به گزارش مشرق به نقل از فارس، معروفترین پرونده اسیدپاشی در کشور رو به مختومه شدن بود که با اشتباهی که هنوز معلوم نیست از سوی چه کسی ( آمنه بهرامی یا امیرآبادی سرپرست دادسرای جنایی تهران) رخ داده، وارد مرحله جدیدی شد.
ماجرا از این قرار بود که آمنه بهرامی روز 9 مردادماه با حضور در بیمارستان دادگستری تهران اجازه اجرای حکم قصاص مجید (عامل اسیدپاش) را بدهد. اما فقط لحظاتی قبل از اجرای حکم، آمنه از تصمیمی که سالها برای عملی و اجرای آن دوندگی کرده بود منصرف شد و گفت از قصاص مجید گذشته است.
آمنه همان روز بعد از اینکه از بیمارستان خارج شد در مصاحبه با خبرنگاران اعلام کرد که از قصاص جشمان مجید گذشته است اما همچنان خواهان دریافت دیه چشمان و سایر اعضای سوخته بدنم هستم.
وی ادامه داد: نماینده دادستان گفت دیه من 100 میلیون است که من ابزار نارضایتی کردم و دلیل آن را پرسیدم که توضیح داد چون یک زن هستم ولی من گفتم که قبول ندارم و دیه کامل یک انسان را میخواهم.
به هر حال تقریبا همگان فهمیده بودند که آمنه بهرامی فقط از قصاص چشمان مجید گذشت کرده بود و خواسته اصلی او دریافت دیه بابت هزینههای سنگینی بود که پیش از این و حتی در آینده برای مشکلاتش باید متحمل میشد.
پرونده آمنه بهرامی برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم و تعیین دیه به شعبه 71 دادگاه کیفری ارسال شد اما به دلیل برخی نواقص مانند اینکه میزان جراحات و دیه مشخص نشده بود، پرونده دوباره به دادسرای امور جنایی برگشت تا نواقص مرتفع شوند.
دوشنبه گذشته، جلسه آخر رسیدگی به این پرونده به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد و در نهایت در کمال تعجب، دادگاه صرفا به صدور حکم حبس و تبعید مجید اکتفا کرد و هیچ اعلامنظری درباره میزان دیه نکردند.
در این زمینه بعد از برخی اظهارنظرها کاشف به عمل آمد که گویا مدتی قبل آمنه بهرامی با حضور در دادسرای جنایی نامهای را امضا کرده که از آن به رضایت کامل و بدون شرط درباره این پرونده تعبیر شده است، موضوعی که شخص آمنه بهرامی نظری مغایر با این دارد.
آمنه بهرامی در اینباره به خبرنگار فارس گفت: من در روز اجرای حکم داخل بیمارستان گفتم از قصاص گذشتم اما دیه دستان و چشمانم را به طور کامل میخواهم. روی برگهای که من امضا کرده بودم نوشته شده بود "قصاص بی قید و شرط" اما منظور من از قید و شرط دریافت نکردن ۲ میلیون یورو بود و قصاص دستان و چشمانم را میخواستم و میخواهم.
متأسفانه مسئولان دادسرای امور جنایی تهران از حق من دفاع نکردند و با بیتوجهی زیر نامهای که من درخواست دریافت قصاص داشتم را به امضای مجید نرساندند. امیرآبادی چند روز قبل در تماس با من، خواست تا به دادسرای جنایی بروم و در مورد بخشی از پرونده با یکدیگر صحبت کنیم.
وی ادامه داد: با حضور در دادسرای امور جنایی، امیرآبادی عنوان کرد آمنه تو شبیه دختر من هستی، من اشتباه کردم. نمیدانم چرا در روز اجرای حکم وقتی گفتی دیه چشمانت را میخواهی یادم نبود که به تو بگویم این دیه به تو تعلق نمیگیرد.
بهرامی گفت: مسئول دادسرای امور جنایی تهران از من خواست تا برای آنکه پرونده دچار مشکلی نشود نامه دیگری را امضا کنم و به این ترتیب از دیه چشمانم بگذرم؛ من هم به امیر آبادی اطمینان کردم و نامه را امضا کردم.
ما منتظر زمانی بودیم که از سوی دادگاه نامهای به ما ارسال شود تا بتوانیم پس از آن اعتراض کنیم اما متوجه شدیم یکی از روزنامهها مدعی است که نمیتوانم از دیه چشمانم استفاده کنم.
وی گفت: روز گذشته به دادگاه رفتم و با عزیز محمدی قاضی پرونده دیدار کردم که وی عنوان کرد کاش نامه را امضا نمیکردی و ای کاش اعتراض میکردی.
آمنه خاطر نشان کرد: من به طور قطع از حقم نخواهم گذشت و باید مجید متهم پرونده، دیه کامل من را بدهد.
حال این سوال مطرح میشود که در صورت صحت اظهارات آمنه بهرامی درباره اینکه براساس گفتههای امیرآبادی، سرپرست دادسرای امور جنایی، اقدام به امضای نامه کرده و در جریان این نبوده که با این کار از تمام حقوقش بیبهره خواهد بود، آیا حکم صادره میتواند مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد؟ (با توجه به اینکه آمنه بهرامی نابینا بوده و تنها با شنیدن اظهارات دیگران نامه را امضا کرده است).
متأسفانه همانند دیگر موارد که امیرآبادی سرپرست دادسرای امور جنایی از دست اهالی رسانه گریزان است، در این مورد هم تاکنون پاسخگوی این سوالات نبوده است ولی ممکن است به دلیل اینکه ابهامات موجود مرتبط به شخص اوست، به زودی با خبرنگاران مصاحبهای ترتیب دهد.