کد خبر 73898
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۰ - ۱۵:۰۸

ابراهيم حاتمي‌كيا درباره‌ي «يه حبه قند»، جديدترين ساخته‌ي رضا ميركريمي، متني نوشت.

به گزارش مشرق، اين كارگردان سينما در اين يادداشت كه در اختيار ايسنا، قرار داده، نوشته است:

«يا لطيف

خير ببيني آقا سيدرضاي ميرکريمي.

کام‌ات شيرين. اگر اين حَبّه قندت نبود، يادمان مي‌رفت کجايي هستيم و با کامِ تلخ در صفِ سفارتِ خرس‌نشان ايستاده بوديم تا از سرزمين هميشه آفتاب‌مان به جبرِ همكار تلخ‌مزاج، همه مهر دروغ بر پيشاني، متقاضي پناه به سرزمين هميشه ابري بگيريم.

خير ببيني برادر. تو با حَبّه قندي کام دودگرفته‌مان را شُستي و به يادمان آوردي که ايراني هستيم. نامي داريم و نشاني. ادبي داريم و آدابي، که به وقت شادماني بدانيم چه بايد کنيم و به وقت عزا چه بايد باشيم.

سيّد عزيز، متوقع نباش که با اين حَبّه قندت قادر به شيرين کردن کامِ جفامسلکان باشي. اين تلخي به بلنداي نسلِ اين نهضت همچنان ادامه‌دار است، ولي بدان، اين بارانِ سياهِ جفايِ غريبه‌هايِ دوست‌نما، پاياني دارد. تو حوصله کن و مباد که شکايت به غريبه بري. تو شاگردِ مکتبِ فردوسي و حافظي که نه کوچيدند و نه شوقِ ترکِ سرزمين به فرزندانشان دادند. اين عصر وارونگي پاياني دارد برادر!»

برادرت ابراهيم حاتمي‌کيا

برگ‌ريزان يکهزاروسيصدونود

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۷:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
    0 0
    و این فیلم و این یادداشت یعنی تودهنی قاطع و محکم به جدایی نادر از سیمین
  • علی 41 ۰۸:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۸
    0 0
    نان به هم تعارف کردن هم یک سنت ایرانی است ... اما برادران فیلمساز پول کارگردان شدن شما ها از جیب بیت المال داده شده نه ازجیب سرمایه گذاران شخصی حوزه هنری فارابی وسایر ارگانهای دولتی برای همدیگر نوشابه باز نکنید که این سفره نزدیک به جمع شدن است و نان تظاهر وریا خوردن به پایان رسیده است...
  • عارف قزوینی ۰۵:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۰
    0 0
    جناب آقای حاتمی کیا در سینماگر بودن شما شکی ندارم ولی در شجاعت و درکتان از شرایط موجود چرا... قلمتان روان است و کلماتتان حکاکی شده! خب به هر حال شاگرد مکتب زنده یاد نادر ابراهیمی هستید. کاش حقیقت را می جستید. کاش جامعه ی خود را درک می کردید. کاش جزو آن اقلیت نبودید! مخالفت با فرهادی هیچ دردی را از من و امثال من دوا نمی کند! دنبال درمان باشید نه دنبال حرف! روزی را در خاطر دارم که همه ی شما خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودید و فرصتی داشتید که حرف بزنید و از واقعیت ها و دردها و فشارها بگویید... شما آنروز چه کردید؟ نشستید و شمردید و وقتی نوبت به شما رسید از ایشان تقاضای دریافت درجه کردید! درجه ای که شما را از بقیه جدا کند... یادتان هست؟ امروز شما از ما جدایید! این را از زمان تماشای فیلم دیررسیده و سوخته ی شما "گزارش یک جشن" فهمیدم! در آژانس جلوتر از مردم بودید اما امروز تاخیر دارید جناب ابراهیم خان! فضایی ایجاد کنید که عدالت حاکم باشد، آنوقت فرهادی هم فیلمش را به فستیوال نمی دهد... جلوی فرهادی را گرفتید، با هزاران فیلمساز زیرزمینی جوان و پرانرژی چه می کنید؟ جدایی نادر از سیمین فیلم خوب و مهمی است همانقدر که آژانس شیشه ای عزیز و گرامی است. هر دو از ما سخن می گویند... هر دو ایرانی اند و شرافت دارند. از شما بعید بود خلوت بشکنید و بغض خود را رسانه ای کنید. به خلوت برگرد و درباره ی شرایط ما و جهان خوب فکر کن! ایران را دریاب، فستیوال رفتنی است.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس