به گزارش مشرق به نقل از تهران امروز ، اظهارات اخير مسالمت جويانه مقامات دستگاه خارجه روسيه در حالي است كه چورکين، نماينده اين كشور در سازمان ملل متحد، در خصوص مسئله ايران و کشورهاي غربي گفته که روسيه نيز در نگراني ديگر کشورها درباره برنامه هستهاي ايران سهيم است اما اين پيشنهاد را نميپذيرد که بهترين راه براي جلوگيري از يک جنگ، به راه انداختن جنگ باشد. اين اظهارنظرهاي متناقض در حالي است كه دستگاه ديپلماسي ايران با نگاه استراتژيك خود به روسيه سعي ميكند تا مناسبات خود را با رويكردي مثبت پيش ببرد در حاليكه بحث بر سر نوع تعامل دو كشور، ديپلماسي جريان يافته ايران و روسيه را با انتقادات زيادي رو به رو ساخته است. يك نگاه، معتقد به رويكرد راهبردي مناسبات است و ديدگاهي ديگر به تعارض ديدگاه تاكتيكي روسيه با نگاه استراتژيك ايران اشاره دارد. در همين راستا با دكتر مهدي مطهرنيا ، استاد دانشگاه و كارشناس مسائل بينالملل گفتوگو كردهايم كه ماحصل اين گفتوگو در ادامه ميآيد.
روسيه به تازگي اعلام كرده است كه درصدد احياي گفتوگوهاي بدون پيش شرط ميان ايران و كشورهاي5+1 است، در حاليكه اين كشور، پيش از اين، اعلام كرده بود كه فعاليتهاي هستهاي ايران خطرناك نيست اما نماينده روسيه در سازمان ملل عنوان كرده كه روسيه در نگراني غرب درباره برنامه هستهاي ايران شريك است. با توجه به اين جهتگيريهاي متعارض، ارزيابي شما از تلاش جديد مسكو براي احياي مجدد گفتوگوهاي 5+1 با ايران چيست؟
مسجل است رفتار سياسي روسيه در پرونده هستهاي ايران سالهاست بر اساس رويكرد حفظ وضع موجود است. روسها در پي يافتن يك نقطه تعادل براي كسب منافع خود هستند. بيترديد يك طرف قضيه اين است كه روسيه بر اين امر واقف است كه ايران به عنوان يك دوست استراتژيك به حساب نميآيد و از سوي ديگر نميخواهد روابط ايران با كشورهاي مغرب زمين يا با جامعه بينالمللي بر روي تراز معيني قرار بگيرد و وضعيت موجود به سمت يك بافت تعريفي معين روي آورد. از اين رو روسيه بدش نميآيد كه ايران و پرونده هستهاي مربوط به ايران در وضعيت مبهم قرار گيرد و تلاش ميكند تا در اين وضعيت، منافع دوجانبه خود را از هر دو سوي رقابت كسب كند. از يكسو منافع ناشي از همكاريهاي خود با ايران را دارا باشد و از سوي ديگر به واسطه موضوع ايران از غرب امتياز بگيرد.
روسيه درصدد است مجددا طرح گام به گام با ايران را پيش ببرد. با توجه به اين که کشورهاي غربي در مورد اين طرح، موضع مثبتي از خود نشان ندادهاند، آيا امكان موفقيت در نتيجه حاصله از اين طرح وجود دارد؟
طرح گام به گام موضوع جديدي نيست و اساسا روح حاكم بر ديپلماسي واجد منطق طرح گام به گام است. هدف، اين است كه ايران دراين راستا گام بردارد و اگر تاكنون حركتي ديده نشده است به نظر ميرسد روسها از يكسو خواهان حفظ وضع موجودند و از سوي ديگر خواهان مديريت وضع موجود هستند تا بتوانند از يك طرف، نشان دهند كه دولت روسيه هنوز دولتي قدرتمند و موثر در معادلات بينالمللي است و از سوي ديگر از مواهب ناشي از اين مديريت در جايگاه بالادستي استفاده كنند كه نمونهاش نيروگاه بوشهر است. روسها حداقل يك دهه قبل ميبايستي اين نيروگاه را راهاندازي ميكردند و امروز بعداز يك دهه بايد تكنولوژي آن را مدرنتر ميكردند در حاليكه هنوز هم بعد از 11 سال نيروگاه بوشهر در وضعيت نامشخص است. در چنين وضعيتي حفظ وضع موجود و مديريت اين معنا از يكسو روسها را در موضع عدم پاسخگويي در برابر دولت ايران قرار داده و از سوي ديگر گستره امتياز گيري روسيه از غرب را افزوده است كه درهمين راستا ماجراي موشكهاي اس- 300 و بسياري ديگر از تعهدات عمل نشده روسيه را ميتوان به آن اضافه كرد. بنابراين چشمانداز پيشروندهاي را نميتوان از اين طرح استنباط كرد.
نوع تعامل دستگاه ديپلماسي ايران با روسيه را با توجه به مناسباتي كه با توجه به موضوعات مختلف داشتهاند چگونه ارزيابي ميكنيد؟
ايران معتقداست به ديپلماسي فعال عمل ميكند اما اين فعال بودن از نظر تئوريك به معناي چالش كشيدن قدرتهاي بزرگ در نظام بينالملل معني ميشود اما در منطق عملياتي، ضعف تحركات ديپلماسي ما موجب شده كه ايران در صحنه سياست خارجي خيلي قوي عمل نكند و با وجود گفتمان ايده آليستي و تاكيد بر اصول حكمت، عزت و مصلحت، نقشه راه عملياتي كردن اين واژگان مبهم باقي بماند كه باعث شده ايران در موضع گرفتن ديپلماسي فعال تنها برگهاي بازياي كه دارد بسيار محدود باشد و گاهي تنها يك برگ بازي در اختيار داشته باشد و آن هم روسيه است. دستگاه سياست خارجي بايد در وضعيتي قرار گيرد كه راههاي مختلفي داشته باشد و نبايد تنها به روسيه به عنوان تنها برگ برنده دلخوش باشد. در اين راستا بايد در ديپلماسي بهتر عمل كرده و راههاي متكثر براي رسيدن به اهداف خود را مورد امتحان قرار دهد كه بتواند ديپلماسي ايران را به جامعه بينالمللي وصل كند، در اين صورت نتيجه متفاوتي به دست خواهد آورد كه قطعا به نفع كشورمان خواهد بود. ما نبايد به روسيهاي تكيه كنيم كه هيچگاه بر مبناي حق عمل نكرده است. اين كشور، بر مبناي منافع دولت تزارها، شوروي كمونيستي و روسيه كنوني با ما بازي كرده است. امروز، روسيه به ايران به عنوان يك طعمه استراتژيك مينگرد چرا كه در گرفتن امتياز از جامعه بينالمللي به دنبال امتياز استراتژيك است و از لحاظ منطقهاي و انرژي يك رقيب محسوب ميشود و طبيعي است كه نگاهش به ايران هم در اين چارچوب باشد.
با توجه به بحثهاي مذكور چقدر اين اميدواري وجود دارد كه روسيه در بحث فعاليتهاي هستهاي ايران موضع ضد غربي خود را خصوصا در شوراي امنيت حفظ كند؟
رئاليسم روسي نوعي واقع گرايي زمخت و در عين حال آشكار و قابل پيشبيني را شكل بخشيده است. روسيه بيش از آنكه يك قدرت عملياتي باشد، يك قدرت نام آور است، چرا كه اين كشور در معادلات بينالمللي قدرت، هنوز متكي به قدرت سنتي خود، يعني قدرت نظامي است. بنابراين هنوز هم در معادلات بينالمللي از جايگاه بالا دستي خود در جنگ سرد ارتزاق ميكند و لذا سران روسيه به خوبي واقفند كه برد نام روسيه دهها كيلومتر بيش از واقعيت قدرت آنها در جهان حركت ميكند. روسيه، شوروي فروپاشي شدهاي است كه بالغ بر 2 دهه پس از فروپاشي هنوز كمر راست نكرده است. لذا روسها اين رئاليسم خود را به خوبي درك كردهاند تا سقف معيني كه امكان امتيازگيري در بحرانهاي بينالمللي است از ابهت به جاي مانده خود استفاده و تجديد قوا كنند و از سوي ديگر در بزنگاههاي اصلي، قهرمان غايب ميدان هستند تا بدين وسيله هم افكار عمومي داخل كشور خود را راضي نگه دارند و هم سايهاي از ابهت گذشته را به نمايش بگذارند! از اين رو نزديك هر انتخاباتي كه برگزار ميشود، حزب حاكم روسيه با رويكرد رئاليستي خود شعارهاي ضد غربي ميدهد. پوتين قبل از انتخابات رياستجمهوري پيشين در كنفرانس مونيخ به گونهاي صحبت كرد كه همگان باور كردند كه با انتخاب وي به رياستجمهوري روسيه،جنگ سرد دوبارهاي ميان روسيه و آمريكا آغاز ميشود و امروز هم در آستانه انتخابات، رگ ضد غربي پوتين ورم ميكند كه در اين ميان نبايد به اين رويكردهاي متغير روسيه دلخوش نمود.