به گزارش گروه خواندنی های مشرق به نقل از ایران، نيمههاي شب 14 بهمن 89 مأموران كلانتري 130 «نازيآباد» هنگام گشت به يك دستگاه پرايد سفيد مشكوك شده و دستور توقف دادند. از آنجا كه زن و مرد جوان مدارك شناسايي هويت و خودرو را همراه نداشتند مأموران به بررسي موضوع ادامه دادند. تا اينكه مشخص شد خودرو پنج روز قبل از مقابل خانهاي در جنوب تهران سرقت شده است.
بنابراين زن و شوهر به اداره مبارزه با سرقت پليس آگاهي تهران انتقال يافتند. سپس كارآگاهان با خانواده «مجيد» و همسرش «فريده» تماس گرفتند اما در كمال ناباوري دريافتند مرد جوان به اتهام قتل فرزندش از سه ماه قبل تحت تعقيب است.
پدر «فريده» پس از شنيدن خبر دستگيري داماد و دخترش گفت: «چند ماه است از داماد و دختر معتادم بيخبريم. متأسفانه آنها آبان امسال پسر شيرخوارهشان را به قتل رسانده و متواري شدند.»
به دنبال اظهارات تكاندهنده پدر زن مجيد، موضوع به بازپرس كشيك ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران اعلام و پرونده متهمان به شعبه دوم دادسراي هشتگرد – محل جنايت – فرستاده شد.
«فريده» در حالي كه بشدت گريه ميكرد در نخستين بازجوييها به بازپرس گفت: «حدود پنج سال پيش در اوج عشق و علاقه با «مجيد» ازدواج كردم و 2 سال بعد هم دخترمان «سپيده» به دنيا آمد. اما افسوس كه شوهرم معتاد به مواد روانگردان بود و از راه خلاف پول درميآورد.
با اين حال چندي بعد به خاطر مشكلات شديد مالي از شهر ري به حوالي هشتگرد نقل مكان كرديم. شوهرم نيز در پاركينگ خودروهاي فرسوده به عنوان نگهبان مشغول كار شد و ما هم چارهاي جز زندگي در بيابان بدون آب و امكانات نداشتيم. اما متأسفانه در آن شرايط تولد ناخواسته پسرمان اوضاع را وخيمتر كرد.
شب 14 آبان در خانه با همسرم در حال كشمكش و مشاجره بودم و هر دو بچه گريه ميكردند كه ناگهان «مجيد» با عصبانيت و ناراحتي پسرمان را از زمين برداشت و او را محكم به زمين كوبيد. بلافاصله سينا كوچولو را به بيمارستان رسانديم و تا لحظه آخر كنارش ماندم. اما افسوس كه 6 ساعت بعد پسر كوچولويم مقابل چشمانم جان سپرد.
بعد هم به دروغ اعلام كردم بچه از پله افتاده است. و ... متأسفانه پس از اين ماجراي تلخ پاي بساط مواد مخدر نشسته و خيلي زود گرفتار اعتياد به «شيشه» شدم. زن جوان ادامه داد پس از سپردن دخترم به خانوادهام با شوهرم فراري و آواره شديم. هر دو معتاد بوديم و زندگيمان از هم پاشيده بود. بنابراين سرگردان خيابانها بوديم.
چند روز بعد بر اثر سرما و گرسنگي بشدت بيمار شده بودیم كه در يك شب باراني در يكي از محلههاي جنوب تهران «مجيد» خودروي پرايد را سرقت كرد و چند روزي در آن زندگي كرديم تا اينكه دستگير شديم. «مجيد» نيز با تأييد اظهارات همسرش گفت: تا بهحال 2 بار دستگير شدهام و سابقه كيفري دارم.
اما باور كنيد قصد كشتن پسرم را نداشتم. حالا هم پشيمانم و از همسرم تقاضاي بخشش دارم. به گزارش خبرنگار ما، از آنجا كه طبق قانون پدر به خاطر قتل فرزندش قصاص نميشود و مادر پسر كوچولو نيز از مجازات شوهرش گذشت كرده و ديهاش را نيز بخشيده، پرونده با صدور كيفرخواست از دادسراي هشتگرد به دادگاه كيفري استان البرز فرستاده شد. قرار است هيأت قضايي پس از محاكمه مرد جنايتكار، وي را از جنبه عمومي جرم محاكمه و محكوم نمايند.