مشرق - ایران کشور امنی است. کشوری که در چهار گوشه اش اقوام مختلف نفس می کشند و همه آنها در چارچوب یک سلسله قوانین مشخص و مدون به حق حاکمیت و حقوق شهروندی خود احترام می گذارند.

این در حالی است که در کشور ما بعضی خطاهای به ظاهر کوچک با شدت و حدت تمام،از سوی متولیان مبارزه با ناهنجاری پاسخ داده می شود.به عنوان مثال فروش و یا هر نوع استفاده از پاسور به هر شکلی از انحاء جرم محسوب می شود و طبق قوانین و مقررات مملکت ما مجازاتها و جرایم خاص خودش را در پی دارد و چنین موارد مشابهی کم نیستند که حکایت از برخورد بدون اغماض قانون و مجری قانون با متخلفان دارد!

اما در عین حال جای تأمل و تعجب است که در همین مملکت قانون مدار و سختگیر، برخی جرایم و ناهنجارهای علنی با چشم پوشی و بی تفاوتی مسؤلان به راه کج خود ادامه می دهد و به نقطه ای از انزجار و اعتراض می رسد که افکار عمومی را علیه قانون گذار متحد و یکصدا می کند.

این قبیل  ناهنجارها در بسیاری از سازمانها و ارگانها و ادارات ایران مشاهده می شود و اگرچه نوع تخلف می تواند تخلف اداری محسوب شود اما قانون گذار باید به افکار عمومی پاسخگو باشد که آیا تخلف اداری در این مملکت تخلف به حساب نمی آید؟!

اتفاقات عجیب و غریبی که از ابتدای فصل لیگ برتر تا کنون، باشگاه نفت تهران را به کانون حاشیه و رخدادهای نادر و بی سابقه تبدیل کرده است یک نوع از همان تخلفات اداری است که در یکی از شرکتهای زیر مجموعه مهم ترین وزارتخانه جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده است و جای تأسف و تأثر دارد که  نهادهای نظارتی که گاه به تمام حوزه ها ورود می کنند تا بدین لحظه به پرونده واگذاری سؤال برانگیز باشگاه نفت تهران به شخصی که صاحب یک مجموعه کارواش در منطقه غرب تهران است ورود نکرده اند و این خود موضوعی است که باید از سوی مراجع ذیصلاح که در مراتب بالاتری قرار دارند به دقت بررسی و پیگیری شود. زیرا بی جواب گذاشتن چنین معادله پیچیده و مبهمی که آبرو و اعتبار فوتبال ایران و همچنین شرکت ملی نفت را به چالش کشیده است باعث می شود که افکار عمومی و اهالی فوتبال نسبت به اجرای عدالت و پیگیری قانونی تخلفات اداری از سوی مراجع و نهادهای مسؤل بدبین و آزرده خاطر شوند.

البته مجموع اتفاقاتی که شأن و اعتبار باشگاه نفت و فوتبال ایران را به خاطر واگذاری باشگاه به شخصی که اهلیت و صلاحیت لازم را برای باشگاهداری نداشته است شاید برای امثال آقای سلحشور از اهمیت چندانی برخوردار نباشد.اما باید توجه داشته باشد که تداوم وضعیت تأسف باری که مجموعه شرکت ملی نفت ایران را به خاطر سهل انگاری و بی دقتی و اغماض چند پرسنل بازنشسته که مسول اصلی آن مدیر منابع انسانی وزارت نفت است به سخره گرفته است موضوع مهمی است که می تواند حتی به استیضاح جناب وزیر منجر شود!

آقای سلحشور که خودش جزیی از بدنه مهمترین وزازتخانه کشور است در صورت ادامه بی توجهی به شرایط بحرانی باشگاه #نفت_تهران باید به افکار عمومی پاسخگو باشد.او باید جواب دهد که در مجموعه تحت نظارتش چه می گذرد که امثال بیژن تاجیک به بالاترین درجه تصمیم گیری رسیده اند و چه کسی تشخیص داده که مالک یک کارواش صلاحیت و اهلیت اداره یک باشگاه بدهکار با35میلیارد تومان بدهی را دارد؟!!

قطعا بی تفاوتی نسبت به سرنوشت باشگاه نفت موجب بحرانی تر شدن اوضاع و حتی انحلال این باشگاه ریشه دار خواهد شد و شاید آنوقت جناب وزیر بیشتر از همیشه درگیر مسائل فوتبال و رفت و آمد به مجلس جهت پاسخگویی بحران باشگاهی شود که به هر حال امتیاز و پروانه فعالیت آن متعلق به شرکت ملی نفت است و نهایتا مسؤلان بلندپایه نفت باید پاسخگوی اتفاقات عجیب و مبهم مدیریتی باشگاه باشند.
بیژن تاجیک هم توجه داشته باشد که در تهران کارواشهای بسیاری پیدا می شوند که با این اوضاع مدعی باشگاهداری و اداره باشگاه نفت هستند.اگر هیأت واگذاری اعتقاد راسخ دارد که مالک یک کارواش توانمندی و اهلیت اداره باشگاه را دارد پس بهتر است که باشگاه نفت را بین تمام کارواشها به مزایده بگذارید تا حداقل عدالت و مساوات رعایت شده باشد!!!

منبع: کانال نفت ما