کد خبر 80435
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۰ - ۲۰:۱۶

نماینده دانشگاه تربیت معلم آقای سیدنژاد بود و نماینده دانشگاه علم و صنعت آقای محمود احمدی‌نژاد. آنها معتقد بودند که تسخیر سفارت امریکا در آن مقطع موضوعیت ندارد و مساله ما امروز چپ‌ها هستند و باید حمله به منافع شوروی را در دستور کار قرار دهیم.

به گزارش مشرق، تاریخ ایرانی در مصاحبه​ای با سیدمحمد هاشمی، از دانشجویان تسخیر کننده لانه جاسوسی نوشت:

* از دانشگاه پلی‌تکنیک آقای میردامادی با من و آقای عباس عبدی صحبت کردند، لاجرم ما اعضای پلی‌تکنیکی حلقه اول بودیم. اینکه گفته می‌شود سه نفر از هر دانشگاه، در حقیقت اینطور بود که از هر کدام از دانشگاه‌های اصلی پایتخت یعنی تهران، شریف، پلی‌تکنیک و ملی (شهید بهشتی) یک نفر در جلسه اولیه بودند، و جلسه دانشگاه پلی‌تکنیک هم چیزی کمتر از 24 ساعت بعد از آن شکل گرفت.

* نماینده دانشگاه تربیت معلم آقای سیدنژاد بود و نماینده دانشگاه علم و صنعت آقای محمود احمدی‌نژاد. آنها معتقد بودند که تسخیر سفارت امریکا در آن مقطع موضوعیت ندارد و مساله ما امروز چپ‌ها هستند و باید حمله به منافع شوروی را در دستور کار قرار دهیم. حتی تهدید کرده بودند که ما به دولت موقت جریان را گزارش می‌دهیم، ولی کار آنقدر با سرعت و قدرت پیش رفت و مورد تایید امام و قبول مردم قرار گرفت که دیگر از آن به بعد نتوانستند کاری بکنند.

* ما در سازماندهی اولیه فکر نمی‌کردیم که بیش از سه روز می‌مانیم. پس بخش عملیات و نگهداری گروگان‌ها و جمع‌آوری اسناد برای ما خیلی مهم بود. وقتی مراجعات مردمی را دیدیم، که از همه‌جا می‌آمدند و بازدید می‌کردند و این سفارت را به قطب انقلاب تبدیل کرده بود، تصمیم گرفته شد بخش روابط عمومی را هم به مجموعه اضافه کنیم. آقای محمد نعیمی‌پور و آقای سیداحمد حسینی که بعد‌ها روابط عمومی بنیاد شهید را تشکیل دادند به اضافه آقایان محمدرضا خاتمی و محسن امین‌زاده در این قسمت حضور داشتند.

* یکسری افراد بودند که بعد از چند روز شروع کردند به زدن حرف‌هایی از قبیل اینکه ما عده‌ای بی‌گناه را دستگیر کردیم و این کار خلاف است. این قصه در زمان اوج تایید کردن این کار از طرف دیگران بود. امام تایید کردند، مردم تایید کردند اما این گروه می‌گفتند که ما خودمان گروگانِ گروگان‌ها شده‌ایم. این جمله، جمله فتنه‌برانگیزی بود. در ضمن اینها شب‌نامه می‌نوشتند و در داخل سفارت پخش می‌کردند. حرف‌هایی می‌زدند که در آن زمان هرج و مرج ایجاد می‌کرد. رئیس شورای بازو که آقای رحمان دادمان بود،‌‌ همان زمان یک جلسه استماع سخنان تشکیل دادند تا مخالفان و موافقان حرفشان را بزنند. آمدند و صحبتی کردند و این گروه دانشجویانی بودند که اگر در کار سیاسی می‌ماندند امروز به آنها می‌گفتیم اصولگرا. آدم‌های متدینی بودند اما گرایشات انجمن حجتیه‌ای داشتند. خلاصه بعد از شنیدن حرف‌ها، همه به اتفاق رای دادند که این چند نفر باید از لانه بروند. همه موافق بودند چون می‌گفتند اگر اینها بمانند، فردا روزی نظم درون لانه از بین می‌رود. بیرون کردن آنها در آن زمان ضرورت داشت.

* لیدرهای انقلاب فرهنگی آقایان احمدی‌نژاد و سیدنژاد بودند. همه دانشجویانی که داخل لانه بودند تا آنجا که من می‌دانم مخالف انقلاب فرهنگی به شکل تعطیلی دانشگاه‌ها بودند. می‌گفتند باید کنترل را زیاد کنیم اما مخالف تعطیلی دانشگاه‌ها بودند. آن طیف مخالف تسخیر لانه چون دیدند دانشگاه‌ها از دانشجویان مذهبی خالی شده و نقش چپ‌ها پررنگ شده، آمدند و انقلاب فرهنگی را راه انداختند. یک قسمت از این کار تعطیلی دانشگاه‌ها بود و بخش دیگرش بیرون کردن عده زیادی از دانشگاه. وگرنه این کار هیچ تغییر اساسی و قابل قبولی در حوزه فرهنگ در برنداشت.

انقلاب فرهنگی به نوعی در مخالفت با تسخیر سفارت انجام گرفت. در اصل آنها به دنبال راهی دیگر برای نشان دادن خودشان بودند که اگر حمایتی از آن نمی‌شد شاید سرانجامی هم نمی‌یافت اما این عمل دو مدافع مؤثر پیدا کرد، یکی آیت‌الله خامنه‌ای از طیف روحانیون عضو شورای انقلاب و یکی هم عبدالکریم سروش که نماینده روشنفکران بود. وقتی این دو نفر حمایت کردند امام هم تعطیلی دانشگاه‌ها را تایید کردند.

* ما رفتیم که دو برابر انتظارمان مطلب به دست بیاوریم، اما در واقع 50 درصد انتظارمان مطلب به دست آوردیم. خیلی از اسناد که پودر شده و از بین رفته بود. آنها هم قاعدتا به ترتیب اهمیت اسناد را از بین برده بودند. آنها که نمی‌آمدند یک سند بی‌اهمیت را از بین ببرند. بالغ بر 80 درصد اسناد مهم پودر شده بود. ما فقط توانستیم رشته‌ها را کنار هم بگذاریم، ترازبندی کنیم و مطالب را بفهمیم. هرچند بعد‌ها به سندسازی متهم شدیم.

* بار‌ها شده که این آقای امیرانتظام در جهت تطهیر خودش و بنظرم به این خاطر که وجدان خودش معذب بوده این را گفته است. به آن اندازه که اسناد نشان می‌داد ایشان عنصر دلباخته‌ای بود. به هر حال مقام ایشان هم مقام مهمی بود، در آن زمان که ما در اسناد به دنبال ردپای هرکسی به عنوان عنصر بیگانه بودیم اسنادی را از ایشان به دست آوردیم. آن زمان مثل امروز نبود که یک نفر مثل آقای آقاتهرانی گرین‌کارت داشته باشد و مساله‌ای هم نباشد! آن زمان این مسائل خیلی مهم بود.

* بچه‌ها جز چند ساعت پاس و کشیک، باقی ساعات روز کار خاصی نداشتند. دوستانی که آنجا بودند کارهای تئوریک را خیلی دوست داشتند. یک بحث تحلیل سیاسی بود که آقای سعید حجاریان تدریس می‌کردند، ایشان کلاس نهج‌البلاغه را هم داشتند.

* یکسری کلاس‌های اخلاق را آقای حائری شیرازی تدریس می‌کردند. جلساتی بود که آن زمان آقای حسین شریعتمداری در مورد روسیه، جنبش‌های چپ و کمونیستی داشتند. آقای موسوی‌ خوئینی‌ها کلاس تفسیر قرآن داشتند. آقای محمد منتظری هم چند بار آمدند در مورد بحث‌های بین‌المللی جهان اسلام سخنانی مطرح کردند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • abd ۲۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۳۰
    0 0
    mashregh khejalat bekesh!!!
  • هادی ۲۳:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۳۰
    0 0
    لطفا یکبار دیگه خودتان بخوانید که بخاطر دشمنی با احمدی نژاد چه چرت و پرت هائی نوشته اید و باعث سوء استفاده مخالفین انقلاب و رهبری می شوید.
  • ۰۰:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
    0 0
    خیلی تابلو تشریف دارین
  • مجتبی ۰۷:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
    0 0
    راجع به احمدی نژاد میخواستین چی رو القا کنین به مخاطب!?!?!? خجالت آوره.
  • امیرحسین ۱۲:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
    0 0
    آیا اشغال لانه جاسوسی درست بود؟آیا امام از این کار رضایت داشتند یا بعد از وقوع این اتفاق آن را مدیریت کردند؟واقعا دانشجویانی که بدون هماهنگی با امام دست به این کار زدند نیت انقلابی داشتند؟شاید بعضی از آنها نیت شان خیر بود ولی آیا همه آنها این چنین بودند؟آیا خبر دارید سردسته آنها موسوی خوئینیها یا مرد خاکستری فتنه گران است؟چند نفر از دانشجویانی که لانه جاسوسی را اشغال کردند بعدها بر همان مسیر ثابت قدم ماندند؟آیا بیشترشان از آمریکا عذرخواهی نکردند؟و آیا اطلاع دارید استراتژی آمریکا در کشورهایی که در آن انقلاب اتفاق میفتد این است که به گروهی دستور حمله به سفارتش را میدهد تا بعد برای نجات سفارت و کارکنان آن به ان کشور لشگرکشی و انقلاب را خاتمه دهد؟آیا این اتفاق نیفتاد و آمریکا در صحرای طبس به لطف خدا و امداد غیبی امام زمان منهدم نشد؟
  • haya ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
    0 0
    راجع به این مقالتون که حرف بسیاره اماااااا خودتون فهمیدین که با این کارتون انقلاب فرهنگی را که امام ورهبری عزیز اینهمه ازش دفاع کردن راهم پنبه شو زدین ؟ مشرق بصیرتت کو؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس