به گزارش مشرق به نقل از مهر، مراسم رونمايي از مجموعه کتاب گزارش روزانه جنگ، شامل 5 جلد نخست مجموعه اسناد تدوين شده توسط شهيد حسن باقري صبح امروز شنبه هشتم بهمن ماه در تالار ايوان شمس برگزار شد.
در ابتداي اين مراسم رضا اميرخاني، نويسنده در سخناني با اشاره به اينکه در اين نشست قصد ندارم از دستاوردهاي خودم از شهيد باقري سخني بگويم و تنها از آنچه سخن ميگويم که او خود به من آموخت، اظهار کرد: اينکه از خود نگوييم و از او بگوييم را احمد دهقان، نويسنده اين مجموعه به من ياد داد. او در اين کتاب حتي يک کلمه از خود سخني نگفت و هر آنچه ميگويد کلام شهيد باقري است.
دهقان خود گوهر، گوهرشناس و گوهرتراش است
وي ادامه داد: دهقان يک نويسنده برجسته در حوزه ادبيات جنگ است. او خود يکي از گوهرهاي جنگ به شمار ميرود. او در برخي از کتابهايش گوهر جنگ بوده و در برخي ديگر گوهرتراش، اما در اين کار، گوهر خود شهيد باقري است و دهقان هم نه تنها گوهرساز نبوده، بلکه نقش او را بايد همانند کار يک گوهري، گوهرشناس و يا زرگر قدر بدانيم.
اميرخاني ادامه داد: اين کتاب قطعا ماندگارترين اثري است که در کتابخانههاي جنگ ما باقي خواهد ماند. هيچ مأخذي از سالهاي آغازين جنگ در مستندهاي اين کتاب نخواهيم داشت، اما بيشک بخش عمده تأثيرگذاري اين کتاب به شخصي برميگردد که همه آنچه را که روزانه در صحنههاي جنگ در صحنه آورده بود نوشت و مکتوب کرد. خود من هم با آشنايي با سلوک او دريچه تازهاي از جنگ را پيش روي خودم ديدم.
نويسنده رمان «بي وتن» ادامه داد: با انتشار اين کتاب ميتوان مدعي شد که دوباره به فضاي عقلاني درباره جنگ باز ميگرديم. اگر جنگمان را به بدن تشبيه کنيم، انواع گزارشها از قلب آن براي ما موجود است، اما تاکنون گزارشي درباره مغز آن نداشتيم و جايگاه اين کتاب دقيقاً همين است.
اميرخاني ادامه داد: در فضاي سياسي امروز جامعه، طبيعي است که جنگ را تنها به هيجان نسبت دهند. در اين فضا حرفهاي زيادي درباره جنگ شنيده ميشود که چگونه آغاز شد، چرا به پايان نرسيد و چرا رسيد، مقصران چه کساني بودند، اما کاري که حسن باقري و امثال او انجام دادهاند، دقيقا گزارشبرداري از مغز جنگ تحميلي بود که در اين حيطه کم کاريهاي فراواني داشتهايم.
در شرايط کنوني با يک تغيير سياسي افراد به خائن تبديل ميشوند
نويسنده کتاب «نفحات نفت» با اشاره به اينکه نقد من به نگاه عقلاني تا هيجاني از جنگ يک امر ارزشي نيست، افزود: حرکت به صرف هيجان منجر به هيچ تغييري نميشود، اما رسانهاي کردن فکر و کردار شهيد باقري در ذهن، شيوه خوبي براي رسيدن به آنچه که واقعا در جنگ در حال اتفاق بود است. زحمت اصلي اين شهيد را بايد در مستندنگاري از جنگ دانست؛ اتفاقي که در بسياري از پروندههاي مهم امروز کشور در حيطههاي مختلف رخ نميدهد و معلوم نيست که در آينده چه اتفاقي براي اين پروندهها خواهد افتاد و دقيقا نبود همين کار است که باعث ميشود يک تغيير سياسي در کشور يک فعال نظام را به يک خائن تبديل کند؛ بدون آنکه بدانيم او دقيقا چه کار کرده است!
اميرخاني افزود: زماني که متوجه شدم حسن باقري در گزارشنگاري در جنگ چه لغات و اصطلاحاتي را ابداع کرده و تسلط و چيرگي او در ادبيات غبطه خوردم. لغاتي که او براي گزارش از جنگ ساخته يک هوا بلندتر از تمام لغاتي است که فرهنگستان زبان و ادب راجع به جنگ ساخته است.
خاطرهاي از اتاق شهيد باقري
اميرخاني در پايان به ذکر خاطرهاي از آشنايي خود با شهيد حسن باقري پرداخت و گفت: يادم هست وقتي که در پايگاه گلف براي ديدن اتاق فرماندهي شهيد باقري رفته بودم با درهاي بسته اين اتاق مواجه شدم. با اصرار من سرانجام مسئولين قرارگاه در اتاق را باز کردند. فضاي بسيار خوبي بود، سئوال کردم که چرا اين اتاق همواره درش بسته است، گفتند: به خاطر رفت و آمد و اردوهاي راهيان نور. پرسيدم اينکه بايد موجب خوشحالي باشد. فرد همراه من يک تصوير بزرگ از فرماندهان حاضر در اين اتاق در دوران جنگ را که روي ديوار بود به من نشان داد و گفت: يک نفر از بازديدکنندگان در اين اتاق که در غالب اين کاروانها به اين اتاق آورده بود، يک تيغ از جيب خود در آورد و دور عکس فرماندهي را بريد و آن را دور انداخت و گفت: امروز از نظر سياسي من اين فرد را به فرماندهي جنگ قبول ندارم و اين همان نگاه هيجاني از جنگ است که من از آن ميترسم.
از گوهرهاي زيادي بايد غبارزدايي شود
در ادامه اين مراسم، سردار سرلشکر محمد باقري معاون اطلاعات و عمليات ستادکل نيروهاي مسلح در سخناني ضمن تجليل از فعاليتهاي موسسه شهيد باقري در تدوين آثار بر جاي مانده از شهيد حسن باقري گفت: گوهرهاي زيادي از سالهاي دفاع مقدس در جامعه باقي مانده است، اما غبارزدايي از آنها انجام نشده و متأسفانه هر روز بيشتر از قبل به فراموشي سپرده ميشود، ولي کار موسسه شهيد باقري به اعتقاد من حداکثر تلاشي است که يک انسان الهي ميتواند براي به تصوير کشيدن شهيد باقري انجام دهد.
وي افزود: در 28 ماه حضور شهيد باقري در جبهههاي جنگ اتفاقات زيادي رخ داد که در روند جنگ نقش اساسي داشت، نخست آنکه در آغاز جنگ ما در غافلگيري کامل با يک تهاجم روبرو بوديم و تنها واکنش ما عملياتهاي وسيع کلاسيکي بود که ما را به هيچ نتيجه قطعي نرساند و متوجه شديم که ادامه جنگ با اين وضعيت ممکن نيست. همه کساني که زمستان 59 را در جبهه بودند، يادشان هست که حس ميکرديم که قدم از قدم نميتوانيم برداريم و در عين حال عراقيها دائما در حال پيشرفت هستند، اما از دل همين نااميديها بود که جوانههايي روييد و با اقدام در عملياتهاي کوچک در کمتر از 6 ماه ما را در عملياتي مانند ثامن الائمه و شکست حصر آبادان راهنمايي کرد.
سردار باقري بسيار سختگير بود
سردار باقري افزود: شهيد باقري ابعاد روحي گوناگوني داشت؛ در عين حال که در کار بسيار سختگير بود، حالات روحي بسيار لطيفي داشت. اين گزارش حاصل دسترنج تمام فرماندهان محورهاي عملياتي جنوب کشور است که باقري هر روز از آنها دريافت ميکرد و با تدوين آنها به اين گزارشها ميرسيد.
وي همچنين با اشاره به سخنراني اميرخاني تصريح کرد: شهيد باقري و بسياري ديگر از فرماندهان جنگ امروز نيازي به مبالغه ما ندارند. اگر حقيقت را درباره آنها بگوييم، کافي است. به اعتقاد من عقلانيترين دوران انقلاب اسلامي دوران دفاع مقدس است، اما من نميپذيرم که بعد از پايان دوران دفاع مقدس در روايت آن سالها خللي به وجود آمده باشد.
در ابتداي اين مراسم رضا اميرخاني، نويسنده در سخناني با اشاره به اينکه در اين نشست قصد ندارم از دستاوردهاي خودم از شهيد باقري سخني بگويم و تنها از آنچه سخن ميگويم که او خود به من آموخت، اظهار کرد: اينکه از خود نگوييم و از او بگوييم را احمد دهقان، نويسنده اين مجموعه به من ياد داد. او در اين کتاب حتي يک کلمه از خود سخني نگفت و هر آنچه ميگويد کلام شهيد باقري است.
دهقان خود گوهر، گوهرشناس و گوهرتراش است
وي ادامه داد: دهقان يک نويسنده برجسته در حوزه ادبيات جنگ است. او خود يکي از گوهرهاي جنگ به شمار ميرود. او در برخي از کتابهايش گوهر جنگ بوده و در برخي ديگر گوهرتراش، اما در اين کار، گوهر خود شهيد باقري است و دهقان هم نه تنها گوهرساز نبوده، بلکه نقش او را بايد همانند کار يک گوهري، گوهرشناس و يا زرگر قدر بدانيم.
اميرخاني ادامه داد: اين کتاب قطعا ماندگارترين اثري است که در کتابخانههاي جنگ ما باقي خواهد ماند. هيچ مأخذي از سالهاي آغازين جنگ در مستندهاي اين کتاب نخواهيم داشت، اما بيشک بخش عمده تأثيرگذاري اين کتاب به شخصي برميگردد که همه آنچه را که روزانه در صحنههاي جنگ در صحنه آورده بود نوشت و مکتوب کرد. خود من هم با آشنايي با سلوک او دريچه تازهاي از جنگ را پيش روي خودم ديدم.
نويسنده رمان «بي وتن» ادامه داد: با انتشار اين کتاب ميتوان مدعي شد که دوباره به فضاي عقلاني درباره جنگ باز ميگرديم. اگر جنگمان را به بدن تشبيه کنيم، انواع گزارشها از قلب آن براي ما موجود است، اما تاکنون گزارشي درباره مغز آن نداشتيم و جايگاه اين کتاب دقيقاً همين است.
اميرخاني ادامه داد: در فضاي سياسي امروز جامعه، طبيعي است که جنگ را تنها به هيجان نسبت دهند. در اين فضا حرفهاي زيادي درباره جنگ شنيده ميشود که چگونه آغاز شد، چرا به پايان نرسيد و چرا رسيد، مقصران چه کساني بودند، اما کاري که حسن باقري و امثال او انجام دادهاند، دقيقا گزارشبرداري از مغز جنگ تحميلي بود که در اين حيطه کم کاريهاي فراواني داشتهايم.
در شرايط کنوني با يک تغيير سياسي افراد به خائن تبديل ميشوند
نويسنده کتاب «نفحات نفت» با اشاره به اينکه نقد من به نگاه عقلاني تا هيجاني از جنگ يک امر ارزشي نيست، افزود: حرکت به صرف هيجان منجر به هيچ تغييري نميشود، اما رسانهاي کردن فکر و کردار شهيد باقري در ذهن، شيوه خوبي براي رسيدن به آنچه که واقعا در جنگ در حال اتفاق بود است. زحمت اصلي اين شهيد را بايد در مستندنگاري از جنگ دانست؛ اتفاقي که در بسياري از پروندههاي مهم امروز کشور در حيطههاي مختلف رخ نميدهد و معلوم نيست که در آينده چه اتفاقي براي اين پروندهها خواهد افتاد و دقيقا نبود همين کار است که باعث ميشود يک تغيير سياسي در کشور يک فعال نظام را به يک خائن تبديل کند؛ بدون آنکه بدانيم او دقيقا چه کار کرده است!
اميرخاني افزود: زماني که متوجه شدم حسن باقري در گزارشنگاري در جنگ چه لغات و اصطلاحاتي را ابداع کرده و تسلط و چيرگي او در ادبيات غبطه خوردم. لغاتي که او براي گزارش از جنگ ساخته يک هوا بلندتر از تمام لغاتي است که فرهنگستان زبان و ادب راجع به جنگ ساخته است.
خاطرهاي از اتاق شهيد باقري
اميرخاني در پايان به ذکر خاطرهاي از آشنايي خود با شهيد حسن باقري پرداخت و گفت: يادم هست وقتي که در پايگاه گلف براي ديدن اتاق فرماندهي شهيد باقري رفته بودم با درهاي بسته اين اتاق مواجه شدم. با اصرار من سرانجام مسئولين قرارگاه در اتاق را باز کردند. فضاي بسيار خوبي بود، سئوال کردم که چرا اين اتاق همواره درش بسته است، گفتند: به خاطر رفت و آمد و اردوهاي راهيان نور. پرسيدم اينکه بايد موجب خوشحالي باشد. فرد همراه من يک تصوير بزرگ از فرماندهان حاضر در اين اتاق در دوران جنگ را که روي ديوار بود به من نشان داد و گفت: يک نفر از بازديدکنندگان در اين اتاق که در غالب اين کاروانها به اين اتاق آورده بود، يک تيغ از جيب خود در آورد و دور عکس فرماندهي را بريد و آن را دور انداخت و گفت: امروز از نظر سياسي من اين فرد را به فرماندهي جنگ قبول ندارم و اين همان نگاه هيجاني از جنگ است که من از آن ميترسم.
از گوهرهاي زيادي بايد غبارزدايي شود
در ادامه اين مراسم، سردار سرلشکر محمد باقري معاون اطلاعات و عمليات ستادکل نيروهاي مسلح در سخناني ضمن تجليل از فعاليتهاي موسسه شهيد باقري در تدوين آثار بر جاي مانده از شهيد حسن باقري گفت: گوهرهاي زيادي از سالهاي دفاع مقدس در جامعه باقي مانده است، اما غبارزدايي از آنها انجام نشده و متأسفانه هر روز بيشتر از قبل به فراموشي سپرده ميشود، ولي کار موسسه شهيد باقري به اعتقاد من حداکثر تلاشي است که يک انسان الهي ميتواند براي به تصوير کشيدن شهيد باقري انجام دهد.
وي افزود: در 28 ماه حضور شهيد باقري در جبهههاي جنگ اتفاقات زيادي رخ داد که در روند جنگ نقش اساسي داشت، نخست آنکه در آغاز جنگ ما در غافلگيري کامل با يک تهاجم روبرو بوديم و تنها واکنش ما عملياتهاي وسيع کلاسيکي بود که ما را به هيچ نتيجه قطعي نرساند و متوجه شديم که ادامه جنگ با اين وضعيت ممکن نيست. همه کساني که زمستان 59 را در جبهه بودند، يادشان هست که حس ميکرديم که قدم از قدم نميتوانيم برداريم و در عين حال عراقيها دائما در حال پيشرفت هستند، اما از دل همين نااميديها بود که جوانههايي روييد و با اقدام در عملياتهاي کوچک در کمتر از 6 ماه ما را در عملياتي مانند ثامن الائمه و شکست حصر آبادان راهنمايي کرد.
سردار باقري بسيار سختگير بود
سردار باقري افزود: شهيد باقري ابعاد روحي گوناگوني داشت؛ در عين حال که در کار بسيار سختگير بود، حالات روحي بسيار لطيفي داشت. اين گزارش حاصل دسترنج تمام فرماندهان محورهاي عملياتي جنوب کشور است که باقري هر روز از آنها دريافت ميکرد و با تدوين آنها به اين گزارشها ميرسيد.
وي همچنين با اشاره به سخنراني اميرخاني تصريح کرد: شهيد باقري و بسياري ديگر از فرماندهان جنگ امروز نيازي به مبالغه ما ندارند. اگر حقيقت را درباره آنها بگوييم، کافي است. به اعتقاد من عقلانيترين دوران انقلاب اسلامي دوران دفاع مقدس است، اما من نميپذيرم که بعد از پايان دوران دفاع مقدس در روايت آن سالها خللي به وجود آمده باشد.