به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، احمد نجابت، نماینده شیراز و مخبر کمیسیون بهداری در دورههای چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی بود که به سبب تجربهای که در بخش بهداشت و درمان داشت، در دوره وزارت کامران باقری لنکرانی مدیرکل دفتر بازرسی وزارت بهداشت و مشاور وزیر بهداشت شد.
او که از اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی هم هست، پس از اتمام مأموریتش در وزارت بهداشت در زادگاهش شیراز به همراه کامران باقری لنکرانی و چند تن دیگر از اساتید دانشگاه و معتمدین شهر شیراز کانون فرهنگی بصیرت را راهاندازی کرده است و اکنون یکی از سه عضو اصلی کمیته استانهای جبهه متحد اصولگرایان است.
گفتوگوی پایگاه اطلاعرسانی جبهه متحد با وی را میخوانیم:
شما به عنوان یکی از اعضای کمیته استانهای جبهه متحد مشغول فعالیت هستید، درباره این کمیته و فعالیتهای آن توضیح بدهید.
کمیته استانهای جبهه متحد، همزمان با شکلگیری ستاد انتخاباتی کار خود را شروع کرد، محمد نبی حبیبی به نمایندگی از جبهه پیروان خط امام و رهبری، بنده به عنوان نماینده جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان و مرتضی طلایی به نمایندگی از شخصیتهای حاضر در شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان، کمیته استانهای ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرایان را تشکیل دادهاند.
بر اساس تصمیم شورای مرکزی در روزهای اول دی ماه مجموعه همایشهای استانی برگزار شد و طی آن ستادهای جبهه متحد اصولگرایان دراستانها اعضای خود را شناختند، برنامه این بود که تیمهایی به سرپرستی آقایان متکی، زاکانی، جلالی، فدایی و باهنر با توجه به تقسیمبندی صورت گرفته در کشور، هر کدام به ۵ یا ۶ استان بروند، تشکیل هیئتهای داوری و اجرایی اولین کاری بود که برنامهریزی شده بود.
در همایشهای استانی چه گذشت و اهم صحبتهای مطرح شده از سوی سخنرانان چه بود؟
اصل و بنای جبهه متحد اصولگرا، فرامین رهبری و راهنماییهای جامعتین است، در هر استانی که همایش برگزار شد، همه تشکلهای حاضر در استان، چه سیاسی، چه مذهبی و ... دعوت میشدند، سخنرانان از تاریخچه جبهه میگفتند که چگونه و در طی چه روندی آیتالله مهدوی کنی و آیتالله یزدی و جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز با هم برای وحدت اصولگرایان آمدند، بعد تشکیل هیئت داوری و اجرایی جبهه متحد اصولگرایان را تشریح کردند، راجع به پایداری صحبت میکردند که از آنها دعوت شده اما نیامدند، ولی تا لحظه آخر هر وقت هم بیایند منتظر آنها هستیم، از رقبای اصولگرایان، فتنه، انحراف و فساد صحبت شد و ... این نکات اصل زیر بنای جلسات بود.
برنامه بعدی این شد که بعد از تشکیل کامل شوراهای استانی جبهه متحد، همایشهای بزرگ استانی تشکیل شود که یک چهره ملی هم برود برای سخنرانی، کاری که در اصفهان، کرمان و ... تاکنون انجام شده است و مسئله دیگری که در حال پیگیری است این است که هیئت اجرایی استانها و هستههای مرکزی موظف شدهاند، برای هر حوزه انتخابی ۳ تا ۵ نفر را به عنوان یک ستاد کوچکتر انتخاب کنند، بدین صورت که این ستادهای کوچک انتخاباتی به ستاد استان مرتبط باشند و از آن طریق به ستاد مرکزی وصل شوند، دستورالعملهایی را هم از تهران آماده کردهایم که راهکارها و ظوابط را شامل میشود.
ستادهای استانی وظیفه مهمی که دارند شناسایی افرادی است که در سبد رأی اصولگرایان قرار دارند، بررسی سوابق، انجام مصاحبه، برگزاری نظرسنجی و افکارسنجی و در آخر هم انتخاب نامزد نهایی در هر حوزه انتخابی با ستاد انتخاباتی آن حوزه انتخابیه و بعد استانهاست (بر خلاف ۶+۵ در انتخابات مجلس هشتم)، اگر هم جایی احتمالاً مشکلی پیش بیاید، مثلاً یک کاندیدا میخواهیم و دو اصولگرای هم سطح در شاخصهها داشته باشیم و بر همین اساس، هیئت داوری حوزه انتخابیه به توافق نرسد که کدام کنار برود، باید به هیئت اجرایی و داوری استان برود و اگر نتوانستند، شورای مرکزی در تهران، تعیین تکلیف میکند، علاوه بر همه این مواردی که خیلی مختصر گفته شد، شوراهای استانی دائما مشکلات استانی را رصد میکند.
در مورد لیست بحثی شده است؟
در شورای مرکزی یک پیشنویس معیارها آماده شده است که بر اساس منشور اصولگرایی و نظرات حضرت آیتالله یزدی، حضرت آیتالله مهدوی است، در این پیشنویس تأکید شده که فتنهگران، منحرفین و فاسدین در فهرست نامزدهای اصولگرایان نخواهند بود و همچنین کسانی که به هر نحوی با این جریانات همراه و همقدم بوده و در مقابل آن سکوت اختیار کردند نیز صلاحیت ورود در لیست اصولگرایان را نخواهند داشت.
همچنین نامزدهای جبهه متحد اصولگرایان بایستی عناصری، ولایتمدار، متدین، کارآمد، کلاننگر، تحولخواه، عدالتخواه، ساده زیست، استکبارستیز، ضد فساد، انحراف گریز و فتنهستیز باشند.
جامعه مدرسین حوزه علیه قم و جامعه روحانیت مبارز به عنوان بنیان اصلی جبهه متحد اصولگرایان مطرح هستند اما بعضی گروهها سعی میکنند نقش این دو نهاد روحانی و تأثیرگذار در جبهه متحد را نادیده بگیرند. تحلیل شما از این رفتار چیست؟
وقتی که مجمع روحانیون میخواست از جامعه روحانیت مبارز جدا شود، رفتند و از امام خمینی (ره) اجازه گرفتند، نگاه به این مسئله، آینده نگری امام را نشان میدهد، امام آن زمان اجازه دادند و فرمودند که این دو مجمع در مبانی اختلاف ندارند اما در روش متفاوت هستند، راجع به جامعه مدرسین، امام (ره) در اواخر عمر شریفشان فرمودند من به فرزندان عزیز طلبه و روحانیام، تذکر میدهم که بروند جذب جامعه مدرسین بشوند و زیر نظر آن فعالیت کنند وگرنه دچار اسلام امریکایی خواهند شد.
جامعه مدرسین از خرداد ۴۲ امتحان خود را پس داده است، در عزل آقای شریعتمداری و صانعی از مرجعیت، در قضیه آقای منتظری، در فتنه ۸۸ و در بحرانهای ۳۰ سال انقلاب و هر جا که اصول و مبانی اسلام زیر سؤال رفت، به عنوان شاگردان مخلص حضرت امام (ره) به میدان آمدند، کسی نقش جامعه مدرسین را نمیتواند انکار کند، البته ممکن است فردی مثل آیت الله یزدی غلظت انقلابیگریاش خیلی بالا باشد و شجاع و نترس، اما افراد دیگری هم هستند که مثلا از ۲۰، نمره کمتری بگیرند، نمیشود آنها را بیرون انداخت، جامعه روحانیت مبارز هم اینطور است، چرا کسی نمیتواند در مورد آقای مهدوی کنی، مطلب سویی بیان کند؟ حضرت آیتالله مهدوی کنی تنها کسی هستند که امام آینده ایشان را تضمین کردند و فرمودند: من به ایشان ارادت داشتم، دارم و خواهم داشت، حال وقتی ایشان هست، آیتالله یزدی هم هست، دیگر چه شکی باید به این مجموعه کرد؟
البته اینکه بعضی هم سعی میکنند، گروههایی مثل پایداری که بچههای انقلاب هستنند ولی کمتر از انگشتان یک دست سابقه فعالیت سیاسی دارند را در برابر جامعه روحانیت مبارز که حداقل ۳۵ سال سابقه مبارزاتی دارد و جامعه مدرسین با آن همه فضلا و علمایی که پشتیبان این نهاد هستند قرار بدهند، کاری انحرافی و به دور از عقلانیت است.
با این تفاسیر که فرمودید، به نظر شما چه ضرورتی در حال حاضر به وجود آمده که بر طبق آن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز احساس کردند که باید به میدان بیایند و خیل عظیم اصولگرایان را راهبری کنند؟
در سال ۶۰ تا ۶۱، منافقین، روشنفکران و ...، آقای مهدوی کنی را به اسلام آمریکایی متهم میکردند، مقام معظم رهبری قبل از رئیس جمهوری حتی در مسجد دانشگاه تهران میخواستند نماز بخوانند، مشکل درست میکردند، زمانی که دانشگاهها اتاق به اتاق سنگر بود، این علمای بزرگ ایستادند، حضرت آیتالله خامنهای، آیتالله یزدی، آیتالله مهدوی کنی، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، شهید آیتالله ربانی و ... ، یادمان نمیرود شهید مفتح را کف خیابان با گلوله زده بودند و در دانشکده به دنبال او رفتند تا مظلومانه ترورش کردند، یا همین طور شهید مطهری و دیگران، اینان زیربنای فکریشان اسلام ناب بود و هست و شاگرد امام (ره) بودند، اینان هر وقت دیدند که اسلام و انقلاب در خطر است به میدان آمدند.
زمان نخست وزیری میرحسین موسوی هم با وی مشکل داشتند، در فتنه ۸۸ که مملکت دچار تلاطم، آشوب و جولان ضدانقلاب و نظام سلطه شد، حضرت آیتالله مهدوی کنی، آیتالله یزدی، آیتالله کعبی، آقای عسگراولادی، آقای حداد عادل، آقای فدایی، سایر علما و بیشتر خبرگان وارد عمل شدند. همانطور که برای ریاست مجلس خبرگان احساس خطر کردند. وگرنه آیتالله مهدویکنی، ادعایش این نبود به جنگ آقای هاشمی بیاید ولی وقتی که دید مقداری اوضاع به هم ریخته، برای استمرار و عمق بخشیدن به حرکت انقلاب، از آنجا که حفظ نظام از اوجب واجبات است، برای دفاع از اسلام و انقلاب به میدان آمد. در این راه حتی دوست، رفیق و همحجرهای و هم مبارزهای هم برایشان مهم نیست، جامعه روحانیت و جامعه مدرسین امتحان خود را پس دادهاند، از ۱۵ خرداد ۴۲، از ۲۲ بهمن ۵۷ هم اینان محکم دنبال امام (ره) بودند و امام (ره) هم همیشه ایشان را تأیید میکردند.
در مقطع فعلی هم که اولین انتخابات پس از فتنه ۸۸ است و بیداری اسلامی به اوج خود رسیده، دشمنان به دنبال درست کردن چالش در پیش روی انقلاب هستند تا جمهوری اسلامی به عنوان الگوی آینده این ملتهای انقلابی مطرح نشود، خود همین مسئله میتواند یکی از دلایل اصلی باشد که این دو نهاد انقلابی برای ساماندهی اصولگرایان و نیروهای انقلاب دست به کار شدهاند.
جبهه متحد اعلام کرده بیانات رهبر انقلاب در جلسه با فراکسیون انقلاب اسلامی و سخنان اخیر با مردم قم به عنوان سند راهبردی آنها مطرح است، در مورد آن جلسه نظر شما را می خواستیم بدانیم؟
آقا در حال حاضر بر چند چیز اصرار دارند: آرامش، وحدت، انتخابات سالم، قانونمند، رقابتی و مشارکت گسترده، این که آقا میگویند وحدت، یعنی اگر اصولگرایان با هم اختلاف پیدا کردند که منجر شود به اینکه یک تعداد از کرسیها از دست برود، باید در مقابل مردم و رهبری پاسخگوی حرکت غیراصولی خود باشند و روز قیامت جواب بدهند، چه آنکه مقصر جبهه متحد اصولگرایان باشد، چه هر گروه انقلابی دیگری، ما مجلس ششم را دیدهایم، مجلسی که ۱۲۴ نماینده به آقا نوشتند که باید جام زهر را بنوشی و رفراندوم کنی اگر همان عناصر دوباره وارد مجلس شوند قطعا وحدتشکنان باید جوابگوی ملت باشند.
بحثی که در تقابل با این بحث مطرح میشود، تکلیفگرایی و نتیجهگرایی است، برخی میگویند جبهه متحد اصولگرایان نتیجهگراست و به همین دلیل است که همه گروهها را دور خود جمع کرده تا رأی بیاورد.
بر عکس ما تکلیف گراییم، حضرت آقا در یک سخنرانی بعد از سال ۸۸ سخنانی به این مضمون گفتند: پیامبر اسلام (ص) اگر به فرض آنکه کسی خطایی کرده او را از دایره امت بیرون نمیگذاشت، کسی دیگر از آن جامعه ۷۰ هزار نفری باقی نمیماند، فقط عمار و چند نفر دیگر یاران پیغمبر باقی میماندند، آقا در آن سخنرانی اینگونه ادامه میدهند که حضرت رسول (ص) به کسانی که حتی توسط خود ایشان توبیخ شده بودند هم میگفتند که برگردید و آنها را در دایره اسلام نگاه میداشتند.
بنابراین راهبرد رهبری این است که اگر کسانی از اسلام و انقلاب و امام و سیره امام و ولایت فقیه دفاع میکنند، باید متحد شوند و به صحنه بیایند، الآن تمام استکبار جهانی و رسانههای استکباری به علاوه اصلاحطلبان، جریان انحرافی، مشارکتیها، نهضت آزادی و ملیگرایان، فاسدین و ... منتظرند بین اصولگرایان اختلاف بیفتد، ما نباید وارد حاشیه شویم، به خاطر خدا باید محکم بیاییم، ما در جمعیت ایثارگران متعدد گفتهایم به خاطر شکلگیری وحدت جبهه متحد اصولگرایان، اگر از ۳۰ نامزدی که برای شهر تهران انتخاب میشود، یک نفر هم از ایثارگران نباشد، ما قبول داریم و محکم حمایت میکنیم و ابداً به دنبال سهمخواهی هم نیستیم.
الأن جریان بیداری اسلامی که الهام گرفته از انقلاب اسلامی، حرکت خود را آغاز کرد، منتظر است ببیند ما چه کار میکنیم، البته مسائلی هم هست که باید اطلاعرسانی کنیم، من شک ندارم که برادران پایداری با جبهه متحد اصولگرایان در استانها ۸۵ درصد بلکه بیشتر نامزدهای مشترکی دارند و فقط در تهران هم روی ۶ یا ۷ نفر بحث دارند.
اینها میگویند ما منشور اصولگرایی را قبول داریم، حضرت آیتالله مصباح هم فرمودند ما مرزی بین خودمان و جبهه متحد اصولگرایان نمیدانیم، از طرفی دیگر اگر جریانی انقلابی و اصولگرا لیست جدا بدهد و باعث شود یک اصلاحطلب، یک دوم خردادی یا کارگزارانی یا انحرافی، وارد مجلس شود، باید روز قیامت پاسخ بدهند و بداند که زمینه آسیب به انقلاب، کشور و نظام را فراهم آورده است.
ما قبلا هم شاهد اختلاف و وحدتشکنی بودهایم، در جریان انتخابات مجلس هفتم و یا در جریان مجلس هشتم که لیست ۲۲+۸ و یا لیست ۲۳+۷ را دادندف یا در شورای شهر سوم که باعث شد، چند نفر اصلاحطلب راه یافتند. این خطرناک است، در مجلس هشتم ائتلاف فراگیر را برخی شکل دادند و هرچند کسی از آن ائتلاف، داخل مجلس نشد ولی باز تزلزل در مردم ایجاد کرد که باعث شد نسبت به دورههای قبل، ۴ یا ۵ نفر بیشتر به دور دوم بروند، به علت لیست جدا و چندگانه بود، آخر هم آقای محجوب به عنوان فردی اصلاحطلب وارد مجلس شد، حالا هم دشمن در کمین است، بنابراین باید وحدت داشته باشیم و لیست مشترک داشته باشیم، این جمله آقاست: «اگر مسائل اقتصادی مردم را درست کردید که کار خوبی است اگر به مسائل فرهنگی نرسید نابودی در آن است.» ما الآن از لحاظ فرهنگی با تذکرات و دستورات آقا فاصله داریم، آقاست که میفرمایند: «برای مصلحتی بزرگتر باید از برخی مسائل خودتان تنزل کنید.» این حرف مهمی است.
برخی از تحلیلگران در آستانه انتخابات مجلس نهم از پیوند جریان انحرافی و فتنه سخن میگویند، به نظر شما چه قدر این موضوع، مقرون به صحت است؟
در حال حاضر، صحنه روشن است و برنامهریزی نظام سلطه، به وسیله جریان انحراف، فتنه و فساد در حال اجراست، آمریکاییها و صاحبنظران آنها، رسماً مطرح کردهاند که ما باید بتوانیم فتنه پس از سال ۸۸ را در انتخابات پیشرو بازسازی کرده و به میدان بیاوریم، در گذشته ما (آمریکاییها) روی جریان فتنه و دوم خردادیها و جریانات فکری سرمایهگذاری کردیم، ولی ظاهراً ظرفیتهای بیشتری در داخل ایران وجود دارد که از آن غافل بودیم و باید از آن ظرفیتها هم استفاده کنیم (!) آن ظرفیت جریان انحرافی است.
این خوابی است که آنها برای انتخابات پیشرو دیدهاند و برنامهریزی هم کردهاند، ولی قطعاً و یقیناً ملت ایران و متدینین و وفاداران به نظام با بصیرت و وحدت تحت ولایت ولی امر مسلمین، مقام معظم رهبری این صحنه را هم برای دشمن تبدیل به باتلاقی خواهند کرد که انشاءالله تا مدتها نتوانند خودشان را از آن بیرون کشیده و نجات دهند و مردم مسیر تکامل انقلاب اسلامی را با قوت و قدرت به پیش خواهند برد.
اصولگرایان برای چرخش نخبگان چه برنامههایی دارند؟ و میخواهند افراد جدیدی را بیاورند؟
حالا که ثبتنام تمام شد، بیشترین رده سنی بین ۴۱ تا ۴۵ است و یقیناً بین اینان جوانان تازه نفسی هستند و این علامت خوبی است و البته «تجربه فوق العلم»، هم باید نیروی جوان هم نیروهای با تجربه، یعنی یک ترکیب منطقی باید فراهم بیاوریم، مجلس جای آزمون و خطا نیست و برخی فکر میکنند، کسی ۷ دور نماینده باشد بد است، در کشورهای پیشرفته نماینده مجلس سنا، آدمی است که حدود بیست و پنج تا سی سال نماینده بوده است، این عیب نیست، آقا در بحث انتخاب نماینده میفرماید متدین و کاربلد باشد. کاربلد هم کافی نیست، متدین احتمال خیانتش کمتر است، کسی فکر نکند اگر متخصص وارد مجلس شد، آنجا گلستان میشود حتماً باید متدین و انقلابی هم باشد.
شما در کمیته فرهنگی جمعیت ایثارگران فعالیت دارید، برنامه فرهنگی اصولگرایان در این چند ساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مسائل فرهنگی، متأسفانه در دولت کارگزاران و بعد در دولت آقای خاتمی ضربات کشندهای به فرهنگ انقلاب زده شد، این جمله آقاست: «اگر مسائل اقتصادی مردم را درست کردید که کار خوبی است اگر به مسائل فرهنگی نرسید نابودی در آن است.» ما الآن از لحاظ فرهنگی با تذکرات و دستورات آقا فاصله داریم، یعنی ایشان میفرمایند تأمین رفاه و امنیت در پرتو عبودیت، یعنی طوری نباشد که به یک مدل خارجی و لیبرال روکش اسلامی بدهیم، خلاصه حرف آخر آقا این است که در اجرا و فرهنگ باید آیات و روایات و مبانی، ساری و جاری باشد، ما در دین راهکارهای بسیاری داریم، در تئاتر راهکارهایی داریم، در رمان در حجاب، یا مثلا در اصل ۸ قانون اساسی «امر به معروف و نهی از منکر» به عنوان یک کار فرهنگی اصولی ذکر شده که متأسفانه مورد غفلت واقع شده است.
عدهای از افراد فرهنگی میگویند چون نقش دولت در فرهنگ زیاد است مشکلات از این زاویه در فرهنگ، عارض شده است.
زمانی از آقا پرسیدند امر به معروف نهی از منکر وظیفه مردم یا دولت است؟ آقا فرمودند ۵۰ درصد مردم ۵۰ درصد دولت، آقا سیاستگذاری فرمودند هر جا یک مجتمع می زنید یک ضمیمه فرهنگی داشته باشد، مسجد داشته باشد یا مثلاً زمین والیبال داشته باشد، کتابخانه داشته باشد، ما در اینها ضعف داریم.
اینکه تصدیگری دولتی روی فرهنگ زیاد باشد، خوب نیست، البته دولت حتما باید کمک کند، وظیفه مجلس هم، قانونگذاری و نظارت است، در آمریکا اگر پنتاگون اجازه ندهد، هالیوود نمیتواند فیلمی بسازد که بر خلاف منافع آنها باشد.
اکنون دولت، سیاستگذاری میکند، آن را لایحه میکند به مجلس میدهد، مجلس تأیید میکند یا میتواند طرح بدهد، ما در سال ۷۲ طرح دادیم که ماهواره ممنوع، همان زمان در مصاحبهها گفتم که ماهواره مانند تیغ دو لبه است، ما طرح دادیم که دیگر هیچ مردی، متخصص زنان و زایمان نشود، جو هم در برابرمان ایجاد شد، ولی بحمدالله ۲۵ سال دیگر یک متخصصص مرد برای زنان و زایمان نداریم.
این تفاسیری که فرمودید درست است، اما امروز ما در بحث فرهنگی دچار چالش هستی،. اگر بخواهیم به صورت صربتی کاری بکنیم برای وضعیت فرهنگ، چه اقدامی باید بشود؟
فرهنگ یک کار زمانبر است و چون بازخورد اقتصادی ندارد افراد به سراغ آن نمیروند، رهبر انقلاب فرمودند: مدت هم طول میکشد تا جواب بدهد، ما باید از مهدکودکها، دبستانها و دبیرستانها شروع کنیم و در دانشگاهها و حوزه و محیط کار ادامه دهیم و روی آن کار کنیمف آن چیزی که اسلام دستور داده است، زمانی فیلمی نمایش داده میشود که سیاهنمایی میکند و از قضا میرود این جشنواره و آن جشنواره جایزه هم میگیرد، آقا زمانی فرمودند: من با رمان بیگانه نیستم و فرمودند ۹۰ درصد رمانها، غیراسلامی است، یا مثلا در زمان آقای مهاجرانی گله کردند که یک فیلم اسلامی ساخته نمیشود، در حالی که دهها فیلم میشود از خود پدیده انقلاب و دفاع مقدس ساخت، آمریکا و استکبار جهانی هم روی بعد فرهنگی دارد کار میکند، جالب است که آقا در ابتدا فرمودند: «شبیخون فرهنگی»، سپس فرمودند «تهاجم فرهنگی»، سپس فرمودند «قتل عام فرهنگی»، بعد فرمودند «غارت فرهنگی» در این اواخر هم ادبیات ایشان به «ناتوی فرهنگی» و بحث «جنگ نرم» رسید، بنابراین کار ظریف است و خوشفکری میخواهد.