به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در یادداشتی نوشت:
اپیزود اول:
۲۴ تیرماه ۹۴ یعنی فردای روز امضای توافق هستهای با ۱+۵ لیستی ۸۰ نفره از نمایندگان مجلس نهم در فضای مجازی به شکل گستردهای منتشر شد که در آن از مخاطبان خواسته شده بود «اگر نام نماینده شهر خود را در لیست زیر مشاهده کردهاید در انتخابات مجلس شورای اسلامی که در اسفند ماه سالجاری برگزار میشود، رأی ندهید. » ذیل آن اسامی تأکید شده بود: لطفاً اطلاعرسانی کنید تا مردم نمایندههای خود را بهتر بشناسن!
حامیان متعصب و سرسخت توافق هستهای، در تبلیغات گستردهای این توافق را فتح الفتوحی نامیدند که کوچکترین انتقاد و خدشه به آن گناهی نابخشودنی تلقی میشد. پس از آن بود که برنامه تخریب نمایندگان منتقد آغاز شد. گرچه اکنون و پس از دوسال از امضای توافق هستهای و به اعتراف دولتیان برجام دستاوردی جز «تقریباً هیچ» نداشته است؛ اما در فضای تخریبی و تبلیغی آن روزها بسیاری از نمایندگان مجلس نهم از راهیابی به مجلس دهم بازماندند که بیشترین نمود آن در تهران بود.
اپیزود دوم:
اسفند ۹۴ انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد و آن تخریبها در برخی شهرستانها جواب داد. در تهران نیز لیستی تحت عنوان «امید» همه کرسیهای این حوزه انتخابیه را از آن خود کرد. لیستی (ملغمهای) از انواع و اقسام گرایشها (که بعدها آشکار شد) با اسامی عمدتاً گمنام که تنها ویژگی آنها حضور ذیل یک نام و لیست بود. اما این ترکیب نامتجانس خیلی زود کار دست نمایندگان تازه کار خصوصاً در تهران داد و بعضاً با اتخاذ مواضعی در رسانهها یا نطقهای پیش از دستور بسیاری از منتقدان و حتی موافقان اصلاح طلب خود را حیرتزده کردند.
۱۱ خرداد ۹۵ عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با درک این واقعیت و اشاره به این نکته که مهمترین مسئله کشور، مشکلات اقتصادی است و به احتمال فراوان فقط اندکی از نمایندگان موجود با مسائل اقتصادی آشنایی دارند، پیشنهاد کرد که ریاست مجلس یا هیئت رئیسه آن، دو جلد کتاب «اقتصاد برای همه و بینش اقتصادی برای همه»، را تهیه کرده و به رایگان در اختیار نمایندگان قرار دهند و از آنان بخواهند که کتابها را در نخستین فرصت مطالعه کنند و در صورت امکان آزمون هم از آنان گرفته شود. این دو کتاب درباره اقتصاد کلان و اقتصاد خرد است که با زبان ساده و روان و با ذکر مثالهایی که نمایندگان هر روز با آنها مواجه هستند، نوشته شده است. خواندن این کتاب در درجه اول موجب تقویت بینش اقتصادی خواننده میشود.
عبدی به درستی نوشته بود: نمایندگان میخواهند درباره سرنوشت این ملت تصمیم بگیرند، پس لازم است با مسئله مهم آنان که اقتصاد است نیز حداقلی از آشنایی را داشته باشند. اما این غفلت و ناآگاهی گویی تنها در دانش اقتصادی نمایندگان نهفته نیست؛ بلکه در سایر حوزهها نیز ساری و جاری است.
اپیزود سوم:
روز شنبه ۱۴ مرداد، مراسم تحلیف ریاست جمهوری دوازدهم با حضور رؤسای قوا، نمایندگانی بلندپایه از ۹۵ کشور جهان و مسئولان لشکری و کشوری به شکل آبرومندانهای برگزار شد که انتشار تصاویری از حاشیه این مراسم، ذائقه ملت را تلخ کرد؛ تصاویری از حرص و ولع برخی از همان نمایندگان «لیست امید» که برای سلفی گرفتن با فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا سر از پا نمیشناختند.
واکنش نمایندگان به این ذوقزدگی هم البته جالب بود، برخی دفاع کردند و برخی هم گرچه عذرخواهی کردند، اما توجیهات آنها عذر بد تر از گناه بود. این رفتار البته با واکنش گسترده فعالان سیاسی مواجه شد.
صادق خرازی، فعال اصلاح طلب، مؤسس حزب ندای ایرانیان و سفیر سابق ایران در فرانسه در واکنش به سلفی گرفتن تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا در اینستاگرامش نوشت: جای آن است که خون موج زند در دل لعل. ایکاش مجلس یک واحد آموزش پروتکل رفتار و اخلاق جمعی برای نمایندگان محترم تدارک میدید که وجاهت نمایندگان محترم دستمایه نقد قرار نمیگرفت اگر چه بایست از خداوند متعال خواست تا در برابر نقد منصفانه همه آحاد مسئولان و مردم فروتن و متواضع باشند و سپاس از منتقدان با شرف را سر لوحه زندگی خود قرار دهند.
حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور هم با تقبیح ذوقزدگی نمایندگان مجلس در کانال تلگرامی خود نوشت: مشکل سیاسی نیست، فرهنگی است. ای کاش با تک تک نمایندگان محترم حاضر در آن تصویر سلفی، مصاحبهای عمیق گرفته شود.
سخن آخر:
این تجربه و تجارب مشابه آن تردیدی باقی نمیگذارد که مردم به عنوان ولی نعمتان کشور، مسئولیت خطیری در قبال نظارت بر رفتار و گفتار وکلای خود در خانه ملت دارند. دامنه این نظارتها به میزانی باید گسترده باشد که یک نماینده در قبال رفتارهای خلاف عرف و عزت ملی احساس حاشیه امن نکند. بلکه همواره افکار عمومی را ناظر بر رفتار خود بداند.
لیست امید و تجربه انتخابات مجلس دهم خصوصاً در تهران نشان داد که تا رسیدن به انتخابهای آگاهانه فرسنگها فاصله وجود دارد. شاید این هم از عوارض و معایب دموکراسی در دنیای مدرن امروزی است که صد البته تاکنون بدیل بهتر و مناسبتری برای آن یافت نشده است.