به گزارش مشرق، کيهان نوشت: همسر شهيد حميد باکري در نامه اي به همسر شهيد همت کيهان را به خاطر روشنگريها و هشدارهايش درباره مراقبت از سوءاستفاده فتنه گران مورد تخطئه قرار داد.
فاطمه اميراني در نامه خود به ژيلا بديهيان مينويسد: «من و تو هميشه غم سنگيني را با خود مي کشيديم اما غمي شيرين بود و به آن افتخار مي کرديم چون در اين غم ما با انسان هايي مانوس بوديم که همانند شهداي کربلا صعود کردند. به روز عاشورا که فکر مي کنم مي بينم عاشورا با تمام زشتي هايش، زيبا هم هست. رشد انسان ها و بهترين روابط انساني را در آن روز مي توان ديد اما اين روزها شاهد سقوط انسانها هستيم. شهدا يک يک خاکريزهاي اخلاق را فتح مي کردند و برعکس، اين دوستان ديروز ما از خاکريزهاي بي اخلاقي عبور مي کنند. و بدتر از همه، فکر مي کنند براي اسلام است و اشکالي ندارد! يکي از کساني که اين روزها ما را از تراوشات ذهنيشان بي نصيب نگذاشته اند، آقاي حسين شريعتمداري است.
ايشان چندين سال در رأس رسانه اي قرار گرفته اند که به راحتي در اختيار تمام مردم ايران قرار مي گيرد و در اين مدت تلاش کرده اند طرحي براي تمامي ايرانياني که در اين سرزمين زندگي مي کنند، بدهند تا به آن جايي برسند که ايشان در نظر دارند! انگار متوجه نيستند که انسان ها زمين نيستند و نمي توان براي ساختن آنها نقشه داد. و تعجبي ندارد که طبق روال شهرداري فکر مي کنند هر کس در طرحشان نباشد بايد از صحنه روزگار حذف شود! آقاي شريعتمداري فکر مي کنند در اين سالها کار فرهنگي کرده اند تا مردم را به ديني که پيامبرش رحمه للعالمين است، هدايت کنند. اما با کلام قهرآميزشان هميشه ديگران را آزار داده اند و به بدترين ها متهم کرده اند. ايشان ادعا کرده اند که شهدا را بهتر از ما مي شناسند. اما اين حکمشان يک نقيض دارد که: چرا در اين بنده خدا از صفات بارز شهدا ديده نمي شود؟! من واقعاً براي سقوط افرادي مثل ايشان غصه مي خورم. و بدتر از آن فکر مي کنم فرصتشان تنگ است. ايشان خيلي «من» شده اند و به فرموده امام خميني من شيطان است.»
اگر چه گفتني درباره سوءاستفاده فتنه گران از همسر دو شهيد والامقام- شهيدان حميد باکري و همت- بسيار است اما صرفاً به اعتبار استدلال خانم اميراني در نامه اخير خود بايد پرسيد آيا حضرت زينب سلام الله عليها که حماسه کربلا و عاشورا را در يک کلام کوتاه و رساي «ما رأيت الا جميلا» توصيف کرد، نعوذبالله در اردوگاه جماعتي ايستاد که خود پديد آورنده آن ستم و جنايت بزرگ در کربلا بودند؟ همسر شهيد باکري که حتماً اذعان دارد بدون هويت اين شهيد والامقام شهرتي ندارد چگونه مي تواند در جبهه اي بايستد يا بهانه فريبکاري جبهه اي واقع شود که آمريکا و رژيم صهيونيستي و انگليس- يعني همان ها که باني جنگ تحميلي و شهادت بهترين فرزندان اين آب و خاک نظير شهيد باکري بودند- صراحتاً و بارها از آن جبهه حمايت کرده اند؟ يعني سران جنايتکار اين رژيم ها هم عاشورايي و طرفدار اخلاق و فضايل انساني شده اند؟
همچنين بايد پرسيد آيا حرمت همان عاشوراي مقدس را سال گذشته عناصر تحريک شده فتنه گران خارجي و داخلي- عناصر وابسته به گروهک هاي منافقين و بهائيت و...- نشکستند؟ و اساساً نسبت آن گروهک ها- دشمنان خوني فرهنگ جهاد و شهادت- با فتنه گران کدام است و همسر شهيد باکري و همت در اردوگاه نامحرمان کينه توز چه مي کنند؟ آيا انصاف است حرم شهيدان والامقام- باکري و همت- بازيچه فتنه گران شود؟
به راستي از هياهو و ارعاب فتنه گران نهراسيدن و با سند و مدرک دست آنها را رو کردن و نقاب نفاق از صورت آنان برداشتن، به معناي «سقوط» است يا همرنگ جماعتي شدن که ننگ حمايت علني آمريکا و رژيم صهيونيستي و انگليس و منافقين و سلطنت طلب ها و بهايي ها و تروريست ها را بر پيشاني دارند؟ آيا سينه سپر کردن در برابر تهاجم همه جانبه دشمن «منيت شيطاني» است يا امانت شهيدان را پاس نداشتن و آنها را خرج فتنه گري دشمنان و دنياخواهان کردن؟!
و سرانجام اينکه بايد به سرکار خانم اميراني گفت کيهان نمي خواهد شما از صحنه روزگار محو شويد بلکه مي خواهد شما همچنان عزتمند و امانتدار همسر شهيد خود باشيد و مجالي براي بدخواهان فراهم نکنيد، بدخواهاني که مي خواهند فرهنگ جهاد و شهادت و نفوذناپذيري در برابر مستکبرين و منافقين و زياده خواهان از صحنه روزگار محو شود. ما هم در کيهان تاکيد مي کنيم با وجود همه حاشيه سازي ها، گريبان جريان فتنه و خيانت را رها نخواهيم کرد و اجازه نمي دهيم آنها با سوءاستفاده از ارزشها از عواقب خيانت هاي خود بگريزند.
"کيهان نميخواهد شما از صحنه روزگار محو شويد بلکه مي خواهد شما همچنان عزتمند و امانتدار همسر شهيد خود باشيد و مجالي براي بدخواهان فراهم نکنيد."