حجاب و عفاف

حجاب به‌عنوان نماد دینداری یک جامعه با هویت دینی است. نمی‌توانیم به‌راحتی بگوییم حجاب مسأله نیست یا یک مسأله دست چندم است.

گروه فرهنگ و هنر مشرق - این روزها با گرم شدن هوا از طرفی و فرارسیدن مناسبت‌هایی مانند روز قیام مسجد گوهرشاد و روز دختر از طرف دیگر، بحث‌ها درباره حجاب و عفاف داغ شده است. یکی از این بحث‌ها هفته گذشته در حسینیه هنر مشهد با حضور فعالان فرهنگی و دانشگاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد. در نشست بیستم از سلسله نشست‌های «گفتار عصر» درباره واقعه گوهرشاد خانم رقیه فاضل، دانش‌آموخته دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد، در سخنرانی خود با موضوع «حجاب و مقابله با منافع نظام سلطه» انگاره تقدم و اولویت مسائل معیشتی و اقتصادی بر پوشش و حجاب را مورد نقد و بررسی قرار داد.

فاضل ابتدا این مسأله را مطرح کرد که فعالان فرهنگی حزب‌اللهی در مواجهه با مسأله حجاب در فضای عمومی چه کار باید بکنند. او این‌طور توضیح داد: دو طیف نظر در این باره وجود دارد. یک طیف که قدیمی‌تر هم هست، حجاب را در صدر مسائل می‌بیند و طبیعتاً نزدیک فصل گرما دغدغه‌هایشان خیلی جدی‌تر می‌شود. همه دنبال راهکار هستند که چه باید کرد. این نگاه در دهه 70 و 80 این نگاه منتسب به بچه‌های حزب‌اللهی بود. جریان دیگری در تقابل با این جریان به‌وجود آمد. آنها می‌گفتند که باید اسلام را کلان‌تر ببینیم و حجاب اگر چه مسأله است اما در صدر مسائل نیست. ما مسأله بیکاری و تورم و ... را داریم و به تعبیری در این شرایط برای بچه‌مذهبی‌ها «کلاس» ندارد که به حجاب بپردازند. این گروه می‌گویند مردم معتقدند که مذهبی‌ها گرسنگی مردم را درک نمی‌کنند که به مسأله حجاب می‌پردازند و مشکل‌شان موی جوانان است. خیلی از کسانی که به این نگاه گرایش پیدا کردند خودشان آدم‌ها مذهبی و محجبه هستند.

او به نتیجه عملی این دو نگاه اشاره کرد و گفت: جریان اول امر به معروف و نهی از منکر زبانی و راهپیمایی زنان محجبه را در دستور کار قرار می‌دهند. جریان دوم اما می‌گوید وقتی بانکداری ربوی وجود دارد باید مطالبه مذهبی‌ها به سمت اصلاح بانک برود. مثلاً می‌گویند در تقابل عامل و ساختار چرا این‌قدر به عامل توجه می‌شود و ساختارهای فسادزا مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟

فاضل معتقد است نخستین شباهتی که این دونگاه با هم دارند این است که هر دو نگاه‌شان محدود به جامعه خودی است و نگاه جامع و بین‌المللی و جهانی ندارند. او توضیح داد: ما در جهان، جریان دیگری هستیم.

 حتی کسی که فرهنگ و اقتصاد و تربیت را با هم متصل می‌بیند، باز هم نگاهش محدود به درون جمهوری اسلامی است. نگاه دیگر هم همین محدودیت را دارد و نگاهش خرد است و جهانی نیست. از این نگاه حفظ حجاب جهاد اکبر است و باید زنان آن را رعایت کنند. هر دو جریان درد و درمان را درون مرزهای جمهوری اسلامی می‌بینند.او به شباهت‌های دیگر دو جریان در مواجهه با حجاب اشاره کرد و گفت: هر دو نگاه حجاب را موضوعی فرهنگی و تربیتی می‌بیند. نگاه دوم هم اگر اقتصاد را مؤثر می‌بیند معتقد است حجاب به مثابه یک امر فرهنگی، ارتباطاتی با اقتصاد دارد و خب اقتصاد هم اولویت دارد. شباهت سوم این است که هر دو فارغ از یک نگاه تاریخی موضوع حجاب را تحلیل می‌کنند.

فاضل موضع ممکن و مطلوب حزب‌اللهی‌ها درباره حجاب را این‌طور تشریح کرد: از موضع اسلام ناب حفظ حجاب حقیقتاً یک دغدغه است. حجاب به‌عنوان نماد دینداری یک جامعه با هویت دینی است. نمی‌توانیم به‌راحتی بگوییم حجاب مسأله نیست یا یک مسأله دست چندم است. اولین موضوع این است که برخلاف دو جریانی که حجاب را درون مرزهای ایران می‌بینند، نگاه حزب‌اللهی این است که نه‌تنها حجاب، بلکه بسیاری از مسائل دیگر ذیل یک «جنگ» قرار می‌گیرد. دو جبهه وجود دارد که میانشان تقابل است. جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار. حجاب در میانه این جنگ خودش را مطرح می‌کند. حفظ حجاب هم جهاد اکبر است و هم جهاد کبیر. چون به عنوان جنگ دو جبهه است. یک نگاه سیاسی به این موضوع وجود دارد. گویا دو جریان قدرت در جهان رودررو قرار گرفته‌اند و حجاب نه‌تنها یک مسأله یک مسأله فرهنگی و تربیتی بلکه یک مسأله سیاسی است و در عرصه روابط بین‌الملل هم می‌تواند در چالش حقوق زن مطرح شود.

او به لزوم داشتن نگاه تاریخی در زمینه حجاب اشاره کرد و افزود: این نگاه تاریخی دو رویکرد قبلی ما را هم اثبات می‌کند. ما اگر به حجاب یک نگاه تاریخی بیندازیم، می‌بینیم که یک جریان ظالمانه و استعمارگر وجود دارد که در قرن 19 به اوج خودش رسید. این جریان ظالمانه برای زیاده‌خواهی و سلطه‌گری خودش دنبال سیاست‌هایی می‌گردد و به‌شدت هم اقتصادی به موضوعات نگاه می‌کند. او برای حاکم کردن سلطه خودش به سراغ حجاب رفته است. ما سه نوع استعمار داریم؛ یکی استعمار کهن که با لشکرکشی نظامی صورت می‌گیرد. بعد استعمار نو را داریم که به‌وسیله دولتمردان دست‌نشانده صورت می‌گیرد و منافع استعمارگران تأمین می‌شود. جریان سوم استعمار فرانو است که به دنبال سلطه بر اذهان مردم هستند و این اذهان آمریکایی‌شده منافع آمریکا را تأمین می‌کنند. استعمارگر برای اینکه موفق شود باید اندیشه و حس مقاومت را از جامعه هدف بگیرد. 

دین هم که الهام‌بخش اندیشه مقاومت است. استعمار به این دلیل دین‌زدایی می‌کند. طبیعی است که سلطه‌گر اگر بخواهد هویت خاصی را به کشوری غالب کنم باید هویت‌پیشینی او را بگیرم. در لایه اقتصادی باید سود و سرمایه به حداکثر برسد. به این ترتیب از زن به‌عنوان نیروی کار ارزان استفاده می‌کند. لذا نخستین مانع حجاب است که باید با آن مقابله شود. از طرفی اگر زنان را به سمت مصرف ببرد چرخ نظام سلطه و سرمایه‌داری خواهد چرخید. حجاب به مثابه یک مانع نقشی اساسی دارد. از طرف دیگر زن مبلغ خوبی برای کالاهای سرمایه‌داری است و کم‌کم خودش تبدیل به کالا می‌شود. به این ترتیب در چند لایه نظام سلطه زن یک عنصر اساسی می‌شود. زن محجبه سد بزرگی در برابر زیاده‌خواهی نظام سلطه است.

فاضل ادامه داد: اگر استعمار بخواهد یک جامعه را سست کند که دیگر مقاوم نباشد باید شهوت‌رانی را ترویج کند. جامعه‌ای که اهل شهوت‌رانی باشد مجاهد نخواهد بود. طبیعتاً باید روی عنصر زن سرمایه‌گذاری کرد. در میان دعوای جبهه حق و باطل طبیعی است که جبهه باطل این‌قدر روی مسأله حجاب سرمایه‌گذاری کند. جریان حزب‌اللهی نمی‌گوید حجاب در رأس مسائل نیست اما تحلیلش تحلیل دقیقی است و موضوع را تاریخی، سیاسی و کلان و جهانی می‌بیند. لذا تحلیل با دو جریان دیگر متفاوت است.

او به کارهای فرهنگی که در زمینه ترویج حجاب می‌شود اشاره کرد و گفت: خوب است که به موضوع جهاد با نفس زنان در مقوله حجاب اشاره کرد اما قضیه صرفاً این نیست، بلکه حفظ حجاب یک جهاد کبیر است؛ یعنی تأثیر نگرفتن از جبهه مقابل. حفظ حجاب یعنی این جامعه یک هویت مستقل دارد و به راحتی تحت تأثیر فرهنگ جبهه مقابل قرار نمی‌گیرد.

 بی‌سبب نیست این همه مسخره کردن حجاب در رسانه‌ها. البته این حرف درست است که مسائل مهمتری از حجاب وجود دارد اما مسأله حجاب هم مرتبط با همان مسائل مهم است. ما می‌گوییم ربا در بانک‌ها مانند بی‌حجابی از همان نظام سرمایه‌داری نشأت می‌گیرد. به اسم آزاداندیشی و روشنفکری نباید حجاب را از اولویت خارج کنیم.

او با تأکید بر نگاه تاریخی به مسأله حجاب گفت: کشف حجاب رضاخان دقیقاً در زمان سلطه استعمار نو اتفاق افتاد. جالب است که سه کشور؛ یعنی آتاترک در ترکیه، رضاخان در ایران و امان‌الله‌خان در افغانستان این سیاست را که توسط استعمارگران دیکته شده بود، اجرا کردند. دقیقاً همان اتفاقی که در ایران باعنوان تطهیر دوره پهلوی و مدرنیزاسیون او اتفاق می‌افتد، در افغانستان هم هست و دوره امانی را پررنگ و تطهیر می‌کنند. در دوره کنونی هم که دوره استعمار فرانو حاکم است بی‌حجابی را ترویج می‌کنند که اتفاقاً اجباری هم هست اما به‌صورت نرم.

*صبح نو

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۵
    2 1
    از این که یک خانم صاحب قلم این سطور را قلمی کرده مایه مسرت است
  • IR ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۵
    0 2
    بد نبود. دارید پیشرفت میکنید

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس