کد خبر 859464
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۷
عبدالباری عطوان

قطر در شکست بخش اعظمی از محاصره تحمیلی موفق شد و این کار را با ایجاد جایگزین‌های تجاری و اقتصادی در ایران و ترکیه انجام داد.

به گزارش مشرق، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان در سرمقاله روزنامه فرامنطقه‌ای رای‌الیوم به تحولات در منطقه خلیج‌فارس، در سایه تداوم بحران در روابط قطر با چهار کشور عربی پرداخته و نوشته است: بعد از 8 روز و به طور مشخص در «پنجم» ژوئن آینده بحران خلیج‌فارس سال نخست خود را تکمیل می‌کند و وارد دومین سال خود می‌شود بدون آن‌که نشانه‌ای درباره احتمال راه‌حل‌های زودهنگام در چشم‌انداز آن دیده شود بلکه طرفین این بحران را حاد می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

قطر خرید و فروش کالاهای عربستان را ممنوع کرد

میانجیگری کویت که در ابتدای بحران فعال شد به بن‌بست خورده است ولی میانجیگری آمریکایی‌ها، که «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا در ماه‌های گذشته با دعوت رهبران کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس به واشنگتن به منظور بسترسازی جهت برگزاری «نشست آشتی» در تفرجگاه «کمپ دیوید» طی ماه جاری، می‌خواست به نوبه خود، با برکناری «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا که بارزترین مهندس آن به‌شمار می‎رفت و به دلیل عدم همکاری چهار کشور تحریم‌کننده قطر با این میانجیگر، به طور کامل دود شد، مُرد و تحلیل رفت.

«شیخ خالد بن‌احمد آل‌خلیفه» وزیر خارجه بحرین طی گفت‌وگو با روزنامه «الشرق الاوسط»، که یکشنبه منتشر شد، اظهار داشت که هیچ راه‌حلی برای این بحران وجود ندارد. او انگشت خود را روی نقطه حساسی گذاشت زمانی‌که گفت: «در ابتدای بحران با قطر توقع داشتیم که امیر این کشور به عربستان سعودی برود ولی این اتفاق نیفتاد و 13 درخواست چهار کشور تحریم‌کننده را برآورده نکرده که بارزترین این درخواست‌ها تعطیل کردن شبکه تلویزیونی الجزیره و دیگر بازوهای رسانه‌ای قطر و قطع روابط با جنبش اخوان‌المسلمین است.»

دولت قطر تعمدا روز یکشنبه اقداماتی تنش‌زا اتخاذ کرد که چه‌بسا به دلیل ناامیدی‌اش از دستیابی به راه‌حلی برای بحران دست به آن زد. قطر واردات از چهار کشور تحریم‌کننده‌اش (مصر، عربستان سعودی، امارات و بحرین) را ممنوع کرد و از صاحبان فروشگاه‌ها خواست که کالاهایی که از این چهار کشور دارند را فورا نابود کنند؛ گویا زبان حالش این است که می‌گوید: «نه شما را می‌خواهیم و نه کالاهای‌تان را، کالاهای ایرانی و ترکیه‌ای جایگزین، اساسا اولویت دارند.»

شورای همکاری خلیج‌فارس کاملا دو تکه شده یک بخش آن شامل عربستان سعودی، امارات و بحرین را شامل می‌شود و بخش دیگر آن شامل عمان، کویت و قطر است.

شورای همکاری خلیج‌فارس که به عنوان یک قدرت منطقه‌ای متحد ضرب‌المثل شده بود کاملا دو تکه شده، که این تقسیم نیز رسما اعلام نشده است. یک بخش آن شامل عربستان سعودی، امارات و بحرین را شامل می‌شود و بخش دیگر آن شامل عمان، کویت و قطر است. همچنین شکاف میان این دو اردوگاه ماه به ماه عمیق‌تر می‌شود و نشانه‌های زیادی در این زمینه وجود دارد آن هم در چندین عرصه که مجال ذکر آنها در این‌جا نیست.

خطرناک‌ترین پیامدهای این بحران عمیق‌تر شدن پدیده همزیستی با آن، به‌ویژه از سوی چهار کشوری است که دولت قطر را تحریم کرده‌اند. واضح است که این کشورها استراتژی بلند مدتی را برای عادی‌سازی این بحران تدوین کردند؛ چرا که معتقدند دولت قطرِ «محاصره شده» بیشتر ضرر و رنج را متحمل می‌شود حتی رسانه‌های این کشورها، که هجمه شدیدی علیه دوحه انجام می‌دادند و برای تغییر نظام در آن و ایجاد جایگزین‌هایی تبلیغ می‌کردند دیگر نسبت به این بحران بی‌توجه شده‌اند و یا این‌که مانند گذشته به آن نمی پردازند.

دولت قطر در شکست محاصره یا شکست بیشتر ابعاد آن موفق شد و این کار را با ایجاد جایگزین‌های تجاری و اقتصادی در ایران و ترکیه انجام داد.

بر این باور هستیم که حالت آرامش کنونی «ساختگی» به نظر می‌رسد و چه‌بسا آرامش پیش از توفان است؛ زیرا تندبادهای سیاسی تندی این روزها در چندین مکان در حال جمع شدن هستند و این نشان از آن دارد که شاید تابستانی داغ‌تر از حد معمول در راه است.

دولت قطر در شکست محاصره یا شکست بیشتر ابعاد آن موفق شد و این کار را با ایجاد جایگزین‌های تجاری و اقتصادی در ایران و ترکیه انجام داد و نیز پایگاه نظامی بزرگی برای ترکیه در نزدیکی پایگاه نظامی «العدید» آمریکا تاسیس کرد که بیش از 30 هزار نظامی با تجهیزات کامل در آن مستقر هستند و قطر این گام را در چارچوب اقدامات پیشگیرانه- دفاعی برای رویارویی با هر گونه حمله نظامی به منظور تغییر نظام مشابه سال 1996، برداشت، ولی خطرات بعدی به شکل مستقیم یا غیرمستقیم از سوی آمریکا می‌آید.

بیشتر توضیح می‌دهیم و می‌گوییم که احتمال می‌رود طی هفته‌های آینده شاهد تحرکات سیاسی و اقتصادی و چه بسا نظامی از سوی آمریکا علیه ایران شویم آن هم پس از لغو توافق هسته‌ای با ایران و ارائه 12 درخواست از ایران( به تقلید از چهار کشور تحریم‌کننده قطر)، که پذیرش کامل آنها شرط اعمال نکردن تحریم‌های اقتصادی و توقف تلاش‌ها برای تغییر نظام در تهران، تلقی می‌شود.

ایران اعلام کرده است که هرگز این شرایطی، که سه کشور تحریم‌کننده قطر در خلیج‌فارس آن را تأیید کردند را نمی‌پذیرد. ایران همچنین تهدید کرده است که به غنی‌سازی اورانیوم باز می‌گردد. حالا پرسشی که خودش را برای رهبران قطر مطرح می‌کند و به اکراه باید به آن پاسخ دهند این است که آیا به محاصره قریب‌الوقوع ایران توسط آمریکا کمک خواهند کرد یا خیر؟

به عقیده این تحلیلگر عربی ، سران قطر به خوبی می‌دانند که سیاست به دست گرفتن عصا از وسط، که در آن مهارت پیدا کرده‌اند، بی‌فایده است. گفتن این موضوع لازم است که این سیاست قطری‌ها توسط دولت راستگرایی که از دولت همانند آن در دوران «جورج بوش پسر» تندروتر است، قابل قبول نیست؛ چرا که تأیید محاصره ایران یعنی قطع روابط تجاری و استفاده نکردن از بنادر و حریم هوایی باز ایران. افزون بر این، مخالفت با محاصره آمریکایی علیه ایران و همکاری نکردن با آمریکایی‌ها در این زمینه یعنی رویارویی با آمریکا و چه بسا روبه‌رو شدن با گزینه خروج نیروهای آمریکایی از پایگاه العدید و انتقال آن به ریاض یا ابوظبی است.

نکته دیگر که انتظار می‌رود در آینده مطرح شود مساله برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر در سال 2022 است. اگر این مساله این روزها از عناوین خبری در جهان غرب ناپدید شده به این دلیل است که اکنون غربی‌ها تمایل دارند که جام جهانی پیش‌ِ رو در روسیه پایان یابد، سپس هر سخنی در مکان و زمان خود گفته شود.

همه نشانه‌ها حکایت از آن دارد که دولت قطر هرگز به فشارها تن نمی‌دهد.

کشورهای چهارگانه دشمن قطر این مساله را می‌دانند و مخالفت‌شان با هر گونه راه‌حلی برای بحران خلیج‌فارس، آن هم بدون برآورده شدن شرط‌های‌شان، به دلیل آگاهی آنها به اهمیت این اهرم فشار است. چگونه این بازی‌هایِ به این مهمی، در کشوری برگزار شود که با تحریم حداقل نیمی از پیرامون جغرافیایی و دیموگرافی‌اش مواجه است؟

همه نشانه‌ها حکایت از آن دارد که دولت قطر هرگز به فشارها تن نمی‌دهد؛ زیرا شاخه تندرو در خاندان حاکم بر این کشور از غروری برخوردار است که وضعیت «سرسختی» کنونی را تشدید می‌کند ولی در عین حال مخالف راه‌حلی نیست که این غرورش را بشکند و چه بسا این مساله سفر «شیخ تمیم بن‌حمد آل‌ثانی» امیر قطر به کویت، که دوشنبه( امروز) در رأس هیأتی بزرگ شامل شماری از برادرانش و دولتمردان برجسته انجام می‌شود را تفسیر می‌کند. درست است که این سفر، سفر سالیانه و سنتی برای تبریک به «شیخ صباح الاحمد» ستون خاندان‌های حاکم بر خلیج‌فارس و حکیم آنها و نیز به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان صورت می‌گیرد ولی چه بسا در چارجوب تلاش برای رایزنی درباره برون‌رفت از بحران و نیز شکست محاصره انجام می‌شود و مصداق این ضرب‌المثل است: «هم فال و هم تماشا.»

شیخ خالد، وزیر خارجه بحرین در گفت‌وگو با روزنامه «الشرق الاوسط» پیام مهم و معناداری به قطری‌ها داد مبنی بر این‌که سفر شیخ تمیم به ریاض راه‌حل بحران است حالا آیا امیر قطر به این پیام پاسخ مثبت می‌دهد؟

تا این لحظه دشوار است که با قاطعیت گفت که امیر قطر به پیام بحرین پاسخ مثبت خواهد داد؛ زیرا همه نشانه‌ها مخالف آن را می‌گویند مگر آن‌که امیر کویت راه‌حل میانه‌ای و مورد قبول تمامی طرف‌ها را مطرح کند. با توجه به مهارت امیر کویت در عرصه دیپلماسی به مدت بیش از نیم قرن به نظر می‌رسد چنته کویت کاملا خالی از طرح‌ها نیست.

آمادگی برای پذیرش راه‌حل‌های میانه برای بحران‌های دشوار زمانی صورت می‌گیرد که طرف‌های درگیر در بحران، از آن به ستوه آمده و به درجه‌ای از خستگی رسیده‌اند و در نهایت دنبال راهکاری برای عبور از آن هستند. آیا طرف‌های بحران خلیج‌فارس به این نتیجه رسیده‌اند؟

باید برای پاسخ این سوال منتظر روزها و هفته‌های آینده ماند اگر چه ما در این زمینه خیلی شک و تردید داریم. آب زیادی از زیر پل اختلافات رد می‌رود و رسانه‌های سنتی و الکترونیکی نیز نقش چشمگیری در دامن زدن به این اختلافات ایفا می‌کنند.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
    0 5
    با هم این روزنامه زرد حرف زد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس