* اگر موافق باشید با توجه به اینکه جنابعالی فرماندار تهران در سال 88 بودید بخشی از امنیت این كلانشهر به شما مربوط می شد، بحث را ابتدا با موضوع انتخابات دهم ریاست جمهوری و فتنه پس از آن كه متمركز در شهر تهران بود شروع کنیم. البته شما سابقه نظارت بر انتخابات را هم دارید
بله. قبل از آن، بنده مسئول دفتر نظارت بر انتخابات شورای نگهبان در تهران بودم یعنی حدود سال های 83 تا 84 و یکسال و چند ماهی هم رییس دانشکده حفاظت و بهداشت وزارت کار بودم که با پیشنهاد آقای دکتر دانشجو و موافقت دکتر احمدی نژاد، آمدم فرمانداری تهران.
در هر صورت نظر به اینکه فضای سیاسی امروز جامعه ما هنوز متاثر از دروغ بزرگ تقلب در انتخابات گذشته است و مطلبی كه شما مدنظر دارید، می توان با ارائه اعداد و آماری درباره سلامت انتخابات باز هم آن دروغ بزرگ را به چالش کشید. البته این فتنه انگیزان داخلی از قبل، روی موضوع انتخابات تجربه هایی داشتند.
من از اردیبهشت سال 86 تا خردادماه سال 89 فرماندار تهران بودم و در این مدت دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برگزار شد. علت اصلی آمدن بنده به فرمانداری تهران هم مسئله ای بود که در زمان انتخابات مجلس خبرگان بر سر اختلاف آرای برخی از کاندیداها بین اجرا و نظارت بوجود آمد.
* چه شد كه پیرامون انتخابات ریاست جمهوری دهم و فتنه 88 این حجم آتش افروزی رخ داد؟
من آن موقع فرماندار حوزه تهران بودم. همانطور که می دانید در انتخابات ریاست جمهوری هر فرمانداری مستقل عمل می کند. در این انتخابات نمایندگانی که از طرف ستاد آقای موسوی آمده بودند میان خودشان یک سری اختلافاتی داشتند. یک جریان تندرویی بودند که بیشتر نگاه رادیکالی داشند آنها به دنبال این بودند که ابتدا وارد مجموعه شعب اخذ رای شوند سپس بتوانند کمی بازی را تغیر دهند. جریان دیگری هم بود که صرفا به دنبال برگزاری انتخابات بود البته آن جریان هم یکسری برنامه ریزی هایی داشت که در نهایت آقای موسوی نماینده خود آقای «جواد امام» را معرفی کردند. آقای جواد امام که آمد و فعالیت های خود را شروع کرد از همان زمان بحث سازمان رای را ما در اقدامات آنها می دیدیم؛ هرچند که خیلی از قضایا بعد از انتخابات روشن شد. از جمله نکات جالب این بود که وقتی که روند ارایه مجوز مقداری طول می کشید به دلیل اخذ نظرات دستگاههای مسوول، می دیدیم که یک دفعه جماعتی با عناوین مختلف از جمله «دختران فیروزه ای» می ریختند جلوی فرمانداری و شعار می دادند!
* ظاهرا خانم فائزه هاشمی اینها را ساماندهی می كرد؟
آن زمان بحث هایی در رسانه ها بود مبنی بر اینکه سازماندهی این ها با خانم فائزه هاشمی است لیكن برای پرداختن به بحث خودمان نمیخواهم به این موضوعات بپردازم.
مسئله دیگری که مطرح شده بود این بود که آنها درخواست کردند، زنجیره انسانی را از میدان راه آهن تا میدان تجریش راه بیاندازیم. خب ما ابتدا فکر نمی کردیم که این موضوع اصلا قابل انجام باشد و اگر هم صورت بگیرد اصلا کنترل شدنی نیست علاوه بر اینکه جو تهران در آن مقطع فوق العاده ملتهب بود. اما آنها آمدند تعهد دادند كه این قضیه بدون حاشیه برگزار شود. در زمان برگزاری این مراسم هم اینها نیروهای خود را ماموریت مکانی دادند یعنی مسئله سازمان دهی نیروها که بعد از انتخابات به روی کار آمد از همان زمان روشن بود.
* یعنی پیش از این نمودی از سازمان رای و سازماندهی خیابانی آنها داشتید؟
بله، قبلا تجربه آن را داشتیم. به عبارتی اولین تجربه سازمان رای در سال 78 و مربوط به قضیه کوی دانشگاه بود. یعنی آنجا هم اگر خاطرتان باشد در کل حدود شش تا هفت هزار نفر بودند. اما همین جمعیت را خیلی پیچیده سازمان دهی می کردند یعنی این جمعیت را مثلا می بردند سمت روزنامه کیهان از آنجا می رفتند بازار و به این طریق تعدادشان زیاد جلوه می کرد. ارتباطاتشان هم عمدتا با موبایل بود که وقتی سیستم مخابراتی را قطع کردند آنها کاملا از هم پاشیدند.
آن موقع شاید ما به این مسائل، توجه جدی نکردیم اما آنها ده سال بعد با سازمان دهی بیشتری کار کردند. در همین بحث زنجیره انسانی آنها آمدند سر چهارراه های مهم و نزدیک به ستادهایشان در طول خیابان ولی عصر(عج) فعال شدند که نمود بیشتری داشته باشد. به همین خاطر هم توانستند تا حدودی یک زنجیره ای هر چند با فاصله ای را تشکیل بدهند.
اینها برای سر صندوق های رای نیز برنامه خاصی داشتند، یعنی نیروهای خود را آموزش داده بودند که با یکسری از برنامه ها و سیستم های ارتباطی بتوانند موضوعات انتخاباتی را منتقل کنند. بنا بر اعلام برخی دستگاه های مسئول برنامه آنها این بود که هر حوزه رای گیری که مطلوب آنها نبود به بهانه هایی در آنجا اختلال ایجاد کنند تا بعدها بتوانند زمینه ابطال آن حوزه را فراهم کنند.
با توجه به اینکه از دو سه روز قبل از انتخابات از طریق نظرسنجی ها مشخص شد که این جریان نمی تواند رای بیاورد، در روز رای گیری اینها حاشیه سازی کردند. مثلا ساعت 2 نیمه شب 60-70 نفر می آمدند دم در حوزه های رای گیری، مثلا در شهرک قدس(غرب) سر و صدا و عربده کشی و دعوا که ما می خواهیم رای بدهیم. ما هم تا حد ممکن سفارس کرده می کردیم که از اینها رای گیری بشود. جالب اینجا بود که از آن تعداد حدود پنجاه نفرشان قبلا رای داده بودند. پس بنای آنها بر این بود که انتخابات مخدوش شود. شاید همین حرکات بود که دروغ بزرگ آنها مبنی بر تقلب در انتخابات در ذهن برخی جا گرفت و آن جریان سازمان دهی شده نیز به آنها در این موضوع کمک کرد.
قبل از انتخابات هم آنها آمدند و خواهش کردند که در هر حوزه آدم هایی که ما مشخص می کنیم را بگذارید که چون این خواسته قابل اجرا نبود ما افراد سرصندوق را بر اساس حروف الفبا تعیین کردیم، حتی اصولگراها به همین خاطر، خیلی از ما گله مند شدند. در نتیجه اولین بهم ریختگی به برنامه آنها برای مخدوش کردن حوزه های رای گیری با این موضوع ایجاد شد. با توجه به تقسیم الفبایی تمامی نمایندگان نامزدها در صندوقها، کار خیلی بزرگی انجام شد. چرا که در حقیقت سازمان رای آنها از هم پاشید و وقتی که پس از انتخابات از آنها سند ادعایشان را می خواستیم نمی توانستند چیزی بیاورند چون برنامه آنها برای اختلال و سندسازی در روز رای گیری با این اقدام بهم ریخت و نیروهای اجرایی و نظارت هم که به شدت مراقبت می کردند که هیچگونه ایراد قانونی بر اجرای انتخابات بوجود نیاید.
همچنین ما آموزش هایی را برای مسئولان صندوق های حساس و مهم تهران داده بودیم که در صورت وقوع مشکلات و یا التهاب و آشوب چگونه عمل کنند. مثلا حوزه حسینیه ارشاد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که دوربین ها از کشورهای دنیا در آنجا مستقر می شود.
در روز انتخابات اینها خلی تلاش کردند که بگویند که در فلان حوزه تعرفه نیست. در این خصوص ما از پیش تیم هایی را مستقر کرده بودیم و بلافاصله که اینها ادعا می کردند تعرفه نیست سریع ما این تیم ها را می فرستادیم. مثلا وقتی در هیات اجرایی نماینده آقای موسوی می گفت در فلان حوزه رای گیری، تعرفه کم آمده، ما در کمتر از ده دقیقه نیروهایمان را می فرستادیم و آنها تشخیص می دادند که تعرفه نیاز هست یا نه که عمدتا هم همان فضاسازی بود که عرض کردم. البته باید این را بگویم که استقبال مردم از انتخابات بسیار شگفت انگیز بود ولی تمام سعی ما بر این شد که کوچکترین مشکلی بر سر راه برگزاری این همایش بزرگ و ملی ایجاد نگردد.
* ستاد آقای كروبی همكاری اش چگونه بود؟
در ستاد آقای کروبی که اصلا همه چیز بهم ریخته بود. اینها طبق قانون باید 5 روز قبل از انتخابات مدارک نماینده های خود را به ما تحویل می دادند که ما دو روز قبل از انتخابات بتوانیم کارت های آنها را تحویل بدهیم. جالب بود که ما در روز رای گیری و حتی تا ساعات پایانی روز رای گیری ما داشتیم برای تیم آقای کروبی کارت صادر می کردیم! از بس که بهم ریخته، پای کار آمده بودند. به همین خاطر، مشخص بود که ستاد آقای کروبی در این انتخابات در میان جبهه اصلاحات محلی از اعراب نداشته است. چون که اصلا توافقی بر روی ایشان نداشتند. سندش هم آقای کرباسچی که با اینکه رئیس ستاد انتخاباتی کروبی بود اما در دانشگاه رفت به میرحسین رای داد و با صراحت هم آن را اعلام كرد!
شما هر نوع همکاری را در نظر بگیرید ما با اینها انجام دادیم، به همین خاطر هم بود که وقتی صداسیما در حوزه های مختلف با نمایندگان آنها مصاحبه می کرد، هیچ کس سندی برای تخلف در انتخابات نداشت. نهایتا انتخابات برگزار شد و اینها به خیابان ها ریختند. فردای رای گیری تقریبا ظهر بود که من نتایج انتخابات تهران را بردم وزارت کشور. وقتی کارم تمام شد دوستان تماس گرفتند و گفتند که اینها با این بهانه که میرحسین را گرفتند می خواهند جلوی وزارت کشور تجمع کنند! پس از آن به همراه چند نفر از دوستان رفتیم فرمانداری و با توجه به اینکه در فرمانداری اسناد انتخاباتی بود لازم بود که به شدت مراقبت شود. به همین خاطر خود من با تعدادی از نیروها ایستادیم جلوی فرمانداری. همچنین چند پایگاه بسیج و تعدادی از مردم كه خواستار حفظ امنیت بودند را در آن منطقه هماهنگ کردیم تا بتوانیم آن قسمت را پوشش دهیم.
* سازمان رای آنها را مگر به هم نریختید؟
با ترتیب حروف الفبا، سازمان رای آنها در روز انتخابات در پای صندوق های رای از هم پاشید. لیكن برای آشوب های خیابانی باقی ماند آنها با این وسیله توانستند بسیاری از برنامه های خود را پیش ببرند. اگر شما دقت کرده باشید در تظاهرات روز 25 خرداد که در خیابان آزادی بود شما چند جوان با کتانی های نارنجی را می دیدید که روی نرده های BRT ایستاده بودند. جمعیت با حرکت دست اینها داد می زد یا شعار می داد حتی ما شاهد بودیم که بخشی از این جمعیت وقتی تا نقطه ای می رفت، دور می زد و دوباره می آمد ته ردیف. یعنی چقدر سازمان دهی آنها از پیش تعیین شده و با برنامه بود.
* جریان بازشماری آرا در تهران هم اتفاق افتاد؟
به هر تقدیر پس از برگزاری انتخابات، بحث بازشماری آرا مطرح شد که نکته بسیار مهمی است. ابلاغ شده بود که ده درصد آرا باید بازشماری شود. از 430 هزار رایی که ما بازشماری کردیم میرحسین 248 رای پایین آمد! آرای آقای رضایی 20 رای بالا رفت، آقای احمدی نژاد و کروبی هم به ترتیب 18 و 9 رای بالا رفتند. یعنی اگر بخواهیم بحث تخلف را مطرح کنیم طبیعتا این تخلف در این حوزه انتخابیه به نفع آقای موسوی صورت گرفته بود. اصلا همه این ها را هم که روی هم بریزید شاید حدود 300 رای نشود. 300 تا در 430 هزار رای چقدر می شود؟ کمی بیشتر از نیم هزارم! که کامپیوتر هم این خطا را می کند. من حداقل ده سال است که دارم کار انتخاباتی می کنم. در انتخابات دستی 1.5 تا 2 درصد خطا محتمل و قابل پیش بینی است البته نه هدفمند. در نتیجه اینها با دروغ بزرگ تقلب هم زحمت ملت ایران را که حقیقتا کار بزرگی کرده بودند و هم زحمات مجریان و ناظران را که با تمام وجودشان از آرا صیانت کرده بودند را بر باد دادند و هم دشمن را امیدوار کردند که حضرت آقا هم فرمود که گناه بزرگ فتنه گران امیدوار کردن دشمن بود.
* در خصوص مدیریت بحران تهران هم در زمان خود توضیح می دهید؟
برابر قانون تمامی فرمانداران مسئول شورای تامین منطقه خود هستند و روسای شورای تامین نیز مسئولیت امنیت برگزاری انتخابات را برعهده دارند. اما در تهران در شرایط خاص مسئولیت بر عهده قرارگاه ثارالله خواهد بود. در موضوع انتخابات دهم از روز دوشنبه پس از انتخابات و درگیریهای خیابان آزادی ابلاغ شد که مسئولیت با قرارگاه خواهد بود.
* چند روز پس از اینکه شما از سوی وزارت کشور به عنوان فرماندار نمونه کشور برگزیده شدید، از فرماندار تهران جدا شدید اینکه جنابعالی از فرمانداری تهران رفتید، پای جریان انحرافی وسط نبود؟
نه. چرا که من برکنار نشدم بلکه استعفا دادم. چون موضوع در وزارت صنایع مطرح شد و آقای محرابیان اصرار داشت که بروم آنجا. از سوی دیگر آقای نجار قبول نمی کرد و در نهایت آقای مرتضوی را واسطه کردیم تا این انتقال انجام شود. پس موضوع برکناری نبود. مضاف براینکه من به عنوان فرماندار نمونه کشوری انتخاب شده بودم. اهمیت شرکت دخانیات هم بیشتر بواسطه قاچاق سیگار بود و هست. با توجه به اینکه حوزه های فعالیتهای فرمانداری مختلف است، معمولا کسی که در آنجا کار کند تا حدودی جامع الاطراف خواهد شد. با توجه به اینکه بخش عمده از قاچاق سیگار به گروه های تروریستی ضدنظام مربوط می شود، این موضوع جنبه امنیتی هم پیدا می کند. درآمدهای این بخش هم فوق العاده بالاست. مجموع این عوامل سبب شد که ما شرکت دخانیات را نه به عنوان یک مرکز اقتصادی که به عنوان یک مجموعه حاکمیتی در آن حضور پیدا کنیم.
* بیرون آمدنتان از دخانیات هم به خاطر درگیری با جریان انحرافی نبود؟
درگیری نبود. پیشنهادهایی از برخی اشخاص می شد که اگر من می خواستم آنجا بمانم خیلی به صلاح نبود.
* چه انگیزه هایی موجب شد که وارد عرصه انتخابات مجلس شوید؟
بنده چندین سال پست اجرایی داشتم. بعد از این سال ها به این نتیجه رسیدم که آدم ها باید دو جور باشند یا فعالیتشان برای دنیا است و یا برای ادای تکلیف. اگر بنای بر تکلیف گرایی باشد باید در صحنه حاضر بود. با توجه به مسائلی که اخیرا پیش آمده دیگر انگیزه ای برای کارهای اجرایی نمی ماند. علاوه بر اینکه قوانینی هم که باید اجرا شوند کامل و جامع الاطراف نیستند. همچنین مجلس ما می توانست بهتر از این که بود، باشد. بالاخره مجلس باید و می تواند به همه امور رسیدگی و پاسخگو باشد. امیدوار بودم که شاید ما هم میتوانیم برای اعتلای بیشتر مجلس کشورمان کمکی هر چند کوچک باشیم
* شما چقدر نسبت به مشکلات تهران اشراف دارید؟ هر چند من شنیدم روزی که شما از وزارت کشور بیرون آمدید یکی از آقایون گفت که بانک اطلاعات ما برای تهران رفت.
فکر می کنم اشراف خوبی داشته باشم. مهم ترین مشکل تهران این است که مشخص نیست حرف آخر را چه کسی باید بزند. تهران، شهری است که از قاعده کلان شهر خارج شده و به یک ابرشهر تبدیل شده است، بدون اینکه زیرساخت های مناسب آن ایجاد شود. همینطور بحث امنیت پایتخت و یا فعالیت های سالم اقتصادی. الان ما در تهران با حدود یکصد هزار صنف غیرمجاز مواجه هستیم. یعنی چی؟ یعنی امنیت اقتصادی در سیستم پایتخت به صورت مطلوب نیست. در خصوص زیرساخت ها هم با مشکل مواجیهم. الان در بازار بزرگ تهران روزی بیش از دو میلیون نفر ورود و خروج صورت می گیرد. چه از جهت سازه ها و چه به لحاظ حریق و... اصلا امنیت ندارد. اگر سر و ته بازار تهران را ببندند و داخل آن آتش سوزی ایجاد کنند، چقدر آسیب می بینیم؟ چرا مشکلات تهران روی هم انباشته شده است؟ برای اینکه مشخص نیست پاسخگوی اصلی این شهر کیست. یعنی هر کسی زور بیشتری داشته باشد تصمیم آخر را می گیرد. یک مثال می زنم. شهرداری تهران می خواست تعرفه طرح ترافیک را بالا ببرد اما فرمانداری مخالفت کرد در نهایت کار هم به تعزیرات کشید چرا که فرایند قانونی طی نشده بود حالا باید نتیجه بگیریم که فرمانداری قدرتمندتر است؟ نه. چرا که خیلی از کارها را ما می خواستیم که انجام بدهیم اما شورای شهر موافقت نمی کرد. رئیس جمهور محترم نظرش روی مونوریل بود، اما اجرا نشد. البته مشکلات مدیریتی تهران تا حدودی به لحاظ مصوبه ای حل شده است. سال 80 شورای عالی امنیت ملی مصوبه ای داشته که طبق این مصوبه مناطق مختلف تهران باید هرکدام یک فرمانداری داشته باشند. یعنی هر منطقه تهران حکم یک شهرستان را دارد.
آنچه که مهم است و باید همه روی آن تاکید کنیم کارآمدی نظام دینی است. یعنی نظام دینی نباید صرفا در نظریه پردازی محدود شود بلکه در عمل باید به خوبی توانمندی های خود را نشان دهد. حضرت آقا هم جمله ای در این باره دارند به این مضمون که امروز مصداق مقابله با آمریکا آنست که هر کسی در هر جایی که هست خوب کار می کند، الان مدیریت تهران ناکارآمد است چرا که ساختارهایش اجرایی و قانونی درست نیست. به نظر می رسد در مجلس به عنوان تنها نهاد قانون گذاری كشور برای این مهم تدابیری اندیشید كه ما در ستاد تهران جبهه متحد در این مورد طراحی هایی را آماده كرده ایم.
* به موضوع مقابله با آمریكا اشاره كردید؟ فكر نمی كنید با توجه به شكستی كه در فتنه 88 خوردند بتوانند امروز كاری بكنند؟
اولا نظام سلطه فقط آمریكا نیست بلكه آمریكا و انگلیس و رژیم صهیونیستی در راس نظام سلطه قرار دارند. حالا میخواهم جواب سوال شما را با ذكر یك مثال ساده بدهم. شما تصور کنید که فرد تازه کاری وارد یک صنف بازار شود و بگوید که همه افراد آن صنف، گران فروش و محتکر هستند، افراد آن صنف چه بلایی سر آن فرد می آورند؟ و می خواهند او را به هر شکلی که شده زمین بزنند. حالا شما درنظر بگیرید که سی و سه سال پیش یک نظام نوپایی در جهان ظاهر شد و به همه قدرت های بزرگ گفت که همه شما جنایتکار و ظالمید. آنها در عکس العمل چه می کنند؟ جنگ بین حق و باطل همیشه هست فقط شکل آن فرق می کند. لذا اینكه تصور كنید نظام سلطه در فتنه ای، از نظام، رهبری و مردم ایران شكست خوردند دیگه دست روی دست می گذارند و كاری به شما ندارند اشتباه است. نخیر آنها همواره دست در توطئه دارند. از جمله برنامه های دشمن برای انتخابات مجلس نهم شکاف و تفرقه میان نیروهای انقلاب است. قطعا برای بستر جامعه نیز برنامه دارند تا در زمان ممکن به نفع آنها به خیابان بریزند. به همین جهت، برخی نابسامانی های اخیر در حوزه اقتصاد و بازار را من در همین چارچوب ارزیابی می کنم. حمایت از جریانات اصلاح طلب و انحرافی نیز از دیگر برنامه مهم دشمن برای انتخابات مجلس است. چرا که اینها با نظام سلطه یک مثلث را تشکیل می دهند که در نهایت علیه نظام صف آرایی می کنند. كار جدی دیگر نظام سلطه، طراحی برای ایجاد یاس در مردم و كاهش مشاركت عمومی است. در انتخابات مجلس هشتم، میزان مشارکت مردم 51 درصد بود طبیعتا در این انتخابات مشارکت 50 درصد باشد یا 52 درصد خیلی مهم است. لذا تمرکز دستگاه های مسئول و جریانهای مختلف سیاسی و اجتماعی باید بر مشارکت گسترده مردم باشد. هر چند که مردم همواره نشان دادند که از امثال ماها خیلی جلوترند و بصیرت خود را همواره به اثبات رساندند.
* فتنه و انحراف از جمله خطوط قرمز اصولگرایان اعلام شده است كه تبعات آن را در مسئله ساکتین فتنه و انحراف دیدیم. ساكتین در تحلیل جبهه متحد كجا قرار دارند.
مهم ترین پیام قیام عاشورا این بود که اگر شما به موقع به کمک امام زمان خود نیایید، اقدامات شما هیچ ارزشی نخواهد داشت. مقام معظم رهبری سال ها پیش در خصوص نقش مهم خواص هشدار داده بودند. حضرت آقا اینطور فرمودند(قریب به مضمون و مختصر) که جامعه دو دسته اند؛ اول خواص که صاحب تحلیل اند و دوم عوام که تحلیل ندارند. خواص هم دو دسته اند، خواص طرفدار حق و خواص طرفدار باطل. با خواص طرفدار باطل، کاری نداریم. ایشان می فرمایند که خواص طرفدار حق هم باز دو دسته می شوند خواص طرفدار حق که دنیازده شده اند و خواص طرفدار حقی که دنیا زده نشدند. عاشورا نتیجه به صحنه نیامدن خواص طرفدار حقی است که دنیازده شدند. حالا شما ببینید کسانی که در طول سی و چند سال انقلاب همه چیزشان از انقلاب است و از این نظام آبرو گرفتند در زمانی که باید عمارگونه به صحنه می آمدند نیامدند، کسوت رهبری به خود گرفتند و خود رهبری عزیزمان شد عمار. آقایان ساکت در زمان فتنه چه کردند؟ صرفا جای خود را با جایگاه رهبری عوض کردند. یعنی همان اتفاقی که در عاشورا و قیام امام حسین افتاد. امام زمانه ما مظلومانه در وسط میدان و خواص طرفدار حق که دنیاطلب شده بودند در کنار میدان و به بهانه های مختلف کنار کشیدند. البته نقش بعضی از آقایان را در اردوگاه دشمن نباید نادیده گرفت.
* البته كمتر به ساکتین انحراف پرداخته شده است
ببینید من ریشه ساکتین فتنه را برای شما گفتم؛ اما ریشه انحراف در خط مردود و اشتباهی است که می گوید هدف وسیله را توجیه می کند. گاهی شما شعارهایی می دهید که این شعارها امام گونه است ولی می گوید که می خواهم به این شعارها به هر وسیله ای برسم. ما در آموزه های دینی خود این مسئله را نداریم. جریان انحرافی از راه هایی برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کد که در دین ما مذموم واقع شده است. البته هر جا سخن از انحراف می آید باید ما بپرسیم انحراف از چه؟ معیار سنجش ما چیست؟ سخن از انحراف در ذهن اینجانب، انحراف از اصول امام(ره)، نظام، رهبری، خون شهدا و در یک کلام انحراف از آرمانهای انقلاب اسلامی که مصادیق آن در بیانات امام و رهبری عزیزمان است. در فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، عدم دخالت صاحبان قدرت و همچنین نهی از نزدیکی نامزدهای انتخابات به این افراد و صاحبان ثروت است.
* رهبر معظم انقلاب اخیرا هم فرمودند که انتخابات مجلس هم باید رقابتی باشد. رقابت در كلام رهبری چه معنایی دارد.
حتما باید همه آن سخنرانی 19 دی آقا را مطالعه كنید كه مراد ایشان از رقابتی بودن انتخابات را دریابیم. با توجه به مطالبی كه از توطئه های نظام سلطه و جریانات فتنه و انحراف عرض كردم، این رقابت باید به جای اینكه میان اصولگرایان باشد باید میان نیروهای انقلاب و کسانی که گفتمان ملایم تر و محبت آمیزتری! نسبت به نظام سلطه و آمریکا دارند باید باشد.
ببینید در انتخابات پیش رو، جریان اصلاحات با دو مشکل عمده مواجه هستند. اگر در انتخابات با چهرهای رادیكال و اصلی خود ورود کنند از سوی طرفدارانشان و کسانی که پای جریان فتنه هزینه دادند مورد سوال واقع می شوند که شما اگر نظام را قبول نداشتید برای چه به صحنه آمدید و اگر نظام را قبول داشتید چرا هزینه روی دست ما گذاشتید؟ این یک مشکل. از سوی دیگر می گویند که اگر ما برای کسب کرسی ها مجلس اقدام نکنیم، شکست خورده و حذف می شویم. علاوه بر اینها اصلاح طلبان در چند انتخابات اخیر (مجلس هفتم و هشتم، ریاست جمهوری نهم و دهم، شوراهای دوم و سوم) اقبالی از سوی مردم مشاهده نکردند. در این شرایط اینها سیاستی را که در پیش گرفتند همان سیاستی است که اصولگرایان در انتخابات شوراهای دوم به کار بستند. یعنی چراغ خاموش و با موتور روشن. اینکه هشتصد نفرشان ثبت نام کردند نشانه موتور روشن آنهاست. چراغ خاموش را هم بر اساس اصل عدم اقبال و توجیه شکست بعدی دنبال می کنند که اصولگرایان فکر کنند که رقابتی نیست.
اما در تهران اینها الان فقط یک نفر چهره دارند كه در مجلس هم هست. آنها اعلام کردند که برای این انتخابات در تهران، تا این لحظه لیست 15 نفره می دهند. از این 15 نفر هر تعداد بیشتر از یک نفر وارد انتخابات شوند، فکر می کنند برایشان پیروزی است. چرا؟ چون اگر فقط دو نفر را در تهران بفرستند فریاد می زنند علیرغم اینکه نگذاشتند ما بیاییم اما ما 100 درصد رشد داشتیم. برخی از آنان دست خارج در داخل هستند. آنان اصلی را شامل ده بند ساماندهی کردند که یکی از آنها کاهش مشارکت در انتخابات به زیر 30 درصد است. و آقای اکبر گنجی هم گفته ما مشارکت بالای 50 درصد را قبول نداریم. چرا که میدانند در این صورت پیروزی با نظام است. دستگاه های رسانه ای و فرهنگی ما باید به ارائه اطلاعاتی که به ارتقاء سطح بصیرت مردم کمک کنند تا بتوانیم مشارکت را داشته باشند و البته مردم هم همیشه بهترین انتخاب ها را داشتند و این ما هستیم که دور خودمان پیله می پیچیم. در مورد جریان انحراف هم مهم ترین هدف آنان این است كه اصولگرایان واقعی ورود نکنند، یعنی کسانی که نسبت به رهبر انقلاب اطاعت پذیری کامل دارند.
در هر صورت رهبر حكیم انقلاب همیشه بر موضوع قانون پافشاری کردند و قانون هم برای کسانی که می خواهند وارد عرصه رقابت شوند سه اصل 28،29،30 را گذاشته است. کسانی که این سه را پذیرفتند وارد عرصه رقابت می شوند، بنابراین رقابت حتما به معنای رقابت بین اصولگرایان نیست، هرچند اصلاح طلبان هم با عناصری وارد صحنه شدند مثل آقایان تابش، کواکبیان و ... صحبت آقا را به نفع خودمان برداشت نکنیم و نگوییم که فقط اصولگرایان هستند و بین خودمان رقابت کنم و تعدد لیست داشته باشیم، خیر جریانات منحرف و فتنه هم حاضرند اما با چراغ خاموش.
* رهبر معظم انقلاب فرمودند افرادی که میتوانند انسان را خاطر جمع کنند بین انسان و خدا حجت برای انسان درست کنند انسان به اینها اطمینان کند، آنجایی که خودش می تواند تحقیق کند و اگر ندارد باید حجت داشته باشد. از گفته شما چه معنا یا نهادی را از حجت برداشت می کنید؟
به عنوان مثال در مجلس خبرگان ما میگوییم به افرادی که اسلام شناسند، به اوضاع سیاسی اشراف دارند و در حد اجتهاد هستند، وکالت میدهیم که رهبری را تشخیص دهند. در مباحث دینی هم چنین است و اگر بتوانیم اجتهاد کنیم دیگر نباید تقلید کنیم. در سیاست هم چنین چیزی هست لذا آن چیزی كه مقام معظم رهبری فرمودند، آموزه دینی است.
تاریخ به ما نشان داده است میزان اشخاصی که در عالم سیاست دچار مشکلاتی شدند در مجموعه روحانیت خصوصا روحانیت دارای بصیرت و طرفدار حقی که دنیا زده نشده است که تبلورش در مجموعه جامعه روحاتیت و جامعه مدرسین است كه علمای حقیقی مثل آیت الله مهدوی کنی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله یزدی و... که امام در مورد جامعه مدرسین فرمودند جذب آقایان جامعه مدرسین شوید.
* از جمله دغدغه های دیگری كه رهبری مطرح فرمودند رعایت اخلاق انتخاباتی است. ایشان به طور روشن فرمودند: «رقابت غیر از خصومت است، رقابت غیر از تهمتزنىِ متقابل است؛ اینها را باید همه مواظب باشیم. رقابت این نیست كه كسى اثبات خود را متوقف بر نفى دیگرى بداند.». متاسفانه در روزهای اخیر حجم تخریبها علیه جبهه متحد اصولگرایان آیت الله مهدوی كنی و سایر بزرگان و علما و ایجاد اختلاف بین آنها افزایش پیدا كرده است. چه تدبیری برای پاسخگویی به این حجم تخریبها داریم؟
اولا بگویم كه تقابل علما و روحانیت با هم كه اگر شفاف تر بگویم ایجاد تقابل ساختگی بین آیت الله مهدوی كنی، آیت الله یزدی با آیت الله مصباح یزدی توطئه ای است كه در طول تاریخ دشمنان اسلام طراحی كرده اند كه امروز به دست عوامل نفوذی فتنه و انحراف در بین اصولگرایان در حال اجرای آن است. در مورد تخریب ها هم جبهه متحد اصولگرایان بایستی سكوت كند و سیاست های ایجابی خود را پیگیری نماید. برای شما به عنوان خبر قطعی می گویم كه تخریب ها و پاسخ ما به تخریب ها نیز طراحی جریان فتنه است كه ما را به جان هم بیندازد. امروز وظیفه داریم برای حفظ وحدت بین نیروهای انقلاب حتی از آبروی خود بگذریم لیكن به صورت كلی می گویم و آنطور كه آقای مصباح فرمودند گروهی از اصولگرایان هم دقت كنند كه شیوه رقابتهای انتخاباتی غربی نباشد لذا از تهمت، دروغ، اختلاف افكنی و نفی دیگران به طور جدی پرهیز كنند.
* لطفا به کلمات ذیل پاسخ کوتاه بدهید
فرمانداری تهران: نشستن بر روی کلک شکسته و ماموریت برای رسیدن از این طرف اقیانوس به آن طرف اقیانوس
مجلس: نبض و مغز قانون گذاری و ضمانت سلامت با نظارت
جبهه متحد: مظهر اتحاد اصولگرایان
9 دی: تبلور بصیرت
آیت الله مهدوی کنی: کسی که در لحظه خطر به یاری نظام آمد
آیت الله مصباح: مطهری زمان
تهران: شهری که ساز و کارهایش متناسب با آن توسعه پیدا نکرده است
دخانیات: امکانی برای مجموعه اقتصادی نظام
حاج مهدی طائب: همه چیزش را برای نظام گذاشته