به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، دکتر حسین حسن زاده، مدیر کل دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه جامع علمی کاربردی پس از تحمل رنج و مشقات فراوان جانبازی، به کاروان رفقای شهیدش ملحق شد.
کتاب «روزی که شهید شدم» تاریخ شفاهی زندگی با برکت و در عین حال پررنج این شهید بزرگوار و روایت شهادت اولشان از زبان خود ایشان و به قلم ابوالقاسم وردیانی است که مراحل پایانی را برای انتشار سپری می کند. انتشارات روایت فتح بنا دارد تا در چهلمین روز درگذشت این شهید والامقام از این کتاب در حضور خانواده و همرزمان ایشان رونمایی کند.
دکتر حسین حسن زاده از سال 1393 تصدی مسئولیت اداره کل امور دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه را عهده دار بود.
وی از جانبازان 70% هشت سال دفاع مقدس بود که پس از تحمل رنج و مشقات فراوان جانبازی امروز به خیل کاروان رفقای شهیدش پیوست. شهید دکتر حسین حسن زاده متولد سال 1347 و سابقه 1380 روز حضور در مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس را در کسوت گردان تخریب داشت. ایشان یکبار در سه راهی شهادت در منطقه شلمچه مورد اصابت مستقیم گلوله توپ قرار گرفته بودند که تا مرز شهادت پیش رفت.
در قسمتی از کتاب «روزی که شهید شدم» می خوانیم:
اگر حالم بد باشد، بهشت زهرا هم نمیروم و اگر حالم خیلی بد باشد، دعای ندبه را هم توی خانه میخوانم. وقتی میروم بهشت زهرا، نمیتوانم وارد قطعهی شهدا بشوم. یاد یارانی که رفتند و فکر این که چرا من ماندم، حالم را خراب میکند. همان نزدیکی میایستم و فاتحه میخوانم. گاهی هم میروم قبرستان «چیذر» و امامزاده علیاکبر. هممحلیها و همبازیهای دوران کودکیام شهیدان خاتمی، خرّمی، عطاریمقدم، بختیاری، منتظری و چند نفر دیگر همه توی امامزاده علیاکبر هستند. دیدارشان حالم را بهتر میکند.
گاهی از من میپرسند:
- چرا برای تجدید قوا به آمریکا نمیری و مدتی پیش پدر و مادرت نمیمونی؟
میگویم:
- من همینجا و در کنار مردمِ خودم، توی خیابان هاشمی و خوش و توی درمانگاه تجدید قوا میکنم. دوست دارم همینجا بمیرم و همینجا، کنار دوستان و همرزمای شهیدم و تو خاک کشور خودم دفن بشم...