به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاین ، محمدجعفر صافی موسس شبکه سوم سیما پایهگذار برقراری تماسهای مستقیم با ورزشکاران پس از پایان رقابتهاست.
او در این مورد میگوید: «اولین تماس مستقیم در استودیوی صدا و سیما در بازیهای بانکوک 98 بود. آقای شفیع آنجا بودند و ما با دوستان فنی صحبت کردیم و امکاناتی فراهم شد که ارتباط مستقیم برقرار کردیم. بعدها این روند ادامه پیدا کرد. مثلا در سیدنی، تا روزهای آخر کاروان ایران مدال نمیگرفت. اولین مدال ما را آقای توکلی در وزنهبرداری گرفتند و روز بعد رضازاده مدال گرفت.
روز بعد زنگ زدم تهران که با خانواده رضازاده تماس بگیرید و همه چیز را برای برقراری یک تماس مستقیم با خانواده رضازاده آماده کنید. رضازاده در جریان نبود. مجری به او گفت دوست داری اولین کسی که با او صحبت میکنی چه کسی باشد؟ گفت مادرم. مجری گفت خب صحبت کن. مادر رضازاده گفت من دست تو را میبوسم. رضازاده گفت نه، من دست تو را میبوسم. یک صحنه عاطفی ایجاد شده بود که در سالن همه گریه میکردند.»
صافی ادامه میدهد: «یک صحنه دیگر هم در مسابقات آسیایی بوسان بود که ساعی قهرمان شد و آمد در استودیو پیش ما. به من گفتند مادر آقای ساعی برای قهرمانی پسرش روزه گرفته و در دفتر پخش شبکه افطار کرده است. اقای فردوسیپور در این زمینه توضیحاتی به ساعی داد و بعد بحث را برد به این سمت که آقای ساعی کی میخواهد ازدواج کند؟ مادرش گفت خودش باید بخواهد و خودش گفت مادرم باید اقدام کند. بعدها ساعی من را دید و گفت آن مصاحبه باعث شد من ازدواج کنم.»
او در این مورد میگوید: «اولین تماس مستقیم در استودیوی صدا و سیما در بازیهای بانکوک 98 بود. آقای شفیع آنجا بودند و ما با دوستان فنی صحبت کردیم و امکاناتی فراهم شد که ارتباط مستقیم برقرار کردیم. بعدها این روند ادامه پیدا کرد. مثلا در سیدنی، تا روزهای آخر کاروان ایران مدال نمیگرفت. اولین مدال ما را آقای توکلی در وزنهبرداری گرفتند و روز بعد رضازاده مدال گرفت.
روز بعد زنگ زدم تهران که با خانواده رضازاده تماس بگیرید و همه چیز را برای برقراری یک تماس مستقیم با خانواده رضازاده آماده کنید. رضازاده در جریان نبود. مجری به او گفت دوست داری اولین کسی که با او صحبت میکنی چه کسی باشد؟ گفت مادرم. مجری گفت خب صحبت کن. مادر رضازاده گفت من دست تو را میبوسم. رضازاده گفت نه، من دست تو را میبوسم. یک صحنه عاطفی ایجاد شده بود که در سالن همه گریه میکردند.»
صافی ادامه میدهد: «یک صحنه دیگر هم در مسابقات آسیایی بوسان بود که ساعی قهرمان شد و آمد در استودیو پیش ما. به من گفتند مادر آقای ساعی برای قهرمانی پسرش روزه گرفته و در دفتر پخش شبکه افطار کرده است. اقای فردوسیپور در این زمینه توضیحاتی به ساعی داد و بعد بحث را برد به این سمت که آقای ساعی کی میخواهد ازدواج کند؟ مادرش گفت خودش باید بخواهد و خودش گفت مادرم باید اقدام کند. بعدها ساعی من را دید و گفت آن مصاحبه باعث شد من ازدواج کنم.»