به گزارش مشرق، تیمی که در زمین خود برای برد مقابل پدیده غافلگیرکننده این فصل زجر کشید و بعد از یک ماراتن خستهکننده و فرسایشی در قمار پنالتیها به لطف بخت و اقبال، بیتجربگی پسران یحیی و البته درخشش بیرانوند پیروز شد و به نیمه نهایی رسید تا یک گام دیگر به جام نزدیک شود. جامی که البته با این سبک از بازی و حریف قدرقدرتی به نام سپاهان که در نیمه نهایی به کمین نشسته، به نظر چنگ زدن به آن دشوارتر از همیشه مینماید.
بازی با پدیده اما بازتاب همه حقیقتی بود که در نیم فصل دوم در پرسپولیس رخ داده. تیمی که بعد از دو پنجره بسته، در زمستان 5 خرید دانه درشت و هیجانانگیز داشت و به نظر میرسید با حضور این ستارههای نونوار و تازه از راه رسیده، تمام روزهای در به دری یک فصل اخیر را فراموش کرده باشد اما با ورود ستارهها ناگهان به طرز عجیب و غیرقابل باوری همه چیز وارونه شد. مثل یک سریال جذاب و هیجانانگیز که از بخش نخست همه را با بازیهای درخشان، فیلمنامه خوب، کارگردانی فوقالعاده با خود همراه کرده و بینندههای فراوانش با آن همذات پنداری میکنند اما پس از پایان فصل اول، در سیزن دوم با ورود چندین ستاره دانه درشت ناگهان سریال از ریتم میافتد و همه نقاط مثبت و درخشان فصل نخست را از دست میدهد. ستارههایی که در نقشها و پرسوناژهای خود جا نمیافتند، فیلمنامهای که گویی همه قصه خود را در فصل نخست تعریف کرده و پیرنگ تازهای ندارد و کارگردانی که ناگهان رشته کار از دست او در رفته و از شعبدهبازیها و تروکهایش هیچ خبری نیست. روندی که از قسمتی به قسمت دیگر ادامه دارد و هر چه جلوتر میرویم، این افتادگی بیشتر و گل درشتتر میشود و توی ذوق میزند. پرسپولیس نیم فصل دوم حکایت غریب همین سریال است. تیمی که تمامی جذابیت، غافلگیری، هیجان و البته موفقیت را در نیم فصل نخست جا گذاشته و حالا گویی انرژیاش ته کشیده و چیزی برای ارائه ندارد. گویی بهار پرسپولیس ناگهان به زمستان رسیده و این باغ با طراوت را سرما زده.
بیشتر بخوانید:
100 روز سرنوشتساز پرسپولیس
تیمی که ستارههای بزرگ و تازهواردش آشکارا در قالب تیم منظم، سختکوش، از جان گذشته و حریص سابق جا نیفتادهاند و با ورودشان همه آن المانهای دوست داشتنی و قابل اعتنا را نابود کردهاند. مهدی ترابی دانه درشت ترین خرید تیم هرگز نشانی از آن ستاره غیرقابل مهار سایپا و تیم ملی را ندارد که کیروش اعتقاد داشت باید در اروپا بازی کند. سروش رفیعی از آن ستاره فانتزیست و هیجانانگیز فاصله بعیدی گرفته و بدل به یک شبح سرگردان شده. مهدی شیری شباهتی به مدافع سختگیر و مطمئن پیکان ندارد که برانکو اعتقاد داشت از ستارهای مثل رامین رضاییان بهتر و کاملتر است. محمد نادری ثابت کرده که چرا نیم فصل تمام در بلژیک فقط تماشاگر بوده و بدتر از همه بودیمیر که با توجه به قیمت سرسامآور دلار هزینه سنگینی روی دست پرسپولیس گذاشته اما به اندازهای ناامیدکننده بوده که در فوتبالیست بودن او تردیدهای جدی بهوجود آمده و تلخاندیشان آن را با اوکراینیهای بیخاصیت قالب شده دو فصل پیش مقایسه میکنند.
برای قضاوت درباره پرسپولیس نیم فصل دوم شاید اندکی زود باشد. به ویژه اینکه ستارههای تازهوارد از اتمسفری متفاوت پای به تیم قهرمان گذاشتهاند و زیر تازیانه وحشتناک و خردکننده انتظارات آشکارا خود را گم کردهاند. سبک متفاوت و خاص مورد علاقه برانکو نیز مزید بر علت شده اما پرسپولیس به اندازهای افت کرده که نمیتوان همه مشکلات را به پای این دلایل منطقی و فنی نوشت.
پرسپولیس افتان و خیزان این روزها با همه ستارههایش سینهخیز جلو میآید اما برانکو ایوانکوویچ بهتر از همه میداند که این هوادار سختگیر و پای کار و البته کم حوصله و رسانههای خردهگیر و منتقدان تلخ اندیش خیلی منتظر نمیمانند و از هم اکنون شمشیرها را آخته کردهاند. همه از این پرسپولیس پرستاره بازیهای جذاب و هیجان انگیز میخواهند و هیچ عذری را نمیپذیرند. پس عجله کن آقای برانکو، درنگ جایز نیست!