به گزارش مشرق به نقل از فارس، این روزها بحث ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در بین تحصیل کردندگان مقطع لیسانس بیش از هر زمان دیگری داغ شده است. بحثی که به هر صورت باعث شده که دانشجویان علاقهمند، به شیوههای مختلفی برای رسیدن به این موضوع متوسل شوند. به نوعی که برخی از آنها تلاش میکنند مانند لیسانس برای مقاطع بالاتر کنکور بدهند اما برخی دیگر که نمیخواهند تجربه دوران کنکور را دوباره تکرار کنند به فکر راههای دیگری میافتند که یکی از اصلیترین آنها مهاجرت است.
در این میان در چند سال اخیر برخلاف گذشته که اکثر مهاجرتهای تحصیلی به غرب بود بخش قابل توجهی از این مهاجرتها به سمت کشورهای جنوب شرقی آسیا مثل هند و مالزی گرایش پیدا کرده است. این در حالی بوده که مهاجرت به مالزی به تدریج در حال تبدیل شدن به تبی جدی برای تحصیلکردهها است.
از طرف دیگر چند سالی میشود که مسئولان و کارشناسان مختلف درباره موجهای مهاجرت به مالزی علی الخصوص مهاجرتهای تحصیلی هشدار میدهند اما برطبق آمار گویا برخیها این هشدارها را جدی نگرفتهاند و هنوز خیال سفر به کشورهایی همچون مالزی برای تحصیل دارند.
این موضوع در حالی است که اخیراً میزان مهاجرتهای تحصیلی به مالزی حتی نسبت به کشورهای اروپایی افزایش داشته و بسیاری از جوانان به این گمان که هزینه مهاجرت به مالزی نسبت به مهاجرت به اروپا و آمریکا کمتر و درصد موفقیت بیشتر است، تصمیم به این مهاجرتها میگیرند.
از سوی دیگر نکته بسیار قابل توجه اینجاست که بسیاری از این مهاجرتها بدون پیش بینی قبلی یا برنامهریزی خاص صورت میگیرد، به نوعی که اکثریت مهاجرتکنندگان تحت تأثیر تبلیغات فوق العاده زیاد به یکباره تصمیم به این کار میگیرند و همین موضوع خانوادهها را با مسائلی روبهرو میکند که غیر قابل پیشبینی است.
این مسائل غیر مترقبه در حالی است که اخیراً شاهد بازگشت افراد زیادی بودهایم که تحصیل خود را به دلایل مختلف در مالزی رها کرده و به ایران بازگشته اند. مهران یکی از همین جوانان است. او در این باره به خبرنگار فارس میگوید: قبل از مهاجرت به گمان اینکه مالزی از لحاظ علمی از سطح بالاتری نسبت به دانشگاههای ایران برخوردار است به یکباره تصمیم به این مهاجرت گرفتم اما پس از رفتن و گذشت چند ماه از سکونت در مالزی کاملاً به این موضوع پی بردم که بخش وسیعی از مسائلی که در ذهنم به وجود آمده، ناشی از تبلیغات وسیعی بوده است که دانشگاههای مالزی برای جلب نظر جوانان ایرانی انجام میدهند.
همچنین این دانشجوی ایرانی درباره مشاهداتش در مالزی به این نکته اشاره کرد که تعداد قابل توجهی از جوانان ایرانی ساکن مالزی، قصد بازگشت دارند اما به دلیل اینکه در میان راه تحصیل هستند و تا به امروز هزینه زیادی انجام دادهاند از بازگشت خودداری میکنند.
دانشگاههای نامعتبر که رتبه جعل میکنند
این صحبتها در حالی است که وزارت علوم بارها و بارها بر این موضوع تأکید داشته که تعداد زیادی از دانشگاههای مالزی معتبر نیستند و علاوه بر این موضوع از نظر علمی در سطح جهان بسیار پایین محسوب میشوند. هشدارهای وزارت علوم در حالی صورت گرفته که بخش وسیعی از دانشگاههای مالزی غیر انتفاعی و خصوصی است و به همین علت تنها به دنبال خالی کردن جیب جوانان دانشجوی ایرانی هستند.
دانشگاه مالتی مدیا مالزی MMU، دانشگاه لیم کوک وینگ مالزی، دانشگاه یو سی اس آی، دانشگاه تناگا مالزی، دانشگاه سانوی مالزی، دانشگاه کالج کی بی یو مالزی تنها بخشی از این دانشگاههای خصوصی هستند که نه اعتبار خاصی دارند و نه از نظر سطح کیفی در سطح مطلوبی هستند.
در این میان تنها چند دانشگاه دولتی میماند که از لحاظ علمی هیچ کدام در سطح دانشگاههای برتر ایران نیستند و به مراتب در رتبههای پایینتری قرار میگیرند.
اما دانشگاههای مالزی آنقدر بر امر تبلیغات تمرکز کردهاند که حتی برخی از آنها حاضر شدهاند که با جعل آمار، خود را جزء ۵۰۰ دانشگاه معتبر دنیا معرفی کنند. این در حالی است که علاوه بر مالزی، هند هم از دیگر کشورهای شرق آسیایی بوده که تا به امروز تلاش مضاعفی برای جلب جوانان ایرانی انجام داده است.
غبار تبلیغانی، یکی از مهمترین عوامل فریب
امرالله امانی، جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره جوانانی که به مالزی مهاجرت میکنند به این موضوع اشاره میکند که بخشی از این افراد در مقابل جامعه و کشور خود احساس مسئولیت ندارند. در این میان این استاد دانشگاه ایجاد غبار تبلیغاتی را از مهمترین دلایل مهاجرت تحصیلی دانشجویان ایرانی میداند و میگوید: ما در کشور خود اساتید فوق العاده خوبی داریم که از هر لحاظ بر دانشگاههای کشوهایی همچون مالزی برتری دارند و همچنین خود دانشگاههای ایران هم، چه از لحاظ امکاناتی و چه از نظر فضای تحصیلی چیزی کمتر از دانشگاههای هند و مالزی ندارند.
اما در این میان، پدیده مهاجرت به مالزی از نظر این استاد دانشگاه هم برای خود فرد و هم جامعه تبعاتی دارد. به ویژه که در مرحله اول، خود فرد هنگامی که وارد چنین کشور خارجی میشود با مشکلات زیادی روبه رو خواهد شد. از طرف دیگر بخش قابل توجهی از دانشجویان ایرانی پس از مدت کوتاهی از ورود خود به این کشور، به مشکلات عدیده اقتصادی برخورد میکنند که به همین دلیل ناگزیرند به کارهای مختلف بپردازند و همین موضوع به تدریج وقتی برای درس خواندن آنها باقی نمیگذارد.
همچنین امانی بر این باور است که مهاجران پس از بازگشت از این کشور به دلیل تفاوتهای فرهنگی این کشور با جامعه ما دچار سرگشتگی و شکاف فرهنگی با جامعه ایرانی میشوند.
از سوی دیگر تبعات اینگونه مهاجرتها دامن خانوادههای جوانان مهاجرتکننده را هم میگیرد. به گونهای که بارها مشاهده شده است که بخش وسیعی از این خانوادهها به دلیل مهاجرت فرزندان دچار فقر اقتصادی میشوند چرا که پس از مدت کوتاهی به دلیل صرف هزینههای فراوان و فرستادن مبالغ قابل توجه، دچار ضعف شدید مالی خواهند شد و این در حالی است که این خانوادهها قبل از مهاجرت و در صورت تحصیل فرزندان خود در داخل کشور بدون تردید از شرایط معمول اقتصادی برخوردار بودند.
تب مالزی خانوادههای ایرانی را میسوزاند
در این باره آقای محمدی که فرزندش چند سالی میشود برای تحصیل به مالزی مهاجرت کرده به ما میگوید: از همان ماههای اول مهاجرت تا به حال برای تأمین هزینههای فرزندم مجبور شدهام از اصلیترین هزینههای زندگیام بگذرم و به همین علت خود و خانوادهام به شدت در تنگنای اقتصادی قرار گرفتهایم.
صحبتهای این چنینی از سوی سرپرستان خانوادهها در حالی است که برخی از جوانان به شخصه باور دارند که تصمیم بدون برنامهریزی و بدون کسب اطلاعات ستم به والدین است چرا که آنها به دلیل علاقه به فرزندان ناچار میشوند با این مهاجرت موافقت کرده و متحمل هزینههای سنگین آن شوند. از سوی دیگر نکته جالب اینجاست که برخی از دانشجویان به گمان اینکه هزینه تحصیل در دانشگاههای مالزی کمتر از دانشگاههای آزاد ایران است به این مهاجرت راغب میشوند! در حالی که هزینه هر ماه زندگی در مالزی بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ دلار است و هزینه دریافت مدرک دکتری در این کشور به صورت میانگین بین ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان خواهد بود و این هزینه علاوه بر دیگر مشکلاتی خواهد بود که هر فرد و خانوادهاش باید متحمل آن شوند.
با وجود تمام این شرایط سؤالی که مطرح میشود این است که چه باید کرد؟ و چگونه باید با نگاهی کارشناسانه جلوی خروج سرمایههای معنوی از کشور را گرفت؟
امانی در این پاسخ به این سؤال بر نقش رسانهها علیالخصوص رسانه ملی تأکید می کند. او معتقد است که باید برنامههای روشنگرانهای با قالبهای مختلف تولید شود که در همه آنها به جوانان و خانوادههایشان درباره تصمیمات ناسنجیده هشدار داده شود همچنین باید این غبار تبلیغاتی که از سوی برخی دانشگاههای مالزی به راه افتاده خنثی شود و خانوادهها به این موضوع آگاه شوند که دانشگاههای مالزی به هیچ وجه برتری نسبت به دانشگاههای ایران ندارند تا مبادا این خانوادهها با خیال این برتری، فرزندان خود را راهی کنند.
به نظر میرسد که برای ایجاد این موجهای آگاهیبخش باید هر چه سریعتر برنامهریزی کرد. برنامهریزی که بدون تردید میتواند از خروج سرمایههای کشور جلوگیری کند.