به گزارش مشرق، انتشار اين گزارش در اين سايت، از هفته گذشته با استقبال رسانه هاي اسلام ستيز و ضد انقلاب مواجه شده و با فراواني قابل توجهي در شبکه هاي اجتماعي و رايانامه هاي اين طيف، دست به دست مي شود.
اين وبگاه که به گفته صادق خرازي در معرفي آن، مدعي فعاليت در چارچوب مقررات جمهوري اسلامي و مراعات منافع ملي است، با انتشار گزارشي جهت دار، مفاهيم و ارزش هاي غربي از جمله نورم هاي اقتصادي و حقوق بشر غربي با رويکرد آمريکايي را "اسلام حقيقي" خواند و مدعي شد که کشورهاي لوکزامبورگ و نيوزلند که جزء کشورهاي اسلامي نيستند، اسلامي تر از جمهوري اسلامي ايران هستند!
اگرچه هيچ کس منکر نقائص و کاستي هاي رايج در ساختار اجتماعي کشورهاي اسلامي از جمله ايران نيست، اما گزارش مزبور که برگرفته از تحقيقي در دانشگاه جورج واشنگتن آمريکا که در شماره 10 ژورنال اقتصاد جهاني (Global Economy Journal) وابسته به دانشگاه برکلي به چاپ رسيده، است، بدون اشاره به اين مسأله، سعي در ضرورت جا انداختن ارزش هاي غربي به جاي ارزش هاي اصيل اسلامي دارد.
اما به نظر مي رسد مسؤولان اين سايت خبري، کمترين اطلاعي از رويکردهاي صهيونيستي ژورنال مذکور و دانشگاه متبوع آن ندارند و نمي دانند درصد بالايي از اساتيد و هيئت علمي اين دانشگاه را يهوديان مقيم آمريکا تشکيل مي دهند که افراد داراي گرايش هاي صهيونيستي در آن کم نيستند و نسبت آنها در مقايسه با ديگر دانشگاه هاي اين کشور، بالاتر است.
اين گزارش سپس با تخطئه جمهوري اسلامي ايران، آن را همرديف عربستان سعودي قرار داده و مي نويسد: «هم عربستان خود را اسلامي ترين کشور دنيا مي داند و هم اندونزي. هم ايران داراي حکومت اسلامي است و هم افغانستان.(!) از سوي ديگر ترکيه و تونس و مغرب و... را نيز به دليل حاکميت اسلام گرايان و درصد بالاي مسلمانان در اين کشورها، واجد دولت هايي دين مدار با جامعه اي ديني مي دانند اما معيارهاي اسلامي بودن يک کشور يا جامعه، چه مواردي هستند و چگونه و با کدام متر و معيار مي توان از اسلامي تر بودن يا اسلامي ترين بودن يک کشور نسبت به سايرين سخن گفت.»
جالب اينکه نويسنده اين گزارش در سايت صادق خرازي، خود در ادامه اذعان مي کند که: «البته عموماً چنين قياس هايي براي کشورهاي مسيحي نشين ديگر محلي از اعراب ندارد و اصولا با چنين شاخصه هايي به شناخت يکديگر نمي پردازند.»
اين گزارش مي افزايد که براي پاسخگويي به سؤال محققان درباره معيارهاي اسلامي بودن يک کشور، پارامترهايي چون "فرصت هاي اقتصادي"، "آزادي اقتصادي"، "ميزان فساد"، "سيستم مالي" و "حقوق بشر" به عنوان معيارهايي براي سنجش "اسلامي بودن" انتخاب شده و براي سنجش آنها مطالعه تطبيقي و مقايسه اي در بين 208 کشور جهان انجام شده است.
مشخص نيست از چه زماني حقوق بشر غربي و سيستم هاي مالي استعماري و نورم هاي اقتصادي آمريکايي، معيار سنجش "اسلامي بودن يک کشور" قرار مي گيرد که اين سايت ايراني، با آب و تاب به نقل و توضيح آن پرداخته است و اين در حالي است که يک کودک دبستاني نيز مي داند که آن چيزي که ارزش هاي اسلامي را در يک جامعه رقم مي زند، پياده سازي آموزه هاي قرآن و اهل بيت(ع) و عمل به رهنمودهاي آنان است نه عمل به نسخه هاي غرب.
جالب تر آنکه اين سايت در ادامه به نقل از يک پژوهشگر اندونزيايي که به ادعاي خود، بيش از شکل و فرم اسلام، به محتواي اسلام همچون عدالت، برابري و آزادي تأکيد دارد، نيز مدعي است که شهر "آمس" در ايالت "آووا"ي امريکا يک نمونه کامل از "دولت اسلامي" است! هرچند که اسلام هيچ نقشي در زندگي روزانه سياسي، اجتماعي و اقتصادي اين شهر ندارد و مردم آن نيز آشنايي با اصول اسلامي در زمينه آداب غذا خوردن و نحوه پوشش اسلامي ندارند!
اين ادعا در حالي توسط سايت صادق خرازي نقل مي شود که اين شهر به لحاظ سياسي، از اصلي ترين پايگاه هاي نوجمهوريخواهاني است که گرايش اوانجليستي و صهيونيستي آنان، شهره است و تبليغات و رقابت هاي فعالان سياسي آن در فرايندهاي انتخاباتي آمريکا نيز از اهميت فوق العاده اي برخوردار است.
همچنين وضعيت اخلاقي و فرهنگي اين شهر به گونه اي است که انتشار تصاوير تنها گوشه اي از آن، قطعاً به فيلتر شدن مشرق خواهد انجاميد.
حال بايد ديد انتشار چنين گزارشي آن هم همزمان با ايام عزاداري سالار شهيدان(ع) که عاشوراي او نمود "اسلام حقيقي" را رقم زده است چه هدفي را در جامعه اسلامي ايران دنبال مي کند و البته اين گزارش، مشت نمونه خروار از رويکردهاي اين سايت و سايت هاي زنجيره اي صادق خرازي در فضاي مجازي کشور است.