ها از فروپاشي در ديكتاتورنشين هاي حاشيه خليج فارس كه همواره به عنوان كمربند امنيتي و حفاظتي براي صهيونيست ها عمل كرده اند، اين است كه با از دست دادن اين همپيمانان وفادار، نه تنها ظرفيت هاي اين ديكتاتوري ها از خدمت صهيونيست ها خارج مي شود و يك انزواي كشنده و استراتژيك براي آنها شكل خواهد گرفت، بلكه با استقرار اراده مردمي و رشد اسلامگرايي در حاكميت هاي جديد، حوزه تفكر انقلاب اسلامي در گستره اي جديد تعريف خواهد شد كه كابوس صهيونيست ها و استكبار جهاني است. به همين دليل مي توان شتاب صهيونيست ها و غرب براي گسترش فشار به ايران و يا تلاش، براندازي سوريه را بهتر درك كرد چرا كه شتاب اقتدارسازي ايران در داخل با گسترش حضور و نفوذ در منطقه و پيوند تقويتي؛ بيداري اسلامي، قرن اسلام و امت اسلامي را نويد خواهد داد.
منبع: صبح صادق