کد خبر 753830
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۵:۵۰
ازدواج

دختر ایرانی که هنگام خرید دربازارهای شهر استانبول با یک جوان خوش‌پوش و قدبلند ترکیه‌ای آشنا شده وبه او دل بسته بود، نمی‌دانست پس ازازدواج با این مرد شیاد و سفر به سوئد، چه سرنوشت شومی درانتظارش است.

به گزارش مشرق،دختر نگونبخت مدتی پس ازسفربه اروپا، پی برد همسرش ازتبهکاران حرفه‌ای است. اما به محض اطلاع ازاین راز، توسط شوهرش درخانه‌ای روستایی زندانی شد.

«ارغوان» که مدت یک ماه دراسارتگاه زیرزمینی محبوس بود، سرانجام به فکر فرار افتاد و طی چنــــــــد شبانه روز موفق به کندن یک تونل زیرزمینی شد و پس از نجات از راه این تونل باریک به کمک روستاییان خود را به سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوئد رساند و تقاضای کمک کرد.

زن ۲۴ ساله که پس ازشرح ماجرای زندگی هولناکش باکمک مسئولان سفارت راهی ایران شده بود به محض ورود راهی دادگاه خانواده شد تا با پاک کردن شناسنامه‌اش از نام مردی که همه رؤیاها و آرزوهایش را به تاراج برده بود، به کابوس دو سال زندگی پر از شکنجه‌اش پایان دهد.


ارغوان با چهره‌ای پژمرده، چشم‌هایی کم فروغ و گودافتاده روی نیمکت راهروی دادگاه نشسته و بی‌آن‌که حواسش باشد، به گوشه‌ای زُل زده بود. انگار نمی‌دانست برای دادخواست «طلاق غیابی» به آنجا آمده است. درست چهار سال پیش بود که با «سینان» جوان اهل ترکیه آشنا شد.

جوانی به گفته او قد بلند و خوش تیپ که در بازار معروف «اوت لیت» استانبول پرسه می‌زد. ارغوان و مادرش برای خرید پوشاک به آن بازار رفته بودند و بهانه آشنایی ارغوان با پسر ترک تبارپیداکردن یک مغازه پوشاک برای خرید مناسب بود تا لباس‌ها را برای فروش به تهران ببرند.


در آن چند روز «سینان» با چرب زبانی به مادر و دختر کمک کرد تا اجناس مناسبی پیدا کنند و به همین دلیل ارتباط آنها در سفرهای بعدی هم ادامه پیدا کرد تا آنکه بعد از دو سال ارغوان احساس کرد دلباخته سینان شده است.

از نگاه ارغوان او پسری مؤدب و تحصیلکرده بود که می‌توانست خوشبختش کند. همزمان سینان هم به ارغوان علاقه‌مند شده بود و در یکی از سفرها مادر و دختر را به خانه‌اش دعوت کرد و همانجا بود که حرف خواستگاری پیش کشیده شد. با این حال مادر ارغوان با این ازدواج مخالفت کرد و گفت که ترجیح می‌دهد دخترش با یک پسر ایرانی ازدواج کند.

اما ارغوان به مادرش اعلام کرد که با سینان قرار گذاشته‌اند بزودی اقامت سوئد بگیرند و در آنجا به زندگی مشترکشان ادامه دهند. نداشتن پدر هم به ارغوان این امکان را می‌داد که خودش تصمیم‌گیری کند و سرانجام درپاسخ به خواستگاری پسر ترکیه‌ای، به او «بله» گفت. مراسم ازدواج آنها با حضور چند نفر از افراد فامیل ارغوان و جمع کوچکی از بستگان سینان در یک تالار در شهر استانبول برگزار شد.

اما از همان روزها اشک ارغوان جاری شد چرا که رسوم و آداب جشن عروسی در ترکیه با فرهنگ ایرانی ارغوان و خانواده‌اش هماهنگی نداشت و همین تفاوت‌های فرهنگی مثل پوشیدن اجباری لباس صورتی به جای لباس سفید عروسی، عوض کردن نام خانوادگی زن به نام خانوادگی شوهر بعد از ازدواج و مسائل دیگر اختلاف‌های زیادی میان عروس و داماد پیش آورد.

اما با تمام این شرایط، عروس ایرانی سعی کرد تحمل کند تا پایش به سوئد برسد.سرانجام چندی بعد کارهای سفرغیرقانونی انجام شد و زن و شوهر به سوئد رسیدند. اما همراه شدن مادر سینان مشکل بزرگی برای ارغوان بود که نمی‌توانست با آن کنار بیاید.

چرا که مادرشوهرش انتظارات زیادی از او داشت و به اختلاف میان ارغوان و شوهرش دامن می‌زد. چند هفته بعد از زندگی دراردوگاه، دولت سوئد آنها را به روستای دور افتاده‌ای در شمال کشور فرستاد و از همان جا مشکلات ارغوان آغاز شد.

آن روزها بود که ارغوان خبردارشد شوهرش نه تنها تحصیلکرده نیست، بلکه دوره تحصیلات ابتدایی را هم به پایان نرسانده است. از طرف دیگر مبلغ پرداختی ماهیانه دولت سوئد کفاف هزینه‌هایشان را نمی‌داد و همین موضوع سینان را عصبی و پرخاشگر کرده بود. مدتی بعد سینان به فروش مواد مخدر رو آورد وبه همین خاطرازترس دستگیری چند ماه یکبار به خانه می‌آمد. هر بار هم که به خانه می‌رسید با شنیدن اعتراض ارغوان او را زیر مشت و لگد می‌گرفت.

در نبود سینان هم مادرشوهرش او را تحت فشار قرار می‌داد که در خانه‌های مردم کار کند. ارغوان هم ناچار بود تحمل کند تا با گذشت زمان بتواند مجوز اقامت سوئد  را بگیرد. در سال دوم زندگی ارغوان در آن روستای دورافتاده شمال سوئد، ارغوان به بیماری تب مالت دچار شد و نتوانست در خانه‌های مردم کار کند. همین موضوع باعث شد تا مادرشوهرش تمام اندوخته و طلاهای او را بدزدد و خرج کند.

در یکی از روزهای سرد زمستان بود که درد دندان ارغوان را رنج می‌داد اما نه سینان کنارش بود که کمکش کند و نه مادرشوهرش به او اعتنا می‌کرد برای همین ناچار شد خودش با انبردست دندانش را بکشد. اما این همه ماجرا نبود، بلکه او در سال دوم نه تنها پولی در بساط نداشت بلکه حقوق ناچیزماهیانه دولت سوئد را هم شوهر و مادرشوهرش می‌گرفتند و با او مثل یک کلفت برخورد می‌کردند. سوء تغذیه و بیماری باعث شده بود موهای ارغوان بریزد و روز به روز لاغرتر شود.

برای همین تصمیم گرفت به پلیس نامه‌ای بنویسد تا از شوهر و مادرشوهرش شکایت کند. اما نامه‌اش به دست مادرشوهرافتاد و سینان که حالا خلافکار مشهوری در منطقه شده بود او را در انباری خانه حبس کرد. یک ماه بعد ارغوان از همه توان باقی مانده‌اش استفاده کرد و با حفر زمین، از کلبه روستایی فرار کرد و با کمک همسایگان خود را به پلیس رساند.

پلیس هم ضمن تحقیق درباره پرونده، او را به سفارت ایران معرفی کرد و سرانجام به کمک مسئولان سفارت جمهوری اسلامی ایران موفق شد به تهران بازگردد و بعد از دو سال زندگی دراسارت، مادرش را در آغوش بکشد.حالا مدتی از بازگشت ارغوان به ایران گذشته و او بعد ازشروع درمان افسردگی ناشی از زندگی در شرایط سخت درتلاش برای دریافت حکم طلاق است. وقتی ارغوان وارد شعبه ۲۷۳ دادگاه خانواده شد، قاضی «محمدرضا نیک صفت» از او خواست بنشیند. سپس پرونده دادخواست طلاق او را ورق زد و گفت:«با توجه به مجهول المکان بودن همسرتان، روال قانونی طی شده و شما هم که با نشر آگهی در روزنامه موضوع دادخواست را به شوهرتان یا افراد ذینفع اطلاع داده‌اید...»

ارغوان حرف قاضی را قطع کرد و گفت: «بله هیچ اثری از شوهرم در دست نیست. حتی پلیس سوئد هم نتوانسته او را دستگیر کند. فقط مادرش را به ترکیه برگردانده‌اند.» قاضی دوباره گفت: «به هر حال طبق روال قانونی باید کارها پیش برود. حالا فقط باید با معرفی داور نظر او را هم به پرونده اضافه کنید تا در آینده نزدیک رأی طلاق شما صادر شود.»ارغوان توضیحاتی به قاضی داد و پس از ثبت اظهاراتش زیر برگه‌ها را امضا کرد.

قبل از اینکه زن جوان اتاق دادگاه را ترک کند، قاضی پرسید: «ناراحت نباشید. ان‌شاءالله همه چیز درست می‌شود. خوشحالم که از چند ماه پیش حالتان خیلی بهتر شده است.»ارغوان هم گفت: «کاش چهار سال پیش به حرف مادرم گوش کرده بودم... به خودم قول داده‌ام از این به بعد من مراقب مادرم باشم، امیدوارم بتوانم اشتباهاتم را جبران کنم و...»
 

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 45
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 7
  • مشرقی تیر IR ۰۶:۲۷ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    81 2
    آخر چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!!!
    • IR ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      16 1
      چون ععععاقل نبوده
  • IR ۰۷:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    87 5
    مرغ همسایه همیشه غازه. تو ایران شوهر قحطی بود؟////
    • IR ۱۰:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      9 54
      آره
    • احمدرضا IR ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      9 47
      خاک تو سرت بدبخت عقب مانده
  • سید IR ۰۷:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    73 4
    چقدر بعضی از دختران نادانند که به خاطر زرق و برق دنیا، خود را تباه می کنند و برای همیشه از داشتن یک زندگی شرافتمندانه محروم می شوند!
    • IR ۱۰:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      16 52
      تو دختر بودی با آدم گدا ازدواج میکردی؟؟
    • IR ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      29 5
      مشکل شما اینه به کسی که اول زندگی و هنوز وضع مالی خوبی نداره میگی گدا، چون احتمالا خودت عقده پول و ثروت داری...
    • مسعود IR ۱۵:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      6 0
      حالا نه این یارو گدا نبوده؟؟؟
  • ناشناس IR ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    45 5
    واقعا چرا باید به این روز بیفتیم؟؟؟
    • IR ۰۹:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      27 10
      چیه؟ حتما باز میخوتی به مملکت ربطش بدی دیگه...
    • IR ۱۱:۴۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      15 15
      بیکاری؛ تورم, ارزش پاسپورت, نرخ طلاق و مسایل اخلاقی را کنار هم بگذارید تا پازل پاسخ شما تکمیل شود
  • ناشناس IR ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    25 2
    واقعا چرا باید به این روز بیفتیم؟؟؟
  • باربد IR ۰۸:۲۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    41 14
    حقته
    • IR ۱۱:۴۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      4 16
      عقده ای احمق
  • م IR ۰۸:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    38 1
    متاسفانه همه چی شده مادیات ...
    • IR ۱۲:۴۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      2 9
      زن بشی شوهر گدا نصیبت بشه
  • IR ۰۹:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    35 2
    نادانی و خیره سری بلای جان بسیاری از دخترهای ایران شده است
  • مانترا IR ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    35 0
    ازدواج اتباع ایرانی با خارجیها به نحو نگران کننده ای زیاد شده است مثلا در اگهیهای ترحیم بعضی از افراد ثروتمند در نام بستگان متوفی در ذیل اعلامیه اسامی خارجی هم به چشم میخورد بعضی از افراد خارجی هم که در کشور خودشان کاه در اخورشان نمیریزند از طریق اینترنتی وبا بو بردن از رسم رسومی مثل ثروت پدر دختر خانمها و جهیزیه هنگفت وامکانات دیگرومشاهده وادادگی و خود کم بینی بعضی از افراد جامعه ماکه خارجیها را تافته جدا بافته ای میدانند برای اینکار اعلام امادگی میکنند
  • IR ۰۹:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    3 34
    اقتدار موشکی
    • سیروس IR ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      14 1
      برجام خورشید تابان
    • IR ۱۲:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      8 0
      آخه مجبوری اظهار نظر کنی ؟!!! چه ربطی داشت ؟؟؟
  • IR ۰۹:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    23 2
    وقتی به داشته هایت قانع نباشی چیزی بهتر از این نباید انتظار داشته باشی «قدیما می گفتند :به خیال جوان ،پیرهمیشه نان و...می خورد»
  • کارن IR ۱۰:۱۵ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    27 2
    این هم عاقبت دل بستن به قد وقامت و قیافه و ظاهر فریبنده اون هم از نوع ترکیه ایش واویلا!!!!
    • IR ۱۲:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      6 14
      پ ن پ به تو دل ببندن
    • IR ۱۳:۱۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      14 1
      شانس آوردی داعشی نبوده طرف
  • IR ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    27 7
    حتی ترک ها هم دختران ایرانی رو خوب شناختن
  • o IR ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    13 7
    خاک تو اون سرت
  • IR ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    9 16
    از کجا معلوم دختره راست میگه؟ از کجا معلوم این دختره روزگار اون پسر رو سیاه نکرده باشه منم بعضی وقتا با زنم دعوام میشه ولی اغلب موارد مشکل از طرف من نیست این دختره اگه خوب و عاقل بود که مدام به سفرهای خارجی نمیرفت واسه عشق و حال.واقعیت توی صحبتای این خانوم مبهمه یکم بیطرفی همه چی رو نشون میده. ملیت دلیل بر حقانیت نیست
  • احمدرضا IR ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    13 1
    خودکرده را تدبیر نیست
  • IR ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    32 10
    شوهر فقط شوهر ایرانی اصل و نصب دار شبعه دوازده امامی پاک و کارگر وراستگو
    • pariiiiiii IR ۱۲:۰۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      11 25
      مردمرده دیگه ایرانی و خارجی نداره یک عدشون نرن یک عدشون انسانن!!
    • IR ۱۲:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      18 5
      اینی که گفتی تو جبهه شهید شد
  • P IR ۱۱:۴۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    13 0
    باانبردست دندان خودرا مند !!
  • IR ۱۱:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    28 3
    عقده ای اروپا رفتن به هرقیمتی اینم عاقبتش دختر خانم ....
  • IR ۱۲:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    21 3
    وقتی مادر و دختر تو بازار های ترکیه داعش پرور گشت میزنن بایدم به تور همچین آدمی بیفتن وقتی اردوغان داعشی به ایران توهین میکنه و به جاش یه عده ایرانی سواحل ترکیه رو پر میکنن بایدم یه همچین بلاهایی سرشون بیاد یه عده ایرانی شان و شخصیت خودشونو به گردش تو سواحل آنتالیا و بازارهای ترکیه فروختن بیخود نیست که در ترکیه بهشون بی ادبی میشه و تحویلشون نمیگیرن و بعضا گروگان گیری و اخاذی هم ازشون میشه و هزار مدل بلای دیگه سرشوت می یاد
  • ES ۱۳:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    5 1
    متاسفانه بايد گفت بسياري دختران ايراني ارزشهاي زنانگي و عشق و پختگي رو از دست داده اند و غالب جذبه اي كه افراد رو به سمتشون جذب ميكنه تنها جهيزيه و ثروت پدر است.
  • سهیلا IR ۱۳:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    7 8
    آخه تو ایران هم شوهر گیر نمیاد بخدا من خیلی گشتم مناسب من اصلا نیست پسرایی هم که میخوان ازدواج بکنن یا گدا هستن یا معتاد هستن یا خلافکار و دزد که ترجیح میدم اصلا ازدواج نکنم
    • IR ۱۵:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      9 2
      همون پسرعمو پسرعمه پسر خاله پسر دایی خودتو بچسب. شما احتمالا تو زندان دنبالش گشتی.
    • IR ۱۵:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      5 0
      واسه منم سخته خخخخخخخخخخخ
    • مسعود IR ۱۵:۴۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
      13 1
      منظورت از گدا چیه؟ نکنه انتظار داری پسرای بدبخت اول زندگی کاخ ورساییو به اسمتون کنن شاهزاد خانم؟ الان سن ازدواج 27 ساله یه پسر که تازه رفته سربازی و درسش تموم شده قطعا پول ان چنانی نداره مگر اینکه باباش پولدار باشه این به نظر شما گداست؟ پس دخترا کجای این زندگی هستن فقط ازدواج کنن تا به ماشین و خونه و ثروت و طلا و غیره برسند ؟ هیچ نقشی تو این زندگی ندارند؟ به نظرم دید شما خیلی بچه گانه هست همون خونه بابا بمونین تا بزرگ بشین بهتره یا علی
  • IR ۲۳:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    1 0
    قرار بود معنویتمون زیاد بشه همونیم که داشتیم از دست دادیم.
  • DK ۲۳:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۳
    1 0
    کلا اروپا بخصوص سوئیس آدم را از هوش و حواس میندازه.
  • مژگان IR ۰۰:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۴
    0 2
    متاسفم برای کامنت هایی که گذاشتین سطح شعورتون درهمین حده ایرانی هستین دیگه
  • زیبا احمدپور از تبریز US ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۰۴
    1 0
    دخترها چقدر کوته فکر و سطحی و پول پرست شدن خودت انتخاب کردی عزیزم انتخاب خودته

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس