به گزارش مشرق، علیرضا نیکبخت واحدی یکی از ستاره های فوتبال ایران در سال های اخیر بود. رفت و بازگشت این بازیکن میان دو تیم استقلال و پرسپولیس باعث شده تا این بازیکن عقب گردی به اتفاقات گذشته خود و چرایی آنها داشته باشد.
• از آنجایی که تو یکی از پرسروصداترین انتقالهای سرخابی بودی میخواستیم که نظرت را در مورد شایعاتی که این روزها مطرح میشود، بدانیم.
لطفا بعضی چیزها را با چیزهای دیگر مقایسه نکنید! من برای همه بازیکنان فوتبال احترام ویژهای قائل هستم اما بهتر است که هر کسی را نسبت به جایگاه و شرایط خودش بسنجیم. من شانزده سال عکس و اسمم روی صفحه اول روزنامهها بود. پس بهتر است مرا با کسی مقایسه کنید چنین شرایطی داشته باشد. جدا از اینها این روزها انتقالهای سرخابی بیشتر بهخاطر حواشی و مسایل اینچنینی است. اما انتقال من یک انتقال فوتبالی و فنی بود که اتفاقا حواشی بسیار زیادی به دنبال داشت. مگر میشود که یک نفر تک و تنها با آن همه هوادار و شرایط خاص قید همهچیز را بزند و به تیم حریف برود؟! من بدون اینکه از طرف جناح یا گروهی حمایت بشوم، این کار را انجام دادم. هیچ وقت مربی تیمملی پشتم نبود و مجبور بودم بهتنهایی با خیلی چیزها بجنگم. من در شرایطی از استقلال جدا شدم که جایگاه بسیار خوبی در این تیم داشتم و کاپیتان آبیها بودم. تنها دلیل جدایی من از استقلال بهخاطر مسایل شخصی و مشکلات یک نفر بود و من مجبور شدم بهعنوان کاپیتان یک تیم بزرگ از همهچیز دل بکنم.
• بههمین دلیل بود که تو تبدیل به یکی از بزرگترین بمبهای نقل و انتقالاتی شدی.
اگر ما بمب بودیم، پس اینها چی هستند! اگر به آن انتقال بمب میگویید پس شایعههای امروزی ترقه هم نیستند. در آن زمان بزرگترین چیزی که باعث انتخاب من شد، مردم و هواداران بودند. به جان مادرم تیمهای شهرستانی پول بیشتری نسبت به پرسپولیس به من میدادند، اما من پرسپولیس و هوادارانش را انتخاب کردم. منظورم این است که دلیل انتخاب من پول نبود و به دنبال تیمی بودم مثل استقلال طرفدار داشته باشد. انتقالهای امروزی بیشترش بهخاطر پول و ادا و اطوارهای دوستان است. باور کنید منظور من رامین رضاییان نیست و به نظر من او در حال حاضر یکی از بازیکنان خوب تیمملی است. من به صورت کلی صحبت میکنم و اینطور نیست که فکر کنید او را میگویم.
• جالب اینکه تو در زمانی به پرسپولیس پیوستی که آریهان سرمربی این تیم شده بود.
خدا را شکر که همه اینها یادتان است... آریهان که پسرخاله من نبود! من بازیکن و کاپیتان استقلال بودم که طرف از آن سر دنیا آمد و مرا خواست. اگر بازیکنی بودم که بیرون نشسته بودم، شاید خیلیها در موردم حرف و حدیث درست میکردند و انتقالم را زیر سوال میبردند اما در همان جلسه اول آریهان به من گفت که بازیهای مرا دیده و برایم برنامههایی دارد.
• منظورت همان تغییر پست و وظایف خاص تاکتیکی است؟
بله... آریهان مرا از دفاع به خط حمله آورد و خدا را شکر که به یکی از گلزنان خوب همان سال تبدیل شدم. حتی به تیمملی دعوت شدم و جهت و نوع فوتبالم عوض شد. البته جالب است بدانید که وقتی من بچه بودم حتی توی دروازه هم ایستادم و فوتبال بازی کردم. زمان دنیزلی در پست دفاع جلو بازی کردم و زمان قلعهنویی به دوازده سال قبل برگشتم و در پست دفاع چپ به میدان رفتم.
• با توجه به تجربهای که تو در ماجرای نقل و انتقال داری، فکر میکنی که انتقال رامین رضاییان از پرسپولیس به استقلال کار درستی است؟
ماجرای من چشم روی هم چشمی نبود. وقتی مربی تیم مرا نمیخواست هیچ چاره دیگری نداشتم وگرنه هیچ آدم عاقلی حاضر نمیشد تا به این راحتی جایگاهش را در تیمش از دست بدهد.
• در مورد رامین هم حتما میدانی که برانکو او را نخواست!
ماجرای نخواستن من با رامین فرق میکند!
• چطور؟
خدا پدر برانکو را بیامرزد! اگر برانکو رامین را نخواست خیلی صریح و راحت این موضوع را اعلام کرد و رضاییان را از پرسپولیس کنار گذاشت. به صورت علنی گفت که رامین را نمیخواهد و روی حرفش ایستاد ولی در مورد من این اتفاق نیفتاد. آقایان مرا جلوی هوادارها گذاشتند و همه کاری کردند تا هواداران روی من بایستند. این بدترین اتفاقی بود که میشد برای یک نفر بیفتد و به همین دلیل است که میگویم قضیه من و رامین فرق میکند. رامین حداقل این را میداند که کجای کار است... تکلیفش روشن است و داستانهای مرا ندارد. هواداران پرسپولیس هم میدانند که مربی او را کنار گذاشته و بازیکن هیچ راه دیگری برایش باقی نمانده. پس مقایسه شرایط من و رامین از هیچ لحاظ منطقی نیست.
• در مورد تیمملی چه صحبتی داری؟
تیم ملی با لیاقت به جام جهانی صعود کرد. تیمملی میتواند به راحتی دل مردم را شاد کند و هیچچیز برای مردم یک کشور مهمتر از حضور تیمشان در جامجهانی نیست. به نظر من مسوولان فوتبال ایران از الان باید به فکر جامجهانی و صعود از مرحله مقدماتی این بازیها باشند. بهوجود آوردن یکسری حاشیهها اصلا به نفع تیمملی نیست.
• چه حاشیههایی؟
بعضیها مدام از تیمملی انتقاد میکنند. حتی به پاداشهای تیمملی گیر میدهند و میگویند که چرا فلان بازیکن باید فلان مقدار پاداش بگیرد. اگر از من میپرسید این پاداشها نوشجان همه بازیکنان تیمملی... نوشجان همه فوتبالیستها... اصلا فرقی نمیکند که آن فوتبالیست کیست و کجا بازی میکند... هر فوتبالیستی هر جا که بازی میکند و هر پاداشی میگیرد، نوشجانش.
• حالا چرا اینقدر عصبی هستی؟
به خاطر اینکه در حق فوتبالیست اجحاف میشود. کدام فوتبالیست بیمه است؟ کدامشان با خیال راحت از آینده حرف میزند؟ کدامشان پر و پای سالم دارند؟ خیلی از فوتبالیستهای قدیمی، هشتشان گروی نهشان است و هیچکس به آنها نمیرسد. مدام میگویند که صندوق حمایت از آنها حمایت میکند! مدام میگویند که فلان جا آنها را بیمه میکند اما هیچوقت چنین اتفاقهایی نمیافتد. منِ فوتبالیست تا روزی که بازی میکنم میتوانم به دنبال پولم باشم و کاری انجام دهم. امان از روزی که فوتبالم تمام شود و دیگر توی زمین سبز نباشم. از فردایش هیچکس سراغی از من نمیگیرد و کسی جواب سلامم را هم نمیدهد.
• اما مردم هنوز تو را خیلی دوست دارند.
بحث من مردم نیستند... من در مورد آنهایی صحبت میکنم که باید از فوتبالیستها حمایت کنند. خود من از ده تا باشگاه طلب دارم ولی حتی شکایت هم نمیکنم!