گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهر مهران در دوران دفاع مقدس روزهای پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. روزهایی پر از حادثه و نبرد در طول هشت سال برای مردم مهران رقم خورد و آنها لحظات دلهرهآوری را از سر گذراندند. شهرشان چندین بار اشغال شد ولی در آخر به دست رزمندگان آزاد شد و دست نیروهای ارتش بعث را از این شهر استراتژیک قطع کردند. در دوران هشت ساله دفاع مقدس، شهر مرزی مهران چهار بار به اشغال نیروهای عراقی درآمد که یک بار از این اشغالها در 26 اردیبهشت ماه سال 1365 اتفاق افتاد.
به گزارش «جوان» شهر مهران در تاریخ جنگ، نماد پایداری، مقاومت، ایثار و ایستادگی است. این شهر به عنوان جنگیترین شهر ایلام مملو از خاطرات تلخ و شیرین روزهای جنگ بوده و کمتر رزمندهای است که از این استان خاطرهای نداشته باشد. این شهر مرزی به دلیل موقعیت جغرافیاییاش، با شروع جنگ تحمیلی تحرکات و تجاوزات مرزی نظامیان عراقی در این منطقه مرزی شروع شد و روز به روز شدیدتر هم شد. با ادامه جنگ وضعیت به گونهای پیش رفت که شهر مهران تا مدتها قابل سکونت نبود و فقط منطقه عملیاتی محسوب میشد. صدام شعار میداد که من از مهران خارج نمیشوم مگر ایران از دور خارج شود. بعثیها آن روزها با چنین افکاری حمله به مهران را شروع کردند.
اولین حرکت عراق از تاریخ 13 فروردین ماه سال 1358 شروع شد. در این روز، شهر مهران مورد حمله هوایی عراق قرار گرفت و روز بعد، یک گروه از ارتش عراق به شهر «قصرشیرین» حمله کردند. از فروردین ماه سال 1359 به طور مرتب شهر مهران و حومه آن با خمپاره و توپخانه هدف حمله قرار میگرفت. در آن هنگام، شهر مهران و 15 روستای اطراف آن پس از مداومت و شدت نسبی حملات دشمن، به تدریج از اردیبهشت ماه سال 1359 محل اقامتشان را تخلیه کردند.
در هشتم خرداد ماه سال 1359، عراق بار دیگر به شهر «مهران» حملـه هوایـی و توپخانهای کرد. در این حمله 12 تن از هممیهنان عزیز به شهادت رسیدند و 36 نفر نیز زخمی شدند و این درحالی بود که همه آنها غیر نظامی بودند. در 12 شهریور ماه سال 1359، مهران بار دیگر مورد حملات موشکی قرار گرفت که در این حمله نیز دو نفر شهید و پنج نفر زخمی شدند.
یکی از ساکنان شهر مهران، روزی را که عراقیها به زادگاهش حمله کردند چنین توصیف میکند: «حمله عراقیها به مهران آنقدر سریع اتفاق افتاد و آنقدر اوضاع به هم پیچیده بود که ما حتی اگر اندکی درنگ میکردیم یا کشته میشدیم یا به اسارت در میآمدیم. بنابراین اولین موضوعی که ذهن ما را به خود مشغول کرده بود چگونگی جان به در بردن از آن معرکه بود با وجود این ما خیلی سریع با همان ماشینی که عرض کردم، خانه اجدادی مان را ترک کردیم و همه اجناسی که در مغازه داشتیم و اموال و اثاثیه منزلمان را که نتوانسته بودیم باخودمان بیاوریم به دست عراقیها افتاد. پدرم بعدها میگفت ترک خانه و کاشانهمان در مهران به اجبار دشمن، یکی از غمناکترین اتفاقات زندگیام بوده است.»
به مرور زمان به دلیل خالی شدن شهر از سکنه و تجمعات جسته و گریخته دشمن در نقاط مختلف مرز واحدهایی از تیپ اسلام آباد (ارتش) برای حفظ و تأمین منطقه عملیات به این ناحیه اعزام شدند. پس از استقرار این یگان و اجرای آتش متقابل (هرچند ضعیف) علیه دشمن، آتش عراق قطع شد و به دنبال آن مردم مجدداً به شهر بازگشتند.
در هشت سال جنگ تحمیلی نیز این شهر چهار بار اشغال و سپس آزاد شد. در واقع شهر مهران سه بار به دست ارتش بعثی و یکبار در همکاری منافقین با این ارتش، اشغال و هر بار با تلاش و همت رزمندگان ایران اسلامی آزاد شد.
عراقیها با ورود به مهران تبلیغات گستردهای انجام دادند و سعی کردند اشغال مهران را بزرگ و در مقابل شهر فاو جلوه دادند و وانمود کردند که عملیات دفاع متحرک آنها نتیجه داده است. امام(ره) این مطلب را از رسانههای بیگانه شنیده و متوجه شده بود که عراقیها درصدد انجام عملیاتهای جدیدی هستند به همین دلیل به تعدادی از پرسنل سپاه که خدمت ایشان میرسند تکلیف میکنند که «مهران هم باید آزاد شود.» تقریباً 45 روز از این جریان نگذشت که نیروهای زیادی از لشکرهای سپاه در منطقه مستقر شدند و در دمای بالای 50 درجه کمتر از گذشت 45 روز از تصرف مهران، با انجام عملیات بزرگ کربلای یک در پنج مرحله وارد عملیات شدند و شهر را از دست بعثیها آزاد کردند.
منبع: روزنامه جوان / احمد محمدتبریزی