به گزارش خبرنگار ورزشی مشرق، در ورزش، اشخاصی چون غلامرضا تختی اگر نادر نباشند، زیاد هم نیستند. او که با منش و رفتار خود چنان شد که اکنون می دانید و می دانیم. اگرچه سال ها از درگذشتش می گذرد؛ اما نماد اخلاق و جوانمردی در ورزش این مرز و بوم است که این روزها، در نبود چنین الگوهایی به سر می برد.
چندی پیش سالروز درگذشت وی بود. مانند همیشه، برنامه هایی برگزار شد و مدیران ورزش از خوی و منش والای وی گفتند؛ اما فقط گفتند! مرور روزها و سال های اخیر ورزش نشان می دهد سهم تختی فقط یادی و روزی بیش نیست و القصه، این نیز در زمره حکایت های پر غصه ای است که مدیران چنان در مدح و کالبدشکافی این شخصیت و منشش می گویند که گویا وارثان بی چون و چرایش هستند.
بگذریم که این ماجرا، سری دراز دارد؛ اما در این بین، رفتار یکی از مدیران ورزش در مراسمی که از سوی وزارت ورزش و جوانان برگزار شد، قابل تامل است. وی در دوران تصدی این وزارتخانه از سوی محمد عباسی به حضورش ادامه داد تا نگرانی ها بیش از پیش شود. همین نیز باعث شد تا برخی دلسوزان عنوان کنند که عملا، وزیر در سایه است و مشغول اجرایی کردن برنامه های این جریان در ورزش.
به هر حال، وی در این برنامه به خبرنگاران حاضر هدیه ای معادل 400 هزار تومان اعطا کرد که دلیل آن تا کنون نامشخص است. البته، برخی دلیل آن را نزدیکی انتخابات فدراسیون فوتبال و احتمال حضور وی می دانند. وی که می داند از وجهه مطلوبی میان رسانه ها برخوردار نیست، اقداماتی را انجام خواهد تا این مشکلش رفع شود. این رفتار را نیز در همین چهارچوب باید تحلیل کرد.
در این بین، نکته مهمتری نیز وجود دارد که ممیزه این جریان با اخلاقیون ورزش است. در روزی که یادواره مردی است که هستی خود را صرف جوانمردی و مردانگی کرد، حرکتی از سوی مدیری صورت می گیرد که در نقطه مقابل منش آن مرحوم است. در حقیقت، این تناقض ناشی از تضاد دو مسلک در ورزش این مرز و بوم است که اولی را همیشگی و جاویدان ساخته و دومی را به بهره مند از موقعیت های سیاسی و انحراف از موازین انقلابی و راستین. این نکته ای است که بسیاری متوجه آن نشدند و همین نیز دلیل تفاوتشان با تختی و مردانی چون تختی است.
چندی پیش سالروز درگذشت وی بود. مانند همیشه، برنامه هایی برگزار شد و مدیران ورزش از خوی و منش والای وی گفتند؛ اما فقط گفتند! مرور روزها و سال های اخیر ورزش نشان می دهد سهم تختی فقط یادی و روزی بیش نیست و القصه، این نیز در زمره حکایت های پر غصه ای است که مدیران چنان در مدح و کالبدشکافی این شخصیت و منشش می گویند که گویا وارثان بی چون و چرایش هستند.
بگذریم که این ماجرا، سری دراز دارد؛ اما در این بین، رفتار یکی از مدیران ورزش در مراسمی که از سوی وزارت ورزش و جوانان برگزار شد، قابل تامل است. وی در دوران تصدی این وزارتخانه از سوی محمد عباسی به حضورش ادامه داد تا نگرانی ها بیش از پیش شود. همین نیز باعث شد تا برخی دلسوزان عنوان کنند که عملا، وزیر در سایه است و مشغول اجرایی کردن برنامه های این جریان در ورزش.
به هر حال، وی در این برنامه به خبرنگاران حاضر هدیه ای معادل 400 هزار تومان اعطا کرد که دلیل آن تا کنون نامشخص است. البته، برخی دلیل آن را نزدیکی انتخابات فدراسیون فوتبال و احتمال حضور وی می دانند. وی که می داند از وجهه مطلوبی میان رسانه ها برخوردار نیست، اقداماتی را انجام خواهد تا این مشکلش رفع شود. این رفتار را نیز در همین چهارچوب باید تحلیل کرد.
در این بین، نکته مهمتری نیز وجود دارد که ممیزه این جریان با اخلاقیون ورزش است. در روزی که یادواره مردی است که هستی خود را صرف جوانمردی و مردانگی کرد، حرکتی از سوی مدیری صورت می گیرد که در نقطه مقابل منش آن مرحوم است. در حقیقت، این تناقض ناشی از تضاد دو مسلک در ورزش این مرز و بوم است که اولی را همیشگی و جاویدان ساخته و دومی را به بهره مند از موقعیت های سیاسی و انحراف از موازین انقلابی و راستین. این نکته ای است که بسیاری متوجه آن نشدند و همین نیز دلیل تفاوتشان با تختی و مردانی چون تختی است.