به گزارش مشرق به نقل از افکار، چهار سال پيش، وقتي هيچكس موافق آمـدن او بـه سـازمـان تـربيـت بـدنـي نبـود، بـه دستـور رئيـس جمهور و بـدون توجه به خواسته مردم، وارد كارزار ورزش شد؛ عرصه‌اي كه برايش ناشناخته بود و هيچ سر رشته اي از آن نداشت.
به قول محمد دادكان، وقتي آمد،"صفر" بود و وقتي مي‌خواست برود، تازه به‌زور به نمره سه و چهار از بيست رسيده بود! باز هم يك ساز و كارسياسي ديگر باعث روي كـار آمـدن يـك مدير سياسي شد؛ كسي كه بالايي‌ها او را آوردند و خودشان هم او را بركنار كردند. زماني كه آمد، يار غار رئيس جمهور محسوب مي‌شد و در جلسات هيئت دولـت كـنـار او مـي‌نـشست، ولي وقتي مي‌خواست برود، سعيدلو جاي او را گرفته بود، هم در سازمان تربيت بدني و هم در هيئت دولت و روي صندلي كناري احمدي نژاد!
بـعدها كار به جايي رسيد كه محمود احمدي‌نژاد در يك گـفـتـگـوي زنـده تـلـويـزيـونـي تـلـويـحـاً اعتراف كرد انتخاب "مـحـمدعلي آبادي" اشتباه بوده است؛ اشتباهي كه البته در پروسه روي كار آمدن علي‌سعيدلو هم تكرار شد و بعدتر در انتخاب وزير ورزش.
ورزش ايران تا بوده وهست، تاوان هـمـيـن انـتـخـابـها وتـصـميم‌گيري هاي اشتباه را پس داده است و حالا پس ازگذشت چند سال، علي‌آبادي كه پس از رفتن از ورزش هيچ پستي او را به اندازه رياست در سازمان تربيت بدني، اقناع و راضي نكرد، اعلام مي‌كند كه اين بار حتي اگر رئيس‌جمهور هم دستور بدهد، حاضر نيست به ورزش برگردد!
جالب تر اينكه علي آبادي مي‌گويد اداره فدراسيون [فوتبال] آدم متخصص اين كار را مي‌خواهد و او براي اين كار مناسب نيست! معلوم نيست چرا چهار سال پيش وقتي به او دستور داده شد به سازمان تربيت بدني برود، يك لحظه چنين فكري پيش خود نكرد تا بعدها ورزش ما مجبور نباشد تاوان علاقه سياسيون به تجربه جذابيت هاي فراوان عرصه ورزش را پس بدهد.
حالا شمارش معكوس براي انتخابات رياست فدراسيون فوتبال آغاز شده و همه منتظرند ببينند چه كساني كانديدا مي‌شوند. نام محمدعلي آبادي كه مطرح شد،تن و بدنمان لرزيد!
هنوزشاهكارهاي دوران رياست او درسازمان را از ياد نبرده‌ايم. يادمان نرفته تصميم عجيب وغريب او براي پراكنده كردن جغرافياي فوتبال ايران، چند تيم را كه مجبور بــه كــوچ از تـهــران شــدنــد، بــه زمـيــن زد. حــالاصحبـت از بازگشت دوباره مهندس به فوتبال مي‌شود و البته خدا را شكر كه آقاي مهندس هم اعلام كردند حتي رئيس جمهور هم بگويد نمي‌آيد. نفس راحتي كشيديم . به خدا بعضي وقـت‌هـا ايـن "نيامدن"ها، به معناي واقعي كلمه"خدمت به خلق ا..."محسوب مي شود .
احساسي كه براي وي تكليف تعريف مي شود!
علي كفاشيان، يكي ازآن افرادي است كه به شدت احساس "تكليف" مي‌كند و تا فوتبال ايران را به طوركامل نابود نكند، دسـت بـردار نيسـت! بـا تصـويب اساسنامه درمجمع، فعلاً بــازي يــك-صـفــر بــه نـفــع كـفــاشيـان پيـش مـي‌رود. رئيـس فدراسيون فوتبال اصرار داشت انتخابات فدراسيون تا سال آينده به تعويق بيفتد، اما با دستور وزير ورزش مقرر شد كه انتخابات همين امسال و در زمان قانوني خود برگزار شود. در جـلـسـه مـجـمـع كـه بـراي را‡ي‌گيري پيرامون اساسنامه تـشـكـيـل شد، اين كفاشيان بود كه توانست با گرفتن نظر موافق اكثريت نسبي اعضا، پيروز جنگ با نواب خود شود. پــــس از پــــايـــان جـلـســـه، مـهـــدي تـــاج و عـــزيــزمـحـمــدي، مغموم ترين افرادي بودند كه از محل جلسه خارج شدند.
انتخاب نــواب تــوســط رئـيـس فـدراسـيـون، هـمـان چـيـزي بـود كـه كفاشيان اصرار به تصويب آن داشت و همين اتفاق افتـاد تـا كــارد بــزنـي، خـون تاج ومحمدي درنيايد. رئيس ســـازمـــان لـيـــگ پـــس از ايـــن جـلـســـه گـفـــت كـــه تـنـهـــا بــه دسـتــوروزيــرورزش، اســـاسـنـــامـــه را تصــويــب كــرده‌انــد! بــازهــم پــاي يـك "بالايي" درميان بود. معلوم نيست وقتي قرار است شبانه زنگ بزنند ودستورات بالايي‌ها را منتقل كنند و نتيجه از قبل مشخص شده است، پس چرا جلسه مي گذارند ووقت بقيه را مي گيرند؟!
البته درمورد راي گيري انجام شده درجلسه مجمع، حرف و حـديـث بسيـار اسـت. اميـرعـابـدينـي كـه پس از روشدن پــرونــده فسـاد مـالـي اخيـر و شنيـده‌شـدن زمـزمـه‌هـايـي در خـصـــوص ارتـبـــاط او بـــا گــروه امـيــر مـنـصــورآريــا، كـلـيــه فعاليت هـــاي بـــاشــگـــاهـــش بـــه حـــالـــت نــيـمــه تـعـطـيــل در آمـــده، حـالابـااعتـراض شـديـد نسبت به غير قانوني بودن تصويب اساسنامه مي گويد كه چون "اكثريت مطلق" يعني ســه چهـارم اعـضــا بـه تصـويـب اسـاسنـامـه رأي نـداده انـد، قانوني نيست واگـرايـن مـوضـوع حـل نشود، قضيه را به فيفا ارجاع مي دهند!
فعلاً فيفا براي آقايان تبديل به خانه خاله شده است كـه هـــــمــــه مي‌خواهنــــــد گلايه‌هاي خود را به آنـجـا بـبـرنـد. يكي نيست بگويد يك نفر بايد از خود فيفا شكايت كند با اين همه رسوايي كه هر روز در ارتباط با يكي ازمسئولان آن رخ مي دهد و پرونده آن رو مي شود!
تـاچـنـد روز پـيـش، كـفـاشـيـان با صراحت مي‌گفت كه در انـتـخــابــات شــركــت خــواهـد كـرد ولـي حـالا جـاي كـمـي اميدواري باقي است كه اعلام مي‌كند اگر فردي توانمندتر از او بـيــايــد،كـنــار خـواهـد كشيـد. اگـر شمـا كنـار بـرويـد و دست‌هاي سياسي پشت پرده اجازه بدهند، افراد توانمند زياد داريم كه فعلاً گوشه خانه نشسته اند تا به قول دادكان افـراد "مـعـمولي" بر سر كار بيايند. رئيس سابق فدراسيون فـوتـبـال تـحليل مناسبي از آنچه برفضاي فوتبال ما حاكم شده‌است دارد: ما در ورزش سه گروه داريم؛ دسته اول تحصيلكرده‌هاي ورزش، دسته دوم باتجربه‌ها و دسته سوم آدم‌هاي معمولي. تحصيلكرده‌ها هرگز، باتجربه ها را قـبـول نـكـردنـد و بـه آنـهـا گـفـتـنـد سـنتي و بي‌سواد. باتجربه‌ها هم متقابلا ً به ايشان گفتند پاي تخته اي و اينكه شـمـا تـجـربـه عملي نداريد؛ نتيجه اين شد كه آدم‌هاي معمولي سوء استفاده كردند و كل كاررا به دست گرفتند.
شنيده مي‌شود نظر وزير ورزش بر روي كفاشيان نيست و احتمال اينكه او مجدداً انتخاب شود، كم است. در جلسه مـجمع، اميرعابديني نيز به اين موضوع اشاره كرد، وقتي روبــه كـفـاشـيـان گـفـت: ايـن اخـتـيـارات، قـدرت رئـيـس فدراسيون را افزايش مي‌دهد و اين به نفع رئيس بعدي است. شما كه رئيس نيستي، پس اجازه بده رئيس بعدي خودش تصميم بگيرد!
بـه هـرحـال كفـاشيـان باشد يا نباشد، باتصويب اساسنامه، رئيس فدراسيون فوتبال اقتدارگرا خواهد شد و شايد يك ديكتاتور تمام عيار!
هميشه پاي دادكان در ميان است!
مثـل هميشـه حـرف ازفدراسيون فوتبال كه مي‌شود، پاي مـحمـددادكـان هـم بـه ميـان مـي‌آيـد. مـردم هنـوزخـاطـرات خوشي از دوران رياست او در اين فدراسيون دارند و به هـمـيـن خـاطـرمـشـتـاق هستند تا او يك‌بار ديگر به عرصه ورزش و فوتبال برگردد، اما تاكنون اصرارها بي‌فايده بوده است. تاقبل از اين، دادكان براي بازگشت شرط و شروط مي‌گذاشت اما حالا گويا كاملاً قيد حضوردوباره در اين عرصه را زده است، به‌طوري كه در آخرين مصاحبه خود گـفته: من ۵۰ ساله در اوج تجربه و پختگي خانه نشين شدم وحالا۵۶ ساله ام. برگردم چكار؟
اگـر از مـا مـي‌پـرسيد مي‌گوييم برگرديد تا خداي ناكرده امثال علي سعيدلو دوباره فرصت "خدمتگزاري به ورزش" و"انـجــام تـكـلـيــف" پـيـدانكننـد. بـس اسـت هـرچـه خـدمـت كردند!
ورزش ايران تا بوده و هست، تاوان علاقه سياسيون به تجربه جذاب مدیریت در عرصه ورزشی را پس داده است
