به گزارش مشرق، جیمز رودریگز یا خامس رودریگس؟ اولین چیزی که اسم او را بر سر زبانها انداخت همین درگیری گزارشگران فوتبال در جامجهانی برای تلفظ نام او بود. زمانی که گل پنجمش را در جام جهانی به ثمر رساند سرهنگ علیفر گفت به خاطر این پنج گل فعلاً او را «خامس» صدا میزنیم! مشکلی که عادل فردوسیپور در اولین الکلاسیکوی این بازیکن کلمبیایی هم به آن اشاره کرد و گفت او را فعلاً جیمز مینامیم تا بعداً دقیق مشخص شود نام او چیست. البته که نام او خامس است. پدر او به خاطر نوع تلفظها در زبان اسپانیولی اصلاً نمیتواند نام فرزندش جیمز را بگذارد. تلفظ «ز» در زبان آنها امکانپذیر نیست و به جای آن از س یا ث استفاده میشود. البته او زمان خیلی کمی نیاز داشت تا ثابت کند که دلایل بیشتری برای صحبتکردن از او وجود دارد که ماجرای اسمش را همه فراموش کنند. او تیمش را بین هشت تیم برتر جهان برد و با عبور از اروگوئه و برخورد با سدی بهنام برزیل به رؤیاهایش پایان داد. هرچند او در پایان موفق شد عنوان آقای گلی رقابتها را برای خود کند، اما تیمش موفق شد تنها به عنوان یک پدیده خودش را مطرح کند.
بعد از پایان جام جهانی، تمام تمرکز جهان روی خامس رودریگس بود. ستارهای خوشچهره که میتوانست به زودی راهی بزرگترین باشگاه جهان بشود. او علاوه بر اینکه خودش را به عنوان یک ستاره مطرح کرده بود، یک طیف گستردهای از هواداران را هم همراه خودش داشت. رئال مادرید تیم استفاده از این فرصتهاست. طبق روال جام جهانی گذشته، آنها بهترین بازیکن جام را گرفتند. سال ٢٠٠٢ رونالدو به این تیم آمد، سال ٢٠٠۶ فابیو کاناوارو و سال ٢٠١٠ مسوت اوزیل پدیده جام به رئال مادرید پیوستند. طبق سنت دوران فلورنتینو پرس، باز هم یکی از بهترینهای جامجهانی به عضویت کهکشانیها درآمد. او از موناکو با انتقالی ٧۵میلیون یورویی راهی رئال مادرید شد. شش ماه اول حضور او در جمع قوهای سپید مادرید همزمان شد با یکی از بهترین دورانهای باشگاه. آنها ٢۵ بازی پشت سر هم را بردند و خامس هافبک میانی آن تیم بین کروس و مودریچ بود. اما خب، میدانیم که آن سال برای رئالیها افتضاح تمام شد و در نهایت کارلتو از تیم اخراج و بنیتس جانشین او شد. خامس در دوران بنیتس به دنبال جایگاهی ثابت بود و این مربی به تواناییهای فنی او احترام میگذاشت. اما با اخراج بنیتس و روی کارآمدن زیدان داستان عوض شد. زیدان به اعتماد ویژه به کاسمیرو و بازیدادن به مودریچ و کروس، جایی برای خامس در ترکیبش نداشت. او حتی بازیکنان تعویضی تیمش لوکاس باسکس و کواچیچ بودند و به حضور خامس به جز مواقعی که مجبور بود تن نمیداد. فصل دوم زیدان هم همین اتفاق افتاد. در سالی که لالیگا و لیگقهرمانان همزمان با هم فتح شدند، خامس تنها نیمکت گرمکن رئال بود و گرانترین بازیکن نیمکتنشین تمام دوران شده بود. او حتی در فینال لیگ قهرمانان روی سکوها بود و زیدان برای او جایی روی نیمکت هم نداشت.
خامس در معدود بازیهایی که فرصت دیدهشدن داشت، سعی کرد بهترین بازی را انجام بدهد و یکی از عناصر تأثیرگذار آن بازیها باشد؛ مانند الکلاسیکو که حتی توانست گل تساویبخش رئال را هم به ثمر برساند. اما زیدان به او به چشم یک ستاره بزرگ نگاه نمیکرد. او از چشم زیدان کسی نبود که باید حتماً در ترکیب باشد و سبک بازی او هم به چینش بازیکنان تیم زیدان نمیخورد. نیمکت نشینی او در یک فصل و نیم گذشته باعث شد او تصمیم به خروج از باشگاه بگیرد. هرچند گفته میشد که او اصلاً مایل به خروج نیست، اما باشگاه مجبور بود او را به سمت درهای خروج هدایت کند. دستمزد فوقالعاده بالای او که در بین ۵ بازیکن گران رئال بود باعث شد رئال او را دوسال به صورت قرضی به بایرن بدهد.
در بایرن او دوباره شاگرد کارلتو میشود.
او میتواند در سیستم ۴-٢-٣-١ به یک مهره قابل اتکا تبدیل بشود و همان شماره ده کلاسیکی بشود که همه توقع دارند. مربع هجومی بایرن، با حضور روبن و ریبری در کنارهها و لواندوفسکی در نوک پیکان حمله و البته خامس رودریگس در پست پشت مهاجم یکی از خطرناکترینهای اروپاست. به اینها اضافه کنید که پشت این دو بازیکن تیاگو و ویدال حضور دارند و این ترکیب یکی از بهترینهای اروپاست. خامس میتواند خودش را دوباره در حد یک مدعی توپ طلا مطرح کند و جامجهانی فرصتی دوباره است تا پس از چهار سال به همه ثابت کند که او یک اتفاق و جرقه نبوده و یک ستاره دنبالهدار است.
منبع: فرهنگستان فوتبال