به گزارش مشرق، پس از دو هفته تفسیر و بحث و بررسی در رابطه با توصیه رهبر معظم انقلاب مبنی بر آتشبهاختیاری در مقولات فرهنگی، ایشان در مراسم نماز عید فطر با بیان ابعاد دیگری از این فرمان به تبیین وظایف نیروهای انقلاب پرداختند. چنانچه بر فعالان راستین فرهنگی آشکار بود، آتشبهاختیار در منظومه فکری ایشان بهمعنای «کار فرهنگی خودجوش و تمیز» است نه آنچه برخی دوست داشتند به تقسیری ناروا به معنای «بیقانونی و فحاشی و طلبکارکردن مدعیان پوچاندیش و مدیونکردن جریان انقلابی کشور» بگیرند.
با این حال، آنها که میباید پیغام را دریافت میکردند، کردهاند. ارادهگرایی و خوداتکایی، یکی از راههای نجات فرهنگ به هنگامی است که ولنگاری و اختلال در مدیریت فرهنگی کشور همه دلسوزان انقلاب را نگران کرده است. این امر، از وقتی که به عنوان توصیه از سوی رهبر انقلاب ذیل عنوان «آتش به اختیار» مطرح شد، سیلی از واکنش و مواضع همدلانه را از طرف نهادهای مردمی فرهنگ به دنبال داشته است. در واقع، آنها پیام را دریافت کردهاند و تصمیم گرفتهاند منتظر برنامهریزیها و اجرای نهادهای رسمی فرهنگ نمانند و وقتی کاستیها را مشاهده میکنند، خود دست به کار شوند. شاید مهمترین نهادی که به عنوان متولی فرهنگ در کشور، انتقادات را به خود باید بپذیرد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است؛ وزارتخانهای که در چند سال گذشته با فراز و فرودهای فراوانی روبهرو بوده و با تغییرات متعدد در سطوح مدیریتی و گفتمانی، هنوز به ساحل اطمینان و ثبات نرسیده است تا شاخص فعالیتهای فرهنگی با پارادایم انقلاب اسلامی باشد.
اما اگر بخواهیم مصادیقی از اختلال در مدیریت فرهنگی را فهرست کنیم به چه نکاتی میتوان اشاره کرد؟ با رصد برخی کاستیها در نهاد رسمی فرهنگی کشور یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چگونه میتوان گروههای فرهنگی مردمی را برای جبران کاستیها فعال کرد؟
ولنگاری، اختلال، کمکاری
رفتارشناسی دستگاه متولی فرهنگ و هنر کشور نشان میدهد مقولات مهم فرهنگی کشور همچنان حلقه مفقوده سیاستگذاران این حوزه است تا آنجا که رهبر معظم انقلاب برای جلوگیری از انفعال منظومه فرهنگی کشور گروههای مردممدار فرهنگی را دعوت به حضور بیواسطه میکنند.
حالا برخی فعالان فرهنگی بر این باورند که توصیه اخیر رهبر انقلاب، پیامد توصیههای پیشین ایشان در رابطه با تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، نفوذ فرهنگی و ولنگاری در فرهنگ بوده است. چنانچه نصرالله پژمانفر، نایبرئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گزارشی که پیش از این در این باره منتشر کردیم، گفته بود که این فرمان را باید در طول فرمانهایی در نظر آورد که تا کنون از جانب حضرت آقا مطرح شده و مغفول مانده است.
مردم؛ فرماندهان جنگ نرم
«مردم همیشه در صحنه»؛ این اصطلاحی در گفتمان اجتماعی جمهوری اسلامی است که بلافاصله میتواند مفهوم «آتش به اختیار» را به ذهن متبادر کند. بنابراین این همه تفاسیر ناروا و جنجال در رابطه با آن، جز بازی با الفاظ نزد گروههای سیاسی در رابطه با گفتمانی که همواره مورد نظر بوده، نیست. مردم همیشه در صحنه بودهاند و کسی از متولیان از آنها نخواسته به طور مثال در هیاتهای مذهبی حاضر شوند یا در برنامههای خودجوش فرهنگی شرکت کنند. اینها مصادیق کمکاری برخی متولیان و نهادهای رسمی و تاکید بر حضور خودجوش مردم، به عنوان سربازان جنگ نرم برای رفع خلأهاست.
بهرغم برخی تفاسیر اما در عمل در چند روز اخیر، خود هنرمندان و اهالی فرهنگ نیز با این گفتمان همراهی و همدلی کردند و از برخی انفعالها و کاستیها انتقاد کردند. به طور مثال در رابطه با سینما گفته شد چگونه است وزارت ارشادی که این روزها در پی رونمایی از فیلمهای توقیفی است اما از فیلمهای ارزشی مانند «ویلاییها» حمایت کافی نمیکند، این رویکرد صدای سیدضیاءالدین دری، کارگردان تلویزیون و سینما و سازنده آثاری چون لژیون، سینما سینماست و کیف انگلیسی را هم درآورد. او درباره بیانات اخیر مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان گفت: «یأس مقام معظم رهبری از ناحیه کسانی است که مسئولیتهای مستقیم دارند و نسبت به دغدغهها و فرمایشات ایشان بیتوجه هستند؛ سازماندهی دو حوزه مهم فرهنگ و اقتصاد که ایشان بارها در سخنرانیها و فرمایشاتشان به آنها اشاره داشته و تأکید ویژهای مبنی بر توجه روی این حوزهها داشتهاند، در دست دولتهاست اما دولتها بیتفاوت از کنار آن عبور کردهاند. فرمان «آتش به اختیار» مقام معظم رهبری عملا فتوایی شفاهی به بخش فرهیخته و نیروهای وفادار به نظام و انقلاب اسلامی بود؛ حضرت آقا تلویحا از نیروهای ارزشی خواستند اگر وضع را بغرنج میبینند به صحنه بیایند و سکوت خود را بشکنند و اجازه ندهند در تعارفات و رودربایستیهای معمول اصل توجه به نظام و انقلاب اسلامی در حوزههای مهم فرهنگی و... به فراموشی سپرده شود.»
حرفهای دری تا بدانجا پیش رفته که پیشنهاد داده دولت کمیتهای با عنوان «کمیته فرمان آتش به اختیار» تشکیل دهد.
دچار بلبشوی فرهنگی هستیم
محمدجواد محقق، شاعر و پژوهشگر ادبیات انقلاب معتقد است، همه نهادهای متولی در این اختلال به وجود آمده سهیمند حتی نهادهای اقتصادی.
او در توضیح این باور میافزاید: اختلال در فرهنگسازی اقتصادی نیز در این میان بخصوص در تخصیص نامتوازن بودجههای فرهنگی بروز و ظهور پیدا کرده است؛ برنامهریزی برای اختصاص بی هدف بودجهها یکی از معضلات وزارت فرهنگ و ارشاد به نظر میرسد. از سوی دیگر، جابهجاییهای مکرر در سطوح مختلف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، یکی از دلایل بروز اختلال در این نهاد است.
این فعال ادبیات انقلاب، گروههای مردمنهاد را به عنوان کسانی که برای فعالیت فرهنگی مسئولیت شرعی و عرفی دارند، عنوان کرده و درباره آنها میگوید: در استانهای مختلف گروهها و انجیاوهای مختلف فعالند. آنها با وجود موانع موجود، دغدغههای بزرگ و همت بلند دارند. اعتقاد و باوری به ادارهها و نهادهای اجرایی رسمی ندارند و همین خوداتکایی سببساز موفقیتشان است.
محقق در ذکر معضلات عمدهتر فرهنگ میگوید: کمبود عنصر مطالعه در خانوادهها که البته مشکل وزارت آموزش و پرورش نیز است، ضعف در پرورش نخبگان فکری و... را هم میتوان به عنوان مصادیق مهم و بنیادین اختلال در مدیریت فرهنگی عنوان کرد. مجموعهای از این قضایا ما را دچار بلبشوی فرهنگی کرده است. البته بحث تازهای نیست، اما انتظار میرود هر روز وضع بهتر شود.
این پژوهشگر با بیان اینکه با رفع این خلأها احساس وظیفه داریم و نباید چشمانتظار فعالیتهای رسمی و دولتی بمانیم، به سابقه خوداتکایی نهادهای مردمی فرهنگ اشاره میکند و میگوید:مردم در روزگاران گذشته طی قرنهای متمادی، چون دولتها را صالح نمیدانستهاند، عشق خودشان به خاندان پیامبر را در کنار همه فعالیتهای رسمی قدرتمندان در مخالفت با این برنامهها، از دورترین روستاها و شهرها فریاد زدند. پس از آن نیز هیاتهای عزاداری و موسساتی تحت عنوان صندوقهای قرضالحسنه برای ارائه وام به نیازمندان و برای تهیه جهیزیه و... تشکیل دادند و به پرکارترین نیروهای فرهنگی ما تبدیل شدند. اینها اگر میخواستند منتظر دولتها بمانند،معطل بودند.
محقق با اشاره به اینکه «آتش به اختیار، اصطلاحی است که از عرصه نظامی وارد عرصه فرهنگی شده است»، معتقد است: بین این دو حوزه، همواره گفتمانهایی در حال تردد بوده است. این باور محقق را میتوان در راستای نگاه قرارگاهی رهبر انقلاب به حوزه فرهنگ تعبیر کرد؛ بهگونهای که به هر حال در حوزه فرهنگ نیز جنگی بین حق و باطل همواره در جریان بوده است. محقق البته میگوید در رابطه با «آتش به اختیار» باید از عبارت عبور کرد و میافزاید: مساله عبارت نیست، بلکه محتوای آن است. تازگی هم ندارد اینکه منتظر تشکیلات رسمی نباید بمانیم. این، توصیه همیشه ایشان بوده است. در نهایت معتقدم باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به عنوان متولی رسمی فرهنگ در کشور کمک کرد و در وقت نابسامانی، بازخواستش کرد.
قانون اساسی تعقل و عمل به اختیار
محمدرضا سنگری نیز مانند دیگر فعالان فرهنگی انقلاب معتقد است متولیان فرهنگ، دچار نوعی تشتت فرهنگی شدهاند، اما این شاعر و پژوهشگر میگوید، این تشتت وقتی به تعارض فرهنگی میانجامد، تهدید جدیتری است.
این مدرس دانشگاه که کتاب سهجلدی «نقد و تحلیل ادبیات منظوم دفاع مقدس»او چندسال پیش به عنوان کتاب سال دفاع مقدس شناخته شد، در توضیح این تشتت و تعارض میگوید: ما در مجموعههای فرهنگی، هندسه و سامان فرهنگی نمیبینیم؛ ارزشی که روزی به عنوان مهندسی فرهنگی طرح شد. ما صدای واحد و جهتگیری روشن نمیبینیم. در دانشگاه نوعی از رفتار فرهنگی حاکم است و در جاهای دیگر، به گونهای متفاوت است. اینها تعارض میسازند. نسل علاقهمند به انقلاب حالا میپرسد من کدام سلوک فرهنگی را باید پیش بگیرم؟
سنگری در پاسخ به سوالی که خود مطرح کرده میافزاید: هماکنون تصمیم درست، تبعیت از ولایت و جهتی است که حضرت آقا انتخاب میکنند و نشان میدهد.
او درباره عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای رسمی متولی فرهنگ در کشور میگوید: نهادهای دولتی و رسمی به اقتضای انقلاب حرکت نمیکنند. حرکتها کند و لاکپشتی است و گاهی هم با اندکتعارضهایی مواجهیم؛ حفرههایی فرهنگی در مسیر حرکت انقلاب هست که نسل انقلابی آن را باید ببیند. امروز نسل وفادار به آرمانهای انقلاب و کسانی که در مدار ولایت حرکت میکنند، از خود میپرسند با این فضای آلوده و آرمان کمرنگشده چه کنیم؟ حق دارند چون فرهنگ رسمی ما جزیرهای جدا از انقلاب شده است. این مسائل رهبر را به اینجا رسانده که نسل نگران و مضطرب را به امید وادارد». او نیز در ادامه توضیحات رهبر انقلاب در تبیین مفهوم آتش بهاختیار، آن را به دور از آنارشیسم فرهنگی میداند و میگوید: وقتی میبینیم چیزی از آرمانها باقی نمانده باید به اختیار عمل کنیم و البته در نظر داشته باشیم که این عمل، رها از تعقل و خردورزی نباشد. به اختیار عملکردن از سویی باید مبتنی بر مبانی و مشیای باشد که رهبر انقلاب ترسیم میکند و همچنین باید با اسناد بالادستی یعنی قانون اساسی همخوانی داشته باشد.
فرهنگ فراموششده دفاع مقدس
یکی از امور فرهنگی که علاوه بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متولیان دیگر فرهنگی نیز، دچار اختلالاتی در ترویج آن بودهاند، «فرهنگ دفاع مقدس» است. همانگونه که رهبر انقلاب از لزوم خوداتکایی در اموری که دچار اختلال شدهاند سخن گفتهاند، حالا نویسندگان ادبیات دفاع مقدس نیز، چنین خواستهای را مطرح میکنند.
محسن مطلق، نویسنده ادبیات دفاع مقدس در این باره به سه متولی دیگر در رابطه با حفظ فرهنگ دفاع و مقاومت یعنی حوزه هنری، بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس و بنیاد شهید اشاره و عملکرد آنها را نیز ناقص و قابل بررسی عنوان میکند.
او میگوید: «مدیریت فرهنگی کشور بویژه در خصوص ترویج فرهنگ دفاع مقدس، الکن و ناقص عمل کرده است. متولیان چند سالی است که در این رابطه طرفی نبستهاند. موقعی ما فکر میکردیم انتشار خاطرات جنگ، به فرهنگ جنگ کمک خواهد کرد، بعد اما پی بردیم آدمهای متولی این امر، مدام در سمتهای مختلف تکرار میشوند و جا به جوانها نمیدهند. این موضوع با روح دفاع مقدس در تضاد است. بزرگترین آفت دفاع مقدس، همین کسانی هستند که در رأس امور فرهنگی نشستهاند و به اندازه کافی این فرهنگ را نمیشناسند.»
لبیک به خردورزی
در روزهای اخیر بسیاری از چهرههای شناخته شده ادبیات و هنر انقلاب و پایداری با استقبال از بیانات رهبری، از ضرورت به میدان آمدن چهرههای دلسوز فرهنگی و افسران جنگنرم برای مقابله با ناتوی فرهنگی سخن گفتهاند. حرکتی که البته بر مدار خرد و قانون است. نمونههایی از این واکنشها به این قرار است:
محمدرضا ترکی
شاعر و پژوهشگر
کسانی که تعبیر آتش به اختیار را در عرصه فرهنگی بر خودسری و بیقانونی یا ایجاد درگیری با نهادهای رسمی حمل میکنند، وابسته به هر جریانی باشند، راه خطا میروند و باید اندیشه خودشان را اصلاح کنند
ضیاءالدین دری
کارگردان
فرمان «آتش به اختیار» رهبر معظم انقلاب عملا فتوایی شفاهی به بخش فرهیخته و نیروهای وفادار به نظام و انقلاب اسلامی بود؛ حضرت آقا تلویحا از نیروهای ارزشی خواستند اگر وضع را بغرنج میبینند به صحنه بیایند و سکوت خود را بشکنند.
ابوالقاسم طالبی
کارگردان
اگر میخواهید ناب بشوید و الماس وجودیتان ناب بشود، باید با خدا رفیق شوید و برای خدا کار کنید. شما یک نفر هستید و «آتش به اختیار» باید خودتان و قلمتان برای خدا باشد.
جمال شورجه
کارگردان
به یقین سوءمدیریت متولیان فرهنگی باعث فرمان آتش به اختیار شده است، چرا که ما در مباحث مهمی همچون فرهنگ، اقتصاد و سیاست با مشکلات بسیاری روبهرو هستیم.
حسین دهباشی
مستندساز
مرحوم جلال آلاحمد عبارتی دارد به این مضمون که «سیاستمداران مهمان تاریخ هستند و هنرمندان میزبان آن». این برادرتان تعبیر «آتش به اختیار» رهبری را اینگونه میفهمد که میزبان به مروّت و معرفتِ مهمان دل نبندد و خود چارهای کند بر تدارک سفره غذای روح این جامعه تشنه و گرسنه که دو لُقمه طعامِ پاکیزه و نورانی فرهنگ و هنر است.
علیرضا قزوه
شاعر و فعال فرهنگی
زمانی بچه انقلابیها بحث انتقاد اجتماعی را مطرح نمیکردند و فقط کسانی که مخالف نظام بودند این کار را میکردند. تاکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر آتش به اختیار بودن فعالان جبهه فرهنگی انقلاب به معنای آن است که باید منتقد بود و در عین اینکه برخی محدودیتها را در نظر داشت، اما صریح و انقلابی بود.
سیدمحمود رضوی
تهیهکننده
آتش به اختیار یعنی تنها ما نیستیم از دست این مدیران فرهنگی که دچار اختلال و تعطیلند خسته شدیم، آقا هم صبرشون طاق شده، مدیران فرهنگی دچار اختلال و تعطیل مدیرانی هستندکه براساس قانون بقاء مدیر در این 38 سال همیشه مدیر بوده و فقط از این دستگاه به آن دستگاه رفتهاند.
محمدرضا سنگری
نویسنده و پژوهشگر
ما صدای واحد و جهتگیری روشن نمیبینیم. در دانشگاه نوعی از رفتار فرهنگی حاکم است و در جاهای دیگر، به گونهای متفاوت است. اینها تعارض میسازند. نسل علاقهمند انقلاب حالا میپرسد من کدام سلوک فرهنگی را باید پیش بگیرم؟
محسن مطلق
فعال فرهنگی
مدیریت فرهنگی کشور بخصوص در رابطه با ترویج فرهنگ دفاع مقدس، الکن و ناقص عمل کرده است. متولیان چند سالی است که در این رابطه طرفی نبستهاند.
محمدجواد محقق
شاعر
مساله عبارت نیست، بلکه محتوای آن است. تازگی هم ندارد اینکه منتظر تشکیلات رسمی نباید بمانیم. این، توصیه همیشه ایشان بوده است